به گزارش خبرنگار مهر، مهدی رمضانی فعال حوزه فرهنگی با انتشار یادداشتی درخصوص سیره اندیشهای شهید بهشتی، نوشت: آن شهید عدالت اجتماعی را تابعی از انگیزه اصلی مبارزات انقلابی میدانست.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
اجتماعی از مقولههایی است که در جوامع و فرهنگهای مختلف محل مناقشه بسیاری از افراد و گروهها قرار میگیرد. در این میان بیش از همه، متفکران و اندیشمندان هر جامعه، دغدغه پرداختن به این مسئله را دارند.
از آنجا که انقلاب اسلامی ایران با آرمان عدالتخواهی شناخته شده است نظرات رهبران و مسئولان آن میتواند بازنمای این آرمان باشد. در میان پیشگامان انقلاب اسلامی آیتالله شهید بهشتی از جمله اندیشمندان انقلاب اسلامی است که با نگاهی نواندیشانه به موضوعات دینی، علم و عمل را به هم آمیخته و آن را برای رسیدن به جامعه مطلوب ارائه کرده است.
عدالت اجتماعی در قاموس اندیشه آیتالله بهشتی چنان مهم است که این نظریهپرداز جمهوری اسلامی، عدالت اجتماعی را تابعی از انگیزه اصلی مبارزات انقلابی میداند و میگوید: «انگیزه مبارزات سیاسی میتواند انگیزهای جامعتر و فراتر باشد، یعنی انگیزه تعهد در برابر خدا؛ تعهد که هم شامل دستیابی به آزادی و هم شامل دستیابی به عدالت اجتماعی و اقتصادی است و هم شامل بسیاری از بخشهای دیگر.» (مجله عروه الوثقی، شماره 1، 15 خرداد 58)
وی همچنین با مخالفت شدید، یکجانبهنگری به دین را مردود میداند و وظیفه انقلاب را به تبعیت از اسلام پرداختن به «دین و دنیا» و «مادیات و معنویات» به صورت توامان دانسته و میگوید: «اسلام دین عدالت اقتصادی و اجتماعی است...» (روزنامه جمهوری اسلامی، 20 دی 1359)
مهمتر از این، شهید بهشتی مستثنی کردن خواص و در حاشیه امن قرار دادن آنها را از مصادیق بیعدالتی معرفی کرده و معتقد است: «عدالت در جمهوری اسلامی وقتی عدالت است که یکسان بودن آن، نسبت به همه محفوظ بماند؛ در غیر این صورت از عدالت خارج شده و به نوعی جدید از بیعدالتی و ظلم تبدیل میشود.» (روزنامه جمهوری اسلامی 24/4/59)
آیتالله بهشتی «مسئولیتپذیری» را از ملزومات تحقق عدالت میداند، از این رو با هشدار به مسئولان و دستاندرکاران نظام جمهوری اسلامی، نسبت به وظیفه سنگینی که در باب عدالت به عهده دارند میگوید: «همه توجه دارید که بالاترین انتظار مردم از این انقلاب، استقرار حق و عدل است. دنیا هم چشم دوخته تا ببیند این نظام جدید، این ساخت و بافت جدید اجتماعی که در این دهه اخیر این همه از آن سخن گفته میشود، چگونه است. داستان، آن داستانی نیست که عدهای در این مملکت چه کار میکنند؛ مسئله موفقیت و شکست یک تجربه است در سطح جهان، بر محور دین آسمانی جهانی اسلام در برابر دیدهها، اندیشهها، احساسها و دلهای تپیده جستجوگر. امروز در کشورهای غیراسلامی گروههایی تشکیل شده است؛ کار این گروهها بررسی و ارزشیابی نشیب و فراز انقلاب ماست. همه ما سنگینی هر چه بیشتر مسئولیتی را که به عهده گرفتهایم، حس کنیم.»
