چکیده
گرچه از جمله وظایف مهم پیامبران الهى انذار و تبشیر بوده، اما همواره «انذار» بسیار مؤثرتر و کارآمدتر از «تبشیر» است. «ترس» در همه عرصه های زندگى نسبت به «شوق» نیرویى بسیار کارآمدتر مىباشد. در خصوص امور معنوى نیز چنین است؛ «ترس» از عقوبت و جهنم بسیار تأثیرگذارتر است از شوق به پاداش های بهشتى.
برخلاف برخى یافته های علم روان شناسی و توصیه های بعضى متخصصان علوم تربیتى غربى، که به طور مطلق ترس را نکوهش کرده، آن را گناهى بزرگ مىدانند، در آموزه های قرآنى ترس نقشى سازنده در زندگى انسان ایفا مىکند. در آیات بسیارى بر انگیزه ترس از خدا از طریق یادآورى بلاها و عذاب ها تأکید شده و مردم از طریق ایجاد بیم و ترس به سوى عمل صالح رهنمون مىشوند.
این نوشتار به تفصیل به موضوع ترس از خدا و نقش سازنده آن در زندگى پرداخته است.
کلید واژه ها: ترس، ترس از خدا، تبشیر، انذار، خشیت.
نقش تربیتى ترس از خدا در رفتار انسان
گرچه دعوت پیامبران الهى هم شامل بشارت به رضوان و بهشت الهى بود و هم بیم دادن از کیفر گناهان و عصیان خداوند، اما عمومى ترین، مؤثرترین و کارسازترین شیوه تربیتى پیامبران الهى، بیم دادن از عذاب الهى بوده است و ترس از عذاب الهى بهترین و مؤثرترین محرک براى اطاعت از فرامین الهى و رهایى از غفلت و وسوسه های شیطانى و غلبه بر هواى نفس است. با تحقیقات و روش های علمى روان شناختی و نیز با تجربه های عادى ما ثابت شده است که عامل محرک انسان در بیشتر کارها ترس است. مىتوان گفت در نود درصد موارد، ترس موجب تحریک و تلاش انسان مىشود و ده درصد رفتار ما از وعده پاداش یا جلب منفعت ناشى مىگردد. آنچه موجب تلاش بیشتر دانشآموزان در تحصیلاتشان مىشود، ترس از شکست و مردود شدن است. آنان اگر از مردود شدن و تنبیه و سرزنش پدر و مادر و دیگران نمىترسیدند، درس نمىخواندند. بسیار اندک اند دانشآموزانى که تلاش آنان ناشى از ترس نیست و عشق به علم باعث تلاش و کوشش آنان براى فراگیرى علم مىگردد. بر این اساس، پدر و مادر براى اینکه فرزندشان را به درسخواندن تشویق کنند، آنان را از عواقب مردود گشتن و شکست در تحصیل علم مى ترسانند.
در امور معنوى نیز ما معتقدیم که خداوند افزون بر جهنم، بهشت نیز دارد و رحمت خداوند بس گسترده و مقدم بر غضب اوست [یا من سبقت رحمته غضبه]،(1) همچنین اندکى از بندگان رهیافته به عالىترین مراتب معرفت و کمال، در سوداى نیل به قرب الهى و رضوان الهى هستند و از اینرو، بشارت به رضوان الهى و جوار او محرک اصلى آنان براى گزینش طریق درستى و سعادت است، اما در بیشتر مردم ترس از عقوبت الهى موجب انجام وظایف و عبادات مىگردد. اگر ترس از عقوبت نبود، اندکى از مردم به امید ثواب و پاداش الهى، که به مؤمنان راستین وعده داده شده است، به عبادات و تکالیف خود مىپرداختند. آنجا که وعده فرمود: «وَعَدَاللّهُ المُؤمِنِینَ وَالمُؤمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجرِی مِن تَحتِهَا الأَنهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَمَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدنٍ وَرِضوَانٌ مِنَ اللّهِ أَکبَرُ ذَلِکَ هُوَ الفَوزُ العَظِیمُ» (توبه: 72)؛ خداوند به مردان و زنان مؤمن بوستان هایی وعده داده است که از زیر [درختان] آنها جوىها روان است، در آنها جاویدانند و نیز مسکن های خوش و پاکیزه در بهشت های پاینده، و خشنودى خدا از همه برتر و بزرگ تر است. این است رستگارى و کامیابى بزرگ.
