سرویس فرهنگ و هنر مشرق - صبح روز دوشنبه 16 مهر بر اثر ریزش دیوار حیاط یکی از مدارس روستایی از توابع آموزش و پرورش ناحیه دو سنندج، یکی از دانش آموزان مدرسه مصدوم و بعد از اعزام به بیمارستان فوت کرد .محمد سعید کنعانی مدیر آموزش و پرورش ناحیه دو سنندج ظهر امروز در تشریح نحوه وقوع این حادثه گفت: قبل از ظهر امروز دوشنبه مورخ 16 مهر 97 براثر ریزش بخشی از دیوار حیاط آموزشگاه مدرسه روستایی به علت فرسودهبودن بنا، یکی از دانش آموزان پایه اول این آموزشگاه به نام دنیا ویسی مصدوم و سریعا توسط مدیر آموزگار و پدر نامبرده به بیمارستان بعثت سنندج اعزام شد و متاسفانه براثر جراحات وارده دانش آموز فوت کرد .کنعانی افزود: این دبستان دارای 13 نفر دانش آموز و یک کلاس چندپایه است .
مدارس مرگ در راسته تدبیر و امید
مرگ دنیا ویسی فوج عظیمی از تاثر و تاسف را در فضای افکار عمومی به همراه داشت و این حادثه غمبار آنقدر تاسفبار بود که هر شهروند آگاه و مطلعی انگشت اتهام را به سوی کسانی میگیرد که در مصوبه بودجه عمومی کشور برای مدرسهسازی قصور کرده و آن را به شکل عجیبی کاهش دادند تا دنیا ویسی فقط 16 روز از سال تحصیلی جدید را بگذراند. چند ماه قبل بود که وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد 30 درصد مدارس کشور فرسوده و نیازمند مقاوم سازی هستند و مرگ دنیا ویسی میتوانست فضای عمومی کشور که آمادگی فراوانی برای پذیرش ناکارآمدی مسئولین در سطوح آموزشی دارد را دگرگون کند. اما یک حقه رسانهای از سوی ماشین جنگی سلبریتیها به جای آنکه مرگ کودک بیگناه منجر به افزایش مطالبهگری در سطوح مختلف جامعه شود، به سویه انحرافی دیگری میرود.
بیشتر بخوانید:
حمید فرخ نژاد؛ رفیق محمد امامی و شریک دولت!
سلبریتیها چگونه نهادهای مسئول را تخریب میکنند؟
نیما حسنی نسب: منابع ارتزاق خیلی از سلبریتیها فاسد است+فیلم
نخ خیمهشببازی سلبریتیها دست چه کسانی است؟
در دستگیری اخیر چند رابط سفارتی با سلبریتیها و بازیگران زن، مشخص شده است که بسیاری از اکانتهای آنان در فضای مجازی را افراد دیگری کنترل و هدایت میکنند. این افراد با خبرگزاری خارجی و برخی فعالان رسانهای داخل معارض ارتباط مستقیم دارند و هر از بحران کوچکی مثل خشک شدن جوی آبی در دورترین نقاط کشور، دست به بحران سازی میزنند، اما مسئله تراژدی مصیبباری که برای دنیا ویسی رخ داد سبب شد زنجیرهای از حلقههای مرتبط با یکدیگر برای بحران سازی تا سطوح سلبریتیها روشن شود.
نفر اول خبرنگار روزنامه قانون است با نام هدیه کیمیایی که حداقل خود را با همین عنوان در توئیترش معرفی میکند. وقتی در توئیتر خودش را خبرنگار معرفی میکند به صورت طبیعی فضای عمومی جامعه هر اظهار نظری را به سادگی از او میپذیرند. «هدیه کیمیایی» سرسلسله دروغپراکنی است و در توتیترش این متن را منتشر میکند:
" دیروز با یکی از دکترای پزشکی قانونی سنندج صحبت کردم که تجاوز منجر به قتل دنیا ویسی رو تائید کرد، مدارک موجوده. امروز هم چند تا از فعالهای کورد این موضوع رو تائید کردند و نماینده سنندج در حال پیگیری موضوع است. سکوت در برابر پیگیری این فاجعه محکومه.
اوج تناقض و ضدیت با اقوام کرد در توئیت این روزنامه نگار موج میزند. کیمیایی طوری مسئله را تشریح میکند که گویی حاکمیت قصد دارد ماجرای تجاوز جعلی به دنیا ویسی را لاپوشانی کند و نماینده سنندج باید دست به افشاگری در این مورد بزند. اگر تجاوزی هم رخ داده باشد کار وابستههای حکومتی و حاکمیتی نمیتواند باشد و یحتمل مظنون باید یکی از ساکنان همان منطقه باشد. اصل صورت مسئله مخدوش است، در صورتیکه چنین جرایمی در استانهای کردنشین کمتر رخ میدهد. از سوی دیگر تهمتزنی روزنامه نگار اصلاح طلب در لایه نخست ظاهرا حمایت از اقوام کرد به نظر میرسد اما در لایه دوم، خبر به صورت غیر مستقیم مردم سنندج را محکوم میکند.
ساختار و بافت فرهنگ عامه کردستان با چنین ناهنجاریهایی به صورت عمومی نسبتی ندارد اما خبرنگار اصلاح طلب برای عدم مطالبهگری مردم شهرستان سنندج (سکوت در برابر یک جنایت!) با توییتی که بعدا فراگیر میشود افکار عمومی را به سمت و سوی تاریکی هدایت میکند. این خبر جعلی کاملا اقوام کرد را تحریک میکند و در لایهدوم اثرگذاری خبری ضد قومیتی به شمار میرود.
بیشتر بخوانید:
علی علیزاده: سلبریتیها سوخت ماشین جنگی «منوتو» و «بیبیسی» هستند +فیلم
اما پازلهای عملیات روانی چگونه چیده میشود. خبر به فاصله بسیار کوتاهی از انتشار این توئیت در دویچه وله و یورونیوز و همزمان آمدنیوز بازتاب پیدا میکند با اینکه فیلم آوار ریزی در فضای مجازی منتشر شده اما ضرب اول خبر متمرکز روی مسئله تجاوز است. برای اینکه این خبر جنبه عامه پسندانه پیدا کند و بار روانی آن در جامعه بیشتر شود، نیاز به یک سلبریتی مشهور است. روال عملیاتهای این چنینی به این صورت است که اخبار وابسته به تروریستها و حمایت از آنان را بهاره رهنما پوشش میدهد، مسائل مربوط به زنان و امور خارجه به عهده ترانه علیدوستی است و مهناز افشار (که در میان سلبریتیها کممایهتر و کمسوادتر از سایرین است) و موج سازی پوپولیستی را از پیر و مرادش همیشگیاش اسفندیار رحیم مشایی به خوبی آموخته، استاد برجستهسازی چنین اخباری است و بار بالا بردن هزینه روانی مرگ دنیا ویسی به گردن افشار میافتد. این سه نفر در یک عملیات روانی هماهنگ با یکدیگر میدانند چگونه و کدام سوژه را برجسته کنند و مهناز افشار در هرزهنامه مجازی خود این خبر را منتشر میکند.
افشار در صفحه مجازی خود خبر تجاوز به دنیا ویسی را منتشر میکند و باند انتشار خبر تجاوز گسترش پیدا میکند. افشار در توئیترش مینویسد:
شنیدم به دنیا ویسی تجاوز شده و تائید آن تحت بررسی است امیدوارم که دروغ باشه: چرا اینقدر بلا سرمون میاد. چرا اینقدر بد شدیم. فقر فرهنگی و فقر انسانی، پایان هم ماست... رتبه بندی جهان دست خود ماست میشه اول بود و میشه آخر شد.
تلقی خانم افشار از فرهنگ مردم کردنشین، شبیه فرهنگ جاری و ساری در سینمای ایران است. مردم کرد نسبت به درج چنین خبری حساس هستند و انتشار چنین خبری تنها به تحریک مردم کردنشین و افزایش غم و و اندوه خانواده ویسی میشود.
با انتشار خبر ، اکبر جوهری دادستان سنندج مجبور به پاسخگویی میشود. دادستان سنندج به برخی مباحث مطرح شده و فضاسازیها در مورد دلایل مرگ این کودک اشاره کرد و گفت: این فضاسازیها جز ایجاد التهاب خروجی نخواهد داشت. جوهری با بیان اینکه این انتظار را از جامعه رسانهای استان داریم تا زمان معلوم شدن قضیه از هر گونه اطلاعرسانی خودداری کنند، تصریح کرد: دادستانی با فضاسازیهای ایجاد شده قطع به یقین برخورد لازم خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
مهینترابی: سلبریتیها برای یک سطل آشغال آرامش مردم را بهم میزنند و برای یک حیوان غوغا به پا میکنند
اخبار منتشر شده در خصوص تجاوز به دانشآموز جان باخته صحت ندارد
به محض انتشار واکنش دادستان و تکذیب خبر توسط والدین دنیا ویسی، مهناز افشار وقتی افکار عمومی را علیه خود میبیند توئیت دیگری منتشر میکند.
آقای دادستان به جای تهدید کردن بهتر بود فکری به حال مدارس میکردید تا دیگه هیچ کودکی زیر آتش و آوار رویا و زندگیش رو از دست نده! از پدر و مادر دنیا عذرخواهی میکنم که ناخواسته غمی رو به غم از دست دادن دلبندشون اضافه کردم. میشود جهان اول شد اگر بخواهیم.
موتیف جهان اولی شدن داشتن هنر و فرهنگ شایسته است. هنر و فرهنگ شایسته را چه کسانی رقم میزنند. وقتی ستارهسازی در سینما با پوری بنایی آغاز و با مهناز افشار ادامه پیدا کند، انتظاری برای ارتقاء فرهنگ نمیتوان داشت، نمیتوان سودای خام جهان اولی را در سر پروراند وقتی سلبریتی نامحترمی که پرونده تخلفات همسرش همچنان مفتوح است، چه انتظاری برای جهان اولی شدن میتوان داشت؟
جهان اولیها ستارگان سینما و چهرههای مشهور فرهنگشان را بر اساس اصول تعریف شده در آن کشور ارتقاء میدهند و به همین مقدار رضایت نمیدهند و حضور فعالانه در ساخت زیر ساختهای اساسی کشورشان را در حوزه آموزش و بهداشت از اولویتهای فعالیت خود قرار میدهند. با یک صدم دستمزد مهناز افشار در فیلم دارکوب میتوانست این اتفاق برای دنیا ویسی نیفتد و این بازیگر جهان اولی در جهان سوم ما میتوانست از الگوهای جهان اولیاش پیروی کند و بخشی از دستمزدهای نجومی خود در سریال گلشیفته، دارکوب و نمایش موزیکال الیور توئیست خود را صرف مدرسه سازی کند تا دنیا ویسی مثل الیور توئیست زندگی نکند و مهناز افشار، توئیتربازی با آبروی خانواده «دنیا».