به گزارش خبرنگار مهر، «مجید عسگریپور» و «محمدرضا عباسی» دو عکاس خبرگزاری مهر که در همان ساعت اولیه بعد از وقوع زلزله 7.3 ریشتری شب 21 آبان در سرپل زهاب، خود را به این منطقه رساندند، عصر چهارشنبه 20 دیماه در نشستی که با عنوان «تجربه سفر» در سالن کنفرانس این خبرگزاری برگزار شد، به ارائه تجارب خود از سفر به استان زلزلهزده کرمانشاه و عکاسی در آن شرایط پرداختند.
مجید عسگری پور در ابتدای این نشست با بیان تجارب خود از فعالیت حرفه ای عکاسی مطبوعاتی در زلزله کرمانشاه گفت:حوالی ساعت 4 صبح با اخباری که منتشر شد، ما پی به عمق فاجعه بردیم. تا آن زمان تعداد کشته شدگان بیش از یکصد نفر اعلام شده بود. من بعد از اینکه تصمیم گرفتم به منطقه بروم، اولین کاری که کردم، بررسی وضعیت جوی منطقه بود و از آنجا که پیش بینی میکردم در تغذیه و اسکان مشکل پیدا بکنیم، مقداری خوراکی از قبیل بیسکویت و پوشاک گرم به اندازه ای که در یک کوله جا بشود، با خودم بردم و حوالی ساعت 7 صبح با هلی کوپتر هلال احمر عازم کرمانشاه شدیم و از کرمانشاه هم دوباره با یک هلی کوپتر دیگر به سرپل ذهاب رفتیم.
این عکاس مطبوعاتی اضافه کرد: از خلبان هلی کوپتری که ما را به سرپل ذهاب میبرد خواستم امکانی را فراهم کند که اولین تصاویر هوایی را از مناطق زلزله زده بگیریم که خوشبختانه این امکان را برایم مهیا کرد.
عسگری پور ضمن نشان دادن تعدادی از این تصاویر، به برخی از مشاهدات خود از وضعیت مناطق زلزله زدن اشاره کرد؛ از جمله اینکه مردی را دیده که جسد 7 نفر از اعضای خانواده اش را شبانه از زیر آوار بیرون آورده و بعد از نماز صبح در همان روستای محل سکونتشان، خودش آنها را دفن کرده است.
وی با اشاره به اهمیت مسئله ارسال سریع تصاویر به رسانهها و انتشار آنها در بحرانهایی مانند زلزله گفت: من در همان مسیر هوایی منتهی به سرپل ذهاب تعدادی از عکسهایم را برای خبرگزاری ارسال کرده بودم که خوشبختانه به فاصله کوتاهی شاید در حدود یک یا دو دقیقه بعد از ارسال، روی خروجی رفته بود.
عسگری پور با اشاره به دشواریهای عکاسی در چنین شرایطی هم افزود: اگر چه ما عموما نمیتوانیم در چنین وضعیتهایی جلوی بروز احساسات خودمان را بگیریم، اما سعی میکردم که در آن فضا که پر از غم و آه و ناله بود، کار عکاسی خودم را هم انجام بدهم و بتوانم حس و تاثیری را که آن فضا بر خود من گذاشته بود، به مخاطب انتقال دهم. من شخصا در مواجهه با برخی از صحنههای دلخراش، خلع سلاح میشدم و دیگر نمیتوانستم عکاسی کنم. من اصلاً به بعضی از سوژهها ورود نمیکردم؛ در واقع برخی از شرایطی که وجود داشت، آنقدر ناگوار بود که امکان عکاسی دست کم برای من وجود نداشت.
این عکاس مطبوعاتی همچنین در خصوص واکنش مردم مصیبت دیده به او که در حال عکاسی کردن از مصائب آنها بود، گفت: در چنین شرایطی فردی که عزیزان خود را از دست داده است، واکنشی طبیعی و قابل انتظار در مقابل شما که در حال عکاسی کردن هستید، ندارد و شما را مانند نماینده دولت یا هر نهاد دیگری که او فکر میکند باید به وضعیتش رسیدگی کند، میبیند.
عسگری پور همچنین با اشاره به تجارب خود از عکاسی در زلزله اخیر کرمانشاه گفت: در وضعیتهای اضطراری مانند زلزله، نکته ای که برای ما به عنوان عکاسان مطبوعاتی اهمیت دارد، این است که اگر چه فضا، شتابزده است، اما حداقل خودمان نباید شتابزده باشیم چون در این صورت هم به خودمان لطمه زده ایم و هم به بازماندگان زلزله.
وی افزود: نکته دیگری که حائز اهمیت است این است که با توجه به اینکه در چنین مواقعی شایعات زیادی هم از طرف مردم هم از جوانب دیگر در مورد تعداد کشته شدهها و میزان خرابیها پخش میشود، ضرورت دارد که اخبار صحیح را از منابع مطلع و موثق دریافت کنیم چون این مسئله، بسیار در انجام کار حرفهای ما موثر است و به پیشرفت کارمان کمک میکند.
در این نشست همچنین محمدرضا عباسی دیگر عکاس خبرگزاری مهر که از مناطق زلزله زده کرمانشاه عکاسی کرده است، گفت: من هم در همان شبی که زلزله اتفاق افتاد، تصمیم گرفتم که خود را با اولین پرواز به کرمانشاه برسانم که اولین پرواز ساعت 6 صبح به کرمانشاه حرکت میکرد. من به فرودگاه رفتم اما متاسفانه پرواز کنسل شده بود. در نهایت با پرواز دیگری حوالی ساعت 12 روز بعد به کرمانشاه رسیدم.
وی با اشاره به اهمیت کسب اطلاعات کافی از شرایط منطقه بحران زده برای خبرنگاران و عکاسان مطبوعاتی گفت: در چنین حادثههایی، حتی ثانیهها هم تعیین کننده هستند و شما ممکن است به خاطر یک اهمال کاری کوچک، فرصتهای مهمی را برای ثبت اخبار و لحظات حساس از دست بدهید. متاسفانه به جرأت باید بگویم که بسیاری از عکاسانی که به این منطقه آمده بودند، از قبل برنامه مشخصی برای کار خود نداشتند که این مسئله طبیعتاً در کارشان نمود پیدا میکرد.
این عکاس خبرگزاری مهر که عمدتاً از روستاهای مناطق زلزله زده کرمانشاه عکاسی کرده است، ادامه داد: من بدون اینکه بخواهم برای کسب اطلاعات این مناطق و همچنین خسارتهای وارد شده، متکی به مسئول خاصی بشوم، با ارتباط برقرار کردن با خود مردم، اطلاعات زیادی از منطقه و همچنین میزان خسارات جانی و مالی به دست آوردم و این پایه دریافت اطلاعات من از این مناطق بود.