البته در برخى از رفتارها، تنها امید به پاداش محرک است؛ زیرا عقوبتى براى ترک آنها در نظر گرفته نشده است. در این رفتار، امید به پاداش، که مطلوب انسان است تأثیر مستقیمى در انجام آنها دارد و در این میان، ترس از محرومیت از آن پاداش نیز به صورت غیرمستقیم محرک انسان مىگردد. براى خدا باوران و معتقدان به جهان آخرت، ترس از سختى های شب اول قبر و عذاب جهنم محرک اصلى انجام تکالیف و وظایف است. اما کسانى که به عالى ترین مدارج معرفت دست یافتهاند، بزرگ ترین نگرانى شان حرمان از توجه و عنایت خداوند است. این حرمان عذاب بزرگى است که اغلب انسانها از آن غافلند و تنها راهیافتگان به معرفت ناب توحیدى که قدر و ارزش جوار معبود را مىشناسند، بهآن واقفند و باور دارند که حرمان از گفتگوى معبود، چنان سنگین و گران است که عذابگرفتارشدن به آتشجهنم دربرابر آن ناچیز مىنماید.
خداوند درباره تأثیر مشاهده نظام حکیمانه حاکم بر عالم و ارتباط آن با نظام تشریع و نقش آن در برانگیختن ترس از عقوبت مخالفت با تکالیف الهى و مخالفت با مقررات تشریعى خود چنین مىفرماید:«إِنَّ فِی خَلقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرضِ وَاختِلاَفِ اللَّیلِ وَالنَّهَارِ لآیَاتٍ لِّأُولِی الألبَابِ الَّذِینَ یَذکُرُونَ اللّهَ قِیَاما وَقُعُودا وَعَلَىَ جُنُوبِهِم وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرضِ رَبَّنَا مَا خَلَقتَ هَذا بَاطِلاً سُبحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» (آلعمران: 190ـ191)؛ همانا در آفرینش آسمانها و زمین و در پى یکدیگر آمدن شب و روز خردمندان را نشانههاست، همان کسان که ایستاده و نشسته و بر پهلوها خفته خداى را یاد مىکنند و در آفرینش آسمانها و زمین مىاندیشند [و گویند:] پروردگارا، این را به گزاف و بیهوده نیافریدى، تو پاکى [از اینکه کارى به گزاف و بیهوده کنى] پس ما را از عذاب آتش دوزخ نگاهدار.
وقتى انسان به آفریده های خداوند مىنگرد، و بخصوص در شب، که آرامش و سکون همه جا گسترده شده، به آسمان و ستارگانى که به زیبایى به جلوهگرى مىپردازند خیره مىشود، مسحور و مبهوت جلال و شکوه خداوندى مىگردد. او پیش خود مىاندیشد که این نظام شکوهمند و حکیمانه نمىتواند بىهدف و به گزاف آفریده شده باشد. بى تردید این نظام داراى حساب، کتاب، قانون و هدف است. آنگاه در پى تأمّل در عظمت آفرینش پدیده های پیرامون خویش، به خود مىنگرد و به این حقیقت اعتراف مىکند که نظام حاکم بر وجود و رفتار او به عنوان جزئى از نظام آفرینش، حکیمانه و از روى حساب و کتاب و داراى هدف است. بنابراین، او در حوزه رفتار اختیارى خود و در قبال نظام تشریع الهى مسئول است و باید پاسخگوى رفتار خود باشد. اگر وى با نظام و مقررات تشریعى خداوند مخالفت کند و در چارچوب مسیرى که خداوند براى زندگى او ترسیم کرده گام برندارد و به اخلال در قوانین الهى بپردازد، کیفر و مجازات مىشود.
اهمیت ترس از خدا و عذاب هاى اخروى
چنانکه گفتیم، برخلاف برخى از تحقیقات روان شناختی که به طور مطلق ترس را مورد نکوهش قرار مىدهد و آن را گناه بزرگى معرفى مىکند، ترس در جاى خود مهم، سازنده و داراى نقش اساسى در زندگى انسان است. البته انسان نباید در حالت ترس افراط داشته باشد و از هرچیزى و هرکسى بترسد. از منظر تعالیم دینى ما ترس از غیر خدا نکوهیده است. از اینرو، اگر دشمنان ملتى را تهدید به برخورد نظامى و حتى حمله اتمى کردند، آن ملت نباید بترسد و صحنه را خالى کند، بلکه باید با توکل بر خدا در برابر دشمنان بایستد و به یارى و امدادهاى الهى ایمان داشته باشد. اما ترس از خداوند فضیلت بزرگى است و انسان باید از خداوند متعال که حاکم هستى است و همه مقدرات عالم به اذن و اراده او رقم مىخورند بترسد. او باید از اینکه براساس نظام حکیمانه خداوند بر عالم، در صورت سر پیچى از دستورات خداوند، سرنوشت او به انحطاط و گرفتار آمدن در آتش جهنم منتهى گردد بترسد. زیان های دنیوى موقتى هستند و بالاخره به پایان مىرسند و آن زیانها حداکثر در طول زندگى دنیوى انسان را گرفتار خویش مىسازند، اما عذاب هاى اخروى ابدى و جاودانهاند و انسان معصیتکار را گریزى از آنها نیست. اینجاست که عقل به انسان حکم مىکند که فکر خود را صرفا معطوف به خطرات و زیان های موقتى دنیا نکند، و بیش از هرچیز به خطرات و زیان های ابدى آخرت بیندیشد و درصدد نجات از آنها برآید. انسان باید همیشه ترس از گرفتار شدن به عذاب هاى اخروى را در دل خود زنده بدارد. البته انسان باید در حالت ترس از خدا و عذاب هاى الهى، جانب اعتدال را رعایت کند و ترس او چندان تشدید نگردد که به ناامیدى از رحمت الهى بینجامد و در نتیجه، شدت آن ترس، راه توبه را به روى خویش مسدود ببیند و امیدى به مغفرت و آمرزش الهى نداشته باشد.
عامل ترس از خدا و بلاها نقش محورى و اساسى در پذیرش دعوت انبیا و ایمان مردم به خدا داشته است. هیچگاه بدون عامل خوف و خشیت از خدا، زمینهاى براى پذیرش سخنان انبیاى الهى فراهم نبوده است. از اینرو، خداوند مىفرماید: «إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِینَ یَخشَونَ رَبَّهُم بِالغَیبِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ...» (فاطر: 18)؛ [تو] تنها کسانى را که از پروردگارشان در نهان مى ترسند و نماز برپا مىدارند هشدار و بیم مىدهى.
اگر خوف و خشیت در اقوام پیامبران الهى نمىبود، نه فقط سخنان پیامبران، بلکه معجزات آنان نیز در آنها اثر نمىگذاشت. تا آنجا که در واکنش به سخنان پیامبران، آنها را مسخره مىکردند و معجزه آنها را سحر و جادو تلقّى کرده، با این اتهام، شانه از زیر بار پذیرش دعوت فرستادگان خدا خالى مىکردند. قرآن در اینباره مىفرماید: «وَلَو فَتَحنَا عَلَیهِم بَابا مِنَ السَّمَاء فَظَلُّوا فِیهِ یَعرُجُونَ لَقَالُوا إِنَّمَا سُکِّرَت أَبصَارُنَا بَل نَحنُ قَومٌ مَسحُورُونَ» (حجر: 14ـ15)؛ و اگر درى از آسمان بر آنان بگشاییم تا پیوسته در آن بالا روند [و قدرت و معجزات ما را بنگرند]؛ هر آینه گویند: چشمان ما را پوششى برنهادهاند [ما را چشمبندى کردهاند] بلکه ما گروهى جادو زدهایم.
* این مجموعه بازنویسى درس اخلاق استاد در دفتر مقام معظّم رهبرى، قم، سال 1388 مىباشد.
پی نوشت ها :
1ـ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 94، ب 40، ص 239، ح 9.
منبع: نشریه معرفت شماره 154