منظور از افسردگی یا اختلال افسردگی عمده، اختلال در حالات رفتاری است. افسردگی فراتر از حس ناراحتی و دلگرفتگی است؛ بیماری افسردگی به دلیل نامتعادلبودن برخی مواد شیمیایی در مغز بروز پیدا میکند. برای تأیید ابتلای فرد به بیماری افسردگی، باید دستکم 5 نشانهی افسردگی روزی یکبار و بهمدت 2 هفته در او دیده شود. افسردگی ممکن است چند هفته، ماه یا حتی چند سال طول بکشد. در این مقاله در مورد اپیزودها و طول درمان افسردگی و اینکه بهطورکلی افسردگی چه مدت طول میکشد صحبت خواهیم کرد و در ادامه با علل افسردگی تکرار شونده و 5 روش درمان افسردگی آشنا خواهیم شد.
افسردگی میتواند بهشدت بازگشتپذیر باشد. دستکم نیمی از افرادی که یک دورهی افسردگی را پشت سر گذاشتهاند، در طول زندگی دوباره دچار افسردگی میشوند. اینکه افسردگی چه مدت طول می کشد، به سبک زندگی و برخورداری از درمان مناسب بستگی دارد. بسته به این عوامل افسردگی ممکن است چند هفته، ماه یا حتی چند سال طول بکشد.
اپیزودهای افسردگی
بیماری افسردگی بهطور دورهای شدت میگیرد، مانند عود دورهای ام اس یا رماتیسم مفصلی. اپیزود یا دوره، زمانی شناسایی میشود که فرد بهمدت دستکم 2 هفته دارای علائم افسردگی باشد. از این رو، طول دورهی افسردگی ممکن است متفاوت باشد. درحالیکه افسردگی برخی افراد تکدورهای است، بسیاری از مبتلایان به افسردگی دورههای تکرارشوندهی افسردگی را پشت سر میگذارند. به همین دلیل درمان مناسب خیلی مهم است.
بیتوجهی به دریافت درمان، ممکن است به تشدید تدریجی بیماری و تأثیر منفی چشمگیر بر زندگی، خودآزاری یا خودکشی بینجامد.
فرد مبتلا به افسردگی ممکن است بهطور موقت یا کامل درمان شود و دیگر نشانههای افسردگی را نداشته باشد. برمبنای پژوهشها، فاکتورهای افزایشدهندهی احتمال ابتلا به دورههای افسردگی تکرارشونده عبارتند از:
- ابتلا به دیگر انواع اختلالات یا بیماریهای روانشناختی؛
- سابقهی ابتلا به افسردگی در خانواده؛
- ویژگیهای شخصیتی؛
- الگوهای شناختی؛
- رخدادهای استرسزا در زندگی؛
- بحرانهای گذشته؛
- نداشتن پشتیبان اجتماعی.
اگر احتمال ابتلا به افسردگی تکرارشونده در فرد بالا باشد، میتواند با درمان مناسب، نشانههای افسردگی را مدیریت و احتمال تکرار را به کمترین حد برساند.
افسردگی چطور درمان میشود؟
افسردگی درمانپذیر است؛ هرچه زودتر درمان آغاز شود، مؤثرتر خواهد بود. حفظ و ادامهی درمان در پیشگیری از بازگشت بیماری در افرادی که افسردگی تکرارشونده را پشت سر گذاشتهاند، مؤثر است.
روش درمان برای افراد مختلف، متفاوت است. ویژگیهای فردی، نشانهها و موقعیت فرد در انتخاب روش درمان نقش دارند. معمولا ترکیبی از روشهای درمانی، بیشترین اثرگذاری را دارد اما هر فرد ممکن است به روش درمانی متفاوتی پاسخ دهد. روشهای درمان شامل دارو درمانی، روان درمانی، بستریشدن و شوکدرمانی است.
1. دارو درمانی
انواع گوناگون داروهای ضد افسردگی وجود دارند که در افراد مختلف، تأثیر متفاوتی بهجا میگذارند. هر دارویی روی هر فردی اثرگذار نیست؛ شاید لازم باشد بیمار چند داروی مختلف را آزمایش کند تا بهترین دارو برای او شناسایی شود.
انواع داروهای ضدافسردگی عبارتند از:
- مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI)؛
- مهارکنندههای بازجذب سروتونین و نوراپینفرین (SNRI)؛
- ضدافسردگیهای سهحلقهای (TCA)؛
- بازدارندههای مونوآمین اکسیدوز (MAOI)؛
- ضدافسردگیهای معمولی؛
- دیگر داروهایی که ممکن است به درمان افسرگی کمک کنند.
اگر دارویی اثرگذار نبود، پزشک داروی جدیدی تجویز میکند؛ تازمانیکه داروی مناسب شناسایی شود. بسته به موقعیت بیمار و مانند داروهای ضد اضطراب، گاهی ممکن است ترکیبی از داروها مؤثر باشند.
2. روان درمانی
منظور از رواندرمانی معمولا «صحبتکردن» با پزشک یا رواندرمانگر است. افراد بسیاری به دلایل گوناگون به رواندرمانگر مراجعه میکنند، حتی اگر افسرده نباشند. صحبتکردن دربارهی مشکلات با فرد متخصص و آموزشدیده در زمینهی سلامت روانی، میتواند بسیار سودمند و راهگشا باشد.
رواندرمانی انواع گوناکونی دارد، ازجمله رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) و رفتار درمانی شناختی (CBT).
رواندرمانی میتواند در موارد زیر راهگشا باشد:
- شناسایی عوامل آغازگر که ممکن است منشا احساس افسردگی باشند؛
- شناسایی باورهای مخرب شما؛
- خلق باورهای جدید و مثبت؛
- ارائهی راهکار و روشهایی برای کنارآمدن با احساسات و رخدادهای منفی.
رواندرمانی متناسب با هر شخص و مختص او تعریف میشود؛ با صحبت دربارهی اهداف و انتظاراتتان، درمانگر میتواند به شما کمک کند با افسردگی بهتر کنار بیایید.
3. بستری شدن
در موارد زیر ممکن است بستریشدن بیمار ضروری باشد:
- افسردگی بیمار خیلی شدید باشد؛
- بیمار نتواند امنیت خودش را تأمین کند؛
- بیمار نتواند از خودش مراقبت کند.
در طول دورهی بستری، بر مصرف داروها نظارت میشود، ممکن است داروهای بیمار تغییر کند و همچنین درمان فردی یا گروهی لازم باشد. این کارها با هدف ارائهی حمایت و درمان مؤثر برای بیمار، تازمانیکه افسردگی فروکش کند، انجام میشوند.
4. شوک درمانی
شوکدرمانی، درمان رایجی نیست و برای همه هم مناسب نیست. اما میتواند در افراد مقاوم به درمان و موارد افسردگی شدید بازگشتپذیر، مؤثر باشد.
در این روش درمانی، با استفاده از جریان الکتریسته به بیمار در حالت بیهوشی شوک وارد میکنند. معمولا شوکدرمانی وقتی توصیه میشود که درمانهای دیگر بیاثر باشند. شوکدرمانی آخرین گزینهی درمانی است زیرا با عوارض جانبی شدیدی مانند ازدستدادن حافظه همراه است.
5. تغییر سبک زندگی
هرچند درمان خانگی ویژهای برای افسردگی وجود ندارد، فرد میتواند با انجام برخی کارها بهتر از خودش مراقبت کند. برخی از این اقدامات عبارتاند از:
- بپذیرید که یک برنامهی درمانی را دنبال کنید؛ فرقی ندارد جلسات درمانی منظم، دارودرمانی یا گروهدرمانی باشد.
- از نوشیدن الکل و مصرف تفریحی مواد اجتناب کنید. این مواد تغییرات رفتاری خاصی را بهدنبال دارند و مصرف همزمان آنها با بیشتر داروهای ضدافسردگی تأثیرات منفی بهجا میگذارد.
- سعی کنید هر روز ورزش کنید یا در معرض هوای تازه قرار بگیرید. بیرون رفتن از خانه تأثیرات مثبتی بههمراه دارد حتی پیادهروی کوتاهی تا سر خیابان اصلی (بهویژه اگر میلی به این کار ندارید) باشد. این کار حس جداافتادگی را که بسیار در بیماران افسرده رایج است، کاهش میدهد.
- خوب و منظم بخوابید و برنامهی غذایی سالم داشته باشید. بدن و ذهن به هم پیوستهاند. استراحت کافی و خوردوخوراک خوب کمک میکنند احساس بهتری داشته باشید.
- پیش از مصرف داروهای گیاهی با پزشکتان مشورت کنید؛ ممکن است این داروها با داروهایی که پزشک تجویز کرده تداخل داشته باشند.
دورنمای افسردگی چیست؟
افسردگی بیماری جدی و بغرنجی است. بیشتر افرادی که دچار افسردگی هستند، در طول زندگی دورههای تکرارشوندهی افسردگی را پشت سر میگذارند. اما این به هیچ وجه بهمعنی ناامیدی از درمان نیست.
روشهای گوناگونی برای کاهش نشانهها و درمان افسردگی و همچنین کاهش احتمال بازگشت دورهها، وجود دارد. همچنین ابزار گوناگونی وجود دارند که به فرد کمک میکنند بهتر با دورههای افسردگی کنار بیاید. بهیاد بسپارید که هرچند افسردگی بیماریای مزمن است اما میتوان آن را مدیریت کرد.