اگر صادقانه به مساله نگاه کنیم همه ما گاهی چیزهایی را میخریم که احتیاجی واقعی به آنها نداریم، لباسی مارکدار، دسر بعد از وعده غذایی حجیم یا گوشی هوشمندی که سال گذشته مدل قبلیاش را خریدیم. دلایل روانشناسی این خریدها در زیر آمده است:
1. ما تحت تاثیر بازاریابی هستیم.
تبلیغات باعث میشوند ما برندها را به یاد داشته باشیم و در نهایت بر روی رفتار ما نسبت به محصولات تاثیر میگذارد. تبلیغات به دنبال بحث منطقی درباره محصول نیست بلکه به دنبال برانگیختن حس مناسب در خریدار برای تهیه محصول مورد نظر است. با ترفندهایی مثل بسته بندی شکیل، تخفیفها و حتی تغییر شرایط محیط خرید به دنبال مجاب کردن مشتری به خرید است.
2. ما از دیگران تقلید میکنیم.
آنچه اطرافیان ما میخرند در انتخاب ما تاثیرگذار است و فراگیری یک محصول از بستنی در یک پارک تا آیفون در سطح جامه در خرید آن محصول توسط افراد تاثیر دارد، خریداران یا به دنبال همرنگ شدن با دیگران هستند و یا به دلیل عدم آگاهی از بهترین انتخاب به محصولی که بیشترین اقبال را داشته است رو میکنند.
3. ما لحظهای تصمیم میگیریم.
نوع شخصیت افراد در نحوه خرید کردنشان تاثیر دارد، کسانی که لحظهای تصمیم میگیرند بیشتر تحت تاثیر تبلیغات، تخفیفها و ظواهر محصولات قرار میگیرند. متخصصان مغز این موضوع را به قسمتی در مغز که مربوط به دریافت جایزه است ربط میدهند، در این افراد دیدن بسته بندیهای جذاب این بخش مغز را فعال میکند. پس از چنین خریدهای آنی ما به دنبال منطقی جلوه دادن خریدمان خواهیم بود، این مهارتی است که خیلی از این خریداران آن را استادانه آموخته اند!
4. ما در مقابل نوع خاصی از محصولات وسوسه میشویم.
اکثرا ما تصمیم لحظه به خرید محصولاتی میگیریم که یا باعث لذت ما میشوند یا سمبلیک هستند و به ظاهر ما مربوط میشوند که هر دو مورد به احساسات ما مربوطند و نه منطق. اگر یک محصول کاربردی را در لحظه بخرید توجیه نیاز شما به آن بسیار آسان تر خواهد بود، مردها بیشتر از زنان چنین محصولاتی را با تصمیم آنی میخرند.
5. ما تسلیم حس و حال خود میشویم.
نیازهایی مثل گرسنگی شدید راه حلهایی سریع میطلبند که جایی برای در نظر گرفتن مسائل بلند مدت نمیگذارند. در همین حال اگر خیلی خوشحال و یا دچار افسردگی باشیم احتمال خریدهای غیر ضروری ما به مراتب بالاتر میرود و یا به دنبال جایزه دادن به خود هستیم و یا به دنبال خوشحال شدن!
6. ما تحت تاثیر وضعیت ذهنی خود نیز هستیم.
اگر ذهن شما درگیر مسائل مهمی باشد و یا تحت شرایط اضطرابی باشید احتمال انتخابهای نادرست و خریدهای غیر منطقی بسیار بالاتر خواهد رفت.
7. ما از تغییر خوشمان نمیآید.
مقاومت نسبت به تغییر به دو شکل خود را نشان میدهد:
1. عادت کردن: حتی وقتی نیازها و ترجیحات ما تغییر میکنند عادات ما ادامه مییابند.
2. منفعل بودن: این موضوع به نفع شرکتهای خدماتی خواهد بود بطور مثال شما از شرکت مخابراتی خود بسته 500 دقیقه مکالمه مجانی خریدهاید ولی شما در ماه حتی 200 دقیقه هم از خط خود استفاده نمیکنید ولی سعی در تغییر قرارداد بسته خود نخواهید کرد!