-*میلاد مشایخی:اعتیاد یک بیماری مزمن و پیشرونده است بر همین اصل هیچگاه یک درمان قطعی و بدون بازگشت بهصورت تضمینی برای آن کشور نشده است.
به گزارش به نقل از روزنامه ایران، وقتی نگاهی گذرا به درمان اعتیاد در کشور میاندازیم متوجه میشویم که شاید این حوزه عمر چندانی ندارد و یکی از جوانترین روندهای اجتماعی کشور است چرا که تا همین 20 سال پیش هیچ روش درمانی مشخص و استانداردی در کشور وجود نداشت و با نگاه جرمگونه به اعتیاد بیشتر معتادان به سرنوشتهای شومی چون زندان و... دچار میشوند در دهه هفتاد ابتداییترین روشهای درمان مثل شورآباد برای برخی از معتادان استفاده شد و متأسفانه اثرات سوء آن از اثرات مثبت بسیار بیشتر بود چرا که در این روشهای مقابلهای به هیچ وجه به جنبه بیماری اعتیاد توجهی نمیشد تا اینکه سازمان بهزیستی بهعنوان نخستین نهاد آغازگر نهضت اصولی درمان اعتیاد شد و بههمراه نخستین سازمان مردم نهاد و فعال در حوزه اعتیاد (معتادان گمنام) کار خود را آغاز کردند.
در دنیا روشهای مختلفی برای درمان اعتیاد وجود دارد که در این یادداشت به آنها اشارهای خواهیم داشت و به روشهای درمان در ایران نیز میپردازیم. معضل اعتیاد در کشور حدود 20 سال است که بهصورت جدی تبدیل بهشاخصترین آسیب اجتماعی شده است و در 5 سال گذشته رتبه اول را در این حوزه بهخود اختصاص داده است. اعتیاد یک بیماری مزمن و پیشرونده است بر همین اصل هیچگاه یک درمان قطعی و بدون بازگشت بهصورت تضمینی برای آن کشور نشده است بعد از درمانهای نظامی و قهری مثل بستن معتادان یا حبس آنها در جایی مشخص سیستمهای درمانی توجه ویژهای به درمان جسمی و فیزیولوژی اعتیاد کردند چرا که روشهایی مثل عوض کردن خون یا به اصطلاح UROD مطرح شد که در این روش منسوخ شده صرفاً توجه به مباحث فیزیولوژی اعتیاد مطرح شد که متأسفانه هم در کشور و هم در دنیا به بیراهه رفت سپس توجه به مباحث روانشناختی هم مطرح شد چرا که در علم جدید اعتیاد این بیماری چهار جنبه دارد که برای درمان به هر 4قسمت آن یعنی بحث جسمانی یا همان فیزیولوژی بحث روانی و روانشناختی، مبحث اجتماعی و عوامل جامعه شناختی و بحث معنویت که برای درمان باید به همه این مسائل توجه کرد چرا که این بیماری تحت درمان تنها با توجه به یک جنبه قابل بهبود نیست سپس نسل دوم درمانها مطرح شد و کلینیکهای درمان اعتیاد با کمک داروهای کلونیوین و اثرات کمرنگ مشاوره شروع به کار کردند که آن هم در روش آزمون خطا باقی ماند و اثرگذار نبود.
در این بین گروههای خودیار با توجه به اصول مردم نهاد مثل انجمن معتادان گمنام پا به عرصه گذاشتند که بدون شک بسیار موفق در رعایت اصول 12 قدمی توانستند تا به امروز کار خود را به نحو احسن ادامه دهند، نسل بعدی کلینیکها همراه شد با داروی متادون و بویژه نوروفین به همراه مشاوره و خدمات روانشناختی و مددکاری که در این روش سعی بر آن شد کلیه اصول درمان استاندارد رعایت شود و پروتکلهای دقیقی توسط بهزیستی، وزارت بهداشت برای آن تدوین شد که به این روش سمزدایی یا درمان سرپایی هم میگویند در این درمان که کوتاه مدت هم است تمرکز روی مسائل فیزیولوژی باز هم اهمیت بیشتری پیدا کرد و نسبت به مسائل روانی بیمار اما روش دوم که میان مدت هم هست و به اصطلاح عوام کمپ یا مراکز اقامتی درمان میگویند از روشهای بسیار اثرگذار است که اگر اصول آن رعایت شود فرد در یک مدت 30 روزه میتواند از تمام سرویسهای درمانی در 4 حوزه استفاده کند که البته در کشور ما این روش بهدلیل وجود مراکز غیررسمی که رشد قارچهگونهای داشتهاند چندان موافق نبوده است که در سالهای اخیر اتفاقات بسیار خوبی در حوزه مراکز اقامتی میان مدت (کمپها) افتاده است که امیدوارکننده است، اما روش سوم درمان بلندمدت یا مراکز اجتماع درمان موارد (TC) است که فرد پس از سمزدایی میتواند از کلیه اصول آنکه متکی به خدمات مددکاری و روانشناسی است استفاده کند و این روش در دنیا بسیار مورد توجه است چرا که فرد بسیار جامعهپذیر میشود و امکان لغزش به حداقل میرسد.
متأسفانه یک روش بسیار غیرعلمی هم وجود دارد به نام داروهای ماهوارهای یا عطاریهای غیرمجاز که با ترکیب داروهای مختلف اقدام به ترک مینمایند که روش بسیار خطرناک و غیرعلمی است که بیشتر جنبه اقتصادی و سودجویی دارد و هیچ اثر درمانی در آن وجود ندارد خلاصه از سه روش کوتاه مدت (سمزدایی)، میان مدت (کمپها) و بلندمدت (بستری و TC) هر مورد در کشور ما همسو با کل دنیا وجود دارد و روشهای خودیاری مثل گروههای NA هم که با قدرت در کنار این سه روش هستند و این جای خوشحالی دارد و انتقادی که میشود به این حوزه یعنی درمان اعتیاد نمود نظارت دقیقتر و به روز کردن دستورالعملها است که شاید در این دو مورد ضعفهایی وجود دارد، اما در انتها به این مطلب اشاره میکنم که در بهترین شرایط اثربخشی درمان در بهترین روشها 20 درصد است یعنی از 100 معتاد حدود 20 نفر میتوانند درمان موفقی را داشته باشند و بدون عود و بازگشت به زندگی خود ادامه دهند و این امر تنها با اصول پیشگیری قابل کنترل است و بر همین اصل تمام توجه دولتها به پیشگیری است چرا که اگر در حوزههای سلامت پیشگیری اولویت بر درمان دارد این امر در حوزه اعتیاد چندین برابر از نظر اعتیاد و اثربخشی مهم است و خبر خوب میتواند این باشد که اگر معتادی قصد درمان داشته باشد شرایط بسیار خوبی برای او فراهم است و میتواند از بهترین روشهای روز دنیا استفاده کند.
*کارشناس حوزه اعتیاد