به گزارش ایسنا و به نقل از گاردین، "انسان نئاندِرتال"(Homo neanderthalensis) گونهای از سردهی انسان بود که در اروپا و قسمتهایی از غرب آسیا، آسیای مرکزی و شمال چین سکونت داشتند. گروهی از محققان که قبلا ژنهای انسان نئاندرتال را به موش و تخمهای قورباغه وارد کرده بودند، اکنون از این تکنیک برای درک اینکه چگونه انسانها در مقایسه با اقوام باستانی ما از نظر شناختی ویژهاند، استفاده کردند.
مغزهای کوچک آزمایش شده به اندازه یک عدس هستند و با تقلید از ساختار اصلی مغز توسعه یافتهاند و میتوانند تفاوتهای کلیدی در عملکرد سلولهای عصبی را نشان دهند.
این مطالعه توسط پروفسور"ساوانته پابو"(Svante Pääbo)، مدیر بخش انسانشناسی تکاملی "موسسه ماکس پلانک" رهبری میشود.
در آخرین آزمایشات، محققان از طریق سلولهای بنیادی انسانی، نسخهی کوچک مغز را با استفاده از ویرایش ژنهایی که نئاندرتالیزه شده بودند، رشد دادند.
کارشناسان با مقایسه مغز انسان با مغزهای نئاندرتال که به صورت ژنتیکی مهندسی شدهاند، میتوانند سرنخ های کلیدی را در مورد تفاوت بین این دو کشف کنند.
پابو گفت: نئاندرتالها نزدیکترین بستگان انسانهای مدرن هستند، بنابراین اگر ما بخواهیم خودمان را به عنوان یک گروه یا گونه تعریف کنیم، ما باید خودمان را با آنها مقایسه کنیم.
ما در حال مطالعه هستیم تا تفاوتهای اساسی در نحوه عملکرد سلولهای عصبی که ممکن است پایهای برای این باشد که انسان از نظر شناختی ویژه است، پیدا کنیم.
این مطالعه متکی بر تکنیک ویرایش ژن کریسپر است تا این مغزهای کوچک را با سلولهای نئاندرتال و انسانی خلق کنند.
آنها همچنین در حال بررسی ارتباط پیشرفت مغز با ژنهای نئاندرتال که امروزه در جمعیت اروپا و آسیا یافت میشوند، هستند. محققان میگویند ما میخواهیم بدانیم چه چیزهایی وجود دارد که ما را از انسانهای نئاندرتال جدا میکند.
این نخستین باری نیست که محققان درباره مغز نئاندرتال مطالعه میکنند. ماه گذشته مطالعهای از محققان ژاپنی منتشر شد که برای نخستین بار ساختار معمولی مغز نئاندرتال را بر اساس جمجمههای فسیلی بازسازی کردند.
در حالی که مغزهای نئاندرتال به اندازه مغز انسان اولیه بود اما محققان متوجه شدند که مغز انسان مخچه بزرگتری دارد. این منطقه مسئول حرکت و هماهنگی است و طبق گفته محققان، داشتن نورونهای بیشتر در این منطقه هوش، توجه، پردازش زبان و حافظه رویدای را افزایش میدهد.