روزنامه صبح نو: فضاهای مجازیتصویری مثل اینستاگرام، مدتهاست زمینهای را فراهم کردهاند تا خیلی از مردم بهخصوص جوانترها، فرصتی برای معرفی خود و اشتراکگذاری لحظههایی که میخواهند داشته باشند. در کنار تمام بخشها، معایب و مزایای مختلف این برنامهها که همیشه بحث آن مطرح است، گاهی خلاقیتهایی شکل میگیرد که طیف گستردهای از مخاطبان را به خود اختصاص میدهد و حتی باعث میشود پای خالق آنها به رسانه گستردهتری مثل صداوسیما باز شود.
شاید شما هم در این چند وقت کلیپهای کوتاه چهرههای مختلف را با لهجه مشهدی در فضاهای مختلف دیده باشید، فیلمهای کوتاه و جدی که یک ماجرای مثلا سیاسی را با صحبتهای عامیانهای که با لهجه مشهدی همراه شدهاند، بهطور کلی با تغییر فضا همراه میکند و توانسته در مدت کوتاهی مخاطبان قابل توجهی داشته باشد. آقای جواد خواجوی، هنرمندی است که پشت همه این کلیپها حضور دارد. او از مدتها پیش در صفحه شخصیاش کلیپهای صداگذاریشده مختلفی را منتشر میکرد، اما بعد از مدتی و میتوان گفت: با انتشار کلیپ دیدار رهبر کرهشمالی با رییسجمهوری آمریکا او و صفحهاش بیش از پیش دیده شد. در ادامه هم خندوانه که مدتی برای جامجهانی ویژهبرنامه داشت، به سراغ او رفت، اتفاقی که این هنرمند جوان را بیشتر به سمت شهرتی سوق داد که خیلی از فعالان این حوزه بهدنبال آن هستند. خواجوی که بعد از این شروع، درحالحاضر مشغول سریال «سرباز» آقای حمید نعمتالله شده است، به قول خودش نصفه و نیمه سینما خوانده و متولد 1371 است. او در زمینه نویسندگی و تئاتر فعالیتهای مختلفی داشته و این روزها نیز صفحه شخصیاش باعث شده مسیری که مایل بوده را ادامه دهد. او که از آبانماه سال گذشته نخستین پستهای خود را با این لهجه منتشر کرده بود، در گفتگو با «صبحنو» درباره اتفاقی که این روزها بهواسطه کلیپهایش شکل گرفته و عامل مطرح شدن او شده بیان کرد: من هر خروجیای که دارم با امضای خودم شکل گرفته و روی آن فکر شده است، به همین دلیل ترسی از انتشار آن ندارم، حال این اتفاق یکبار روی صحنه تئاتر میافتد و گاهی هم در اینستاگرام، درهرحال در هر کدام از این فضاها برایم مهم است که خروجی جالب توجهی دارم که از همه مهمتر مخاطبان خود را دارند، به همین دلیل اینستاگرام، تئاتر، نویسندگی و... در اینباره برایم چندان فرقی نمیکند، اما امروز به لطف خدا و توجه مردم این آثار مورد توجه قرار گرفتهاند.
یک اتفاق دو طرفه
همکاری با شبکه نسیم هم از دیگر مواردی بود که خواجوی دربارهاش میگوید: بعد از انتشار چندین کلیپی که در فضاهای مختلف داشتم، از برنامه خندوانه با من تماس گرفتند و در ادامه با قید قراردادی در زمان جامجهانی تعدادی آیتم برای آنها ساختم. در این حوزه اغلب کارهایی که از او دست به دست در فضای مجازی میچرخیدند، بیشتر شخصیتهای سیاسی در آنها حضور داشتند، موضوعی که خواجوی پیرامون آن بیان کرد: صداگذاری روی شخصیتهای سیاسی و رویدادهایی از این دست، بخشی از کار من هستند که شاید بهدلیل حساسیت آنها، بیشتر دیده میشوند، اما عمده کار من این نیست و از فیلمهای مختلفی استفاده میکنم. در این حیطه تلاش من حفظ لهجه، سنتها، فرهنگهای کوچکی که در خانوادهها وجود دارد و... است، فضایی که در صفحه خودم و بین مخاطبانم بهطور محسوس دیده میشود. در این میان برخی از ویدیوهای من اتفاقات روز است و برخی دیگر از این صداگذاریها روی ویدیوهای مختلف از حیوانات گرفته تا انیمیشن و... انجام میشوند. در واقع این اتفاق دو طرفهای بین ذهن من و تصاویری است که میبینیم. او با اشاره به تأثیرگذاری که بهواسطه لهجه و سبک این فیلمها در سطح مخاطبان خود داشته، بیان کرد: زمانی این موضوع در ذهن بعضی از مردم جا افتاده بود که اگر با لهجه شهرشان صحبت کنند ممکن است مورد تمسخر قرار بگیرند! اما حالا این موضوع تا حد زیادی جا افتاده و من میبینم که حتی دختر و پسرهایی که شاید خیلی برای هم کلاس میگذارند، با لهجه مشهدی با هم صحبت میکنند. الان مشهدیها چه در داخل کشور و چه کسانی که در کشورهای خارجی ساکناند هم به من پیغام میدهند و ویدئوهایی برای من میفرستند که در آنها با لهجه مشهدی صحبت میکنند. در این میان حتی فیلمهایی را از سراسر دنیا هم دریافت میکنم، اتفاقی که جالب توجه است. وی ادامه داد: برای من مهم بود که برای رساندن هر مطلبی در اجرا روی آن تسلط کافی داشته باشم و لهجه مشهدی هم به این دلیل انتخاب کردم که بهطور کامل به آن آگاهی دارم و میتوانم دقیق حرفم را بزنم. خواجوی در بخش دیگری از صحبتهایش به شیوه تهیه این کلیپها پرداخت و گفت: در این مدیوم لازم است تا با فضای خودش پیش رفت به همین دلیل نیازی به امکانات پیشرفته عجیب و غریب نیست و من هم تمام آنها را با گوشی درست کردهام، پروژهای که در طول آن با یک پیشزمینه بهصورت بداهه پیش میروم و هیچ کاغذ و قلمی هم دست نمیگیرم.
تلاش برای جلوگیری از تکرار
او در پاسخ به اینکه چه برنامهای دارد تا در این فضا درگیر تکرار نشود، بیان کرد: درحالحاضر صفحه من، دوبله مشهدی یا دوبله نیست، بلکه صفحه شخصی است که در هر مقطعی ممکن است در آن کاری انجام دهم و این بازهم به اوضاع و آنچه مورد توجه قرار میگیرد بستگی دارد، درحالحاضر شیوهای که وجود دارد، در اوج است و باید به جایی برسد. به همین دلیل قطعا برایش فکرهایی دارم که در آینده میبینید. این هنرمند که معتقد است در این فضاها همه چیز به خود افراد بستگی دارد و اگر کسی کارش را درست انجام دهد، دیده میشود، در پاسخ به آن که فکر این بازخوردها را در زمان شروع کارش داشت یا خیر میگوید: بهطور قطع زمانی که این فعالیت را شروع کردم به خودم و اینکه چقدر میتوانم تأثیرگذار باشم، اعتقاد داشتم، چون این فضا بخش عمدهای از وقت من را میگیرد، زمانی که برای آن ارزش قائل هستم و اهمیت ویژهای دارد، به همین دلیل تلاشم را برایش کردهام. در این حدود پنج ماه از چندصد فالوور به چندهزار دنبالکننده رسیدم، اتفاقی که برای آن ارزش قائل هستم به همین دلیل از صفحهای که میتوانست درآمد میلیونی داشته باشد، گذشتم و تنها هر از گاهی تبلیغاتی که فکر میکنم میتواند به مخاطبانم کمک کند را عرضه میکنم، این میزان هم به آن دلیل است که لازم است تا حداقل درآمدی را داشته باشم.
یک صفحه خانوادگی
خواجوی درباره چارچوبهایی که شاید با همکاری با تلویزیون منجر به محدودیت او میشد، گفت: من پیش از آن که این همکاریها را داشته باشم برای خودم چارچوب داشتم و تمام کارهای من خانوادگی است، حتی این حدود شاید از چارچوبهای صداوسیما هم قویتر باشد، چون برایم مهم است که هرکسی بتواند وارد این صفحه شود و بدون دغدغهای هر ویدئویی که میخواهد را ببیند؛ چون من مخاطب دو، سه ساله دارم تا 60، 70 ساله. او در پایان با بیان یکی از ویژگیهای مهم صفحهاش یادآور شد: در فضای اینستاگرام افراد زیادی هستند که بازدیدهای بالایی دارند و در کنار آن اغلب کامنتهایی پر از توهین هم دیده میشود، اما این صفحه جزو معدود فضاهایی است که شما در آن فحش و توهینی را نمیبینید و زیر پستهای من، مردم کامنتهای هم را نقد میکنند و اغلب همهچیز احترامآمیز پیش میرود، اتفاقی که بازهم به همان چارچوب و ساختار آن برمیگردد.