مقدمه
دین مبین اسلام برای مطالعه و کتابخوانی و تحقیق و تفحص جهت کسب علم و تربیت صحیح و همچنین پیشرفت و توسعه در شئونات مختلف زندگی بشر ارزش و اعتبار زیادی قایل شده است و همۀ افراد بشر را به خواندن، نوشتن، و در حقیقت به تحصیل علم و دانش تشویق نموده است. این امر با نزول قرآن به عنوان کتاب آسمانی و با کلمۀ قرائت مسلم گردیده است. «قرآن کتاب دینی اسلام و یکی از ثقلین است. قرآن که از ریشۀ قرء گرفته شده است، معنی لغوی آن را جمع نمودن، فراهم نمودن، سال، و همچنین خواندن است»(ویکی پدیا، [بی تا]).
در اهمیت کتاب و کتابخوانی و در مقام شرافت و عظمت کتاب همین بس که خداوند اولین آیات قرآن را به پیامبر اسلام(ص) نازل فرموده با امر به قرائت آغاز کرده است «اقرأ باسم ربک الذی خلق»[1] و همچنین در قرآن به قلم و به آنچه می نویسد قسم یاد می کند: «ن و القلم و ما یسطرون»[2].
کتاب حاوی اندیشه ها و تجربیات بشری در ازمنۀ تاریخ است و سهم عمده ای در انتقال دانش و فرهنگ به نسل های آینده دارد. کتاب ها نه فقط نقش و نگار قلم بر صفحۀ سفید کاغذ اند بلکه گویندگانی هستند که با شنوندگان خود سخن می گویند.
قرآن کریم و دین مبین اسلام مطالعه و رفتن به دنبال کسب علم و دانش را یکی از فرایض و واجبات دین به شمار آورده است و به همین سبب است که اولین آیات قرآنکه نازل شده با الفاظ «خواندن، قلم، و علم» آغاز شده است در سورۀ علق به این معنی اشاره می شود.
پیشینۀ پژوهش
با وجود جست وجوی زیاد در متون چاپی و الکترونیکی در مورد کتاب و کتابخوانی از منظر قرآن نتیجۀ قابل توجهی حاصل نشد. پیداست که در این موضوع پژوهش های چندانی صورت نگرفته است.
امانی (1375)، به بررسی واژۀ کتاب در قرآن پرداخته است. در این بررسی اشاره شده است که «کتاب» در اصطلاح قرآن با سه اطلاق متفاوت مشخص شده است: 1)آنهایی که مشتمل بر شرایع دین است، 2)کتاب هایی هستند که اعمال بندگان را از نیکی و بدی در آن ثبت و ضبط می کنند، و 3)کتاب هایی که جزئیان نظام عالم و حوادثواقعه را در آن ضبط می کند. همچنین ایشان انواع کتاب در عالم هستی را شش مورد می داند: 1)کتاب برون ذاتی (کتاب جهان هستی)، 2)کتاب درون ذاتی، 3)کتاب آسمانی، 4)کتاب محو و اثبات، 5)ام الکتاب، و 6)کتاب هایی که بشر می نویسد و می خواند.
امانی(1376) پژوهشی را با عنوان «اهمیت کتاب و کتابخانه و تأثیر مطالعه در روند تکامل جامعه از دیدگاه اسلام و قرآن» انجام داده است. در این پژوهش آمده است: «با نزول قرآن و ظهور اسلام، مسئلۀ خواندن و نوشتن در عربستان، اهمیت خاصی به خود گرفت. در اهمیت کتابت در اسلام همین بس است که خداوند به قلم و کتابت، که ازعطیم ترین نعمت های الهی است و بشر را به آن هدایت فرموده، سوگند یاد می کند. چون به وسیلۀ قلم و کتابت حوادث غایب از انظار می تواند هر حادثه ای را که در پس پردۀ مرور زمان و بعد مکان قرار گرفته، نزد خود حاضر سازد. از آنجا که کتاب ابزار مناسبی برای تغییر فرهنگ است و یکی از عواملی است که به کمک آن می توان عناصر جدید فرهنگی را به ذهن خواننده انتقال داد و ترکیب جدیدی را در او ایجاد کرد، جهت آموزش و دگرگون کردن عقاید مردان آن زمان از کتاب (قرآن)استفاده شد و معجزۀ پیامبر اسلام(ص)، از نوع کتاب انتخاب شد. چون کتاب (قرآن) می توانست آموزش دهد، استدلال و منطق بیاموزد، عقاید فرد را دگرگون کند و در او قدرت تفکر منطقی ایجاد نماید. در این پژوهش، به آیات و روایات متعددی در مورد لزوم و ضرورت کتابت و کتابخوانی، مطالعه، کسب علم و تفکر در آثار صاحبان علم و دانایی اشاره شده است.
گرگین(1386)، اشاره می کند که اهتمام ویژۀ اسلام به تفکر و علم بر هیچ کس پوشیده نیست. لیکن مغرضانی در طی قرون گذشته و اکنون در پی آن هستند که از اسلام و قرآن چهره ای خشن، عقب مانده، و به دور از تعقل و تفکر نشان دهند و یا آن را متعلق به1400 سال پیش معرفی می کنند. ولی خود این مطلب که معجزۀ پیامبر اسلام(ص)از نوع کتاب است، نشان دهندۀ این مطلب می باشد که این دین برای انسان ها حرمت عقلانی قائل شده است و آنان را صاحب فکر دانسته و به جای خرق عادت هایی که معجزۀ پیامبران پیشین بوده و بیشتر حواس ظاهری را تحت تأثیر قرار می دهد، اسلام با منطق اصیل خود باب گفت وگوی علمی را با بشر باز کرده است: «این کتابی است پربرکت که بر تو نازل کردیم تا در آیات آن تدبر کنند و خردمندان متذکر شوند»[3]. همچنین، ایشان به حدیثی ازنبی مکرم اسلام اشاره می کنند که فرموده است: «دانش را بجویید اگرچه در چین باشد، همانا که دانش بر هر مسلمانی واجب است».
سؤالات پژوهش
1- تعریف لغوی و اصطلاحی قرآن در مورد واژۀ کتاب چیست؟
2- اهمیت کتاب و کتابخوانی از دیدگاه قرآن چقدر است؟
3- جایگاه کتاب و کتابخوانی و کسب علم در احادیث و روایات چگونه است؟
4- جایگاه کتاب و کتابخوانی از دیدگاه علمای دانش چگونه است؟
5- واژۀ کتاب در قرآن چند بار ذکر شده است؟
6- واژۀ«قلم »چند بار در قرآن آمده است؟
7- واژۀ علم در قرآن چند بار تکرار شده است؟
8- واژۀ«اقرأ»چند بار در قرآن آمده است؟
سؤال اول پژوهش: تعریف لغوی و اصطلاحی قرآن در مورد واژه کتاب چیست؟
قبل از اینکه کتاب را از دیدگاه قرآن تعریف کنیم لازم است نخست از دیدگاه فیزیکی ومحتوایی تعریف شود:
الف)تعریف کتاب از دیدگاه فیزیکی و قالب آن
مجموعه ای از لوح های چوبی یا عاجی یا مجموعه ای از ورقه های کاغذ، پوست آهو یاماده ای همانند آن اعم از دستنویس یا چاپی که به نخ کشیده شده باشند. به طور معمول ورقه های تا شدۀ بسیار که حاوی مطالب است و تعداد صفحات آن از 48 صفحه کمترنیست (سلطانی، 1379، ص 262).
ب)تعریف کتاب از دیدگاه محتوایی
کتاب رسانه ای است که اطلاعات را منتقل می کند بنابراین، به هر رسانه ای که حاوی مطالبی باشد و آن را منتقل کند می توان کتاب اطلاق کرد. از نظر هوشنگ ابرامی «کتاب رسانه ای گروهی است که در آن مطالبی ضبط شده و قابل استفاده باشد و بازیابی مطالب آن از نظر زمان و مکان محدود نباشد» (ابرامی، 1379، ص 27).
ج)معانی لغوی کتاب از دیدگاه قرآن
راغب اصفهانی در کتاب در مفردات الفاظ قرآن، معانی متعددی را برای کتاب ذکر کرده است:
1- گفتارها را کتاب می گویند هرچند نوشته نشده باشند. مانند کتاب های آسمانی که بر پیامبران نازل شده است که پیش از نوشته شدنشان هم کتاب گفته شده اند. دراین خصوص چنین آمده است: «و تؤمنون بالکتاب کلّه»[4]. «شما به همۀ کتب آسمانی ایمان دارید».
2- به برگ ها و اوراقی که بر آن چیزی نوشته شده است با نوشته هایش روی هم رفته کتاب گفته می شود. مانند: «فویل للذین یکتبون الکتاب بأیدیهم ثم یقولون هذا من عند اللّه لیشتروا به ثمنا قلیلا فویل لهم مما کتبت أیدیهم و ویل لهم مما یکسبون»[5]. «پس وای بر آنها که نوشته ای با دست خود می نویسند، سپس می گویند این از طرف خداست تا آن را به بهای اندکی بفروشند. پس وای بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند و وای بر آنها از آنچه از این راه به دست آوردند»(امانی، 1375، ص 57).
