بررسی مقاله «کشاورزی و گیاهان در قرآن»

قرآن کریم کتاب هدایت بشر به سوی خدای متعال است که در راستای اهداف هدایتی خود از شیوه های گوناگون برهان، موعظه، جدل به روش نیکو و اشاره های علمی استفاده کرده است

مقدمه

قرآن کریم کتاب هدایت بشر به سوی خدای متعال است که در راستای اهداف هدایتی خود از شیوه های گوناگون برهان، موعظه، جدل به روش نیکو و اشاره های علمی استفاده کرده است. در این کتاب بیش از هزار آیه به مطالب علمی اشاره دارد که برخی در حد اعجاز علمی قرآن به شمار می آید؛ از این رو آیات فراوانی در ارتباط با گیاهان و مسائل مربوط وجود دارد که حاکی از اهمیت این موضوع می باشد. تمام گیاهانی که از زمین می رویند از هر نظر مهم و آیت روشنی از عظمت خداوند می باشند. گیاهانی که در قرآن کریم از آنها نام برده شده هم از نظر خواص و کاربرد و هم از نظر اشاره به رویدادها و اتفاقاتی که همراه با نام این گیاهان آمده نیز از اهمیت ویژه ای برخوردارند؛ چون نام این گیاهان با کلام الهی آمیخته شده اند، به نوعی ارزشمند و مهم جلوه می کنند.

قرآن، بشر را از چهارده قرن پیش به اهمیت و ارزش منابع طبیعی در زندگی انسان توجه داده است. خداوند در آیات مختلف به کشاورزی تشویق و هرگونه فسادی در این باره را سرزنش نموده است. این کلام جاودانه برای نخستین بار، از نقش جریان بادها و اقسام آن در کشاورزی سخن به میان آورده است؛ به دیگر سخن، قرآن اولین کتابی است که به اطلاعات هواشناسی و تغییرات جوی که رابطه نزدیکی با کشاورزی دارد، توجه داده است.

هدف قرآن از بیان این مطالب در درجه اول همانا بیدار کردن اندیشه انسان و توجه دادن به توحید و صفات الهی و بیدار ساختن وجدان انسان هاست، اما تفکر عمیق در این آیات می تواند ما را در بهبود کشاورزی یاری دهد. به سبب نقش حیاتی کشاورزی و گیاهان در زندگی انسان ها، قرآن پژوهان به بررسی مسئله کشاورزی و گیاهان در قرآن پرداخته اند؛ از جمله این افراد دیوید وینز(David Waines) است که حاصل پژوهش خود را در این باره در قالب مقاله ای با عنوان «کشاورزی و گیاهان» (Agrigulture and Vegetation) در دایره المعارف قرآن لیدن ارایه کرده است. بررسی و نقد مقاله مذکور موضوع پژوهش حاضر را تشکیل می دهد.

دیوید وینز

برای آشنایی با نویسنده مقاله «کشاورزی و گیاهان»، درآغاز اطلاعاتی درباره زندگینامه علمی او ارایه می شود.

معرفی نویسنده دیوید وینز استاد گروه دین پژوهی دانشگاه لنکستر(Lancaster) انگلستان است. پیاده روی، دوچرخه سواری، شنا، ظروف آشپزی خاورمیانه قرون وسطی، موسیقی و تئاتر اسپانیای باستان اموری هستند که وی به آنها علاقه مند است. زمینه های پژوهشی مورد توجه وی تاریخ اسلام در سده های میانه؛ علم تغذیه در طب اسلامی سده های میانه؛ اندیشه دینی و سیاسی اسلام معاصر؛ نهضت های اسلامی نوظهور می باشد. وی مقالاتی درباره طب در قرون وسطی و اندیشه اسلامی جدید به رشته تحریر درآورده است...

خلاصه ای از مطالب مدخل «کشاورزی و گیاهان» در ذیل بیان می شود:

تعریف کشاورزی

آقای وینز مقاله اش را با تعریف کشاورزی آغاز می کند و این گونه می نویسد: به طور کلی به تولید محصولات و گیاهان، کشاورزی گفته می شود. کشاورزی و نباتات حضور چشمگیری در قرآن دارد که حاکی از اهمیت آنها در محیط نزول این کتاب است. ریشه عربی «ف ل ح» واجد معنای اصلی «دو نیم کردن» یا «شکافتن» است. این واژه در اطلاق به زمین، به معنای «شیار کردن»، «کشتن» یا «شخم زدن» است؛ بنابراین فِلاحه، هنر شخم زدن و کاشتن است و در عناوینِ رساله های عربی قرون وسطی درباره رشته زراعت در معنای کلی «کشاورزی» به کار رفته است. دیگر ریشه هایی که در قرآن به معنای کاشتن به کار می روند، «ز ر ع» و «ح ر ث» هستند که هر دو با هم در آیات 63 ـ 64 سوره واقعه به کار رفته اند. فعل «اَثارَ» به معنای «کشتن» در آیه 9 سوره روم به کار رفته است. عام ترین عبارت برای «گیاه»، نبات است که در آیات 45 سوره کهف و 17 سوره نوح دیده می شود. ادوارد لین، نبات را «به هر چیزی که به مشیت خداوند در زمین می روید، سبز می شود یا جوانه می زند» ترجمه می کند (Waines, «Agrigulture and Vegetation», 1/40).

کشاورزی در قرآن

نویسنده در ارتباط با مباحث مربوط به کشاورزی می گوید: به رغم اشاره آیه 37 سوره ابراهیم به ابراهیم که فرزند خویش اسماعیل، «جَدّ اعراب»، را در «دره ای بی حاصل» در کنار خانه مقدس کعبه اسکان داد و به رغم ارجاعات احتمالی به قحطی، ارجاعات مستقیم و غیرمستقیم فراوانی به مفاهیم کلی کشاورزی و نباتات در قرآن وجود دارد. تعیین میزان نیاز مکه و نواحی پیرامون آن درخلال کمبودهای فصلی یا دوره ای مواد غذایی، غیرممکن است. اگرچه در مکه و مناطق اطراف آن، کمبودهای مواد غذایی همانند بسیاری از دیگر مناطق خاورمیانه، بخشی از ضرباهنگ زندگی روزمره به شمار می رفته است، اما عبارات قرآنی حاکی از رنج کم تری است (Ibid).

ذخیره سازی

آقای وینز درباره ذخیره سازی اظهار می دارد: ذخیره غلات از بیم سال های قحطی که در قصه یوسف هم به آن اشاره شده (یوسف/47) به خوبی شناخته شده بوده است. مردم غلات رسیده از قبیل جو را می توانستند در مرحله سنبله ای ذخیره کنند؛ زیرا پوسته سخت بیرونی، آنها را در برابر آفات و حشرات محافظت می کند. بنابراین، راهبردهای ذخیره سازی را باید به عنوان بخشی از تصویرکلی اقتصادی جزیره العرب در قرن شش و هفت میلادی به حساب آورد. سپس نویسنده به آیه 136 سوره انعام اشاره می کند و آن را شاهدی قرآنی برای ذخیره سازی غلات معرفی می کند (Ibid., 40-41).

قدرت خداوند

نویسنده معتقد است: برخی از اصطلاحات مرتبط با کشاورزی و گیاهان که در قرآن به کار رفته، حاکی از قدرت نمایی خداوند است. وی در این باره می گوید: در قرآن بسیاری از اصطلاحات مرتبط با کشاورزی و گیاهان در بافت هایی به کار می روند که حاکی از قدرت مطلق خداوند است؛ مثلاً کلمه حَصید (یونس/24) به معنای «کاه بُن» برای توصیف مزارع سابقاً حاصل خیزی به کار می رود که از سوی خدا ویران شده اند تا خیالات باطل صاحبان آنها مبنی بر قادر بودن بر آن مزارع، مجازات گردد. در آیات 65 سوره واقعه و20 سوره حدید، واژه حُطام به معنای «پوشال خشک» به عملی اشاره می کند که خداوند می تواند بر مزارع اعمال کند که مشابه مثال فوق است (Ibid., 42).

باغ ها و زمین های زراعی

آقای وینز توجهش را به بستر کشاورزی یعنی زمین و باغ ها معطوف می کند و می نویسد: در آیه 32 سوره کهف، دو باغ از تاک های انگور ترسیم می شود که با نخل های خرما احاطه شده اند و مابین آنها، مزارع حاصل خیز قرار گرفته است. یکی از اسم هایی که به زمین های کاشته شده اشاره دارد، کلمه جَنَّه (جمع آن جنّات) است (إسراء/91؛ انعام/99 و141). البته این کلمه در کاربردهای پرشمار خود در قرآن، صرفاً برای اشاره به باغ بهشتی به کار نمی رود. یکی از نشانه های نظام اقتصادی الهی احیای زمین های مرده با باغ هایی از خرما و انگور بود که از چشمه های جاری آبیاری می شدند و برای خوراک انسان، میوه (ثَمَر) به بار می آوردند. (یس/5 ـ33). در قرآن به باغ های سرسبز (حدائق) نیز اشاره می شود (نمل/60؛ عبس/30). چمنزارهای طبیعی (روضَه، جمع آن روضات) به عنوان پاداش های جهان آخرت ذکر می شوند (روم/15؛ شوری/22)، اما مراتع (مرعی) بر روی زمین آفریده می شوند تا خوراک گله ها را تأمین کنند (اعلی/4؛ نازعات/31) (Ibid., 41).

آب در قرآن

نویسنده راجع به آب که یکی از مهم ترین ارکان کشاورزی است، می نویسد: در قرآن متداول ترین کلمه برای بیان مفهوم آب همان واژه «آب» (ماء) است که در عبارتِ مکرر«[خداوند] آب را از آسمان فرو فرستاد» (وَأَنْزَلَ مِنَ الْسَّمَاءِ مَاءً) به کار رفته است. این عبارت 26 بار در قرآن تکرار می شود و کلمه «آب» 9 بار دیگر در عبارات مشابهی به کار رفته است. وی سپس به کلمات و عبارات متعدد مربوط به آب در قالب آیات متعدد اشاره می کند و می نویسد: کلمات و عبارات متعددی که به آب، این ماده حیاتی، اشاره می کنند، شایان توجه هستند. برای آب باران اصطلاحاتِ غَیث (حدید/20؛ شوری/ 28؛ لقمان/34)، وابِل (بقره/265) و وَدق (نور/43؛ روم/48) به کار رفته است.

«بادهای بارورکننده» (الرِّیاحَ لَوَاقِحَ)؛ (حجر/22) به این دلیل چنین لقبی دارند که بادهای ابرآور هستند و بارش باران را باعث می شوند. آیه 99 سوره انعام را می توان فرازی کلیدی به حساب آورد که در آن تعدادی از اصطلاحات گیاهی به کار رفته است: «و هم اوست خدایی که از آسمان باران فرو بارید تا بدان هر نبات برویانیم و سبزه ها را از زمین بیرون آریم و در آن سبزه ها، دانه های روی هم چیده شده پدید آریم و از نخل خرمای روینده خوشه های به هم پیوسته و باغ های انگور و زیتون و انار که برخی شبیه و برخی نامشابه است، خلق کنیم. و هنگامی که میوه آن باغ ها پدید آید و برسد، در آنها به چشم تعقل بنگرید که در آن آیات، قدرت خدا برای اهل ایمان هویداست». اهمیت دینی فرازهای قرآنی نظیر قطعۀ فوق، در این است که چرخه های زندگی جهان طبیعت، گیاهان و جانوران تحت تأثیر موهبت الهی آب قرار دارد و انسانی که به همین اندازه به آب نیازمند است، باید مراتب قدرشناسی خود را به جای آورد (سبأ / 15) (Ibid., 42-43).

براهین وجود، قدرت و کرم الهی

آقای وینز با اشاره به تفسیر چند آیه در صدد است وجه مشترکی برای تفسیر مفسران در ارتباط با آن آیات بیابد. وی می گوید: طبری در تفسیر آیه 99 سوره انعام که با جمله «هم اوست خدایی که آب را از آسمان فرو فرستاد» آغاز می شود، چنین می نویسد: «با آبی که ما از آسمان ها فروفرستادیم، برای گله ها، چهارپایان، پرندگان و جانوارن وحشی خوراک و برای انسان غذا و رزق آفریدیم». طبری نتیجه می گیرد که در خلقت خداوند شواهد، نشانه ها و بیناتی هست برای کسانی که یگانگی خداوند را باور دارند و او را قادر مطلق می دانند.

ابن کثیر (وفات 774ق / 1372م)، مفسر قرن هشتم هجری به لُب کلام طبری درخصوص این آیه چیز جدیدی اضافه نمی کند. وحدت خداوند، قدرت و رحمت الهی (چه آشکار و چه پنهان) همه و همه در آیات 21 و 22 سوره بقره و 99 سوره انعام بیان می شوند. آنچه در آیه 22 سوره بقره توجه ابن کثیر را به خود جلب می کند، فرمانِ «هیچ کس را همتای خداوند قرار مَدهید» است که وی بر ای این ممنوعیت، شواهد متعددی از مجامع روایی گردآوری می کند. روزی مردی به پیامبر(ص) گفت: «آنچه خداوند اراده کرده و آنچه تو اراده کرده ای». پیامبر(ص) او را چنین نکوهش کرد: «آیا من را همتای خداوند قرار داده ای؟ بگو آنچه خداوند اراده می کند و دیگر هیچ مگوی». در حدیثی از ابن عباس، «شرک» از نظر پوشیدگی و پنهانی به «مورچه ای می ماند که در سیاهی شب، بر سنگی سیاه می گذرد». در تفسیر ابن کثیر از یک طرف بر وحدانیت خداوند تأکید می شود؛ نکته ای که بیشتر یهودیان، مسیحیان و حتی مسلمانان، به رغم اذعان کتاب های مقدس آنان بر وجود یک ذات الهی یگانه، در عمل آن را فراموش می کنند. از طرف دیگر، ابن کثیر با استفاده از قیاسی زمینی مبنی بر اینکه «دیدن سرگین [در صحرا] نشانه حضور شتر است»، تأکید می کند که وحدت و وجود الهی در کثرت مخلوقات خداوند یا نشانه هایی انعکاس می یابد که شامل آسمان ها و زمین است و هر آنچه از آنها پدید می آید؛ از قبیل باران حیات بخش که نگهدارنده گیاهان است و وجود انسان ها و حیوانات نیز به همین گیاهان وابسته است. شایان ذکر است که تفسیر طبری از آیه 99 سوره انعام و تفسیر ابن کثیر از آیه 21 سوره بقره، به جز پاره ای تفاوت ها در ارایه مطالب، در این دیدگاه متفق القول اند که ذات خداوند در آفرینش مخلوقات نمایان و اثبات می گردد؛ بنابراین، تأکید قرآن بر مشاهده آیات خداوند درجهان طبیعت به عنوان براهین وجود، وحدت، قدرت و کرم الهی، مورد تأیید مفسرانی قرار می گیرد که به نوبه خود، ضرورت به کارگیری خرد در جستجوی حقیقت را تأیید کردند. مثلاً بیضاوی (وفات 685ق / 1282م). در تفسیر آیه 164 سوره بقره که نشانه های خداوند برای خردمندان را برمی شمارد، می گوید: این آیه دستورالعمل و نیز محرکی برای تحقیق و تعلم است. در نمودار جان برتن به سه منبع تفسیر یعنی حدیث، عقل و کشف و شهود اشاره شده که مجموعاً معنای آیات قرآنی را آشکار می سازند، اما یک روش تفسیرِ غیرمستقیم و عملی هم وجود داشت و آن، تحقیق و تدبّر در«نشانه های خداوند» برای تأیید حقایق قرآنی بود. در قرون اولیه اسلام، این امر، شور و شوقی را برای گردآوری و نشر اطلاعاتی درخصوص گیاهان به طور اعم و کشاورزی به طور اخص، به راه انداخت. دل مشغولی فوق درکتب زراعی و در انقلاب سبزِ سده های میانه انعکاس می یابد؛ انقلابی که مطالعه گیاهان جدید و انتشار آنها به سوی غرب قلمرو اسلامی را باعث گردید (Ibid., 44-45).

