سنجه‌ای درباره یادداشت‌نگاری سایت موسوم به «جماران» درباره گفت‌وشنود اخیر حجت‌الاسلام والمسلمین رحیمیان

۷نکته درباره سلسله دروغ پردازی های منتسبان به بیت امام علیه یاران امام(ره)

تحلیل‌نگاری سخیف جماران اینگونه ادامه می‌یابد که: «قبض‌نویس کجا و امین یادگار ایشان(امام) بودن کجا؟» نویسنده قبل از نگاشتن این جملات، اگر به جست‌وجویی ابتدایی در صحیفه امام و اسناد دفتر می‌پرداخت، به چنین خبطی گرفتار نمی‌آمد. چه اینکه در این مجموعه به نامه‌هایی بر می‌خوریم که کمال اعتماد و وثاقت حضرت امام را به این یار پرسابقه خویش نمایان می‌سازد.

7نکته درباره سلسله دروغ پردازی های منتسبان به بیت امام علیه یاران امام(ره)/ «اشغالگران بیت امام»تا کی می خواهند به تحریف تاریخ، امام و انقلاب ادامه دهند؟

گروه تاریخ رجانیوز - علیرضا احمدی تهرانی: پس از انتشار مصاحبه روشنگرانه یار دیرین امام و انقلاب حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسن رحیمیان با خبرگزاری فارس به تاریخ شنبه 19 خردادماه جاری، بلافاصله ضمیر مرجع خود را یافت وعناصری که با پوشش حمایت از بیت امام به تخریب هویت و مبانی آن بزرگوار مشغولند، با انتشار یادداشتی مشوش به قلم فردی به نام«م.عرب نژاد» درسایت موسوم به جماران به تخریب این یار وفادار امام مبادرت ورزیدند. مطالعه این یادداشت - به شرحی که در پی می‌آید - نشان می دهد که نویسنده یانویسندگان اولاً چشم بر آنچه که برخامه حضرت امام درباره این صحابی امین رفته و همچنین جایگاه وی در دفتر آن بزرگوار بسته‌اند و ثانیاً از جعل گونه‌های مختلف اکاذیب نیز رویگردان نیستند. این قلم در این مجال اندک، برآن است که شمه‌ای از این «فقرآگاهی» یا «فقر اخلاقی» را بنمایاند:

 

1. در یاداشت ادعا شده است که جناب آقای رحیمیان به رغم عدم پذیرش مرحوم حاج سیداحمد خمینی، به توصیه آیت‌الله منتظری در دفتر امام اشتغال یافته است. این ادعا کذب محض است و دعوت از ایشان برای فعالیت در دفتر امام، به قبل از اقامت ایشان در جماران و پی‌گیری آیت‌ رسولی محلاتی و موافقت شخص حضرت امام بر می‌گردد. حجت‌الاسلام رحیمیان از سال 1341 در قم و بعد از تبعید امام خمینی به عراق در نجف اشرف، در عداد یاران و همراهان نزدیک آن بزرگمرد بود. پس از بازگشت امام به ایران و پیروزی انقلاب، در مدت کوتاهشان در تهران و سپس مراجعت به قم نیز، این همراهی ادامه داشت. بعد از مراجعت مجدد رهبر کبیر انقلاب از قم به تهران و اقامت معظم له در خیابان دربند تهران، همزمان با شکل‌گیری ساختار جدید دفتر امام، از ایشان خواسته شد تا به این دفتر ملحق شود. امام راحل با شناختی که از صداقت و اخلاص این یار دوران 15 ساله نهضت اسلامی و غربت داشتند، با این پیشنهاد موافقت فرمودند. پس از مدتی با توصیه حضرت امام، آقای رحیمیان که مقیم قم گشته بود، رحل اقامت را به تهران آورد و در منزلی اجاره ای نزدیک به بیت امام، سکونت یافت.

 

2. نویسنده ادعا کرده است که مسئولیت جناب آقای رحیمیان در دفتر حضرت امام، منشی‌گری آیت‌الله رسولی بوده است!؟ این سخن نیز کذب محض و ادعایی مضحک است. چه اینکه اعضای دفتر در آن زمان و از جمله آیت‌الله رسولی محلاتی می‌توانند شهادت دهند که این ادعا، دروغی بیش نیست. (اگر جناب آقای رسولی حاضر شوند که با سایت جماران مصاحبه کنند، خبرنگار این سایت می‌تواند این امر را مستقیما از ایشان سئوال کند).

 

3. نویسنده در بخش دیگری، جناب آقای رحیمیان را از ارادتمندان آیت‌الله منتظری معرفی کرده بدون اینکه کلیت داستان را به شرح بنشیند. در اینجا، ما کار نکرده ایشان را انجام می‌دهیم و می‌گوئیم: سابقه ارتباط آقای رحیمیان با آقای منتظری خانوادگی است و از ارتباط نزدیک وصمیمی پدرشان جناب حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ یدالله رحیمیان با وی نشئت می گیرد. ضمن اینکه دوستی نزدیک ایشان با شهید محمد منتظری نیز، فصلی مبسوط از خاطرات سیاسی و مبارزاتی ایشان است، اما خصلتی که در رحیمیان بر همه چیز، ازجمله ارادت به آقای منتظری غلبه داشت، عشق سرشار و بی‌شائبه او به حضرت امام بود. از همین روی در آستانه عزل آقای منتظری از سوی امام، به اتفاق آیت‌الله طاهری اصفهانی به دیدار آیت‌الله منتظری رفت تا وی را از ادامه تقابل با حضرت امام بازدارد، امری که ابراز نگرانی مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی را در پی داشت، به این دلیل که: «ممکن است آقای منتظری تصور کند که شما از طرف دفتر امام و ما به وساطت رفته‌اید!». (تفصیل ماجرا در گفت‌وشنود های تاریخی جناب رحیمیان آمده است). نویسنده جماران این واقعه تاریخی را نیز به دروغ و معکوس نگاشته است! سخن دیگر اینکه اگر ارادت به آقای منتظری در دورانی که وی کاملاً پایبند به خط امام می‌نمود، نکوهیده است (که نیست)، علم کردن وی و تبلیغ برای او در دورانی که او در مقابل نظام و امام ایستاد، بسی مذموم‌تر و غیر قابل قبول‌تر است، صفتی که برخی اصحاب ِکنونی «جماران» بدان متصف هستند. جالب اینجاست که مواضع روشن و صریح آقای رحیمیان در قبال مسئله آیت‌الله منتظری که طی سه دهه گذشته در رسانه‌ها منتشر شده و دفاعیات مکرر ایشان از مرحوم حاج سید احمد خمینی در مقابل هجمه‌ها و تهمت‌های جریان آقای منتظری و نهضت آزادی، با عملکرد مؤسسه‌ای که اصولاً جزیی از فلسفه وجودی آن همین امر است، قابل مقایسه نیست.

 

4. تحلیل‌نگاری سخیف جماران اینگونه ادامه می‌یابد که: «قبض‌نویس کجا و امین یادگار ایشان(امام) بودن کجا؟» نویسنده قبل از نگاشتن این جملات، اگر به جست‌وجویی ابتدایی در صحیفه امام و اسناد دفتر می‌پرداخت، به چنین خبطی گرفتار نمی‌آمد. چه اینکه در این مجموعه به نامه‌هایی بر می‌خوریم که کمال اعتماد و وثاقت حضرت امام را به این یار پرسابقه خویش نمایان می‌سازد. در نامه 15آذر 61 حضرت امام، آقای رحیمیان در کنار آقایان رسولی محلاتی و شیخ حسن صانعی، به اوصافی چون «امین، صالح وخدمتگزار به اسلام» متصف گشته‌اند و گویا با پیش‌بینی چنین شرارت‌هایی، امام در پایان همین مکتوب، این‌گونه مرقوم داشته‌اند: «خداوند تعالی اینان و همه خدمتگزاران به اسلام را از شر بدخواهان و منحرفان حفظ نماید». در سندی دیگر به تاریخ 23 مهر66و به امضای شخص حضرت امام، ایشان و آقای کفاش‌زاده، به‌عنوان صاحب امضاء در حساب بانکی دفتر امام معرفی شده اند. (تصویر این اسناد ضمیمه است). اگر سایت جماران نورستگانی را برای یادداشت‌نگاری برگزیده، مناسب است که آنها را به مطالعه ابتدایی‌ترین اطلاعات در موضوع مورد نگارش خویش ترغیب کند.

 

 

5. ارتباط جناب رحیمیان با مرحوم حجت‌الاسلام حاج سید احمد خمینی، تا واپسین روز حیات وی، بس نزدیک و صمیمی بود. آن بزرگوار  تمامی دعوت‌های آقای رحیمیان، برای سخنرانی و شرکت در برنامه‌های مختلف بنیاد شهید را اجابت می‌کرد و حتی در واپسین دیدار، خواسته بود که امکانی فراهم شود تا بتواند فراتر از مناسبات رسمی، به خانواده‌های شهدا خدمت‌رسانی کند. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در گفت‌وشنودی به مناسبت سالگرد ارتحال یادگار امام، از آقای رحیمیان به‌عنوان یکی از منابع اطلاعات مؤثق در باره یادگار امام یاد می‌کند. این قیبل مطالب، نشانه‌ای آشکار از انس وصمیمیت بین این دو بزرگوار است. (متن این گفت‌وشنود در فصلنامه «حضور» و نیز کتاب «گنجینه دل» چاپ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی منتشر شده و قطعاً جوابیه‌نویس جماران، زحمت مطالعه این کتاب را نیز به خود نداده است).

 

6. سخن گفتن آقای رحیمیان بر علیه آقای کروبی در بازه زمانی ریاست بنیاد شهید تا فتنه 88 نیز، دروغی بیش نیست و هیچ مدرکی برای تأیید آن وجود ندارد. اگرچه ایشان برخی سیاست‌ها و رفتارهای دوران مدیریتی آقای کروبی را نمی‌پسندید و سعی در اصلاح آن داشت، اما هرگز در ملاء عام درباره آن سخنی نگفت. این رویکردهای اصلاحی، البته برای برخی موجب ناخشنودی بود چنانکه جلوه‌ای از آن در خاطرات دهه 70 آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بدین شرح آمده است: «آقای سید محمد هاشمی [از منصوبان دوران آقای کروبی] آمد. از معاونت فرهنگی بنیاد شهید استعفا داده است. مقداری از سوء مدیریت آقای محمدحسن رحیمیان رئیس بنیاد شهید گفت، ولی در اظهاراتش مطلب مستدل ومشخصی از سوء مدیریت نبود، جز تغییر بعضی از عوامل مدیریت های سابق و محدود کردن اختیارات بعضی دیگر و جلوگیری از هزینه های بی حساب».

 

7. و کلام آخر اینکه این وجیزه، در کمال احتیاط به خامه آمد. در باب پیشه و پیشینه برخی از جماعتی که امروزه در «جماران» گرد آمده‌اند، بسیار می‌توان گفت و نگارنده برای گفتن آن، در جهت نشان دادن یکی از کانون‌های انحراف، آمادگی کامل دارد و در یادداشت‌های بعد، اینگونه محتاط نخواهد بود، هرچند امیدوار است که ضرورتی برای آن پیش نیاید. والله اعلم بالصواب

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر