شهید عارف الحسینی و انقلاب اسلامی در گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن رحیمیان
درآمد
تأثیر انقلاب اسلامی ایران در پاکستان و نقش برجسته شهید عارف الحسینی در گسترش مرجعیت امام در آن دیار و آشنائی مردم پاکستان با خط امام و انقلاب اسلامی به گونه ای است که هنوز پس از سال ها آثار آن برجاست و در راه پیمائی های روز قدس به خوبی جلوه گر می شود. در گفتگوی حاضر ، نماینده محترم ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران ، به زمینه های مرجعیت امام در آن سامان و نقش و تلاش های پر ثمر شهید در این راستا اشاره کرده اند.
چگونه با شهید علامه سید عارف الحسینی آشنا شدید و داوری شما در مورد ویژگی ها و کارنامه عملی ایشان چیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم. بنده به تناسب مسئولیتی که در دفتر امام داشتم ، طبعا عموم و روحانیون طرفدار حضرت امام را در کشورهای مختلف می شناختم و احیانا از طریق مکاتباتی که برای حضرت امام داشتند ، استفتائاتی که داشتند یا وجوهاتی که می فرستادند ، به طرق مختلف با عموم این افراد در سراسر کشورهای اسلامی مرتبط بودم. از جمله برجسته ترین این شخصیت ها مرحوم شهید سید عارف حسینی بودند که از طرف حضرت امام وکالت داشتند و دارای نقش بسیار مثبت و انقلابی و محبوبیت فوق العاده در میان مردم پاکستان بودند. در آن مدت ، ایشان به مناسبت های مختلف سفرهائی به ایران داشتند و طی این سفرها ، ما موفق به زیات ایشان می شدیم. این ملاقات ها ، هم در دفتر حضرت امام و هم در مراسم مختلف صورت می گرفت. شاید آخرین بار ایشان را هنگامی که برای شرکت در کنگره ائمه جمعه آمده بودند ، در هتل محل اقامتشان دیدیم. گهگاه که توفیق حاصل می شد تا از نزدیک ایشان را زیارت کنیم ، تلقی ای را که از دور درباره ایشان داشتیم ، از نزدیک هم مشاهده می کردیم و صلابت و روحیه بسیار با نشاط و انقلابی و شجاعانه ایشان را در ارتباط با خط امام و اسلام ناب و انقلاب اسلامی در می یافتیم. مدت زیادی هم طول نکشید که دشمن وجود چنین عنصر پر تحرک و تاثیرگذاری را در صحنه پاکستان نتوانست تحمل کند و ایشان را به شهادت رساند.
بعد از شهادت ایشان شاهد بودیم که حضرت امام پیامی را دادند که از پیام های کم نظیر ایشان در مورد شهدای بین الملل و جهان اسلام بود و خود همین نشانه این بود که انقلاب اسلامی ، مرز جغرافیایی ندارد و گام زدن در راه حق ، محدود به مرزهای جغرافیایی و دست ساز بشر نیست. به هر حال اظهار علاقه ای که حضرت امام نسبت به ایشان کردند ، باز مبین عظمت شخصیت مرحوم شهید عارف حسینی بود.
مردم پاکستان معمولا از علمای نجف تقلید می کردند. مرحوم شهید عارف حسینی مروج مرجعیت امام در پاکستان بودند که آثار مبارکی را هم به بار آورد. پیشینه آشنائی ایشان با امام از چه زمان بود و با توجه به اینکه شما در دفتر امام بودید ، عمق علاقه مردم پاکستان به امم و رغبت به تقلید از ایشان چقدر بود و شهید در گسترش و تقویت این مسئله چقدر نقش داشتند؟
مسئله مرجعیت به همین شکل بود که اشاره کردید ، یعنی به صورت سنتی ، جز ایران که مخصوصا از زمان مرحوم آیت الله بروجردی تمرکزش روی مرجعیت قم بود ، جهان تشیع بیشتر روی نجف اشرف تمرکز داشت. با مهاجرت یا تبعید امام به نجف و حضور ایشان در آنجا و بعد از رحلت مرحوم آیت الله حکیم ، دشمن توطئه ای را در پیش گرفته بود و می خواست در نجف ، امام را در تحت الشعاع مراجع قرار دهد و لذا شروع به ترور شخصیت حضرت امام کرد ، اما از آنجا که: «مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین» ، همان توطئه دشمن باعث شد که بعد از رحلت مرحوم آیت الله حکیم ، دایره مرجعیت امام از مرزهای ایران فراتر برود و جهان اسلام و جهان تشیع را درنوردد ، لذا پس از فوت مرحوم آقای حکیم ، با تلاشی که شاگردان حضرت امام در نجف کردند و از همه مهم تر تلاش مرحوم شیخ نصرالله خلخالی که شخصیتی موقر ، متدین و بسیار تاثیرگذار در تثبیت مرجعیت ها بودند ، اگر نگوئیم بخش اعظم ، دست کم بخش عظیمی از شیعیان کشورهای مختلف و طلاب افغانی ، پاکستانی ، کشمیری ، هندی ، تبتی ، لبنانی و همه کسانی که در نجف با شخصیت امام آشنا شده بودند ، مقلد و مروج ایشان شدند. از جمله پاکستان که در آنجا مرحوم شیخ الشریعه اصفهانی که از دوستان قدیم و بسیار صمیمی حضرت امام بودند ، در این امر نقش مؤثری داشتند و طبعا شخصیت هائی چون مرحوم شهید عارف حسینی که ازنجف به امام ارادت پیدا کرده بودند و حتی اگر در نجف هم نمی بودند ، تحت تأثیر تفکر انقلابی حضرت امام قرار می گرفتند ، مرجعیت حضرت امام را در پاکستان گسترش دادند.
علاوه بر مسئله تقلید ، پاکستانی ها در امور سیاسی و اجتماعی هم به حضرت امام اعتقاد عمیقی پیدا کردند که جلوه های آن پس از پیروزی انقلاب ، در تظاهرات روز قدس و در سفری که مقام معظم رهبری به پاکستان داشتند ، پدیدار شد. شاید در تاریخ تمام کشورهای دنیا کم نظیر باشد که رئیس جمهور کشور دیگری به کشوری برود و چنین جمعیت انبوهی از او استقبال کنند. چنین تجمع و استقبالی حتی برای یک شخصیت پاکستانی هم شکل نگرفته بود. این هم از آثار پیوند مردم پاکستان با ولایت فقیه و حضرت امام است و حکایت از نقشی دارد که افرادی چون شهید عارف حسینی در این زمینه ایفا کردند. ضمن اینکه مسئله علاقه مردم پاکستان به ایران و اهل بیت و اساسا خود ایران ، علاقه ای سنتی و تاریخی است. مردم پاکستان اکثرا اهل سنت هستند ، اما اکثریت اهل سنت که بریلوی ها باشند ، به شدت نسبت به ایران و اهل بیت و مشخصا حضرت امام رضا(ع) عشق و علاقه عمیقی دارند. آثار فرهنگ ایرانی به صورت عمیق همچنان در پاکستان حضور دارد ، یعنی همه مساجد و ابنیه تاریخی و مذهبی و همه بناهای معظم شبه قاره آمیخته با جنبه هایی از فرهنگ و معماری ایران و مزین به خط نستلعیق و فارسی است و معمولا اثری از لغت اردو در پیشنیه پاکستان مشاهده نمی کنیم. آثاری که مربوط به حدود 100 سال به آن طرف هست ، عمدتا یا فارسی یا عربی است و یا قرآن و حدیث است که به صورت عربی نوشته شده و یا فارسی است. اشعار شعرای بزرگ ایران را هم نوشته اند که به فارسی است.
زمینه های فرهنگی و پیوند عاطفی عمیق بین مردم پاکستان و ایران ، به علاوه علقه ای که اکثریت بریلوی اهل سنت نسبت به ائمه اطهار(ع) دارند ، طبعا زمینه ای بود که حتی در میان اهل سنت پاکستان هم گرایش و علاقه عمیق و گسترده ای نسبت به انقلاب اسلامی ، جمهوری اسلامی و شخص حضرت امام و سپس مقام معظم رهبری در آنجا شکل بگیرد. رهبران پاکستان و روسای جمهور دهه های اخیر هر کدام به نحوی به شکل بسیار آشکاری نسبت به ایران موضع گیری مثبت کردند که البته این هم به علت گرایش عمومی ملت پاکستان به ایران بود.
شما پس از شهادت شهید عارف حسینی سفری به پاکستان داشتید. از مشاهدات خود و تاثیر رهبری ایشان در پاکستان چه خاطراتی دارید؟
یک خاطره من راجع به خانواده ایشان است که خانواده ای معصوم ، مظلوم و ساده زیست و واقعا جلوه ای از شخصیت بسیار بالای معنوی شهید عارف حسینی بودند که به رغم منزلت بسیار بالای سیاسی و فرهنگی ، ذره ای در نوع زندگی خود تغییر نداده بودند ، خانواده ایشان همچنان در منزلی محقر و در شرایط بسیار سخت و ساده ای زندگی می کردند. ایشان فرزندان بسیار خوبی هم دارند که چه از نظر صورت ، چه از نظر سیرت بسیار شبیه پدرشان هستند ، مخصوصا فرزند دوم ایشان که متأسفانه اخیرا در درگیری های پاکستان ، در سفری که به آنجا داشت ، یک پایش را از دست داد و به جانبازی نائل شد. خانواده شهید عارف حسینی ، خانواده مؤمن و نورانی و ایثارگری است.
به برکت وجود مرحوم شهید عارف حسینی ، به رغم کوتاهی دوران رهبری ایشان ، مراکز علمی و فرهنگی بسیاری در پاکستان شکل گرفته است ، از جمله مدرسه علمیه و مرکزی که ایشان در شهر پیشاور تاسیس کرده که در آن زمان یکی از پایگاه های مهم تعلیم و تعلم فرهنگ اسلامی و قرآنی محسوب می شد. مزار ایشان مزار عارفان و عاشقان هست و همچنان نام و آثار ایشان در دل و جان و صحنه زندگی مردم پاکستان زنده است. حقیقتا شهیدی است که الان زنده تر از بسیاری از زنده ها حضور دارد و نقش آفرینی می کند.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 50