کتابشناسی کشاورزی و گیاهان

نویسنده به معرفی کتبی می پردازد که در زمینه کشاورزی و گیاهان به رشته تحریر درآمده و یا از زبان های غیرعربی به عربی ترجمه شده اند. وی در این باره می نویسد: درخلالِ نهضت ترجمه در اوایل دوران عباسی (از اواخر قرن هشتم تا اواخر قرن دهم میلادی)، علاقه آشکاری به کتب زراعی و در واقع، کتب گیاه شناسی وجود داشت؛ از جمله کتب زراعی کهن که اعراب با آن آشنا بودند، کتاب آپولونیوس تیانایی بود که در سال 179/795 تحت عنوان کتاب الفِلاحه به عربی ترجمه شد. کتاب Georgica نوشته کاسیانوس باسوس ابتدا به زبان پهلوی و سپس در سال 212/827 با نام الفِلاحه الرومیه، به عربی ترجمه شد. اما، مهم ترین رساله کشاورزی در میان رسالات فوق، الفِلاحه النبطیه، منسوب به ابوبکربن وحشیه است. نویسنده کتاب که هویتش هم چنان موضوع مناقشه است، ادعا می کند که این کتاب را در سال 291/903، از زبان «سریانی باستان» یعنی گویشِ آرامی قبایل عراقی کسدان، به عربی ترجمه کرده و سپس در سال 318/930، ترجمه مذکور را به یکی از شاگردان خود دیکته کرده است. به نظر می رسد کتاب مذکور در دورانی به رشته تحریر درآمده که عرفان و یونان مداری اسکندریه هم چنان رونق داشته است. به علاوه، کتاب الفِلاحه النبطیه ظاهراً هیچ ارتباطی با نوشته های گیاه شناسی عرب که قبل از ترجمه ابن وحشیه تألیف شده بودند، ندارد. در واقع، این کتاب طیفی از حیات نباتی را به نمایش می گذارد که بسیار متنوع تر از منابع اَکدی است. درکتاب یاد شده بیش از360 گیاه بررسی می شود و توجه خاصی به درخت زیتون، انگور و نخل خرما معطوف می گردد که حاکی از جایگاه مهم آنها در فعالیت های کشاورزی قبایل عراقی کسدان است. کتاب الفِلاحه النبطیه در مقایسه با کتب زراعی یونانی، مبسوط تر است و به امور عملی و همچنین نظری کشاورزی می پردازد. به طور خلاصه، این کتاب، یک نوع «فلسفه» رابطه انسان و خاک را به نمایش می گذارد. مصحح این کتاب، توفیق فَهد، عقیده دارد که الفِلاحه النبطیه، تصویری از وضعیت دانشِ کشاورزی، گیاه شناسی و اقتصاد روستایی و داخلی عراق در اواخر دوران یونان مداری را ترسیم می کند.

فصول آغازینِ الفِلاحه النبطیه به درخت زیتون، منافع آن، بهترین مکان های رشد آن و خواص قسمت های مختلفِ آن از جمله برگ ها، ریشه ها، روغن و هسته های میوه اختصاص دارد. به علاوه، بخش اعظم کتاب به انواع و اقسام دیگرِ گیاهان خوراکی اختصاص می یابد که مترجم، به علت نیافتن معادل های عربی، بالاجبار به تلفظ نگاری آنها روی آورده است. پس از بحث زیتون، غلات، به عنوان گروه بعدی گیاهان مورد بحث قرار می گیرد. گندم و جو مفصل تر از بقیه بررسی می شوند؛ چراکه هر دو گیاه، به مدت چندین هزار سال در رژیم غذایی بین النهرین نقش عمده ای را ایفا می کردند. برنج و ذرت نیز در میان دیگر غلات ذکر می شوند. جنبه های مختلف کاشت غلات بررسی می گردد: مکان مناسب برای رشد، شرایط فصلی و جوّی لازم برای محصول خوب، چگونگی درو، خرمن کوبی، باددادن خرمن و ذخیره غلات و روش های تشخیص شروع فساد در غلات.

