با ساخت انیمیشن «کوکو» Coco، این استودیو از هر زمان دیگری به ساخت اثری موزیکال، نزدیک است.
برای مدت زیادی استودیو پیکسار سعی داشت هیچ انیمیشنی شبیه به فیلمی موزیکال نسازد. با اینکه در هر انیمیشن این استودیو همیشه یک یا دو آهنگ وجود دارد و گاهی حتی شخصیتها در صحنههایی آواز میخوانند، بااینحال هیچوقت آثارش با فیلمهای موزیکال کمپانی دیزنی، مانند «دیو و دلبر» Beauty and the Beast و «موانا» Moana، قابلمقایسه نبوده است. آخرین اثر کمپانی پیکسار، «کوکو» در اصل فیلمی موزیکال نیست، اما در مقایسه با آثار قبلی این استودیو، این فیلم کلاً درباره موسیقی است. البته پیکسار از ابتدا همیشه سعی داشت از استفاده زیاد موسیقی در آثارش اجتناب کند.
این رسم به همان ابتدا برمیگردد، وقتی کارگردان «داستان اسباببازی» Toy Story، جان لستر John Lasseter که اکنون به دلیل بدرفتاری استودیو پیکسار مدتی است مرخصی گرفته است، در هنگام ساخت این انیمیشن در سال 1995، مکرراً مخالفت با ایده تهیهکنندگان دیزنی بوده است، آنها میخواستند شخصیتهای اصلی یعنی وودی و باز لایتیر، در صحنههایی آواز بخوانند. لستر و نویسنده «بازی اسباببازی» جان ودون John Whedon، مخالف استفاده از آهنگهای دیجیتال در فیلم بودند. درنهایت به نتیجهای رسیدند و در «داستان اسباببازی» چندین آهنگ پخش شد، اما این آهنگها در صحنههایی برای بیان هیجان و احساسات به کار رفت که در بسیاری از آثار پیکسار نیز از همین روش استفاده میشود. از سال 1995 به بعد، شخصیتهای پیکسار در بعضی انیمیشنهای آن آواز خواندهاند (برای مثال وودی در «داستان اسباببازی 2» Toy Story 2، قسمتی از آهنگ You’ve Got a Friend in Me را خواند.)، اما این آوازخوانیها هیچوقت مانند شخصیتهای دیزنی، مثل بل، السا و علاءالدین، نبوده است. شخصیتهای پیکسار بهجای آواز خواندن، احساساتشان را با بازی و در حین دیالوگ بیان میکنند.«کوکو» خیلی از این قاعده مستثنا نیست. شخصیت اصلی داستان، میگل Miguel (با صداگذاری آنتونی گونزالس Anothony Gonzalez) عاشق موسیقی است، درست برخلاف بقیه اعضای خانوادهاش که به دلیل اینکه درگذشته یکی از اجدادشان موسیقی را به خانواده ترجیح داده بود، از موسیقی متنفرند. میگل در نواختن گیتار نیز استعداد دارد و الگویش خوانندهای به نام ارنستو دو لا کروز Ernesto De La Cruz (با صدای بنجامین برت Benjamin Brat) است که گفته میشود پدرجد او است. درنهایت میگل به امید دیدن ارنستو و شنیدن نظر او، به سرزمین مردگان میرود. در طول انیمیشن «کوکو»، میگل با خانوادهاش در کشمکش است که میتواند نماد تقابل پیکسار و دیزنی (و یا پیکسار و بعضی از کارمندانش) باشد. کشمکشها به حدی میرسد که مادربزرگ میگل که باور دارد دنبال کردن رؤیای موسیقی او برخلاف تمام سنتهای خانواده است، برای اینکه جلوی این کار را بگیرد گیتار او را میشکند. دقیقاً مانند حساسیت پیکسار برای استفاده از موسیقی در آثارش به این دلیل که نمیخواست هدف و داستانسرایی آثارش خدشهدار شود.استفاده پیکسار از موسیقی در «کوکو» در بعضی صحنهها مشابه دیگر فیلمهایش است. اولین باری که میگل آهنگ Remember Me را در ویدیویی قدیمی از ارنستو میشنود، مانند صحنهای است که وال-ئی Wall-E آهنگ Hello,Dolly! را شنید. همان آهنگ، Remember Me، در صحنه احساسی مهمی دوباره پخش شد، مانند استفاده از آهنگ When She Loved Me در «داستان اسباببازی 2» برای ایجاد حس در آن صحنه از انیمیشن. هنگامیکه میگل و همکار خلافکارش هکتور (با صدای گائل گارسیا برنال Gael Garcia Bernal) در سرزمین مردگان آهنگی را اجرا میکنند، دلیلی برای این کارشان دارند. شخصیتها برخلاف فیلمهای دیزنی، برای بیان احساساتشان آواز نمیخوانند. پیکسار حتی وقتی در «کوکو» از موسیقی استفاده میکند، تلاش میکند که به معیارهای قبلی خود پایبند بماند.
آهنگهای استفادهشده در فیلم – شامل پنج اثر قدیمی، ازجمله آهنگ «مرا به یاد داشته باش» Remember Me، نوشته کریستین اندرسون لوپز Kristin Anderson-Lopez و روبرت لوپز Robert Lopez- برای بیان احساسات صحنههای مختلف بسیار مناسب انتخابشدهاند. با اینکه «مرا به یاد داشته باش» در صحنههای مختلف پخش شد، در صحنههایی که لازم است، احساسات بیننده را بهخوبی برمیانگیزد. پخش آهنگهای کوتاه ولی لذتبخش Un Poco Loco و Everyone Knows Juanita، جالب و سرگرمکنندهاند؛ بنابراین، با اینکه پیکسار از ساخت اثری موزیکال اجتناب کرده است، «کوکو» نشان میدهد که فیلمسازان این استودیو ممکن است درنهایت با ایده ساخت فیلم در این ژانر کنار بیایند.
«کوکو» یکی از پررنگ و لعابترین آثار پیکسار تابهامروز است، در هر صحنه آن از رنگهای زیادی استفادهشده است؛ اما بیشتر بار فیلم بر دوش موسیقی است، اتفاقی که در فیلمهای قبلی این استودیو سابقه نداشته است. پیکسار در دو دهه گذشته همواره در حال استفاده از روشهای جدید در آثارش است و دنیای هر داستانش متفاوت و منحصربهفرد است. «کوکو» رسم استفاده از موسیقی در انیمیشن را اساس داستان قرار میدهد و در کنار آن از قابلیت موسیقی برای نزدیکترین آدمها به هم نیز استفاده میکند. این اثر نشاندهنده این است که در آینده استودیو پیکسار آماده وارد شدن به دنیای موسیقی است. شاید فیلمسازان پیکسار درگذشته نمیخواستند فیلمی موزیکال بسازند، اما «کوکو» این واقعیت را نشان داد که پیکسار آماده انجام این کار است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
58