د)معانی اصطلاحی کتاب از دیدگاه قرآن
امروزه، آنچه در وهلۀ نخست از لفظ کتاب به ذهن انسان متبادر می شود آن است که از چندین برگ نوشتۀ دستنویس یا چاپی و مجلد پدید آمده باشد. اما این واژه در معنای اصطلاحی آن به هر چیزی که معانی و مفاهیم و دانش را ثبت و ضبط نماید و آن را منتقل کند با اینکه حتی صفحه و لوحی نداشته باشد و با قلم نیز نگاشته نشده باشد، اطلاق می شود. در قرآن کریم از سه دیدگاه معانی اصطلاحی کتاب مد نظر قرار گرفته است:
1- اطلاقی که قرآن در لفظ «کتاب» کرده، کتاب هایی هستند که مشتمل بر شرایع دین بوده و بر انبیا علیهم السلام نازل شده است. «کتاب انزلناه الیک مبارک»[6]. «این قرآن بزرگ کتابی مبارک و عظیم الشأن است که بر تو نازل کردیم». «تلک آیات الکتاب و قرآن مبین»[7]. «این است آیات کتاب خدا و قرآنی که راه حق و باطل را روشن و آشکار می کند».
2- اطلاقی که قرآن در لفظ «کتاب» کرده، کتاب هایی هستند که اعمال بندگان را اعم از نیکی و بدی ضبط می کنند. «یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا و ما عملت من سوء»[8]. «روزی که هر کس هر کار نیکو کرده همه را پیش روی خود حاضر بیند و آنچه بد کرده...». «هذا کتابنا ینطق علیکم بالحق انا کنا نستنسخ ما کنتم تعملون»[9]. «این کتاب ماست که به حق با شما سخن می گوید ما آنچه را که انجام می دادید می نوشتیم».
3- اطلاقی که قرآن در لفظ «کتاب» کرده، کتاب هایی است که جزئیات نظام عالم وحوادث واقعه در آن را ضبط می کند که یکی از آن این است که مطالب نوشته شده درآن به هیچ وجه تغییر نمی پذیرد. مانند «و ما یعزب عن ربک من مثقال ذرة فی الأرض و لا فی السماء و لا اصغر من ذلک و لا اکبر الا فی کتاب مبین»[10]. «در همۀ زمین وآسمان از خدای تو پنهان نیست و کوچکترین ذره و بزرگتر از آن هر چه هست همه در کتاب مبین حق (و لوح علم الهی) مسطور است». همچنین در آیاتی چند مثل آیۀ ذیل منظور از کتاب همان نوشته ای است که با قلم نوشته شده است: «و کتبنا له فی الألواح من کل شی موعظه و تفصیلا لکل شیء»[11]. «و در الواح (تورات آسمانی) از هرموضوع برای نصایح و اندرز و هم تحقیق هر چیزی (برای علم و معرفت) به موسی نوشتیم» (امانی، 1375، ص 57).
سؤال دوم پژوهش: اهمیت کتاب و کتابخوانی از دیدگاه قرآن چگونه است؟
الف)کتاب به عنوان معیار تقسیم جوامع
قرآن آنقدر برای کتاب، مطالعه و دانش اهمیت قائل است که از کتاب به عنوان معیاریبرای تقسیم جوامع یاد می کند. واژۀ کتاب جزء مفاهیم اساسی قرآن است. اصطلاحاتاساسی در میان خود الگوی تمام واژگانی را می سازند که خود افراد نمایندۀ آن هستند. قرآن تصویر تازه ای از کتاب و مفهوم اصطلاحی آن به دست می دهد. اصطلاح اهل کتاب، اصطلاحی است که بخشی از مفهوم جدید را می نماید. قرآن همۀ افراد بشر را به دو گروهبر پایۀ کتاب تقسیم می کند: 1)اهل کتاب 2)و غیر کتابی و یا امی، یعنی کسانی که برایشانکتاب فرو فرستاده نشده است و بدون کتاب و امی هستند و این دو گروه به شدت مخالفیکدیگرند. از این مخالفت آشکار در چند آیۀ قرآن سخن رفته است: مثلا «قل للذین اوتوا الکتاب و الامیین...»[12]. «به آنان که کتاب به ایشان داده شده است و به امی ها بگو...»(وب سایت سماموس، [بی تا]).
از بیانات فوق به خوبی اهمیت و ثبت دانش مشخص می شود به طوری که اگر انسان ها کتاب نداشتند و خواندن و نوشتن نمی دانستند، حجت بر آنان تمام نمی شد و قادر به حفظ میراث فرهنگی و تاریخ گذشتگان خود نمی شدند. همچنین، بدون علم ودانش و مطالعه و تحقیق و تفحص در آثار گذشتگان و رشد و توسعه و پیشرفت در حال حاضر امکان پذیر نبوده و چراغ راهی برای آینده در مسیر تعالی و تکامل همه جانبۀ انسان برافروخته نمی شد. اهمیت کتاب در ثبت و ضبط اطلاعات و انتقال آن به نسل های آینده تا حدی است که معجزۀ پیامبر اسلام (ص) از نوع کتاب است و قرآن به عنوان یک کتاب آسمانی مقدس وسیلۀ هدایت و رستگاری انسان ها در طی سالیان طولانی تا زمان ظهور منجی عالم بشریت است.
کتاب و کتابخوانی اگر در جوامع بشری به طور جدی و اصولی مورد توجه قرارگیرد، موجبات تعالی فکری و روحی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آنان را به همراه خواهد داشت. همانطور که در گذشته تمدن های تاریخ ساز و مهم در سایۀ توجه و برنامه ریزی در خصوص تعلیم و تعلم و دانش اندوزی موجبات توسعه و پیشرفت های همه جانبۀ خود را فراهم کرده بودند. در حال حاضر هم کشورهایی که به کتاب و کتابخانه و مراکز تحقیقی و آموزشی خود توجه بسیار دارند، جزء کشورهای پیشرفته و توسعه یافته هستند. قرآن ما را به مطالعه و اندیشه در احوال گذشتگان و عبرت گرفتن از سرگذشت آنان فرامی خواند.
بیشتر کتاب هایی که توسط اندیشمندان به اشکال مختلف و بر محمل های اطلاعاتی مختلف از کاغذ گرفته تا منابع الکترونیکی عصر حاضر نگاشته می شوند همگی مبیّن واقعیات و جریاناتی از عالم طبیعت و ماورای طبیعی است که انسان ها باید آنها را به دست آورد تا از این طریق رفاه و آسایش جسمی و روحی و اجتماعی خود را فراهم آورده وآسمان ها و زمین را به تحت سلطۀ دانش خود درآورد و از این طریق به کشف قدرت لایزال الهی و عجز و ناتوانی خود در قبال علم و قدرت الهی نایل آید و به عظمت پروردگارخویش پی ببرد و موجبات رستگاری نهایی و جاودان خود را فراهم آورد.
ب) نزول نخستین آیات قرآن در مورد کتاب و کتابخوانی و کسب علم
قرآن و دین مبین اسلام مطالعه و کتابخوانی و رفتن به دنبال کسب علم و دانش را یکی ازفرایض و واجبات به شمار آورده و در این خصوص، به خاطر تأکید بر این امر، اولین آیاتقرآن را که بر پیامبر نازل کرده است با الفاظ بخوان و قلم و علم قرین ساخته است. اقرأ باسم ربک الذی خلق *خلق الإنسان من علق*اقرأ و ربک الأکرم*الذی علم بالقلم.[13] بخوان به نام پروردگارت که آفرید، همان کس که انسان را از خون بسته ای خلق کرد، بخوان که پروردگارت بزرگوارتر است. همان کس که به وسیلۀ قلم تعلیم نمود.
اهمیت مطالعه و کسب علم و خواندن و نوشتن به قدری مورد تأکید قرار گرفته است که خداوند یکی از سوره های قرآن را به قلم اختصاص داده است و در این سوره به قلم و به آنچه می نویسد قسم یاد می کند. «ن، و القلم و ما یسطرون»[14]. «ن، سوگند به قلم وآنچه می نویسد ». رسیدن به رستگاری ابدی در نتیجۀ مطالعۀ زیاد و اندیشۀ انسان حاصل می گردد. چون مطالعه معمولا اندیشه و تفکر را به دنبال دارد و انسان هرچه در پدیده های طبیعی و ماورای طبیعی اندیشه کند به همان اندازه به حقانیت و قدرت پروردگار خویش پی خواهد برد. در همین راستا در قرآن کریم می فرماید: «إنما یخشی اللّه من عباده العلماء، إن اللّه عزیز غفور»[15]. «همانا از میان بندگان خداوند تنها دانشمندان از او می ترسند و خداوند عزیز و غفور است». بنابراین، طبق فرمایش آیۀ شریفۀ فوق مطالعه و کتابخوانی موجب افزایش علم و دانایی و در نتیجه موجب خشیت انسان در مقابل عظمت حق تعالی می شود و خضوع و خشوع از روی آگاهی و علم، مایۀ کمال و جاودانگی نوع بشر خواهد شد. درجای دیگر، خداوند می فرماید: «هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون انما یتذکر اولوا الالباب»[16]. «بگو آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکر می شوند».
دانایی و خرد انسان با تحقیق و تفحص در میان نوشته های دانشمندان و تجزیه وتحلیل پدیده های گوناگون حاصل می گردد و خداوند به همین نکتۀ مهم اشاره فرموده وانسان ها را اولا به مطالعه و اندیشه در آیات روشنگر قرآن فرامی خواند، و ثانیا به مطالعه در آثار طبیعی و نوشته های دانشمندان و اهل دانش دعوت می کند. دین مبین اسلام ترقی جامعه و یافتن شناخت بر وجود حق تعالی را در گرو مطالعۀ افراد می داند. چون مطالعه به انسان آگاهی و بصیرت می دهد و انسان آگاه با چشم بصیرت به جهان و پدیده های پیرامون می نگرد و در هر چیزی که نگاه می کند وجود خدا و قدرت لا یزال او را مشاهده می کند ولی انسان ناآگاه هرچند که ظاهرا چشم دارد ولی چون واقعیت و وجود حق را در خود و اطرافش نمی تواند آن طور که باید ببیند و درک کند، نابینایی بیش نیست و قران چنین فردی را کور خطاب می کند و شخص کور و نابینا را برابر و یکسان نمی داند. «و ما یستوی الأعمی و البصیر»[17]. «و هرگز نابینا با بینا مساوی نیست». همچنین قرآن می فرماید: «فاقرؤا ما تیسر من القرآن»[18]. «تا می توانید به خواندن قرآن بپردازید». از آیۀ شریفۀ مذکور چنین برمی آید که به طور کلی مطالعه و کتابخوانی بر همگان لازم است و به طور خاص، خواندن و تفکر در آیات قرآن با مفاهیم غنی و جامع آن از هر کاری ارزشمندتر است. چرا که قرآن برنامۀ زندگی بشریت است و تنها براساس همین برنامۀ دقیق، که توسط خالق بی همتا برای رشد و کمال انسان نازل شده است، سعادت ابدی امکان پذیر خواهد بود.
ج)فضایل علم و دانش و علما از دیدگاه قرآن و اسلام
1- از دیدگاه قرآن یکی از ویژگی های علم و دانش دوام و ماندگاری منافع آن است واجر و پاداش آن هم، حتی پس از مرگ بر انسان، همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.
2- در مقام و منزلت علم و دانش و مطالعه و کسب علم همین بس که حضرت امام علی(ع)به کمیل بن زیاد می فرماید: «ای کمیل! بدان که علم نگهبان توست و تو نگهبان مال و ثروت، علم حاکم و داور است و دارایی دنیوی محکوم و مورد قضاوت قرار می گیرد. خرج نمودن و هزینه کردن از مقدار ثروت می کاهد اما انفاق دادن علم و نشر آن به دیگران آن را بیشتر و بیشتر می کند»(وب سایت دایرة المعارف اعجازعلمی در قرآن و حدیث، [بی تا]).
3- دیگر از فضایل و ارزشی که علم دارد این است که در پیشاپیش عمل قرار می گیرد و انسان را به عملگرایی راهنمایی می کند.
4- در احادیث نبوی آمده است: «علم را بیاموزید زیرا فراگیری آن خداگرایی، کسب آن عبادت و مدرسه اش ذکر و تسبیح، تحقیق و بررسی و مطالعه اش جهادو آموزش دادن آن صدقه و بخشش از آن موجب نزدیک شدن به خداوند می شود»(وب سایت دایرة المعارف اعجاز علمی در قرآن و حدیث، [بی تا]).
5- از فضایل علم برتری آن بر عبادت و همچنین برتری عالمان بر عابدان است. و در روایات متعدد برتری عالم بر عابد به مانند برتری ماه شب چهارده بر دیگر ستارگان است. از این جهت علم و دانش بر عبادت برتری دارد که منابع علم شامل عالم و دیگران نیز می شود، ولی منافع عبادت منحصر به خود عابد است. به عبارت دیگر، خیر و دستاورد عبادت تنها متعلق به عبادت کننده و منافع علم بسیار فراگیرتر وهمگانی است(وب سایت دایرة المعارف اعجاز علمی در قرآن و حدیث، [بی تا]).
در فرهنگ پربار مکتب اسلام، کتابخوانی پایگاه و جایگاهی بس ارجمند دارد. چون انسان هرچه بیشتر بخواند و مطالعه کند بر کیفیت زندگی و عمرش افزوده شده و عمرش طولانی تر از آن چیزی است که شناسنامه هایشان نشان می دهد و افراد بدون مطالعه علی رغم افزایش سن به لحاظ فکر اندیشه و تجربه «کودک» باقی می مانند. درست به همین جهت است که در دین مبین اسلام یک ساعت تفکر و اندیشه بهتر از شصت سال عبادت تلقی می شود. چون مطالعه و تفکر و اندیشه موجب افزایش شناخت و آگاهی انسان نسبت به پروردگار خویش می شود و با مطالعۀ کتاب، گسترۀ اندیشه های انسان به نحو بارزی افزایش می یابد و انسان با تبادل افکار و اطلاعات و کسب معلومات و آگاهی های جدید به کمال واقعی خویش نزدیک می شود و با شناخت خود و محیط اطرافش به شناخت واقعی و نیزبه معرفت حق تعالی نایل می گردد. انسان با خواندن مطالب مثبوت و مضبوط در کتاب هاو محمل های دیگر مانند میکروفرم ها، دیسکت ها، لوح های فشرده، و صفحات اینترنتی به اطلاعات و آگاهی های جدید و تازه دست می یابد و با کشف مجهولات عدیدۀ عالم خلقتبه ناتوانی خود و به قدرت و عظمت خالق بی همتا و علیم و خبیر پی می برد.
سؤال سوم پژوهش، جایگاه کتاب و کتابخوانی و کسب علم در احادیث و روایات چگونه است؟
یاد گرفتن، خواندن، نوشتن، و تحصیل علم و دانش در احادیث و روایات متعددی توسطپیامبران و ائمۀ اطهار (ع)بسیار مورد تأکید قرار گرفته است. پیامبر اکرم(ص)فرموده اند: «اطلبوا العلم من المهد الی اللحد». «ز گهواره تا گور دانش بجوی»همچنین فرموده اند: «من مات و میراثه الدفاتر و المحابر و جبت له الجنه». «هر کس بمیرد و میراث او دفترها و دوات باشد بهشت بر او واجب می شود»(بحرانی، 1289، ص 321).
تمامی احادیث و روایاتی که از پیامبر اسلام(ص) در خصوص کتاب و کتابخوانی و دانش اندوزی نقل شده است، ادامۀ فرامین و اهداف قرآن مجید بوده و مبیّن اهمیت آن در رسیدن به کمال دنیوی و اخروی انسان ها و جوامع انسانی است. البته در تمام مراحل مطالعه و کسب علم و نگارش و انتقال آن به دیگران در هر عصر و زمانی جهت گیری انسان باید به سمت پروردگار و در پرتو انوار معنوی و معارف و رضای الهی باشد. دراین راستا روایتی از پیامبر(ص) بدین مضمون آمده است: «صاحب قلم را روز قیامت درتابوتی آتشین که با قفل های آتش بسته شده است، بیاورند سپس نگاه کنند که قلم را درچه جهت به جریان انداخته است. اگر قلم را در اطاعت و رضای الهی به کار گرفته باشد، از تابوت بیرون آورده می شود ولی اگر از قلم در راه معصیت خداوند بهره جسته باشد به اندازۀ هفتاد سال پرتاب می شود»(متقی، 1413 ق، ج 6، ص 86).
از حدیث فوق چنین برمی آید که هر کتابی را نباید خواند و هر کتابی را نباید نوشت. هر مطالعه ای موجب سعادت و رستگاری انسان و جوامع انسانی نمی شود. خواندن و نوشتن مطالب مبتذل و گمراه کننده نه تنها موجب کمال نمی شود بلکه از معاصی کبیره می باشد.
همچنین پیامبر اسلام(ص)فرموده اند: «گاه مؤمنی از جهان درگذرد و تنها یک برگ کاغذ از خود به میراث بگذارد که دانشی بر آن نوشته شده باشد، همان یک برگ پرده ای میان او و آتش دوزخ خواهد افکند»(مجلسی، 1300 ق، ص 144).
حضرت علی (ع)می فرمایند از نوشته های دانشمندان می توان به میزان خرد آنها پی برد و نوشتار انسان نشانۀ عقل و دلیل فضل و برتری اوست. کسی که با کتاب خود را آرامش می دهد، هیچ آرامشی را از دست ندهد. حضرت علی(ع)در خصوص دقت درنوشتن می فرمایند: «هرگاه چیزی نوشتی، پیش از آنکه مهرش کنی، آن را بازنگری کن، زیرا که در حقیقت بر خرد خویش مهر می زنی»(ربانی، 1380، ص 17-19).
حضرت امام صادق(ع)می فرمایند: «بنویس و دانشت را در میان برادرانت منتشر کن، آنگاه که مرگت فرا رسید، کتاب هایت را برای فرزندانت به میراث بگذارد؛ زیرا روزگار سختی فرا خواهد رسید که در آن هنگام مردم جزء با کتاب های خود انسی ندارند»(مجلسی، 1300 ق، ج 2، ص 150). همچنین فرموده اند: «کتاب هایتان را نگهدارید که در آینده به آنها نیاز خواهید داشت»(مجلسی، 1300 ق، ص 152).
همچنین حضرت امام صادق(ع)فرموده اند: «خداوند بر همۀ نیکان و بدان با دادن توانایی خواندن، نوشتن و حساب کردن منت گذارده است. اگر این توانایی نبود، آنها همه چیز را به هم درمی آویختند» (ربانی، 1380، ص 20).
سؤال چهارم پژوهش: جایگاه کتاب و کتابخوانی از دیدگاه علمای دانش چگونه است؟
آدمی، چه بسا که فرزانه ای درمی گذرد. اما کتاب هایش می ماند و خردمند فانی می شود. لیکن اثرش ماندگار می گردد. ازاین رو، بیشترین محققان و متدینان اهل عبرت و فکرت، کتاب نویسی و پرداختن به آن و کوشش در راه جاودان کردن و به میراث گذاشتن آن را بر روزه و شب زنده داری ترجیح داده اند. اگر پیشینیان در کتاب هایشان حکمت های شگفت را جاودانه نمی کردند و شیوۀ زیست خود را برایمان ثبت و بدین ترتیب نادیدنی ها رابرایمان دیدنی نمی کردند و درهای بسته را برایمان نمی گشودند و آنچه را که جز از طریق ایشان ممکن نبود، برایما به یادگار نمی گذاشتند و فزونی دانش خود را بر کمی معلومات ما نمی افزودند، امروزه بهرۀ مان از حمت و دانش بسیار اندک بود. حقا که کتاب بهترین گوهر و توشه و برترین دوست و پشتیبان و ارزنده ترین پیشه و مونس تنهایی و بهترین آشنا در دیار غربت و برترین همراه و همنشین است. این کتاب و کتابخوانی است که ذهن انسان را تیز، زبانش را رسا، و گفتارش را درست می کند. از کتاب در عرض یک ماه چیزهایی می آموزی که از دهان مردمان در یک عمر نخواهی آموخت (ربانی، 1380، ص 33).
کتاب از عالی ترین غذاهای روح و شفابخش ترین دوای امراض معنوی انسان است. کتاب، روابط خلق و خالق مهربان را استوار می کند و انسان را به وظایف خود آشنا می نمایدو علاقه و محبت او را به خدا محکم و بارور می سازد (ربانی، 1380، ص 37).
سؤال پنجم پژوهش: واژه کتاب در قرآن چند بار ذکر شده است؟
در روش تحلیل محتوا بسامد رخدادها بیانگر اهمیت آن رخدادهاست. تحلیل محتوایی قرآن نشان داد که لفظ کتاب به اشکال مختلف و با معانی لفظی و اصطلاحی 255 بار درقرآن تکرار شده است، مانند و کتاب 3 بار، الکتاب 163 بار، بالکتاب 4 بار، بکتاب 3 بار، بکتابکم 1 بار، بکتابی 1 بار، کتاب 47 بار، کتابا 12 بار، کتابک 1 بار، کتابنا 1 بار، کتابه 5 بار، کتابها 1 بار، کتابهم 1 بار، کتابیه 2 بار، لکتاب 1 بار، و الکتاب 8 بار، و باالکتاب 1 بار (وب سایت پارس قرآن[بی تا]). از بسامد زیاد واژۀ کتاب می توان به اهمیت والای آن پی برد.
سؤال ششم پژوهش: واژه«قلم»چند بار در قرآن آمده است؟
واژه قلم 2 بار در قرآن به شکل بالقلم 1 بار و والقلم 1 بار تکرار شده است (وب سایت پارس قرآن، [بی تا]). بسامد واژۀ علم به مرات بیشتر از بسامد واژۀ کتاب است. شاید به این دلیل است که خود علم و دانایی مهم تر از ابزار ثبت و نگهداری علم است.
سؤال هشتم پژوهش: واژه«اقرأ»چند بار در قرآن آمده است؟
واژۀ قرء 25 بار و اقرأ 3 بار در قرآن تکرار شده است (وب سایت پارس قرآن، [بی تا]). قرآن 3 بار در قرآن به خواندن امر کرده است.
بحث و نتیجه گیری
از بررسی محتوایی قرآن و احادیث و گفتار اندیشمندان به این نتیجه می رسیم که مطالعه، کتابخوانی، و تحصیل علم و دانش از فرایض بسیار مؤکد در دین مبین اسلام و قرآن کریم بوده و لفظ کتاب به اشکال مختلف تکرار شده است علاوه بر آن، واژۀ علم حتی بسیار بیشتر از خود کتاب مورد تأکید قرار گرفته است. چون محتوا مهم تر از ابزار و قالب و حامل آن است. مطالب نگاشته شده در کتاب است سازنده است. البته باید توجه کرد که مطالب هر کتاب و از هر نویسنده ای نمی تواند نقش سازنده ایفا کند. بنابراین، انتخاب کتاب برای مطالعه مستلزم دقت و توجه بیشتری است. در پژوهش هایی که به روش تحلیل محتوا انجام می شوند بسامد بالای واژگان و سایر رخدادها اهمیت زیاد آن را مشخص می کند. بنابراین، موضوع کتاب و کتابخوانی از دیدگاه قرآن بسیار مهم بوده و بر آن تأکید فراوان شده است. همچنین، در احادیث و روایات و گفتار اندیشمندان و حکما به این امر مهم با تأکید زیاد توصیه شده است. چون کتاب حامل اندیشه از ذهن نگارنده به اذهان خوانندگان است و توانایی ایجاد تغییر در طرز فکر، بینش و فرهنگ سازی را دارد. درست به همین خاطر توجۀ عموم مردم و مسئولان به این مسئلۀ حیاتی الزامی است. توجه به امر مطالعه و کتابخوانی مستلزم برنامه ریزی در سطح خرد و کلان و بسترسازی و ایجاد و رونق بخشیدن به فرهنگ مطالعه می باشد. تأسیس کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی و ترویج کتابخوانی از رسانه های گروهی و مطبوعات و استفاده از نیروی انسانی مجرب و متخصص اگر مورد توجه قرارگیرد مسلما تأثیرات شگرفی در امر مطالعه و ارتقای سطح فکر و دانش و فرهنگ و تعالی روحی افراد در جامعه داشته و شاهد اجتماعی با فرهنگ و متعالی از هر لحاظ خواهیم بود. در سایۀ مطالعۀ کتاب های سودمند از علمای دینی و مذهبی و سایر دانشمند با آگاهی و علم بیشتر و با جهان بینی توأم با معرفت خویش و دنیای پیرامون ایمان خود را به درگاه باری تعالی مستحکم تر نموده و موجبات رستگاری دنیوی و اخروی خویش و جامعۀ خویش را فراهم خواهیم ساخت. إن شاء اللّه
منابع
ابرامی، هوشنگ(1379). شناختی از دانش شناسی. تهران: انجمن کتابداران ایران.
امانی، غفور(1386). «اهمیت کتاب و کتابخانه و تأثیر مطالعه در روند تکامل جامعه از دیدگاه اسلام وقرآن». پیام کتابخانه، 7(4).
-(1375). «واژۀ کتاب در قرآن». فصلنامه دار القرآن الکریم استان اردبیل(ویژۀ پژوهشهای قرآنی)، (2 و 3).
بحرانی، هاشم بن سلیمان (1289). معالم الزلفی[چاپ سنگی]. طهران: قلی خان.
ربانی، هادی (1380). سیمای کتاب. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
گرگین، مهدی(1386). «جایگاه علم و عقلانیت در اسلام». وب سایت صحیفۀ معرفت. از:
http: //hadithstudmag. shekafandeh. ir/show_news_ar. asp?home 106 &num-1003
متقی، علی بن حسام الدین(1413 ق.). کنز العمال فی سنین الأقوال و الأفعال. بیروت: مؤسسۀ الرساله.
مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی (1300 ق). ترجمه جلد دوم بحار الانوار[چاپ سنگی]. [بی جا]: [بی نا].
وب سایت پارس قرآن. از: WWW. parsquran. com
وب سایت دایرة المعارف اعجاز علمی در قرآن و حدیث. از: WWW. 55a. net
وب سایت سماموس. از: WWW. somamus. com
ویکی پدیا(دانشنامۀ آزاد و رایگان در اینترنت). از: http: //fa. wikipedia. org E
پی نوشت ها
[1] سوره علق،آیـه(1)
[4] سوره آل عمران،آیه(119)
[8] سوره آل عمران،آیه(30)
[11] سوره اعـراف،آیـه(145)
[12] سوره آل عمران،آیه(20)
[18] سوره مزّمّل،آیـه(20)