کتاب قوانین الدواوینِ ابن مَمّاتی (وفات 606/1209) حاوی اطلاعاتی در خصوص رسوم کشاورزی در زادگاه او یعنی مصر است. در آغاز قرن هشتم قمری/ چهاردهم میلادی، جمال الدین محمد بن یحیی الوَطواط (وفات 718/1318) کتابی درباره کشاورزی تألیف نمود که در آن مکرراً از ابن وحشیه نقل قول می کند. اندکی بعد در همان قرن، سلاطینِ یمن، المالک الاشرف عُمَر (وفات 696/1296) و المالک الافضل العباس بن علی (وفات 778/1376) رساله هایی در باب کشاورزی نوشتند. کتاب دیگری در باب کشاورزی به برادر الاشرف، یعنی المالک المؤید داوود منسوب است که درحال حاضر وجود خارجی ندارد. این سال نماها مبنای تغییر فعالیت های کشاورزی در سراسر طول سال بودند. در سال نمای المالک الاشرف، حدود بیست و دو نوع مختلف از گونه های ذرت، عمدتاً براساس رنگ از یکدیگر متمایز می شوند و مشخص می گردد که محصول عمده یمن در آن دوران بوده است. اگرچه در این قرن کتاب مِفتاحَ الرَحا لاهل الفِلاحه (تصحیح م. صالحیه) به قلم نویسنده ای گمنام (احتمالاً از اهالی شام) نوشته می شود، اما سنتِ نوشتار زراعی تنها در منتها الیه غربی قلمرو اسلام، یعنی اندولس، و با پشتکار و ابتکار نویسندگان آن دیار ادامه یافت. در نیمه نخست قرن چهارم/ دهم، کتاب Meteria medica نوشته دیوس کوریدس در اندولس شهرت یافت که علاقه به گیاه شناسی و داروشناسی را دامن زد. در کتاب اَریب بن سعید (وفات 370/980) موسوم به سالنمای قُرطبه، اطلاعاتی درخصوص درختکاری و باغبانی وجود دارد که حاکی از آداب و رسوم و دانش محلی است. می گویند که اَریب رساله ای نیز در باب کشاورزی نوشته است که اگر این ادعا صحت داشته باشد، کتاب مذکور در نوع خود نخستین کتاب در اندولس به شمار می رود. از قرن چهارم/ دهم، رساله ای زراعی از نویسنده ای نامعلوم با عنوان کتاب فی ترتیب اوقاتِ الغِراسه و المَغروسات (تصحیح اِی. لوپز) به جای مانده که محتویات آن مشابه سالنمای قُرطبه است، با این تفاوت که در کتاب مذکور فصلی مبهم در باب کاشت گیاهان زینتی نیز وجود دارد. در اندولس توسعه دیگری نیز رخ داد و آن ایجاد باغ های گیاه شناسی آزمایشی بود که معمولاً توسط حاکمان صورت می پذیرفت و در آنها گیاهان جدید می کاشتند و گونه های قدیمی را اصلاح می کردند. ابن العَوّامِ سویلی که از سال 512/1118 تا 663/1265 زندگی می کرد، مفصل ترین کتاب از کتاب های اندولسی یعنی کتاب الفِلاحه را به یادگار گذاشت. محتوای این کتاب که کشاورزی و دامداری را دربرمی گیرد، از متون شرقی و اندولسی انتخاب شده و تجارب شخصی نویسنده نیز بدان افزوده شده است. ابن لُیون آلمریایی (وفات 750/1349) و نیز شعری طویل در باب زراعت سرود (Ibid., 45-48).

بررسی و نقد

مدخل «کشاورزی و گیاهان» نکات مثبت و منفی دارد که در ذیل بدان می پردازیم.

ویژگی ها و امتیازات: نقاط قوت مقاله «کشاورزی و گیاهان» بدین قرار است:

1ـ نویسنده بسیاری از لغات قرآنی مربوط به کشاورزی و گیاهان را در پژوهش خود آورده است.

2ـ نویسنده در مقاله «کشاورزی و گیاهان» از آیات قرآن استفاده فراوان به عمل آورده و تقریباً برای هر مطلبی به آیه ای ازقرآن استناد می کند.

3ـ آقای وینز در پایان مقاله به روح توحیدی آیات مربوط به گیاهان اشاره کرده که به نوبه خود درخور توجه است (Ibid., 49).

کاستی ها و ضعف ها

در مدخل «کشاورزی و گیاهان» نقاط ضعفی وجود دارد که در ذیل به بررسی و نقد آنها می پردازیم. ـ ذخیره محصولات کشاورزی نویسنده معتقد است آیه 136 سوره انعام احتمالاً به موضوع ذخیره سازی محصولات کشاورزی اشاره دارد. وی در این باره می نویسد: «آیه 136 سوره انعام به رسم کنار گذاشتنِ سهمی از دام و دانه تولیدی (حَرث) برای خداوند اشاره می کند که شاید اشاره ای به ذخیره سازی باشد» (Ibid., 41).

بررسی و نقد

خداوند در آیه 136 سوره انعام می فرماید: (وَجَعَلُوا لِلّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالْأَنْعَامِ نَصِیباً فَقَالُوا هذَا لِلّهِ بِزَعْمِهِمْ وَهذَا لِشُرَکائِنَا فَمَا کانَ لِشُرَکائِهِمْ فَلاَ یصِلُ إِلَی اللّهِ وَمَا کانَ لِلّهِ فَهُوَ یصِلُ إِلَی شُرَکائِهِمْ سَاءَ مَایحْکمُونَ )؛ «و [مشرکان،] برای خدا از آنچه از کشت و دام ها که آفریده است، سهمی گذاشتند و به پندار خودشان گفتند: «این ویژه خداست و این ویژه بتان ما.» پس آنچه خاص بتانشان بود به خدا نمی رسید، و[لی ] آنچه خاص خدا بود به بتانشان می رسید. چه بد داوری می کنند». مفسران در تفسیر این آیه می گویند: این آیه حاکی از یک رسم جاهلی است که بین کفار رایج بوده است؛ آن رسم بدین گونه بوده که آنان هنگام برداشت محصول، سهمی را برای بتها و سهمی را برای خدا قرار می دادند. هرگاه زراعت خدا خوب می شد و زراعت بتها بد، از سهم خدا برای بتها برمی داشتند و می گفتند خدا بی نیاز است، ولی اگر زراعت بتها بهتر می شد، چیزی به سهم خدا اضافه نمی کردند و می گفتند خدا بی نیاز است و احتیاجی ندارد. این گونه است که در انتهای آیه (سَاءَ مَایحْکمُونَ)، یعنی چه بد حکم می کنند آمده است. (طبرسی، مجمع البیان، 4/571؛ قمی، تفسیرالقمی، 1/217؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، 7/90؛ شیبانی، نهج البیان، 2/9؛ شوکانی، فتح القدیر، 2/188)

آقای وینز آیه یاد شده را آیه ای می بیند که احتمالاً در مقام بیان ذخیره سازی محصولات کشاورزی است. البته در مقام احتمال می توان بر بیان نویسنده صحه گذاشت، در غیر این صورت، نمی توان گفت قرآن در این آیه، فقط در مقام اشاره به ذخیره سازی محصولات کشاورزی است.

ـ نظام های آبیاری زیرزمینی نویسنده با اشاره به عبارت (مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ) از آیه 25 سوره بقره مدعی می شود که این آیه به نظام های آبیاری زیرزمینی اشاره دارد. وی می نویسد:

«عبارت (باغ هایی که در زیر آن رودخانه ها جریان دارند) (بقره/25) به احتمال بسیار به نظام های آبیاری زیرزمینی اشاره دارد که در جزیره العربِ آن دوران رواج بسیار داشته است» (Waines, «Agrigulture and Vegetation»,1/41).

بررسی و نقد

چنان که گذشت آقای وینز آیه 25 سوره بقره را بدین گونه ترجمه کرده است: «باغ هایی که در زیر آن رودخانه ها جریان دارند»؛ مراجعه به تفاسیر متعدد و مهم شیعه و اهل سنت نشان می دهد که منظور از (مِن تَحْتِهَا) در آیه، زیر زمین نیست، بلکه منظورجریان آب روی زمین و لابه لای درختان است؛ زیرا اگر منظور جریان آب زیر زمین بود آنگاه برای اهل زمین بهره و حظی نداشت، چون آنچه از دیده پنهان باشد لذت دیداری برای مردم ندارد و خداوند در این آیه در مقام تشویق و ترغیب بندگانش است، بنابراین، با چیزهایی ترغیب می کند که دیدنش برای مردم لذت آور باشد (طبری، جامع البیان، 1/132؛ طوسی، التبیان، 1/108؛ طبرسی، مجمع البیان، 1/162؛ ابن کثیر، تفسیرالقرآن العظیم، 1/113؛ نیشابوری، إیجازالبیان، 1/76؛ ابن عجیبه، البحرالمدید، 1/89). برداشت ناصحیح نویسنده از(مِن تَحْتِهَا) باعث شده تا وی مراد آیه مورد بحث را به خوبی نفهمد و تصورکند که آیه شریفه به نظام های آبیاری زیرزمینی اشاره دارد.

ـ باد سرد و سوزان

نویسنده یک تشبیه قرآنی را متذکر می شود و به اشاره تلویحی قرآن به نقش بادهای مضر برای کشاورزی اشاره می کند و می نویسد: «یک تشبیه قرآنی، ضرر و زیانِ خود کرده در این جهان را که نتیجۀ رفتار ناصحیح است، به باد سرد ویرانگری مانند می کند که محصولات را از بین می برد (آل عمران/14 و117)» (Waines, «Agrigulture and Vegetation»,1/41).

بررسی و نقد

خداوند در آیه 14 سوره آل عمران می فرماید: (زُینَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنْطَرَه مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّه وَالْخَیلِ الْمُسَوَّمَه وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذلِک مَتَاعُ الْحَیاه الدُّنْیا وَاللّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ )؛ «محبت امور دوست داشتنی از زنان و پسران و ثروت های فراوان از طلا و نقره و اسب های نشان دار و دام ها و زراعت، برای مردم آراسته شده است؛ اینها مایه بهره مندی زندگی پست (دنیا) است؛ و بازگشت نیکو، نزد خداست».

بررسی این آیه نشان می دهد که هیچ اشاره ای به تشبیه بیان شده توسط آقای وینز ندارد. به نظر وی، ضرر و زیان حاصل از اعمال بد به باد سرد و سوزانی تشبیه شده است که محصولات کشاورزی را از بین می برد. در این تشبیه، ضرر و زیان مشبه و باد سرد و سوزان مشبه به واقع شده است.

آیه 117 سوره آل عمران می فرماید: (مَثَلُ مَا ینْفِقُونَ فِی هذِهِ الْحَیاه الدُّنْیا کمَثَلِ رِیحٍ فِیهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَکتْهُ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللّهُ وَلکنْ أَنْفُسَهُمْ یظْلِمُونَ )؛ «مثال آنچه [آنان ] در این زندگی پست (دنیا) مصرف (/ انفاق) می کنند، همانند مثال بادی است که در آن سوزندگی است که به کشتزار گروهی که بر خودشان ستم کرده اند بوزد و آن را نابود سازد. و خدا به آنان ستم نکرده؛ و لیکن بر خودشان ستم می کنند».

با مطالعه تفاسیر روشن می شود تشبیهی که خداوند در آیه یاد شده بیان کرده، بدین گونه است: انفاق کردن کفار به باد شدید و سوزان یا بسیار سرد و خشک کننده ای شبیه است که اگر به کشت و زرعی بوزد، آن را خشک کند (طبری، جامع البیان، 4/38؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، 4/178؛ طباطبایی، المیزان، 3/38؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 3/60). بنابراین مشبهِ تشبیهی که خداوند در آیه مذکور بدان اشاره کرده. انفاق کفار است نه آنچه نویسنده بیان داشته است. این مورد حاکی از آن است که نگارنده مقاله در برداشت معنا و مراد آیه دقت کافی را نداشته و دچار کج فهمی گشته است.

ـ مزارع سرسبز آخرت

آقای وینز معتقد است: «آیه20 سوره شوری وعده مزارعی سرسبز در زندگی اخروی را می دهد: (حَرْثَ الاَْخِرَه)» (Waines, «Agrigulture and Vegetation»,1/41).

بررسی و نقد

خداوند می فرماید: (مَنْ کانَ یریدُ حَرْثَ الْآخِرَه نَزِدْ لَهُ فی حَرْثِهِ وَمَنْ کانَ یریدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَما لَهُ فِی الْآخِرَه مِنْ نَصیبٍ ) (شوری/20)؛ «هر کس کشت آخرت را بخواهد، برای او در کشتش می افزاییم؛ و هر کس کشت دنیا را بخواهد، [برخی ] از آن، بدو می دهیم و برای او در آخرت هیچ بهره ای نیست».

مطابق آنچه نویسنده از این آیه فهمیده است، آیه شریفه مزارعی سرسبز در آخرت را وعده می دهد، ولی مفسران بزرگ شیعه و اهل سنت مراد آیه را این گونه بیان کرده اند که کسی که به دنبال اعمال و منافع اخروی باشد، خداوند بیشتر از آنکه فکر می کند، به او می دهد و کسی که فقط به دنبال اعمال و منافع دنیایی باشد، مطابق حکمت قسمتی از خواسته هایش برآورده می شود و چنین کسی هیچ بهره ای از آخرت ندارد. اغلب مفسران «حَرث» را در آیه به عمل، کسب یا ثواب معنا کرده اند (طبرسی، مجمع البیان، 9/41؛ قمی، تفسیرالقمی، 2/275؛ ابن کثیر، تفسیرالقرآن العظیم، 7/182؛ ابن قتیبه، غریب القرآن، 339؛ ملاحویش آل غازی، بیان المعانی، 4/36). نویسنده در اینجا نیز دچار لغزش در فهم شده است و با برداشت سطحی و غیرعلمی از آیه یاد شده، دچار تفسیر به رأی گردیده است. نکته مهمی که آیه مورد بحث در مقام بیان آن است، بحث انگیزه و نیت افراد در دنیا و اعمال آنان است. در واقع، آیه شریفه درمقام وعده یک کشتزار یا یک مزرعه سبز و خرم نیست، بلکه می خواهد بگوید دنیا به خودی خود هیچ ثمر و فایده ای ندارد و کسی که صرفاً برای دنیا تلاش می کند، جز اندکی از دنیا بهره ای نمی برد، ولی درمقابل افرادی که با نیت اخروی و با نیت خدا محور، دنیای خود را می گذرانند، هم دنیا را دارند و هم آخرت را.

ـ دو باغ سرسبز و پرآب (مُدْهَامَّتَان )

به نظر آقای وینز (مُدْهَامَّتَان) ( الرحمن/64) به معنای «دو باغ سرسبز و پرآب» است. وی می نویسد: «در توصیفی طولانی از بهشت، یک بار به کلمه ای اشاره می شود که به معنای «دو باغ سرسبز و پرآب» است» (Waines, «Agrigulture and Vegetation»,1/41).

بررسی و نقد

با بررسی کتب لغت مختلف مشخص می شود که نویسنده در ترجمه واژه (مُدْهَامَّتَان) (الرحمن/64) دچار اشتباه شده است؛ زیرا همه لغویان (مُدْهَامَّتَان) را به باغ های سبز تیره که از سبزی به سیاهی می ماند، ترجمه کرده اند (فراهیدی، کتاب العین، 4/31؛ راغب اصفهانی، المفردات،320؛ ابن منظور، لسان العرب، 12/20؛ طریحی، مجمع البحرین، 6/65؛ قرشی، قاموس قرآن، 2/36).

این نیز شاهد دیگری بر کم دقتی نویسنده در ترجمه آیات است. شایسته است یک قرآن پژوه ابتدا ترجمه دقیقی از آیات داشته باشد، سپس به فهم مراد قرآن بپردازد. اگرچه ممکن است با دید سطحی گفته شود، هر دو ترجمه یکی است، ولی با دقتی که شایسته تفسیر قرآن است، ترجمه بیان شده از سوی آقای وینز، ترجمه ای دقیق و پسندیده نیست.

ـ گیاهان روئیده در جهنم

آقای وینز دو واژه «اَثل» و «سِدر» را دو گیاه روئیده شده در جهنم می داند و می نویسد: «دو کلمه «سِدر» و «اَثل» برای اشاره به گیاهان روییده شده در جهنم به کار می رود» (Waines, «Agrigulture and Vegetation»,1/41).

بررسی و نقد

کلمه «اَثل» یک بار در قرآن آن هم در آیه 16 سوره سبأ به کار رفته است. خداوند می فرماید: (فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَیهِمْ سَیلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُم بِجَنَّتَیهِمْ جَنَّتَینِ ذَوَاتَی أُکلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَی ءٍ مِن سِدْرٍ قَلِیلٍ) (سبأ/16)؛ «و [لی ] روی گرداندند و سیل ویرانگر برآنان فرستادیم و دو باغستان آنان را به دو باغی مبدّل ساختیم که دارای میوه های تلخ و [درختان ] شوره گز و چیزی اندک از [درخت ] سِدْر بود». قوم سبأ پس از رویگردان شدن از خداوند و ناسپاسی به نعمت های حضرت حق، مورد خشم و غضب الهی واقع شدند و سیل ویران کننده ای، باغ های پربرکت و ارزشمند آنان را به دو باغ بی ارزش با درختان بی ثمر تبدیل نمود. بررسی تفاسیر نشان می دهد کلمه «اَثل» که در آیه مذکور به کار رفته، به معنای درخت شوره گز است که یک درخت دنیایی و شناخته شده برای مردم آن منطقه بوده است. کلمه «سِدر» دو بار در قرآن به کار رفته که در آیه 16 سوره سبأ به معنای یک درخت بی ارزش دنیایی و در آیه 28 سوره واقعه به معنای یک درخت بهشتی ـ درست برخلاف آنچه نویسنده مقاله گفته است ـ اشاره دارد (طبری، جامع البیان، 22/5؛ طبرسی، مجمع البیان، 8/605؛ ابن کثیر، تفسیرالقرآن العظیم، 6/449؛ شبّر، تفسیرالقرآن الکریم، 1/407؛ طباطبایی، المیزان، 16/364؛ میرزا خسروانی، تفسیرخسروی، 7/81).

نتیجه

بررسی و نقد مدخل «کشاورزی و گیاهان» نشان می دهد که نویسنده آن بسیاری از اصطلاحات و لغات قرآنی مربوط به کشاورزی و گیاهان را همراه با معانی آنها در پژوهش خود آورده است. وی در این پژوهش از آیات قرآن استفاده فراوان به عمل آورده و تقریباً برای هر مطلبی به آیه ای از قرآن استناد کرده است. میزان دقت نویسنده در ترجمه و فهم آیات قرآن اندک است. این امر باعث شده در برخی موارد دچار اشتباه و کج فهمی گردد. شایسته است یک قرآن پژوه ابتدا ترجمه دقیقی از آیات داشته باشد، سپس به فهم مراد قرآن بپردازد.

فهرست منابع

ابن عجیبه، احمد بن محمد، البحرالمدید فی تفسیرالقرآن المجید، قاهره، بی نا، 1419ق.

ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، غریب القرآن، بی جا، بی نا، بی تا.

ابن کثیردمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیرالقرآن العظیم، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1419ق.

ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دارصادر، 1414ق.

راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، بی نا، 1412ق.

شبّر، سید عبدالله، تفسیرالقرآن الکریم، بیروت، دارالبلاغه للطباعه و النشر، 1412ق.

شوکانی، محمد بن علی، فتح القدیر، دمشق، دار ابن کثیر، 1414ق.

شیبانی، محمد بن حسن، نهج البیان عن کشف معانی القرآن، تهران، بنیاد دایرهالمعارف اسلامی، 1413ق.

طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1417ق.

طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان لعلوم القرآن، تهران، انتشارات ناصرخسرو، 1372ش.

طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، جامع البیان عن تأویل آی القرآن، بیروت، دارالمعرفه، 1412ق.

طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، کتابفروشی مرتضوی، 1375ش.

طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیرالقرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا.

فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، قم، انتشارات هجرت، 1410ق.

قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیه، 1371ش.

قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، تهران، انتشارات ناصرخسرو، 1364ش.

قمی، علی بن ابراهیم، تفسیرالقمی، قم، دارالکتاب، 1367ش.

مکارم شیرازی، ناصر، تفسیرنمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیه، 1374ش.

ملاحویش آل غازی، عبدالقادر، بیان المعانی، دمشق، مطبعه الترقی، 1382ق.

میرزا خسروانی، علی رضا، تفسیرخسروی، تهران، انتشارات اسلامیه، 1390ق.

نیشابوری، محمود بن ابوالحسن، إیجازالبیان عن معانی القرآن، بیروت، دارالغرب الاسلامی، 1415ق.

Mir, Mustansir, «Bread», Encyclopaedia of The Qurān, Leiden, Brill, 2001.

Waines, David, «Agrigulture and Vegetation», Encyclopaedia of The Qurān, Leiden, Brill, 2001.

----------------, «Carrion», Encyclopaedia of The Qurān, Leiden, Brill, 2001.

----------------, «Date Palm», Encyclopaedia of The Qurān, Leiden, Brill, 2001.

----------------, «Famine», Encyclopaedia of The Qurān, Leiden, Brill, 2002.

----------------, «Food and Drink», Encyclopaedia of The Qurān, Leiden, Brill, 2002.

----------------, «Grasses», Encyclopaedia of The Qurān, Leiden, Brill, 2002.

----------------, «Honey», Encyclopaedia of The Qurān, Leiden, Brill, 2002.

----------------, «Milk», Encyclopaedia of The Qurān, Leiden, Brill, 2003.

----------------, «Sustenance», Encyclopaedia of The Qurān, Leiden, Brill, 2006.

----------------, «Tree(s)», Encyclopaedia of The Qurān, Leiden, Brill, 2006.

----------------, «Weather», Encyclopaedia of The Qurān, Leiden, Brill, 2006

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر