ماهان شبکه ایرانیان

کابوس خشونت در رویاهای شیرین کودکانه (۱)

هر چند بحث تنبیه بدنی کودکان همواره در فرهنگ سنتی خانواده‌های ایرانی ریشه ‌داشته اما متاسفانه در سال‌های اخیر، متاثر از عصبیت انسان مدرن در ‌برخورد با بحران‌های روحی و مالی، بحث کودک‌آزاری به موضوعی حاد و نگران‌کننده ‌تبدیل شده است.

کابوس خشونت در رویاهای شیرین کودکانه (1)

حسین خدنگ: بهار پژمرد، دختر چهارساله‌ای شیرین زبان و دوست داشتنی که پس از جدایی از پدر و مادر با مادرش زندگی می‌کرد و یک روز که مهمان پدر بود به دست وی در اوج توهمات ناشی از مصرف شیشه قربانی شد.

برای آنانکه در سال‌های اخیر خبرهای مربوط به کودک آزاری را در لابه‌لای صفحات روزنامه‌ها پیگیری کرده‌اند خبر مربوط به بهار تنها یکی از چندین مورد اتفاق تلخ در این حیطه است.

درست مثل بهار برای آنان که مهسا را با آن جثه ضعیفش روی تخت بزرگ بخش ICU ‌بیمارستان می‌دیدند، اصلاً باور‌کردنی نبود که دست‌هایی آنچنان کوچک ‌و ظریف، میزبان زخم‌های سیاه سوختگی با سیگار باشد.

مادر مهسا او را نیمه‌جان به بیمارستان رسانده بود. جیغ‌های ممتد ‌مهسا که دست‌هایش را همیشه از پدر قایم می‌کرد تا سوزش آتش سیگار و زخم چاقو ‌را روی پوست تنش احساس نکند، کابوسی است که هر لحظه در ذهن مادر تکرار می‌شود اما ذهن مهسا اکنون از خاطره بازی‌های کودکانه خالی است.

عروسک‌هایش ‌هیچ‌گاه جز سردی دست‌های سوخته و زخمی ‌مهسا چیزی را حس نکرده‌اند و کسی ‌نمی‌داند در خلوت کودکانه‌اش آیا به انتقام خشونت و ‌آزارهای پدری نامهربان، عروسک‌هایش را کتک می‌زده یا نه!

حقیقت امروز، تن نحیف و کودکانه‌ای روی تخت سرد بیمارستان است که دارد ‌پنجه در پنجه مرگ، برای زندگی می‌جنگد و تاسف قلبی هزاران نفر را برای همدردی ‌برانگیخته است.

‌مهسا و صدها کودک مثل او تنها معدودی از قربانیان کودک‌آزاری هستند. شاید اگر او نیز همچون ژینا، ‌علی و فاطمه زیر دست پدر و مادری که شاید خود در روزگار کودکی، قربانی ‌کودک‌آزاری بوده‌اند از هوش نمی‌رفت و نیمـه‌جـان بـه بیمـارستان نمی‌رسید، اکنون ‌کسی نمی‌دانست آن چهار دیواری کابوس‌وار، قلعه مخوف داستان‌های پری کوچکی ‌بوده که نمی‌داند از رنج اسارت جادوگران به چه کسی پناه ببرد.

نتایج یک تحقیق ‌میدانی در ایران نشان می‌دهد بیش از 50 درصد والدین، تنبیه بدنی را حق خود ‌می‌دانند و آن را یکی از راه‌های تربیت کودکان ذکر می‌کنند.

در این میان 40 درصد از ‌والدین در مواردی نیز اقدام به تنبیه بدنی کودکان خود کرده‌اند. این حقیقت تلخ نشان ‌می‌دهد جز مهسا و امثال او، هنوز زیر ‌آسمان بلند شهرهای مختلف کشور، هستند ‌کودکانی که روز خود را با سوزش کمربند و آتش سیگار بر تن خود آغاز می‌کنند و در ‌محبس کوچک خود در زیرزمین خانه و یا انباری نمور با کابوس‌های زجر و شکنجه و ‌گریه‌های خفه در گلو به خواب می‌روند.

این کودکان اگر از زجر و شکنجه رهایی یابند و به نوجوانی و جوانی برسند، تا سالیان ‌سال از کابوس و ترس رهایی نمی‌یابند و اعتماد به نفس خود را متاثر از این ‌حادثه شوم از دست می‌دهند.

هر چند بحث تنبیه بدنی کودکان همواره در فرهنگ سنتی خانواده‌های ایرانی ریشه ‌داشته اما متاسفانه در سال‌های اخیر، متاثر از شرایط جامعه و عصبیت انسان مدرن در ‌برخورد با بحران‌های روحی و مالی، بحث کودک‌آزاری به موضوعی حاد و نگران‌کننده ‌تبدیل شده است.

در سال‌های اخیر مواردی از کودک‌آزاری در مطبوعات و رسانه‌ها انعکاس یافته که ‌نمی‌توان آن را تنبیه نامید و اطلاق شکنجه و خشونت علیه کودکان به آن، مناسب‌تر ‌است.

سوزاندن با سیگار،‌ کتک‌زدن به شدید‌ترین وجه ممکن‌‌، پرت کردن نوزادان و زخمی‌‌کردن آنان با چاقو و در مواردی آزار جنسی کودکان، از جمله مصادیق کودک‌آزاری در ‌سال‌های اخیر است.

گزارش این اتفاق‌ها از سوی رسانه‌ها در مناطق مختلف ایران از سنتی‌ترین روستاها ‌با بافت فرهنگی قدیمی‌گرفته تا مدرن‌ترین خانواده‌های مرکزنشین، نشان از بحرانی ‌دارد که کم کم زنگ هشدار را در جامعه به صدا درآورده است.

علی، کودکی که توسط پدرش پس از مصرف مواد مخدر با سیگار سوزانده می‌شد‌، ‌مریمی‌که تنش با چاقو سلاخی شده بود، فاطمه دختری که هر گاه گریه می‌کرد ‌توسط مادرش تا سر حد مرگ کتک زده می‌شد و محمد، نوزادی که با گریه‌های ‌کودکانه‌اش به این سو و آن‌سو پرت می‌شد، تنها موارد اندکی از مصادیق ‌کودک‌آزاری‌اند که به مطبوعات کشیده شدند و اگر این اتفاق نمی‌افتاد هنوز هم ‌هیچ‌کس از گذران روزگارشان با درد و رنج خبر نداشت.

کودک‌آزاری از جمله آسیب‌هایی است که متاسفانه ابعاد اجتماعی آن نامحسوس است. تنها هنگامی‌بعد اجتماعی این معضل آشکار ‌می‌شود که با کودکی رنجور در بیمارستان مواجه شویم، یا در اثر فشار خانواده، کودک ‌آزاردیده از خانه فرارکند و به آسیب‌هایی چون دزدی، اعتیاد ‌و... کشیده شود و به عنوان بزهکار تحت تعقیب قرار گیرد.

در این مرحله است که تازه ‌آثار آن آزارها نمود اجتماعی پیدا می‌کنند و در قالب مسائل اجتماعی مطرح می‌شوند. به گفته کارشناسان حقوق کودک در ایران، علت اصلی بروز کودک‌آزاری، غفلت و ‌کم‌توجهی والدین و جامعه به کودک است.

عواملی مانند ناآگاهی والدین از رفتار ‌درست با فرزندان، بیکاری، اعتیاد و مشکلات خانوادگی از مهم‌ترین عوامل بروز این ‌معضل اجتماعی در ایران عنوان شده است.

بر اساس تحقیقات انجام شده در ایران، بیش از 90 درصد کودک آزاری‌ها در محیط خانه ‌اتفاق می‌افتد. همچنین در پژوهشی که بر روی 585 کودک کار ‌خیابانی در گروه سنی 6 تا 18 سال و به منظور اطلاع از وضعیت زندگی این کودکان صورت گرفته، مشخص شده است که بیش از 50 درصد این کودکان توسط صاحبان کار خود، در محل کار مورد سوء استفاده قرار گرفته‌اند...

برای خواندن بخش دوم -کابوس خشونت در رویاهای شیرین کودکانه- اینجا کلیک کنید.

برای خواندن بخش سوم -کابوس خشونت در رویاهای شیرین کودکانه- اینجا کلیک کنید. 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان