ماهان شبکه ایرانیان

به مناسبت روز جهانی ناشنوایان؛ معرفی یک مجموعه برای رشد و شکوفایی بانوان ناشنوا

این جمله شاید در عادی‌ترین حالتش تنها یک شعار به‌نظر برسد؛ شعاری که فرسنگ‌ها از واقعیت دور است. چون دیگر در زمانه‌ای هستیم که پول و موقعیت اجتماعی حرف اول و آخر را می‌زند

به مناسبت روز جهانی ناشنوایان؛ معرفی یک مجموعه برای رشد و شکوفایی بانوان ناشنوا

به مناسبت روز جهانی ناشنوایان؛ معرفی یک مجموعه برای رشد و شکوفایی بانوان ناشنوا

مجموعه خانه ناشنوایان اعظم، مجموعه‌ای که هدف آن رشد، توسعه فردی، شکوفایی و استعدادیابی بانوان ناشنوا در سنین مختلف است. در این مجموعه کلاس‌های مختلفی از جمله خیاطی، گلدوزی و … به‌صورت رایگان برای خانم‌های ناشنوا برگزار می‌گردد. در این مقاله با همراه باشید تا به مناسبت روز جهانی ناشنوایان به معرفی مجموعه خانه ناشنوایان اعظم بپردازیم و همچنین با کانون ناشنوایان ایران و مشکلات افراد ناشنوا و راهکارهای کمک به آنان آشنا شویم.

خانه‌ای با بوی خوش مهربانی

«اینجا نه خبری از پول است و نه خبری از مقام و موقعیت. اینجا سرشار است از عشق و علاقه.»

این جمله شاید در عادی‌ترین حالتش تنها یک شعار به‌نظر برسد؛ شعاری که فرسنگ‌ها از واقعیت دور است. چون دیگر در زمانه‌ای هستیم که پول و موقعیت اجتماعی حرف اول و آخر را می‌زند. اما این جمله در جایی شنیده شد که می‌شود آن را با جان و دل پذیرفت. در جایی که افراد زیادی دور هم جمع شده‌اند تا دل کسانی را که شاید در دنیا چیزی نمی‌شنوند، اما انگیزه و امید به زندگی بالایی دارند، شاد کنند. کسانی که دوست دارند مفید باشند، یاد بگیرند و از آنچه یاد گرفته‌اند به بهترین شکل بهره ببرند. حالا می‌خواهد یک کاردستی ساده، یک گلدوزی زیبا، یک تابلوی نقاشی، یک سرود دسته‌جمعی باشد یا حضور در کلاس قرآن.

اینجا «خانه ناشنوایان اعظم» است. جایی که وقتی واردش می‌شوید آدم‌هایش، در و دیوارهایش، کارهای هنری‌اش و انرژی و لبخندش به شما امید می‌دهند؛ هنوز هم هستند کسانی که برای پول کار نمی‌کنند و فقط دوست دارند برای خوب‌شدنِ حال عده‌ای، از جان و دل وقت بگذارند.

خانم‌ها میرزاخانی، شفیعی، اسکندری، اسدی، افجدی و… کسانی هستند که این خانه را با کمک هم راه‌اندازی کرده‌اند و میزبان خانم‌های ناشنوایی‌اند که دوست دارند از توانایی‌هایشان استفاده کنند و با وجود معلولیت شنوایی، توانایی‌هایشان را شکوفا کنند. آنها در این خانه دور هم جمع می‌شوند، کاردستی یاد می‌گیرند، به هم یاد می‌دهند و حتی به خانه‌ی بخت می‌روند. در اینجا کسانی هستند که دخترها و پسرهای دم بخت را به هم معرفی و درنهایت جشن کوچکی هم برایشان برگزار می‌کنند تا آنها هم مانند هر فرد عادی به سر خانه و زندگی‌شان بروند.

حال آدم‌ها در اینجا حسابی خوب است. در اینجا هیچ چیز شنیدنی نیست. پس بهتر است گوش‌هایتان را بگیرید و وارد شوید. اینجا پر است از رنگ و بو. رنگ‌های زیبا و بوهای خوش…

نام این مجموعه «خانه ناشنوایان اعظم» است. خانه ناشنوایان اعظم را چند خانم باتجربه که سال‌ها در مدرسه‌ی باغچه‌بان2 فعالیت داشته‌اند، 19 سال قبل راه‌اندازی کرده‌اند. این مجموعه تا همین الان همچنان سرپاست و آدم‌های زیادی در آنجا رفت‌وآمد می‌کنند؛ نه تابلویی دارند و نه سروصدایی.

