دایرةالمعارفنویسی و پیدایش دانشنامهها و مجموعههای چنددانشی، در هر کشور و میان هر ملتی نشاندهنده عزم راسخ و تصمیم جدی آن کشور و ملت در جهت بقا و زندگی، بر موازین علمی و همراه و همگون با عصر و زمانهای است که در آن به سر میبرند؛ زیرا پیشرفتهای علمی و رشد روزافزون رشتههای گوناگون علم و تکنولوژی و اطلاعات در روزگار ما، اطلاع و آگاهی از آنها را از چند جهت برای نسل حاضر، مواجه با مشکل کرده است؛ تا آنجا که نهتنها آگاهی از آن رشتهها و اطلاعات روزآمد برای عامه مردم که برای خواص نیز، امکانپذیر نیست؛ و تنها از طریق دایرةالمعارفها و مجموعههای چند دانشی است که میتوان نوعی ارتباط و اتصال به علوم گوناگون و رشتههای مختلف هنر و فنون را برای عموم افراد جامعه، به ویژه غیرمتخصصان فراهم آورد.
اطلاع از چگونگی و تاریخچه پیدایش این نوع کتابها و منابع دایرةالمعارفی یا دایرةالمعارفگونه، خود حدیث و داستانی مفصل دارد که در این مختصر نمیگنجد و دراینجا تنها به اختصار به آن میپردازیم.
دایرةالمعارف یا دائرةالمعارف، ترجمه کلمه «انسیکلوپدیا» (Encyclopedia) در زبانهای فرنگی است و گویا نخستین بار در سال 1293 ق / 1876 م، با تألیف «دائرةالمعارف» تالیف پطرس بستانی، در لبنان، وارد حوزه فرهنگی اسلامی و عربی و سپس ایرانی گردیده است. پس از آن با انتشار دائرةالمعارف القرن العشرین اثر فریدوجدی، در 1357 ق / 1938 م و دائرةالمعارف اثر فؤاد افرام بستانی و ترجمه دائرةالمعارف الاسلامیه که متن انگلیسی و آلمانی و فرانسوی آن بین سالهای 1913-1938 م در اروپا منتشر شده بود، این اصطلاح در مجامع علمی و اسلامی کشورهای اسلامی و ایران رواج یافت. کلمه "Encyclopedia" و "Encyclopedie" و "Enzyklopadie" شکلهای لاتینی شده عبارت یونانی "Enkukliospaideia" که به زبانهای جدید اروپایی وارد شده است و مرکب از سه جزء "En" و "Cycle=Kuklios" به معنای دایره و "Paideia" به معنای آموزش و تعلیم است.
کلمه «انسیکلوپدیا» را یونانیان باستان، بر مجموعه مواد و موضوعات آموزشی اطلاق میکردند و آن هفت موضوع و دانش بود که اساس علم و معرفت آن روزگار شمرده میشد و عبارت بود از: دستور زبان (صرف و نحو)، منطق، بلاغت، حساب، هندسه، موسیقی و هیئت. این کلمه نخستین بار در 1531 م. در انگلستان و در 1532 م. در فرانسه و در 1559 م. در آلمان برای مجموعههای چند دانشی یا کتابهایی که در آنها از علوم و فنون مختلف بحث میگردید، به کار گرفته شد.
با توجه به تعاریفی که در مورد دایرةالمعارف شده، این عنوان و کلمه یا اصطلاح، عنوان عمومی هر یک از کتابهایی است که حاوی زبده مختصری از رشتههای گوناگون دانش بشری یا رشتهای خاص و معین است و شامل دو قسم خاص و دو بخش عام است و هر یک از این اقسام و بخشها یا به ترتیب موضوعی است که دایرةالمعارف موضوعی نامیده میشود یا بر اساس حروف تهجّی تنظیم گردیده است که آن را دایرةالمعارف الفبایی مینامند.
وجه اشتراک دایرةالمعارفها، لغتنامهها و اطلسها و اصولاً مجموعههای چنددانشی در این است که همگی کتابهای مرجع شناخته شدهاند؛ وگرنه دیگر وجه اشتراکی ندارند.
تاریخچه دایرةالمعارفنویسی در جهان اسلام:
یکی از ارکان اصلی دین مقدس اسلام که خود دین علم، آگاهی، حکمت و اجتهاد است، معرفت و شناخت است.
نخستین پیام آن کلمه «اِقرأ» است و در آیات بسیاری از قرآن مجید امر به خواندن و نوشتن و تعلیم و تعلم و تفکر و تدبر شده است. دانشجویی و دانشطلبی، یک فریضه معرفی شده و در سخنان پیشوایان و امامان معصوم (ع) و رهبران دینی کلمات و جملات و روایات فراوانی در فضیلت دانش و دانشطلبی، ارزش علم و عالمان، کتابت و تعلیم آمده است که اهمیت و پایگاه علم و معرفت را از نظر آنان نشان میدهد. اما از آنجا که دامنه علوم و معارف بسیار گسترده و عمر انسانها بس کوتاه و مشغلههای فراوان آنان در امر تأمین معاش، موانع بسیاری بر سر راه دستیابی انسانها به علوم به وجود میآورد، از همان دیرباز، پیامبر گرامی اسلام و پیشوایان معصوم (ع) راه و کیفیت دانشاندوزی و حتی چگونگی ثبت و ضبط علوم را برای پیروان اسلام تبیین کردهاند.
پیامبر اسلام (ص) در سخنی کوتاه راه فراگیری دانش را به شکلی روشن توضیح داده است:
«اَلْعِلْمُ اَکْثَرُ مِنْ أَنْ یُحْصی، فَخُذْمِنْ کُلِّ عِلْمٍ اَحْسَنَهُ» (دامنه علم چنان گسترده است که به شماره نمیآید پس از هر دانشی بهترینش را فراگیرید).
و امام علی (ع) چنان میفرماید: «خُذُوا مِنْ کُلِّ عِلْمٍ اَرْواحَهُ وَ دَعُوا ظُرُوفَهُ فَاِنَّ الْعِلْمَ کَثیرٌ وَالْعُمرَ قَصیرٌ» (از هر دانشی روح، عصاره، لبّ و مغز آن را برگیرید و پوستههای آن را رها کنید؛ زیرا علم پردامنه و گسترده است و عمر کوتاه و زودگذر).
با توجه به این سفارشها و توصیهها و رهنمودها، دانشمندان اسلامی، از همان دیرباز، درصدد برآمدند که مهمترین و اصولیترین و روح و عصاره علوم و مسائل علمی و فرهنگی را برگزینند و درواقع، خلاصه و فشرده علوم و فنون و معارف اسلامی و بشری را در مجموعههایی قابل فهم عموم گرد آورند؛ تا جامعه اسلامی به هنگام نیاز بتواند با مراجعه به آنها، به رفع نیازها و پرسشهای خویش بپردازد و دامنه اطلاعات و آگاهی خویش را توسعه و رشد دهد. بدینگونه بود که صدها مجموعه چنددانشی و دایرةالمعارفگونه پدید آمد.
آغاز این حرکت علمی و اساسی به سدههای نخستین اسلامی بازمیگردد؛ یعنی بلافاصله پس از نخستین ترجمههای متون خارجی به زبان عربی، ضرورت طبقهبندی علوم و معارف جدید در میان جامعه اسلامی و مجامع علمی جهان اسلام، احساس شد و این ضرورت باعث پیدایش انواع گوناگون کتابهای چنددانشی و دایرةالمعارفگونه گردید.
از نخستین مجموعههایی از این دست، میتوان کتاب ارزشمند الحیوان اثر جاحظ (متوفی 255 ق / 869 م) را نام برد که از اواسط سده سوم هجری در اسلام پدید آمد.
از آن پس مجموعههایی تألیف و تصنیف شد چون: اقسام العلوم اثر ابوزید بلخی (متوفی 322 ق / 934 م)، احصاء العلوم اثر ابونصر فارابی (متوفی 339 ق / 950 م)، مفاتیحالعلوم اثر خوارزمی (تالیف 367 تا 381 ق / 979 تا 991 م)، الفهرست اثر ابنندیم بغدادی (متوفی 387 ق / 998 م)، کتابهای قانون، شفا و دانشنامه علایی اثر ابوعلیسینا (متوفی 428 ق / 1038 م)، طبقات العلوم یا طبقات العلم فی کل فنّ اثر ابیوردی (متوفی 507 ق / 1113 م)، مفتاح العلوم اثر سکّاکی (متوفی 626 ق / 1229 م)، موضوعات العلوم و تعاریفها یا تعریفات العلوم و موضوعاتها اثر قاضی بیضاوی (متوفی 685 ق / 1286 م)، نهایةالادب فی فنونالادب اثر نویری (متوفی 733 ق / 1333 م)، صبح الاعثی اثر قلقشندی (متوفی 821 ق / 1318 م)، اغوذج العلوم اثر جلالالدین دوانی (متوفی 907 ق / 1501 م)، مفتاحالسعادة و مصباحالسیادة اثر طاش کبریزاده (متوفی 968 ق / 1561 م)، انموذجالعلوم اثر میرداماد (متوفی 1041 ق / 1631 م)، کشفالظنون اثر حاجی خلیفه (متوفی 1068 ق / 1658 م)، بحارالانوار اثر علامه مجلسی (متوفی 1111 ق / 1699 م)، کشاف اصطلاحات الفنون اثر تهانوی (متوفی 1158 ق / 1745 م)، دو اثر العلوم و جداول الرسوم اثر میرزامحمد اخباری (متوفی 1232 ق / 1817 م)، جام جم فی آثار العلم اثر ملاحسین جمعی (متوفی 1319 ق / 1901 م)، الذریعه الی تصانیف الشیعه اثر آقابزرگ تهرانی (متوفی 1389 ق / 1969 م) و صدها مجموعه چند دانشی دیگر در سدههای مختلف اسلامی.
این مجموعهها بیشتر به شکل موضوعی تهیه و تنظیم شده بودند؛ و به صورت پراکنده تنظیم الفبایی نیز در میان این مجموعهها یافت میشد. اما درواقع تحول تنظیم مطالب دایرةالمعارفی از ترتیب موضوعی و رشتهای به الفبایی به صورت کامل در اواخر سده هفده و اوایل سده هجدهم میلادی ابتدا در اروپا تثبیت شد و سپس در کشورهای اسلامی و ایران رواج عام یافت. در کشورهای اسلامی عربیزبان، به جای این عنوان گاه از عنوان «موسوعه» نیز استفاده شده است.
پیدایش مجموعههای علمی چند دانشه و جنگهای دایرةالمعارفگونه، در ایران، ریشه و سابقهای دیرینه و حتی پیش از اسلام دارد که از آنجمله میتوان به مجموعه «دینکرت» (Denkart) یا دینکرد، نام برد که در اواخر سده سوم هجری / نهم میلادی تدوین شد و با گرایش بیشتر ایرانیان به اسلام، این دانش جدید، در میان آنان بیش از پیش رواج یافت و موجب ایجاد دانشنامهها، و مجموعههای چنددانشی گوناگون گردید که به بسیاری از آنان پیش از این اشاره شد.
اما پیشینه ظهور دایرةالمعارفهای فارسی در ایران به اوایل سده پنجم هجری / یازدهم میلادی بازمیگردد که نمونههای بارز آن: دانشنامه علایی از ابوعلیسینا، جام جهاننما از بهمنیار، کیمیای سعادت از غزالی، نزهتنامه علایی از شهمردان رازی است؛ و از همین دست در این اواخر میتوان از لغتنامه علیاکبر دهخدا دایرةالمعارف فارسی اثر مصاحب، دانشنامه ایران و اسلام، دایرةالمعارف تشیع و دایرةالمعارف بزرگ اسلامی نام برد.
یکی از این مجموعهها که اکنون مورد سخن و نوشتار ماست، کتاب ارزنده و عمومپسند معارف و معاریف = دایرةالمعارف جامع اسلامی است که میتوان آن را نوعی دایرةالمعارف حدیث و فقه نیز نامید. زیرا برای هر عنوان و مدخل آن که به صورت الفبایی تهیه و تدوین شده است، حدیث یا احادیثی و گاه حکمی فقهی استخراج شده است.
مؤلف این اثر و دانشنامه، چنانکه خود نوشته، در 1313 ش / 1354 ق / 1935 م؛ در روستای گنخک دشتی، از توابع بوشهر، دیده به جهان گشوده و در 1368 قمری به همراه پدر خود وارد حوزه علمیه نجف شده است. پس از هجده سال که در آن حوزه مقدس به تحصیل پرداخت، به زادگاه خویش بازگشت و پس از دو سال اقامت در شهر خور موج، به درخواست مردم بوشهر و با عنوان نماینده آیتالله العظمی سیدمحسن حکیم به آن شهر رفت و پس از 15 سال اقامت در آن شهر به دارالعلم قم مهاجرت کرد و به تألیف و تصنیف کتابهای دروس حوزوی و شرح و بسط آنها پرداخت و این مجموعه حاصل سالها تلاش و کار مداوم وی است.
وی در مقدمه چاپ نخست پنج جلدی این اثر که در 1369 ش. انتشار یافت، هدف خویش را از تهیه این مجموعه چنین باز نموده است: «در آغاز هدف این بود که مطالبی دینی، اخلاقی، اجتماعی را از متن احادیث استخراج و ترجمه نموده و دستهبندی کند و آنها را ذیل عناوین و مداخل، واژههای مجرد و ترکیبی که فرهنگ جامعه اسلامی با آنها مأنوس است قرار داده و به صورت الفبایی تنظیم سازد. اما درحین عمل به مصداق «الکلام تجرّ الکلام» به نگارش اموری ناچار شده که در اول هدف نبوده است. زیرا در اول تهیه فرهنگ و دایرةالمعارف حدیث موردنظر بوده است. از این رو، در این مجموعه از آیات قرآنی نیز، استفاده شده، چنانکه به تدوین شرح حال افراد و اشخاص و مسائل مختلف دیگر اقتصادی، سیاسی و جغرافیایی نیز پرداخته شده است و نام کتاب نیز از همین سرچشمه گرفته است. زیرا از یک طرف کتاب شامل معارف بزرگ و شکوهمند اسلامی است و از جانب دیگر شرح حال بسیاری از معاریف و شخصیتها نیز در آن فراهم آمده است که جمعاً نام معارف و معاریف به خود گرفته است.»
با موضوعاتی مانند: احکام، اخلاق، تاریخ، علوم، اعلام و اصطلاحات اسلامی، این اثر بار اول در پنج جلد در 1369 شمسی در قم منتشر گردید با 2443 صفحه. چاپ دوم با تجدیدنظر و اضافات در 10 جلد شامل 6949 صفحه و در تیراژ 2000 نسخه در 1376 شمسی در قم انتشار یافت؛ و اکنون در این چاپ با تعداد صفحات بیشتر، تجدیدنظر و اضافات کلی در آن صورت گرفته که خود نشانگر همت بسیار این مؤلف دانشور و فرزانه است. در این چاپ جدید، پس از نام اصلی آن (معارف و معاریف) نام «دایرةالمعارف جامع اسلامی» نیز دیده میشود که خود بیانگر قصد و نیت مؤلف و ازدیاد موضوعات جدیداسلامی و مداخل و عناوین دیگر است.
کسانی که چاپ اول این اثر را مطالعه کردهاند وقتی چاپ جدید آن را مشاهده میکنند، به خوبی تفاوت میان این دو چاپ را درمییابند و مطالب و مداخل اضافی را آشکارا میبینند و همچنین زحمات و کوشش را نیز که مؤلف در اضافه کردن و گسترش دادن عناوین و مدخلهای پیشین و هرچه بیشتر بارور کردن و مفیدتر ساختن آنها متحمل شده است، به خوبی درمییابند.
تلاش و کوششی که مؤلف این مجموعه در استخراج احادیث برای هر عنوان از عناوین این دانشنامه، نموده واقعاً ستودنی است. برای مثال، عناوین: اگر، امانات، اوباش، بازجویی، بافندگی، بوریا، پیری، تنور، جاسوس، جرعه، جریدتین، جنازه، حوله، خار، درباری، رشوه، روضه، سبزه، سوگواری، شعار، شوخی، ضریح، عرفیّات، عمومی، گریه، مجلی، مو، مهمان، نوشابه، هضم، هیزم، واژهها و اصطلاحات و عناوینی است بسیار مأنوس که همه خیال میکنند معانی آنها را کاملاً میدانند؛ و چون بسیار در سطح فرهنگ و جامعه متداول است، همگان تصور میکنند به معانی و مفاهیم آنها آشنایی دارند. اما اینکه این افراد تا چه اندازه و تا چه محدودهای قادر به توضیح و شرح و بسط آنها هستند، مشخص نیست و اگر از کسی پرسیده شود کلمه «اگر» یا «خار» یا «مو» را توضیح دهد، پس از لختی درنگ خواهد گفت: «اگر» همان «اگر» یا «خار» همان «خار» یا «مو» همان «مو» است دیگر. همانند آن که از وی پرسیدند: «انا اعطیناک الکوثر» یعنی چه؟
گفت: یعنی «انا اعطیناک الکوثر» و دیگر هیچ.