شهید بهشتی که خود در رأس نظام قضایی کشور همواره در پی تحقق این مهم بود، برای «عینیتیافتن» عدالت در ساختارها و لایههای مختلف جامعه «اقدام عملی» را ضروری میداند و متذکر میشود: «این انقلاب اسلامی باید هم به ساختن معنویت و اخلاق و فضیلت مردان و زنان جامعه جمهوری اسلامی ما بپردازد، هم به عمران و تأمین معیشت مردم. ما همانطور که پیش از پیروزی انقلاب در بحثهایمان همیشه میگفتیم اسلام ضد کفر است، ضد ظلم است، ضد مرض است، ضد فقر است، ضد محرومیت است، پس از پیروزی انقلاب این شعار را ما باید در عمل، عینیت به آن ببخشیم.»
شهید بهشتی مسئله مهم «عدالت اجتماعی» را وظیفه سنگین به عهده هر سه قوه مقننه، قضائیه و مجریه کشور میداند و بیعملی مسئولان در این زمینه را به شدت محکوم میکند. روایت جالب شهید بهشتی از بیاعتنایی دولتمردان دولت موقت به مسئله عدالت، بخش مهمی از این انتقادها را روشن میکند: «همان اوایل بعد از پیروزی انقلاب بود که کمیته امداد امام تشکیل شد؛ با تبرّعات مردم، با خودجوشی مردم در سایه گسترده و پر ارج تشویق به انفاق و عبادت مالی در اسلام. برادرهایی که دستاندرکار این خدمت بودند، به شورای انقلاب گفتند محرومیت و فقر و بینوایی بیش از این حرفهاست که با این تبرّعات بشود حریف آن شد... وقتی در شورای انقلاب مطرح کردیم که آقا باید به کمیته امداد کمک کرد، برخی از برادرانی که در دولت بودند آن موقع گفتند که آقا بگذارید که این نهادهای مردمی همچنان مردمی بماند؛ منطقشان این بود که امداد مردمی یک حساب داشته باشد، امداد دولت جمهوری یک حساب دیگر.
[اما] منطق ما این بود و این است و این خواهد بود که در جمهوری اسلامی، مردم و دولت از هم جدا نیستند و دو تا نیستند. من امروز اینجا میبینم که چطور در جمهوری اسلامی همین مردماند که دارند خدمت میکنند. اگر از بیتالمال مسلمین به دست همین مردم و این نهاد خودجوش مردمی کمک بیشتری به محرومان بشود، با انفاقات و تبرّعات مردم، اما از مجرای بیتالمال، هر دو مال مردماند، در آمیزد و دست خود این مردم با شیوهای مردمی گره از کار فرو بسته انسانهای محروم بگشاید، چه عیبی دارد؟»
در اندیشه شهید بهشتی، مفهوم عدالت اجتماعی، با توجه به محرومان گره خورده است. آنجا که این شهید مظلوم در واکنش به «بیتوجهی به مستضعفان و محرومان» اینگونه بیان میکند: «میخواهم این مسئله را با صراحت عرض کنم... ما آن روز یک اصلی را دنبال میکردیم، که امروز هم دنبال آن هستیم. یکبار که در راه تصویب این بودجه [کمیته امداد] هی بگومگو میشد، من با هیجان شدید در جلسه شورای انقلاب گفتم: آقایان چه میگویید؟ چند ماه از پیروزی انقلاب گذشته است به هیچ عنوان در پیش خدا جواب نداریم و در پیش وجدان و عاطفهمان هم تحمل نداریم که بشنویم هنوز هم در این سرزمین جمهوری ما انسانی گرسنه میخوابد، انسانی برهنه است، انسانی بیداروست و بیماری بیدرمان. انسانی، جا ندارد برای اینکه استراحت کند. معطل چه هستید؟ حرکت کنید، حرکت کنید.»
از سوی دیگر نمایندگان مجلس را پابهپای دولت، مسئول مبارزه با فقر میداند و فراهم آوردن زمینهای برای شکوفایی اقتصاد مردمی در برابر اشرافیت را الزامی عنوان میکند و میگوید: «آقایان نمایندگان! اگر جهت تصمیمات اقتصادی مجلس شورای اسلامی همگام با دولت، این نباشد که ما هر چه سریعتر از دو سو به جنگ فقر و محرومیت برویم، صراط جمهوری اسلامی را گم کردهایم...»
در شرایط فعلی کشور، به لحاظ اجتماعی و اقتصادی و با مرور فضای حاکم بر رفتار مسئولین و مردم، و همانطور که بارها رهبر معظم انقلاب اسلامی تاکید کردهاند، مسئله عدالت اجتماعی از اهداف اصلی انقلاب بوده که از آن غفلت شده است و همین غفلت و عقب ماندگی موجب خسارات و لطمات شدیدی به ساحت انقلاب گردیده است. از همین رو است که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «ما دهه چهارم انقلاب را دهه پیشرفت و عدالت نامگذاری کردیم و پیشرفت به معنای واقعی کلمه در کشور اتّفاق افتاده است؛ عدالت را نمیگویم؛ درمورد عدالت ما عقبمانده هستیم؛ در این تردیدی نیست؛ خودمان اعتراف میکنیم، اقرار میکنیم. در دهه پیشرفت و عدالت بایستی هم در پیشرفت موفّق میشدیم، هم در عدالت؛ در پیشرفت به معنای واقعی کلمه موفّق شدیم، واقعا پیشرفت کردیم و در همه زمینهها پیشرفت اتّفاق افتاده است؛ [امّا] در زمینه عدالت، باید تلاش کنیم، باید کار کنیم، باید از خدای متعال و از مردم عزیز عذرخواهی کنیم. درمورد عدالت مشکل داریم و انشاءالله با همّت مردان و زنان کارآمد و مؤمن، در این ناحیه هم پیشرفت خواهیم کرد...» (بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی؛ 29 بهمن 1396)
در این فضا و شرایط، مرور این مبانی و آرمانها، صرفا کاری را از پیش نخواهد برد بلکه اقدام عملی و ثمربخش در این باب موجب آرامش اجتماعی و ایجاد وحدت بین ارکان نظام و مردم خواهد شد، فضای یاس و ناامیدی را خواهد شکست و مردم قهرمان و سرافراز ایران را منسجمتر از قبل خواهد کرد. و همانطور که شهید بزرگوار بهشتی نیز در بیانات خود تاکید کرده همه دنیا نیز در باب عدالت به ما چشم دوخته «تا ببیند این نظام جدید... که این همه از آن سخن گفته میشود، چگونه است.»
امام راحل عظیمالشان نیز آرمان و هدف انقلاب را مسئله عدالت و برقراری حقوق مستضعفین -که صاحبان واقعی انقلاب هستند- میدانند. ایشان هشدار در مورد رعایت خطوط قرمز در مبانی و آرمانهای انقلاب را در بالاترین سطح خود تبیین کرده و میفرمایند: «باید به حسب واقع، به حسب انصاف، به حسب وجدان، این مردمی که شماها را روی کار آوردهاند، این مردم زاغهنشین که شماها را روی مسند نشاندهاند ملاحظه آنها را بکنید، و این جمهوری را تضعیفش نکنید. بترسید از آن روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست، و یک انفجار حاصل بشود. از آن روز بترسید که ممکن است یکی از "ایام اللّه" ـ خدای نخواسته ـ باز پیدا بشود. و آن روز دیگر قضیه این نیست که برگردیم به 22 بهمن. قضیه [این] است که فاتحه همه ما را میخوانند ...» (بیانات امام خمینی در حضور نمایندگان مجلس شورای اسلامی؛ 29 اسفند 1367)
بدیهی است این انقلاب که حاصل مجاهدت مجاهدان اسلام در سالهای مبارزه، خون شهیدان، رنج خانوادههای شهدا، مجروحان، اسراء، تحمل فشارهای متناوب اقتصادی توسط اقشار ملت در دورههای مختلف و همراهی و حضور اثربخش و پایدار مردم در عرصه و صحنههای مختلف سیاسی و اجتماعی و ... است به سادگی به دست نیامده که بخواهد به آسانی در پی غفلت و یا خیانت برخی از مسئولین از دست برود و اگر به رفتن باشد، خائنین به آرمانهای انقلاب رفتنی هستند و نه انقلاب.
مردم ایران، بر خلاف همه جوسازیها، انقلابشان را عمیقا دوست دارند ولی انقلاب پیگیر آرمانهایشان نه تهی از آرمانها...