مقدمه
اتحاد و همبستگی میان رهبری جامعه و آحاد مردم از جمله عوامل موفقیت مسلمانان بوده است. رهبر در جامعه اسلامی نقش تعیینکنندهای در جهتدهی حرکتهای مردمی بر عهده دارد. با نگاهی به تاریخ اسلام درمییابیم که پیامبر اسلام (ص) از همان آغاز، درس اتحاد و همبستگی را به یاران خویش میداده و لزوم اخوت و برادری به معنای واقعی را برای آنها تبیین میکردهاند. هویت اجتماعی، درک ما از این مطلب است که چه کسی هستیم و دیگران کیستند و یا اینکه دیگران از خودشان و ما چه درکی دارند. از این رو، هویت اجتماعی، محصول توافق و عدم توافق است و میتوان در باب آن نیز به چون و چرا پرداخت.[1] گذشته از چون و چراهایی که به گفته ریچارد جنکینز در خصوص هویت اجتماعی جاری است، یک نکته مسلم و قطعی میباشد و آن اینکه بنیاد اتحاد ملی را تصویر هر فرد از خود و دیگران تشکیل میدهد. به عبارت دیگر، هویت اجتماعی مبنای وفاق ملی است و اگر به هر دلیلی این هویت خدشهدار گردد، میتوان پیشبینی نمود که اتحاد ملی متزلزل شود و در نهایت از هم بگسلد. برای جلوگیری از این رخداد و تقویت اتحاد ملی، لازم است تا نسبت به سامانبخشی به هویت اجتماعی حساس بوده و برای آن طرح و برنامه داشته باشیم. با تأمل در آیات قرآن مجید و سیره ائمه معصومین: و عمل به آموزههای آنها میتوان تفرقه را از دلها زدود و در صدد تداوم هویت اجتماعی برآمد. در مقاله حاضر راههای رسیدن به اتحاد در قرآن و سنت مورد بررسی قرار گرفتهاند.
عوامل ایجاد وحدت
الف. عوامل ایجاد وحدت از منظر قرآن
توحید
از دیدگاه قرآن، انسانها بر فطرت توحیدی آفریده شدهاند و جامعه انسانی ابتدا یک جامعه و امت واحده بوده است، اما بروز اختلافات میان آنها باعث شده تا خداوند پیامبر(ص) ان را برای حل این اختلافات مبعوث کند تا مردم را به سوی توحید و فطرت توحیدی و صراط مستقیم و تشکیل امت واحده دعوت کنند. بحث اصلی این آیه، چگونگی پیدایش دین و مذهب و اهداف و مراحل مختلف آن است. نخست میفرماید: «انسانها (در آغاز) همه امّت واحدی بودند» کَانَ النَّاسُ أُمَّـۂ وَاحِدَہ و در آن روز تضادی در میان آنها وجود نداشت. زندگی بشر و اجتماع او ساده بود. فطرتها دست نخورده، هوی و هوس و انگیزههای اختلاف و کشمکش در میان آنها ناچیز بود و خدا را طبق فرمان فطرت میپرستیدند، اما با ظهور اجتماع، اختلافها و تضادها به وجود آمد و خداوند پیامبر(ص) ان را برانگیخت تا مردم را بشارت دهند و انذار کنند. وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیًا بَیْنَهُم در اینجا مردم به دو گروه تقسیم شدند: گروهی مؤمنان راستین هستند که در برابر حق تسلیم شدند و برای پایان دادن به اختلافات به کتب آسمانی و تعلیمات انبیا بازگشتند و به حق رسیدند و لذا میفرماید: «خداوند، مؤمنان از آنها را به حقیقت آنچه در آن اختلاف داشتند به فرمان خود هدایت فرمود.»[2] به عنوان نمونه، درباره قوم یهود بعد از دور شدن آنها از تعالیم آسمانی موسی و اختلاف در کتاب او، در آیه 124 سوره نحل میخوانیم: إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَی الَّذِینَ اخْتَلَفُواْ فِیهِ وَإِنَّ رَبَّکَ لَیَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَـۂ فِیمَا کَانُواْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ [3] «تحریمهای «روز شنبه» برای یهود فقط به عنوان یک مجازات بود که در آن هم اختلاف کردند و پروردگارت روز قیامت، در آنچه اختلاف داشتند، میان آنها داوری میکند!» تعالیم و دستورات پیامبر(ص) ان و انبیای الهی، از آدم تا خاتم همه در یک مسیر و با یک هدف و از یک مبنا و منشأ بوده، لذا طبیعیست که قرآن بر رسالت انبیای عظام، مهر تأیید زده و بدین طریق ملتهای پیرو آنها، از جمله یهودیان و مسیحیان را در پیوند با مسلمانان قرار داده و اشتراک در توحید و نبوت و معاد را متذکر پیروان این ادیان الهی گردانیده و آنها را به حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات میان خود و یکدیگر و به دنبال آن وحدت و همبستگی دینی و ایمانی فرا خوانده است.[4]
اگر چه دین در نزد خدا، اسلامِ به معنای تسلیم است و همه انبیا در این معنا مُسلم بودهاند و تنها شریعت مورد قبول نزد پروردگار، همانا آخرین و کاملترین شرایع یعنی اسلام است، ولی در نهایت همه انسانها و پیروان ادیان آسمانی به ندای فطرت خود پاسخ میدهند و با فراهم شدن زمینه جهانی، به دین اسلام گرویده و در مسائل، هماهنگ و متحد میشوند. توحید، تمام یکتاپرستان را متحد میکند، به گونهای که تمام افراد به واسطه قبول کردن بندگی خدا، در حقوق و تعهدات برابر میشوند و جز در مقابل امر خداوند تسلیم نمیشوند و باور دارند که او حاکم علی الاطلاق ایشان است و حقیقتی است که همگی را به هم پیوند میدهد.[5] خداوند به پیامبر(ص) میفرماید: «نفرستادیم تو را مگر برای رحمت جهانیان» رحمت نبوت پیامبر(ص) اسلام عمومی است و تمام انسانها را فرا گرفته و آنان را از شرک دینی و اجتماعی و از عبودیت و اطاعت غیر آفریدگار نجات داده و همه را تحت لوای توحید درآورده و تمام امتیازات جنسی و نژادی و فردی را از بین برده و ملیت و نژاد و طبقهای را که دارای امتیاز باشد، لغو نموده است.[6]
تمسک به حبلالله
خداوند متعال در قرآن مجید میفرماید: وَاعْتَصِمُواْ بِحبلالله جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکُرُواْ نِعْمَـۂ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنتُمْ عَلَی شَفَا حُفْرَہ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکُم مِّنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ[7] «و همگی به ریسمان خدا – قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت-، چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت بزرگِخدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او میان دلهای شما، الفت ایجاد کرد و به برکتِ نعمتِ او، برادر شدید! و شما بر لبِ حفرهای از آتش بودید که خدا شما را از آن نجات داد؛ این چنین، خداوند آیات خود را برای شما آشکار میسازد؛ شاید پذیرای هدایت شوید.» قرآن مجید تمسک به حبلالله را نماد وحدت میداند. حال که حبلالله محور وحدت بین مسلمانان است، باید دانست که مراد از حبلالله چیست؟ یکی از بارزترین خصوصیات حبلالله آن است که مسلمانان را از گمراهی نجات داده و آنان را به راه راست رهنمون میشود. کسی که به حبلالله متمسک شود، گمراه نخواهد شد.
برای فهم معنای حبلالله میتوان به حدیث متواتر ثقلین مراجعه کرد. متن حدیث از این قرار است: قال رسولالله: «إنّی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی أهلبیتی ما إن تمسّکتم بهما لن تضّلوا أبدأ»؛ پیامبر(ص) فرمودند: «من در میان شما دو شیء گرانبها باقی میگذارم، یکی قرآن و دیگری اهلبیتم، اگر به هر دوی اینها متمسک شوید، ابداً گمراه نخواهید شد.» درباره حبلالله گفته شد که یکی از خصوصیات آن هدایتگری و جلوگیری از گمراهی است. در این حدیث نیز دو چیز باعث هدایت و رفع گمراهی معرفی شدهاند: یکی کتاب خدا و دیگری اهلبیت پیامبر (ص) بنابراین تمسک به قرآن کریم و اهلبیت پیامبر(ص) که همان حبلالله هستند و عمل به فرامین آنها، مسلمانان را به وحدت واقعی خواهد رساند. نکته قابل توجه در این حدیث این است که پیامبر (ص) قرآن و عترت را با هم باعث هدایت میداند. یعنی تمسک به هر کدام از این دو بدون دیگری کامل نیست و باعث هدایت نخواهد بود.
تولّی و تبرّی
این دو اصل به عنوان اصول عمده سیاست داخلی و خارجی اسلام، نقش تعیینکنندهای در حفظ وحدت و جلوگیری از تفرقه بین مسلمانان برعهده دارند. قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَہ حَسَنَـۂ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَاء مِنکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَہ وَالْبَغْضَاء أَبَدًا حَتَّی تُؤْمِنُوا بِاللهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَمَا أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللهِ مِن شَیْءٍ رَّبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنَا وَإِلَیْکَ أَنَبْنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ[8] «برای شما سرمشق خوبی در زندگی ابراهیم و کسانی که با او بودند وجود داشت، در آن هنگامی که به قوم مشرک خود گفتند: (ما از شما و آنچه غیر از خدا میپرستید بیزاریم؛ ما نسبت به شما کافریم و میان ما و شما عداوت و دشمنی همیشگی آشکار شده است؛ تا آن زمان که به خدای یگانه ایمان بیاورید! جز آن سخن ابراهیم که به پدرش- عمویش آزر- گفت و وعده داد که برای تو آمرزش طلب میکنم و در عین حال در برابر خداوند برای تو مالک چیزی نیستم و اختیاری ندارمپروردگارا! ما بر تو توکّل کردیم و به سوی تو بازگشتیم و همه فرجامها به سوی توست!».إِنَّمَا یَنْهَاکُمُ اللهُ عَنِ الَّذِینَ قَاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَأَخْرَجُوکُم مِّن دِیَارِکُمْ وَظَاهَرُوا عَلیَْ إِخْرَاجِکُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ وَمَن یَتَوَلَّهُمْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ[9] «تنها شما را از دوستی و رابطه با کسانی نهی میکند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانههایتان بیرون راندند یا به بیرون راندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطه دوستی داشته باشد، ظالم و ستمگر است!»
وَاذْکُرُواْ نِعْمَـۂَ اللهَ عَلَیْکُمْ وَمِیثَاقَهُ الَّذِی وَاثَقَکُم بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاتَّقُواْ اللّهََ إِنَّ اللّهََ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ [10] «و به یاد آورید نعمت خدا را بر شما و پیمانی را که با تأکید از شما گرفت، آن زمان که گفتید: (شنیدیم و اطاعت کردیم)! و از مخالفت فرمانخدا بپرهیزید که خدا، از آنچه درون سینههاست، آگاه است!» وَمَن یَتَوَلَّ اللهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ فَإِنَّ حِزْبَ اللّهَ هُمُ الْغَالِبُونَ[11]«و کسانی که ولایت خدا و پیامبر(ص) او و افراد باایمان را بپذیرند، پیروزند؛ زیرا حزب و جمعیّت خدا پیروز است.» و نیز در آیه 4 سوره صف، خداوند کسانی را که در راه او قتال میکنند، بصورت «صف» و متحد و یکدست خوانده که مورد محبت و علاقه خداوند متعال قرار میگیرند. إِنَّ اللهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنیَانٌ مَّرْصُوصٌ؛ «خداوند کسانی را دوست میدارد که در راه او پیکار میکنند؛ گویی بنایی آهنیناند!» بنابراین با تدبر در آیات قرآن به خوبی میتوان مشاهد ه کرد که خداوند بارها در آیات مختلف، مسلمانان را به وحدت و حفظ انسجام فراخوانده است. وحدتی که باعث پیوند قلوب مسلمانان به یکدیگر میگردد و نویدبخش پیروزی حق بر باطل است.
حریت و برادری اسلامی
قرآن مجید در آیات متعدد تذکر داده است که خالق تمام موجودات یکی است. از جمله فایدههای این تذکر این است که انسان بفهمد تنها بنده خداست و از قید اطاعت و بردگی دیگران آزاد است. علاوه بر آن، او را متوجه میکند که همه انسانها یک منشأ دارند و مادر و پدر همگی ایشان یکی است.[12] «ای مردم از پروردگارتان پروا داشته باشید که شما را از یک انسان آفرید و همسر او را از جنس او آفرید و از آن دو مردان و زنان فراوانی را منتشر ساخت.»[13]
صله ارحام
اسلام در مورد صله رحم بسیار سفارش کرده است. در قرآن کریم میخوانیم: یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَہ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیرًا وَنِسَاء وَاتَّقُواْ اللّه الَّذِی تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللّه کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیبًا[14] «و بترسید از خدایی که به نام او از یکدیگر درخواست میکنید (همگی به عظمت او اعتراف میکنید و هرگاه میخواهید از یکدیگر چیزی بپرسید و بگیرید، نام مقدس او را مطرح میکنید و میگویید تو را به خدا …) و از خویشاوندان بهراسید که مبادا قطع رابطه کنید. همانا خداوند رقیب (و مراقب) شماست.»
وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللّه بِهِ أَن یُوصَلَ وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیَخَافُونَ سُوءَ الحِسَابِ * وَالَّذِینَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَہ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلاَنِیَـۂ وَیَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَـۂ السَّیِّئَـۂ أُوْلَئِکَ لَهُمْ عُقْبَی الدَّارِ[15] «عاقلان کسانی هستند که آنچه خداوند متعال امر به پیوند آن کرده (مانند صله رحم و دوستی پدر و مادر و محبت اهل ایمان) اطاعت میکنند و از خدا میترسند و به سختیِ هنگام حساب میاندیشند … . اینها در عاقبت جایگاهی نیکو دارند.» فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِن تَوَلَّیْتُمْ أَن تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَکُمْ * أُوْلَْئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمیَْ أَبْصَارَهُمْ[16] «آیا شما (منافقان) اگر از فرمان خدا و اطاعت قرآن روی بگردانید، یا در زمین فساد و قطع رحم کنید، باز هم امید (نجات) دارید. همین منافقان هستند که خدا آنها را لعن کرده و گوش و چشمشان را کر و کور گردانیده است.» بنابراین صله رحم از مهمترین نکاتی است که در آیات قرآن کریم نسبت به آن توجه ویژه شده است. در حقیقت همبستگی خانوادگی منجر به همبستگی اجتماعی و در سطح وسیعتر همبستگی ملی میگردد.
ب) عوامل وحدت از منظر سنت
پیامبر اکرم (ص)، از بعثت تا رحلت همواره در آموزشها و رفتار خود در جهت نفی تفرقه و اختلاف، تحکیم پایههای وحدت، همبستگی و اخوت میان مسلمانان و حتی تفاهم با غیرمسلمانان گام نهاده است.
الف. سیره عملی پیامبر(ص) در ایجاد وحدت
توحید محوری
سیره عملی پیامبر(ص) در رابطه با وحدت مسلمانان از همان ابتدا در اعلام شعار توحید متجلی گردید. مسلمانان بر اساس اعتقاد محوری توحید، برای از بین بردن علل و عوامل تفرقه و مرزهای کاذب بین افراد جامعه، جامعهای اسلامی به نام «امت» را بنا نهادند. این امر در میان اعراب بادیهنشین که به نفاق و دورویی معروف بودند، انجام میگرفت. اما اسلام، قبایل عرب را تحت لوای خود گرد آورده و به دلهایشان الفت بخشید. تعصبهای جاهلیّت را از میان برد و کینههای ریشه گرفته در روزگاران قدیم در میان آنها را محو کرد. همه مطیع فرمان پیامبر(ص) و دستورات قرآن شدند و از این طریق در عربستان دولت مرکزیِ نیرومند و ملیتی بر هم کیشی و اسلامیت به نام «امت» به وجود آمد.
برقراری انسجام میان مهاجر و انصار
اقدام مهم دیگر پیامبر(ص) برای ایجاد وحدت بین امت اسلامی، متحد کردن مسلمانان مهاجر و انصار، تحت لوای پیمانهای اسلام بود. منشور این پیمانها، مسلمانان را هر چه بیشتر به هم نزدیک میکرد و روابط دینی و پایههای عقیدتی تشکلها و تجمعهای مردمی را تنظیم و تحکیم میکرد. طی این پیمانها اعلام میشد که مسلمانان امت واحده، متحد و مستقل علیه دشمنان و مستکبران هستند.
برقراری اتحاد
همچنین عقد پیمان برادری و اخوت میان مهاجرین و انصار و بین قبایل انصار، ابتکاری بیسابقه بود که دشمنان اسلام بالاخص یهود و منافقان را ناامید و اختلافات میان دو جناح عمده اهل مدینه را ریشهکن کرد. از سوی دیگر، وصلت پیامبر(ص) با قبایل مختلف و افراد تازهمسلمان و یا افراد سرشناس مخالف که بیشتر در مدینه صورت گرفت، آنها را با اسلام خویشاوند مینمود که این خود گامی مهم در راه ایجاد وحدت بود. موارد یادشده نمونههایی از سیره عملی حضرت رسول اکرم بود. در سخنان گهربار آن حضرت نیز نمونههای فراوانی در موضوع بحث یافت میشود که به برخی از آنها اشاره میشود. امید که همواره عامل به گفتار و رفتار ایشان باشیم.
ب. وحدت در کلام رسول خدا
با مطالعه سیره پیامبر(ص) درمییابیم که ایشان مسلمانان را به اتحاد و همبستگی و دوری از از هم گسیختگی فرا میخواندند. کارنامه درخشان پیامبراکرم (ص) مملو از تلاشها و فعالیتهای دقیق و عمیق فراوانی برای هموار ساختن راههای ایجاد وحدت و پیوستگی میان مسلمانان است. حضرتش در اندیشه و علم و عمل با تعصبات قومی و نژادی که مانعی بزرگ در برابر اتحاد مسلمانان بود، مقابله میکردند و همواره به وحدت و برادری و عزت و مودت فرا میخواندند. در نگاه ژرف پیامبر(ص) درونمایه اصلی وحدت و اتحاد بین مسلمانان از هر قوم و نژاد و ملیت، «ایمان به خدا» است. به همین دلیل درصدد خالص و ناب گردانیدن ایمانها و باورها برآمده، معتقد بودند که هر چه این خلوص و صفا فزونی یابد، مِهرها و مودتها و محبتها نیز رو به تزاید میرود و دلها به هم میپیوندند و به وحدت و صمیمیت و اتحاد میرسند. رسول خدا در مناسبتهای مختلف این مطلب را گوشزد کردهاند؛ از آن جمله فرمودند: «إنّ الله تعالی رضی لکم ثلاثاً و کره لکم ثلاثاً رضی لکم ان لاتعبدوا الا الله و لاتشرکوا به شیئاً و أن تعتصموا بحبلالله جمیعاً و لاتفرّقوا و ان تسمعوا و تطیعوا و أن تنصحوا لله من ولی أمرکم و کره لکم قیل و قال و کثرہ السؤال و اصاعـۂ المال[17] خداوند برای شما سه چیز را پسندیده و سه چیز را مکروه دانسته است، برای شما رضایت داده که پرستش نکنید مگر خدا را، هیچ چیز را شریک او قرار ندهید و اینکه به ریسمان خدا چنگ زنید و متفرق نشوید و اینکه خیرخواه کسی باشید که خداوند او را بر شما ولایت داده است و برای شما قیل و قال را و زیادی پرسش و از بین بردن مال را مکروه دانسته است.»«الجماعـۂ رحمـۂ و الفرقـۂ عذاب[18] وحدت مایه رحمت و تفرقه موجب عذاب است.»«ولاتختلفوا فإنّ من کان قبلکم اختلفوا فهلکوا[19] اختلاف نکنید (و از آن دوری کنید)؛ زیرا آنان که پیش از شما اختلاف کردهاند، هلاک شدند.» در روایتی حضرتش میفرماید: «اَلمؤمنُ لِلمؤمِنِ کَالبُنیانِ یشَیدُ بَعضُهُ بَعضاً؛ افراد با ایمان نسبت به یکدیگر همانند اجزای یک ساختمانند که هر جزء، جزء دیگر را محکم نگاه میدارد.»[20] و نیز فرمود: «اَلمؤمنونَ کَالنَّفسِ الواحِدَہ؛ مؤمنان همچون یک روحند.»[21] نیز میفرماید: «مَثَلُ المؤمنین فِی تَوادِّهِم وَ تَزاحُمِهِم کَمَثَلِ الجَسَدِ الواحِدِ إِذا اشتکی بَعضُهُ تَداعی سائِرُهُ بِالسَّهَرِ والحُمّی؛ مثل افراد باایمان در دوستی و نیکی به یکدیگر، همچون اعضای یک پیکر است که چون بعضی از آن رنجور شود و به درد آید، اعضای دیگر را قرار و آرامش نخواهد بود.»[22]
ج) وحدت از منظر نهجالبلاغه
حضرت علی(ع) بزرگ پرچمدار وحدت و انسجام میان مسلمانان در دوران حکومتشان بارها اعلام کردند که نقد حکومت و حتی مخالفت با آن تا آنجا پذیرفتنی است که باعث شکست اتحاد ملی نشود. حضرتش میفرمایند: «من تا روزی مخالفت را برمیتابم که به صفوف به هم پیوسته اتحاد مردم لطمهای وارد نشود و تشتّت در جامعه ایجاد نشود. اگر آنان به رأی سست و بیپایه خود اسرار ورزند و به هدفشان برسند و بتوانند مردم را گروه گروه کنند، آن روز نظم عمومی به هم میخورد و پایههای نظام سست میشود و جامعه به عقب برمیگردد و این آن چیزی نیست که بتوان آن را تحمل کرد.»[23] امام علی(ع)میفرماید: «از بلاهایی که به سبب اعمال زشت و نکوهیده بر سر ملتهای پیش از شما آمد، بپرهیزید و احوال خوب و بد آنان را به یاد آورید … . اگر در احوال نیک و بد آنان بیندیشید، همان کاری را عهدهدار شوید که عزیزشان کرد … و از کارهایی که پشت آنان را شکست و قدرت آنان را از بین برد، دوری کنید …»[24] حضرت امیر در این خطبه به موضوعات مختلفی اشاره کردهاند. از جمله مهمترین آنها علل پیروزی و شکست ملتهاست. از دیدگاه حضرت تفرقه، کینهتوزی، دشمنی و یاری نکردن همدیگر، اصلیترین این علتهاست. بنابراین اگر در جامعهای این مشکلات رخنه کند، تباهی آن جامعه حتمی خواهد بود.
حضرت علی میفرمایند: «هیچ کس را نیافتم که بدون علت درباره چیزی تعصب بورزد، جز با دلیلی که با آن ناآگاهان را بفریبد جز شما! زیرا درباره چیزی تعصب میورزید که نه علتی دارد و نه سببی…. پس اگر در تعصب ورزیدن ناچارید، برای اخلاق پسندیده … تعصب داشته باشید …»[25]در این روایت چند نکته حائز اهمیت است: برخی تعصب دارند تا بتوانند انسانهای جاهل و نادان را بفریبند و از این طریق افکار شیطانی خود را عملی کنند. عدهای بیدلیل متعصباند. اینان گاه بازیچه دیگران قرار میگیرند، اما امید نجات دارند؛ زیرا به تعصب خود آگاه نیستند و قصد انحراف دیگران را هم ندارند. تعصب در امور خیر و اخلاق پسندیده، این تعصب خوب و جایز است که از آن با عنوان عِرق دینی و ملی یاد میشود. بنابرین، تعصب در معنای سوم که معنی غیرت است، امری پسندیده و شایسته است. این تعصب با شعور و آگاهی همراه است.
حضرت علی با اینکه خلیفه و جانشین پیامبر(ص) بود، اما با مقام والایی که داشتند به جای آنکه جنگ و جدال به راه اندازند، به کسانی که دانسته یا ندانسته نزد ایشان آمدند تا در برابر ابوبکر با وی بیعت کنند، فرمود: «ای مردم! امواج کوهپیکر فتنهها را با کشتیهای نجات (علم ـ ایمان و اتحاد) درهم شکنید؛ از راه اختلاف و پراکندگی کنار آیید. تاج تفاخر و برتریجویی از سر بنهید. (دو کس راه صحیح را پیمودند) آنکس که با داشتن یار و یاور و نیروی کافی بپا خاست و پیروز شد و آنکس که با نداشتن نیروی کافی کنارهگیری کرد و مردم را راحت ساخت. زمامداری بر مردم همچون آبی متعفن و یا همانند لقمهای است که گلوگیر میشود. آنانکه میوه را پیش از رسیدن بچینند، همچون کسی است که بذر را در کویر و شورهزار میپاشد.»[26] حضرت علی که تنها هدفش حفظ مکتب و وحدت بود، به خاطر مقامات ناچیز دنیوی، کینه کسی را به دل نمیگرفت. همینکه با خلفا بیعت کرد، نظر خود را نگاه داشت و در پنهان و آشکار با آنان صمیمانه رفتار کرد و علیه آنان حیله و دسیسهای که معمول سیاستمداران طاغوتی است، بکار نبرد. حضرتش در خطبه معروف به شقشقیه میفرماید: «عاقبت دیدم صبر و بردباری به عقل نزدیکتراست، از این رو آنچنان صبر کردم در حالی که گویی خاشاک در چشمم و استخوان راه گلویم را گرفته بود.»[27]
زمینههای وحدت
احادیث شیعه و همبستگی
در بیان چگونگی معاشرت شیعه با اهلسنت احادیث فراوانی در کتب روایی شیعه وجود دارد که به ذکر نمونهای بسنده میکنیم: «بابُ وجوبِ عشرہ النّاس حتّی العامّـۂ بِأداء الأمانـۂ و إقامَـۂ الشهادَہ و الصدقِ و استحباب عیادَہ المرضی و شهودِ الجنائز وَ حُسنِ الجوِار و الصَّلاہ فی المساجد[28] باب واجببودن زندگی مسالمتآمیز با مردم، حتی اهلسنت؛ بدین صورت که امانت آنان را ادا کنید و به سود آنان شهادت دهید و به راستگویی با آنان پایبند باشید و مستحب است که مریضهای آنان را عیادت و جنازههای آنان را تشییع و با همسایگان رفتار نیکو و در مساجد حضور داشته باشید.»
علمای شیعه و همبستگی
رسالههای عملیه مراجع تقلید، گواه خوبی است بر اینکه علما و فقهای شیعه در مسائل مختلف مانند؛ طهارت و نجاست، احترام مال و جان، ارث، ازدواج، دیه و قصاص و سایر احکام، میان مسلمانان فرقی قائل نیستند. البته مدرک این فتواها، احادیثی است که در کتب فقهی به آن تمسک شده است.[29] از دیدگاه علمای شیعه برای ایجاد و حفظ اتحاد میان مسلمانان، در شرایط خاص، شیعیان میتوانند برخی از عباداتشان را مانند اهلسنت بهجا آورند. حضرت آیتالله العظمی خویی در این باره میفرماید: «حکمت در تشریع این حکم، مداوات و هماهنگی و وحدت کلمه میان مسلمانان است و اینکه شیعه فرق خود را با اهلسنت (در اهتمام به مسئله اتحاد) آشکار کنند و این ملاک و حکمت، امروز هم وجود دارد. پس مستحب است حضور در مساجد اهلسنت و نماز خواندن با آنان برای اینکه (این سماحت شیعه) آشکار شود و میان مسلمانان اتحاد کلمه به وجود آید.»[30]
جامعه و همبستگی
بر اساس احادیث و فتاوای فقها و علمای شیعه در ایران، ملت و دولت اسلامی ایران به اهلسنت با دیده احترام مینگرند و با آنان زندگی مسالمتآمیز دارند. استانهای سیستان و بلوچستان، کردستان، جنوب خراسان و گلستان در ایران، بهترین شاهد بر این مطلب است.
آزادی و احترامی که اهلسنت در ایران دارند، هیچیک از کشورهای اسلامی، که اکثریت مردم و حکومت غیرشیعی است، برای شیعیان قائل نیستند. دلیل این دوگانگی را باید در عملکرد علمای شیعه و اهلسنت جستجو کرد. اما تشیع و تسنن دو مذهبند که اشتراکات و افتراقاتی هم دارند، اما اختلافات مذاهب نباید موجب خلل در همبستگی مسلمانان گردد. به همین دلیل آنانکه از اتحاد و همبستگی مسلمانان در هراسند، میکوشند با تحریف و اتهام، موارد اختلاف را بزرگ جلوه دهند و به اهداف شوم خود برسند.
نمادهای وحدت درامت اسلامی زبان عربی
بهترین وسیله برای ایجاد وحدت بینالمللی بین مسلمانان ـ که از بزرگترین آرزوهای متفکران و اندیشمندان این عصر است ـ ایجاد یک زبان بینالمللی است. مسلمانان در سرتاسر عالم اسلام با اینکه در زبان، اخلاق و عادات با هم تفاوت دارند، اما در یک امر اشتراک و وحدت دارند و آن زبان قرآن است. این امر بهترین وسیلهای است که میتوان با آن وحدت اسلامی را مستحکم کرد.[31] بنابراین زبان عربی رشتهای است که ملل اسلامی را به هم پیوند میدهد و نقش مهمی در وحدت ایفا میکند. پس لازم است در حفظ و یاد آن کوشید.
حج
حج، کاملترین عمل عبادی برای ایجاد ارتباط بین ملتهای اسلامی میباشد. حج، کنگره عظیم الهی است که نقش بس مهمی در عظمت مسلمانان و حفظ کیان بینالمللی ایشان ایفا میکند. آثار بسیار مفیدی که به وسیله این عبادت پدید میآید، قابل انکار نیست.[32] جمعیت انبوه مسلمانان جهان میتواند در اوضاع سیاسی جهان و سرکوب جهانخواران و برقراری عدالت، نقش مهمی بر عهده داشته باشد. حج، کاملترین عبادت اجتماعی ـ سیاسی است که نسبت به نماز جمعه و نماز عیدین شعاع بسیار وسیعتری دارد. مردم مسلمان از سراسر جهان در مکانی مقدس گرد میآیند و درباره پیشرفت و تعالی امت اسلامی میاندیشند و برای بهبود اوضاع مسلمین راههای مناسبی در نظر میگیرند.[33]
مسجد
حاضر شدن در مسجد از هر حیث قابل توجه است و اثر فراوانی در ایجاد وحدت و هماهنگی بین مسلمانان دارد. اصولاً شخصی که در میان جمعیتی که هدف مشترک دارند، بایستد، قدرتی احساس میکند که در حال انفراد فاقد آن است. گذشته از آن، جمع شدن در مکان مقدسی همچون مسجد، اضطراب و نگرانی را از بین میبرد و افراد را در جهت رسیدن به هدف خویش برای مبادرت به هر اقدامی آماده میسازد و چون هدف مشترکی دارند، این احساس ایجاد میشود که شکست ناپذیرند.[34] به همین دلیل در اسلام سفارش بسیار شده که مردم به مسجد بروند و نمازهای خود را در مسجد به جا آورند. نماز خواندن در مسجد بسیار فضیلت دارد. در برخی از روایات آمده است: «هر کس مسجدی در نزدیک خانهاش باشد و در آنجا نمازش را به جا نیاورد، نماز را کامل به جا نیاورده است.»[35]
نماز جمعه
یکی از فرایض بسیار مهم در اسلام نماز است که از آن به «ذکر الله اکبر» و «عمود الدّین» تعبیر شده است. در اهمیت نماز همین بس که سایر اعمال و عبادات با آن مقایسه و سنجیده میشود، امّا نماز جمعه دارای ویژگی خاصی است. این نماز یک فریضه عبادی تنها نیست، بلکه حاوی ابعاد گسترده اجتماعی و سیاسی نیز هست. علاوه بر این جلوهای از شکوه و عظمت و قدرت و صلابت اسلام بدین وسیله به نمایش گذاشته میشود. نماز جمعه یکی از راهکارهایی است که با تبادل افکار و اطلاعات و مشاوره و همکاری و همیاری آحاد و اقشار جامعه میتواند بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی را حل نماید.
ملاحظات پایانی
با بررسی آیات قرآن کریم و سنت معصومین: و مطالعه سخنان بزرگان به این نتیجه میرسیم که وحدت در وحله اول به نفع خود مسلمانان است. چه بسا با پیوند برادری و همدلی میان آنان و مستحکم کردن زنجیرهای همدلی و برادری میتوان دسیسههای شیاطین و منافقان را خنثی نمود. این اتحاد بیشتر به نفع ملل رنج دیده و ستمدیده است. بنابراین مسلمانان در سرتاسر جهان باید دلهای خویش را به هم نزدیک نمایند و اجازه ندهند دشمنان از تفرقه میان آنان سوء استفاده نمایند.
پیشنهادها
در راستای ایجاد وحدت و انسجام اسلامی لازم است تا بنیادهای اعتقادی و دینی و اخلاقی افراد تقویت شود. در این باره رسانههای گروهی مهمترین نقش را بر عهده دارند.
ـ تقویت هویت ملی و گسترش روحیه برادری میان آحاد جامعه، تأثیر مستقیم در ایجاد وحدت دارد.
منابع
قرآن کریم.
نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی.
مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیـۂ، تهران، 1354٫
موثقی، احمد، استراتژی وحدت در اندیشه سیاسی اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1370٫
اداره پژوهش و نگارش، کتاب وحدت، وزارت ارشاد اسلامی، بیجا، 1362٫
حکیمی، محمد، جهانیسازی مهدوی و جهانیسازی غربی، دلیل ما، قم، 1385٫
حرّانی، ابومحمد، تحف العقول، ترجمه صادق حسنزاده، آلعلی:، قم، 1385٫
فرید تنکابنی، مرتضی، الحدیث، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1377٫
محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمـۂ، مکتب الاعلام الاسلامی، قم، 1404ق.
الهندی، علاءالدین علی المتقی بن حسامالدین، کنزالعمال، مؤسسـۂ الرسالـۂ، بیروت، 1413ق.
مجلسی، محمدتقی، بحارالأنوار الجامعـۂ لدرر أخبار الأئمـۂ الأطهار، مؤسسـۂ الوفاء، بیروت، لبنان، 1403 ق.
الطبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، 1381٫
خمینی، روحالله، صحیفه نور، گردآورنده: عبدالرحیم موگهی، قم، 1372٫
جیکنز، ریچارد، هویت اجتماعی، ترجمه تورج یار احمدی، شیرازه، تهران، 1381٫
حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعـۂ، دار الکتب الاسلامیـۂ، تهران، 1323ق.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ترجمه جواد مصطفوی، دفتر نشر فرهنگ اهلبیت:، تهران، 1348ق.
پی نوشت ها
[1] جیکنز ریچارد، هویت اجتماعی، ترجمه تورج یار احمدی، صص7 و 8٫
[2] ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج2، صص95 و 96٫
[4] احمد موثقی، استراتژی وحدت در اندیشه سیاسی اسلام، ص68٫
[6] اداره پژوهش و نگارش، کتاب وحدت، ص58٫
[17] متقی هندی، کنزالعمال، ج1، ص177 و ج 15، ص828٫
[20] محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج58، ص150٫
[21] شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج7، ص207٫
[22] محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج71، صص234ـ274٫
[23] سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی،خطبه
[24] همان، خطبه 192، ص280٫
[26] سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه دشتی، خطبه 5٫
[28]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعـۂ، ج8، ص398،.
[31] اداره پژوهش و نگارش تبلیغات اسلامی، کتاب وحدت، به نقل از تحف العقول، ص34،
[34] اداره پژوهش و نگارش تبلیغات اسلامی، کتاب وحدت، ص160،
[35] شیخ حرعاملی، وسایل الشیعـۂ، ج1، ص 303