حال باید توجه داشت که انتخاب این عناوین و استخراج آیات و احادیث از کتابهای مختلف روایی برای توضیح و تبیین این اصطلاحات آشکار و رایج، از نظر جامعه، خود چه کار طاقتفرسایی است و چه زحمت و رنج بسیاری میطلبد.
همچنین یافتن عناوینی مانند: اقلیما، الیّا (پیغمبری از بنیاسرائیل) اوطاس، بارقلیط، جابلقا و جابلسا، جت (قومی صحرانشین در هند)، جعفر (نهری در بهشت)، جلاهق، جودی (کوه)، خرفه، خرنوب، رضوی (کوه)، سبوح، سحور، سقنقوری، سکماسک، سکون، سلقلق، طهلیل (نام ملک)، عبیطه، غرانیق غلول، کلور، مایوسنج (نام غلامی است)، مخافیر و مانند اینها در منابع گوناگون و مآخذی که کمتر در دسترس است، نیز کوشش جدی میطلبد و عشق وافر و حوصلهای زیاد؛ به ویژه اگر گردآورنده و تهیهکننده تنها یک نفر باشد. این کار اگر گروهی انجام گیرد خود شاهکار است؛ چه رسد به اینکه یک نفر یک تنه چنین کار سترگی را انجام دهد. در انتخاب عناوین ترکیبی نیز دقت شده است که از متن فرهنگ جامعه استخراج شوند و در ذیل آنها مسائل و موضوعات مهم اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به بحث گذاشته شوند. این عناوین ترکیبی گاهی بسیار جالب، خواندنی، شیرین و جذاب است. زیرا بسیاری از این عناوین را در کمتر جایی میتوان پیدا کرد که به این جذابی و شیرینی، مباحثی را به دنبال داشته باشد. برای نمونه، به این عناوین و مدخلها توجه شود:
آب دادن، آب سرد، آبگوشت، آرایشگر، خانواده فرعون، آزادی بیان، آسیای جهنم، آیات نهگانه موسی (ع)، ابن الوقت، اختلاف افراد بشر در خلقت، ارباع کوفه، اشعریهای قم، انقلابیون خودسر، با آل علی هر که درافتاد...، بقلة الحمقاء، بیت ایل، پیرزن، تاریخ تکرار میشود، تلخی جان کندن، جانورانی که در کشتی نوح بودند، جایزه سلطان، جنگانیدن حیوانات، چهارقل، چین نخل، حدیده محماة، حزب اللهای، حمالة الحطب، حلیله شرعی، خشت طلا، اصحاب عیسی، دابة الارض، دحوالارض، دست زدن (کف زدن) دینفروش، ذوالجناح، رنگ کردن مو، ریگپرانی، سلسلةالذهب، سؤال قبر، شبنشین، مالک دوزخ، مسئلهگر، نامه عمل، ناودان کعبه، ولگردی، هوچیگری، هورقیما و صدها عنوان ترکیبی دیگری که در کمتر کتابی ثبت و تشریح شده است، در این کتاب و مجموعه با شیوهای جالب و خواندنی جمعآوری شده است. از همه مهمتر اینکه ذیل هر یک از این عناوین به تناسب یک یا چند حدیث و روایت استخراج و ترجمه شده است.
این دانشنامه همچون دیگر دایرةالمعارفهای علمی و تخصصی جدید به شکلی منظم و با عناوینی مشخص و روشمند نیست؛ و در بسیاری از موارد انتخاب عناوین و مدخلها بدون ضابطهای مشخص و دائرةالمعارفی و شناخته شده است و حتی با دیگر فرهنگها و مجموعههای چند دانشی سنتی در فرهنگ اسلامی نیز تناسبی ندارد و تنها از قاعده الفبایی کردن عناوین پیروی شده و همچنین بسیاری از مدخلها، عناوین دایرةالمعارفی به شکل معهود و رایج نیستند و تنها یک لغت به شمار میروند. با این حال میتوان این کتاب جامعالاطراف را که در ظن خود کمتر نظیر آن پیدا یافت میشود، یکی از مجموعههای چند دانشی و دایرةالمعارفی و دانشنامهای به شمار آورد و از آن استفاده فراوان برد. به ویژه که کوشش شده است مطالب ذیل عناوین کوتاه و مختصر اما مفید باشد و با نثری رایج و همه کس فهم و با شکل ظاهری خوب و دوستونه و حروفچینی جالب و تجلیدی زیبا و چشمنواز منابعی که مورد استفاده مؤلف محترم قرار گرفته بیشتر منابع و مآخذ حدیثی و روایی است؛ مانند: کتب اربعه: اصول و فروع کافی، کتاب من لایحضره الفقیه، تهذیب الاحکام، الاستبصار؛ و کتب سته یا به تعبیر درستتر کتب تسعه: صحیح مسلم، صحیح نجاری، مشهد احمدبن حنبل؛ سنن ابوداود، سنن نسانی، سنن ترمذی سنن ابن ماجه، الموطا مالک و دیگر مجامیع حدیثی و روایی مانند: خصالی؛ مواعظ؛ کمالالدین صدوق، مصابیح، جامعالاصول، تهذیب الکمال، تحفة الاشراف، مشکل الاثار، مستدرک حاکم، سنن بیهقی، کنزالعمال، منهاجالسنة، اعلام الوری، وسائل الشیعه، مستدرک الوسائل، بحارالانوار و دهها کتاب حدیثی دیگر از شیعه و سنی.
نویسنده از منابع تاریخی و رجالی همچون: سیره ابن هشام، طبقات ابن سعد، فهرست ابن ندیم، فهرست طوسی، رجال طوسی، رجال نجاشی، رجالکش، تاریخ یعقوبی، تاریخ طبری، مروجالذهب، اسدالغایه، الاصابه، الاستیعاب، وفیات الاعیان، الکامل ابن اثیر، تاریخ ابن خلدون و بسیاری از کتابهای تاریخی، رجالی و طبقات دیگر نیز، استفاده کرده است. چنانکه از فرهنگها و قوامیس مانند: تهذیب اللغه، اساس الاقتباس، غیاثاللغات، منتهی الارب، لسان العرب، فرهنگ نظام، آذندراج، برهان قاطع، لغتنامه دهخدا و فرهنگها و قوامیس دیگر نیز بهره برده است.
او از کتابهای تفسیر مانند: تفسیر طبری، تفسیر مجمعالبیان، تفسیر دُرّالمنثور، تفسر صافی، تفسیر المیزان و صدها تفسیر دیگر از شیعه و اهل سنت غافل نبوده و از آنها در تدوین و مفیدسازی این مجموعه استفاده کرده است. همچنین از بسیاری کتب فقهی شیعه و سنی، کتابهای اخلاقی، حقوقی، ادبی، دایرةالمعارفهای عمومی و تخصصی و مجامیع علمی دیگر نیز در حد لزوم بهرهبرداری کرده است و میتوان ادعا کرد که مؤلف، به ویژه در این ویرایش جدید اثر و تألیف در زمینههای گوناگون علوم و فنون استفاده کرده است. اما تکیه اصلی و سند مهم و کادر استخراج احادیث و روایات، همان کتاب جامع و دایرةالمعارفگونه بحارالانوار علامه مجلسی بوده است و میتوان ادعا کرد که هیچ عنوانی در این مجموعه نیامده مگر اینکه بحار یکی از منابع آن است.
امید است که جوانان و عامه مردم که وقت و حوصله و بودجه کافی جهت خریداری کتابهای گوناگون ندارند، ازاین کتاب به خوبی بهره ببرند و ساعات شیرین و خوشی را در پرتو اطلاعات گونه گون و جذاب و شیرین آن سپری سازند.
نکته آخر اینکه چنانکه خود از مؤلف محترم و نویسنده دانشور این مجموعه شنیدهام لوح فشرده این مجموعه نیز تهیه و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است؛ تا آنانکه دستی به کامپیوتر دارند به راحتی بتوانند از این دانشنامه بهره برگیرند.
ارسال توسط کاربر : sm1372
/ن