شرایط بازار خودرو کشورمان روز به روز پیچیدهتر میشود، در این میان این پرسش مطرح است که چگونه در شرایط گرانی و تورم روز افزون خودروهای داخلی و وارداتی و افزایش هزینههای نگهداری خودروها، بسیاری افراد به خرید و دلالی خودرو به عنوان سرمایه گذاری نگاه میکنند و از این راه روزگار میگذرانند.
واقعیت این است که بر خلاف بسیاری از گفتههای کارشناسان که خودرو را یک کالای سرمایهای نمیدانند، خودرو در کشور ما موردی مناسب برای سرمایهگذاری است و به همین دلیل این روزها خرید و فروش و دلالی خودرو از بسیاری از فعالیتهای اقتصادی سالم پرسودتر است. افزایش کشش به بازار خودرو سبب شده تا خودرو به کالایی سرمایهایتر از همیشه مبدل شود.
برای مثال بسیاری از افراد و نمایندگیهای فروش با ورود به سیستم ثبت نامی شرکتها و گرفتن حواله، ظرف چند ساعت درآمدی چند میلیونی به جیب میزنند و حتی مصرف کنندگانی که چندین سال از خودرو خود استفاده کردهاند به سبب تورم، خودرو خود را با رقمی بیشتر از رقم خرید اولیه به فروش میرسانند.
بنابراین تبدیل پول موجود در بانکها به خودروهای حاضر در خیابان حداقل در نگاه اول، ماجرای چندان پرضرری به نظر نمیرسد و دقیقا به همین دلیل است که حتی با وجود تورم افسار گسیخته در صنعت خودرو، بازهم مشتریان برای خرید خودروها و حفظ سرمایه خود صف میکشند.
البته در نگاهی ریشهایتر، دلیل این وضعیت را میتوان در ناسالم بودن شرایط اقتصادی کشور و کم بازده بودن بسیاری از فعالیتهای اقتصادی متداول جستجو کرد. از طرف دیگر کمبود سرویسهای حملونقل عمومی و رشد جمعیت در چند دهه گذشته نیز سبب شده تا خودرو به عنوان یک نیاز ضروری در کشور مطرح باشد و ایران از نظر سرانه تعداد خودرو به جمعیت، کشوری تشنه و بازاری بکر برای خودروسازان به حساب بیاید.
جالبتر آنکه شرکتهای خودروساز یا وارد کننده نیز در مجموع از این شرایط دلال پرور، راضی به نظر میرسند، چرا به لطف سرمایه سنگین سرگردان در بازار خودرو ظرف چند دقیقه تمامی موجودی در نظر گرفته شده برای خودروها پیش فروش میشود و سرمایه هنگفتی به منابع مالی شرکتها تزریق میشود.
بنابراین در حالی که شرکت ها از ابزاری تحت عنوان بستن قرارداد صلح برای جلوگیری از خرید و فروش و کاهش دلالی خودرو از طریق واسطه گری حواله خودروها برخوردارند، در عمل تمایل چندانی برای اجرای جدی و قدرتمندانه این روش دیده نمیشود.
به گفته «مریم کربلایی» مدیر بازاریابی و مارکتینگ بهمن موتور، در خصوص ماجرای باز شدن ثبت سفارش هاوال، بستن قرارداد صلح در مواردی باعث بروز اعتراض خریداران شده است و عجیب آنکه در زمان باز بودن این مورد نیز برخی از مشتریان که خود را مصرف کنندگان واقعی میدانند به پر شدن ناگهانی ظرفیت فروش، ظرف چند دقیقه، اعتراض میکنند.
بنابراین در شرایطی که در هر دو روش، شرکتها در مظان اتهام و اعتراض قرار میگیرند، طبیعتا در نهایت روش پر درآمدتر یعنی باز کردن شرایط فروش برای دلالان را انتخاب میکنند تا سرمایه بیشتری در مدت زمان کوتاه تری از آن شرکت شود.
آنچه از این توضیحات بر می آید اینکه نه تنها دلالان، بلکه شرکت ها از این بازار سیاه و پر حاشیه منتفع خواهند شد و در نهایت چیزی جز ضرر و زیان گیر مشتریان نهایی نمیآید. افرادی که همواره ناچار میشوند خودرو مورد نیاز خود را با قیمتی گزاف خریداری کنند.
البته که برون رفت از این وضعیت راهکارهای مربوط به خود را دارد، برای مثال افزایش تیراژ برای خودروهای پر فروش و پر تقاضا، بستن حواله فروش برای واسطه گری، وضع قوانین برای مقابله با دلالی و واسطه گری (مانند بسیاری از کشورهای پیشرفته)، بهبود کیفیت و کمیت سیستم حمل و نقل عمومی و امثال این موارد می تواند از عطش خریداران برای ایستادن در صف انتظار خرید خودرو بکاهد.
اما آنچه که در دنیای واقعی مشخص است اینکه در عمل نه تنها راهکاری برای تغییر روند دلالی خودرو اندیشیده نمیشود، بلکه در پی وضعیت اقتصادی کشور، هر روز تعداد بیشتری از افراد عادی به خیل عظیم واسطه گران بازار خودرو میپیوندند و همین امر در نهایت سبب فروپاشی کامل بازار خواهد شد، به شکلی که احتمالا ظرف چند ماه آینده تعداد خودروهای گران قیمت فروشی پشت ویترین نمایشگاه ها از تعداد خریداران پیشی خواهد گرفت و سرمایه میلیون ها ایرانی به شکل آهن و شیشه و پلاستیک در بازار خودرو خاک خواهد خورد. امری که می تواند حتی واسطه گران را نیز دچار ضرر و زیانی سنگین کند.