از حیاط کوچک و باصفایش که بگذرید، به خانه‌ای قدیمی خواهید رسید که در آنجا چند خانمِ باانرژی به استقبال‌تان می‌آیند. خانم‌هایی که بدون دریافت هیچ وجهی یکشنبه، دوشنبه و سه شنبه‌ها دور هم جمع می‌شوند و برای خانم‌های ناشنوا بدون توجه به سن و سال‌شان، کلاس‌های آموزشی مختلف برگزار می‌کنند. بنیان‌گذار خانه ناشنوایان اعظم، خانمی است به نام اعظم شفیعی. زمانی که به آنجا رفتیم، ایشان حضور نداشت، بنابراین مصاحبه را با سایر هم‌بنیان‌گذاران ازجمله خانم اسکندری، افجه‌ای، اسدی و میرزاخانی پیش بردیم.

استعدادهایی که باید کشف شوند

خانم بانو اسکندری از قدیمی‌های آموزش به ناشنوایان است و بعد از بازنشستگی‌اش از مدرسه باغچه‌بان2 به‌همراه خانم شفیعی، خانه ناشنوایان اعظم را راه‌اندازی کرده‌اند و حالا سه روز در هفته کلاس‌های مختلفی برای خانم‌های ناشنوا برگزار می‌کنند.

ایشان به‌عنوان رابط بین معلم و هنرجوها در اینجا حضور دارد و می‌گوید: «ما تمام زندگی‌مان از جوانی تا به امروز، با ناشنواها گره خورده است. آدم‌هایی که استعدادهای زیادی درون‌شان نهفته و کافی است آنها را کشف کنند. در اینجا ما کلاس‌های مختلفی ازجمله کلاس‌های خیاطی، گلدوزی، سرود، قرآن و… برگزار می‌کنیم. قبلا کلاس‌های کامپیوتر هم داشتیم که دیگر برگزار نمی‌شود. بااین‌حال، استقبال خوب است و همیشه تمام صندلی‌ها پر از هنرآموز بوده. همچنین مشاور هم داریم و ناشنواها مشکلات‌شان را با مشاور درمیان می‌گذارند. باز من رابط آنها هستم و آنها به‌راحتی می‌توانند مشکلاتی را که دارند، به مشاور بگویند.»

او حتی از اردوهای تفریحی و زیارتی می‌گوید که هر سال در صورت تأمین بودجه برگزار می‌کنند: «سفرهای زیادی به شهرهای زیارتی و سیاحتی می‌رویم. در شمال جایی داریم که می‌توانیم بچه‌ها را به‌صورت رایگان به آنجا ببریم و برای همین استقبال خوبی می‌شود. به هر حال این آدم‌ها هم نیاز به تفریح دارند و چه خوب که شرایط برایشان مهیا شود. تمام فعالیت‌های این خانه به‌صورت رایگان است و هزینه‌ها از طریق کمک‌های مردمی تأمین می‌شود.»

تلاش برای بهتر شدن گفتار

مینا سیف، مربی سرود بچه‌های ناشنواست و می‌گوید: «ما دوره‌های خوبی برای آموزش سرود به بچه‌ها داریم. بعد از آموزش‌های لازم، آنها به مراسم‌های مختلف دعوت می‌شوند و هربار به‌خوبی این برنامه‌ها را اجرا می‌کنیم. تاکنون به شهرهای زیادی برای اجرا رفته‌ایم و جوایز خوبی هم گرفته‌ایم. آنها علاوه بر اینکه با اشاره سرود اجرا می‌کنند، با گفتار هم می‌توانند این هنر را به نمایش بگذارند. چون خانم شفیعی یکی از بزرگ‌ترین اهدافش برای راه‌اندازی این خانه این بوده که بچه‌ها گفتارشان هم خوب شود. برای همین هرجا می‌رویم مورد توجه بسیاری قرار می‌گیریم.»

خانه‌ی دوم ما

خانم‌های ناشنوایی که در اینجا حضور دارند، سن و سال‌شان متفاوت است. از دختر دانش‌آموز تا زن بازنشسته و خانه‌داری که برای گذراندن اوقات بیکاری به خانه ناشنوایان اعظم می‌آید. پروانه نازپرور، ناشنواست و از وقتی که بازنشسته شده به این خانه می‌آید و در کلاس‌های آن به‌ویژه کلاس قرآن شرکت می‌کند و می‌گوید: «یکی از دوستان ناشنوای من سال‌ها پیش به اینجا می‌آمد. وقتی من هم بازنشست شدم، دیگر بیکار بودم و دوست داشتم جایی خودم را سرگرم کنم و چیزی یاد بگیرم. برای همین به اینجا آمدم و با فعالیت‌های آن آشنا شدم. معمولا دوشنبه‌ها و سه شنبه‌ها به اینجا می‌آیم. از آن زمان دیگر دوست ندارم از اینجا بروم و اینجا شد خانه‌ی دومم.»

برخی از بچه‌های ناشنوایی که در این خانه حضور دارند بسیار بااستعدادند. زینب جاوید و آرزو جعفری دو نقاش حرفه‌ای هستند که کارشان را در این اینجا ادامه می‌دهند و در کلاس‌ها حضور دارند. مادر آرزو می‌گوید: «ما افغانستانی هستیم و 37 سالی می‌شود که در ایران زندگی می‌کنیم. دخترم آرزو هم 25 ساله است و در ایران به دنیا آمده. خیلی زود متوجه شدم که دخترم ناشنواست؛ اما بسیار بااستعداد. با اینکه آموزش آنچنانی ندیده، اما بسیار زیبا از هرچه بخواهید نقاشی می‌کشد. زینب جاوید هم بسیار بااستعداد است و حتی او را برای معرفی یک فرد بااستعداد ناشنوا به برنامه‌ای در شبکه سه دعوت کردند.»

حدیث محمدی، هم 25 ساله است و 4 سالی می‌شود با خانه ناشنوایان اعظم در ارتباط است و در کلاس‌های مختلف آن شرکت می‌کند. او می‌گوید: «من از طریق یکی از دوستانم با این مرکز آشنا شدم و تا به امروز خیلی چیزها یاد گرفتم. اطلاعاتی که الان ما داریم، شاید خیلی از کسانی که سالم هستند نداشته باشند.»

آموزش دادن بدون دانستن زبان ایما و اشاره

کسانی که در خانه ناشنوایان اعظم برای شرکت در کلاس‌ها حضور پیدا می‌کنند، تعریفش را از دیگران شنیده‌اند و خودشان نیز این مرکز را به بقیه معرفی می‌کنند. حتی برخی از معلم‌هایی که در این خانه آموزش می‌دهند هم از همین طریق از وجود چنین مرکزی مطلع شده‌اند و مشتاقانه داوطلب می‌شوند تا به‌صورت رایگان به افراد آموزش بدهند.

محبوبه میرزاخانی هم از همین دسته افرادی بود که از طریق اطرافیانش به این خانه معرفی شده و می‌گوید: «من خانه‌دار هستم. اما از 9 سالگی به قرآن علاقه داشتم و آن را زیاد مطالعه می‌کردم. خواهرِ شوهر من ناشنواست. نزدیک به 15 سال پیش به من گفت چنین خانه‌ای وجود دارد که در آن به ناشنواها آموزش می‌دهند. من خیلی از این سبک آموزش استقبال کردم و با اینکه تابه‌حال تدریس نکرده بودم تصمیم گرفتم این کار را برای بچه‌های ناشنوا به‌طور رایگان انجام بدهم.»

یکی از کارهای جالبی که خانم میرزاخانی انجام داده این است که تا دو سال پیش بی‌هیچ رابطی با بچه‌های ناشنوا ارتباط برقرار می‌کرده و بدون آنکه خودش از زبان ایما و اشاره چیزی بداند، به بچه‌ها قرآن درس می‌داد. او می‌گوید: «من سال‌ها با بچه‌ها به‌طور مستقیم ارتباط داشتم. ابتدا با نوشتن و شمرده صحبت کردن سعی می‌کردم درس‌های قرآن را آموزش بدهم. چون هیچ آشنایی‌ای با زبان ایما و اشاره ندارم. تنها دو سال می‌شود که خانم اسکندری به‌عنوان رابط من سر کلاس‌ها می‌آید و دیگر نیاز نیست من انرژی زیادی در این زمینه بگذارم. هرچه هست، من این بچه‌ها را دوست دارم و 15 سال می‌شود که با عشق بدون آنکه ریالی درآمد از این طریق به‌دست بیاورم، به آنها قرآن یاد می‌دهم. آموزش من هم به‌صورت موضوعی است. چون زیاد در قرآن تحقیق می‌کنم؛ از آیه‌های قرآن به‌صورت روایتی و داستانی بهره می‌برم. مثلا برای لباس پوشیدن، تغذیه، نماز خواندن، دروغ نگفتن و… آنها هم خیلی دوست دارند. در اینجا کسی دنبال پول و قیمت نیست همه به عشق این بچه‌ها این کار را می‌کنند و بچه‌ها هم این موضوع را درک می‌کنند و بیشتر علاقه‌مند می‌شوند به خانه اعظم بیایند.»

معرفی‌ها و ازدواج‌ها

خانم افجه‌ای، یکی دیگر از اعضای این خانه است که در کنار باقی اعضا به ناشنواها خدمت می‌کند و می‌گوید: «آنچه در اینجا می‌بینید هیچ چیزش خریدنی نیست. همه‌اش کمک‌های مردمی است. نقاشی‌ها و تزئین‌های این خانه هم تماما کار خود بچه‌هاست. کارهایی که یک فرد ناشنوا می‌تواند انجام بدهد، بسیار زیاد است. بچه‌های خودکفایی هستند. به فردی که از نظر جسمی کاملا سالم است هم باید بارها گفت که تو می‌توانی و توانایی داری. اما بچه‌های اینجا با اینکه تماما ناشنوا هستند، در اکثر زمینه‌ها ازجمله هنری، علمی، قرآنی و … توانایند. به همین دلیل در مناسبت‌های مختلف نمایشگاه‌های گوناگون برگزار می‌کنیم تا بتوانند کارهایشان را بفروشند و برای ادامه‌ی کار، انگیزه‌ی بیشتری پیدا کنند. همچنین با سرودخوانی در مراسم‌های مختلف هم درآمد به‌دست می‌آورند. می‌بینید که این افراد با اینکه ناشنوا هستند، اما تلاش می‌کنند درآمدی داشته باشند و این خیلی مهم و باارزش است. برای خیرین هم انگیزه می‌شود تا بیشتر به این افراد بااستعداد و توانا کمک کنند.»

او با اشاره به اینکه اکثر فعالیت این مجموعه برای خانم‌هاست، ادامه می‌دهد: «ما سایتی داریم که در آن کارهای ازدواج را انجام می‌دهیم و افراد مختلف را به‌هم معرفی می‌کنیم. سپس در صورت تمایل به اینجا می‌آیند و خانواده‌ها باهم آشنا می‌شوند. بعد از آن اگر قسمت شد وصلت صورت گیرد، مراسم مختصری برای‌شان برگزار می‌کنیم.»

خانه ناشنوایان اعظم باوجود تمام سختی‌هایی که پیش‌رو دارد، سال‌هاست که بر روی هدف خود باقی مانده و تلاش می‌کند تا همچنان با روی خوش به استقبال ناشنواهایی بیاید که حرف‌های زیادی برای گفتن دارند و استعدادهای فراوانی در وجودشان نهفته است. خانه اعظم می‌تواند موقعیتی برای شکوفا شدن چنین استعدادهایی باشد.

کانون ناشنوایان ایران

یادداشت:

معضلات ناشنوایان ایرانی

مهدی قبادی، رئیس هیئت مدیره کانون ناشنوایان ایران

کانون ناشنوایان ایران در سال 1339 تأسیس شد و زیر نظر وزارت کشور در امور ناشنوایان و کم‌شنوایان فعالیت خود را آغاز کرد. این کانون یک مؤسسه‌ی عام‌المنفعه و تنها عضو اصلی فدراسیون جهانی ناشنوایان در ایران شناخته می‌شود. متأسفانه باوجود آنکه همچنان زبان اشاره ملی در ایران به رسمیت شناخته نمی‌شود، اما سازمان ملل متحد زبان اشاره را در روز 23 سپتامبر سال 2018 برابر با یکم مهرماه 1397، به رسمیت شناخته که دقیقا مصادف است با هفته جهانی ناشنوایان (دوم مهر تا هشتم مهرماه). شعار امسال فدراسیون جهانی ناشنوایان نیز «با زبان اشاره همه به‌طور یکسان در کنار هم هستیم» انتخاب شده تا بر این نکته تأکید داشته باشند که «ناشنوایی» باعث نمی‌شود که این افراد از دیگران جدا باشند.

معضلات افراد ناشنوا و راهکارهای کمک به آنان

متأسفانه ضعف اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی جامعه از طریق کتب درسی و بیلبوردهای شهری برای ارتباط با ناشنوایان و کم‌شنوایان و سایر معلولان، ازجمله مواردی است که به‌صورت محسوس در جامعه دیده می‌شود. همچنین ازجمله معضلات ناشنوایان هزینه‌هایی است که باید بابت معلولیت‌شان تقبل کنند. هزینه‌ی سمعک مناسب بسیار زیاد است اما سمعک‌های به‌روز، آپشن‌های جدیدی دارند که برای ناشنوایان الزامی است. از آنجایی‌که هر سمعک تاریخ انقضای مشخصی دارد، بنابراین باید تعویض شود که همین اتفاق نیز هزینه‌ی زیادی برای ناشنوایان به‌دنبال دارد. از طرف دیگر نوبت دریافت سمعک دولتی از بهزیستی بسیار طولانی است و کیفیت آن سمعک‌ها فوق‌العاده پایین است.

تدریس نکردن زبان اشاره در مدارس استثنایی، بیکاری و استخدام نکردن افراد ناشنوا و کم‌شنوا به‌دلیل گفتار و شنیدارشان و حضورنداشتن رابط در دانشگاه‌ها موجب می‌شود ناشنوایان و کم‌شنوایان برای ادامه تحصیل با مشکل روبه‌رو شوند (یا دانشگاهی مختص ناشنوایان تأسیس کنند که رابط داشته باشد یا اساتیدی استخدام کنند که به زبان اشاره مسلط باشند یا در دانشگاه‌ها برای دانشجویان ناشنوا رابط بگذارند). کسانی که تلاش می‌کنند آموزش ببینند، مجبورند درس‌ها را حفظ کنند چون سر کلاس چیزی متوجه نمی‌شوند. اساتید هم با آنها همکاری لازم را ندارند، وقتی برایشان نمی‌گذارند و تنها کارهای عملی را می‌پذیرند. هزینه‌ی آوردن رابط به کلاس نیز برای بسیاری از ناشنواها بسیار بالا و از توان آنها خارج است. برای همین بسیاری از ناشنواها به‌دلیل وجود چنین مشکلاتی قادر به ادامه تحصیل نیستند.

یکی از مهم‌ترین راهکارهایی که می‌تواند به کمک ناشنواها بیاید، فرهنگ‌سازی و اطلاع‌رسانی در زمینه‌ی نحوه برخورد و پذیرش ناشنواها در جامعه است. سازمان‌های دولتی نیز موظف‌اند در خصوص ناشنوایان و کم‌شنوایان این کار را انجام بدهند. یکی از ساده‌ترین این راه‌ها استخدام افراد ناشنواست. آنها در بسیاری از فعالیت‌ها می‌توانند مانند افراد عادی باشند؛ اما هنوز فرصت عرض اندام به ناشنوایان داده نشده است.

اکنون زمان آن رسیده از برنامه‌ی اجرایی کنوانسیون پیروی شود و مشکلات افراد ناشنوا و کم‌شنوا برطرف شود. لازم است زبان اشاره به‌عنوان یک اقلیت زبانی و فرهنگ ناشنوایان شناخته شود و دولت‌ها هویت ویژه‌ی فرهنگی و زبان اشاره را که شامل زبان اشاره و فرهنگ ناشنوایان است، به رسمیت بشناسند و از آن حمایت کنند. همچنین باید آموزش و پرورش استثنایی (بند 21 در صفحه 18) حق تحصیل به زبان اشاره ملی (دو زبانه) را برای کودکان اجرا کنند. معلمانِ کودکان ناشنوا باید بر زبان اشاره تسلط داشته باشند. دولت‌‌ها نیز وظیفه دارند رابط‌هایی در سازمان‌های مختلف، خصوصا مکان‌های حساسی مانند بیمارستان‌ها، دادگستری‌ها، کلانتری‌ها و … در نظر گرفته و استخدام کنند.

متأسفانه بسیاری از خانواده‌ها توانایی پرداخت هزینه‌های گفتار درمانی، مشاوره، تربیت شنیداری و… را ندارند و مددکاران اجتماعی و بهزیستی باید از این موضوع حمایت کنند. اغلب ناشنوایان به‌دلیل مشکلات اقتصادی و نداشتن شغل ثابت، قادر به ازدواج در زمان مناسب نیستند و در بسیاری از موارد انتخاب‌های آنها نیز محدود می‌شود. ناشنوایان و کم‌شنوایان مانند بقیه‌ی مردم حق دارند از حقوق شهروندی خود بهره‌مند شوند؛ اما تاکنون هیچ حقوقی در خصوص آنها رعایت نشده است. از صدا و سیما گرفته تا رسانه‌های شهری، اداره‌‌ها، بیمارستان‌ها، دادگاه‌ها، کلانتری‌ها، دانشگاه‌ها و… حقی برای ناشنواها قائل نیستند.

موفقیت چیزی جز رعایت یک سری اصول و تمرین مداوم آنها نیست

15000تومان 10000تومان

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان