به گزارش خبرنگار مهر، آذر نجیبی، از فعالان حوزه طراحی لباس در عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون است؛ جز این سالهاست که دانشجویان خود را با تاریخ لباس در ایران آشنا میکند اما آن گونه که خود میگوید تخصصی در رشته سوزن دوزی ندارد. اما لباس اقوام ایرانی را دوست دارد و دلش میخواهد نقشها و طرحهای به کار رفته در آن زنده بماند و به روز شود. به همین خاطر لباسهای ارزشمند و قدیمیاقوام مختلف ایران را خریداری و سوزن دوزیهای به کار رفته در هر کدام را روی چرم لمینت میکند تا این نقشها و رودوزیها به کوله پشتی و کفشهای زیبایی تبدیل شوند که از گوشه ای به گوشه دیگر میروند و فرهنگ و هویت ایرانی را منتقل میکنند.
آذر نجیبی در گفتگو با خبرنگار مهر به اهمیت حفظ و روزآمد شدن طرحها و نقشهای به کار رفته در لباس اقوام مختلف ایران اشاره و بیان میکند: من با کلیت تاریخ لباس و همچنین پوشاک محلی آشنا هستم اما اسم هر نقش و طرح و جزییات به کار رفته در آن را نمیدانم همچنان که تخصصی در رشته سوزن دوزی ندارم اما براین باورم که لباس، بخش مهمیاز فرهنگ و هویت ایرانی است و ضرورت دارد که به پوشاک اقوام ایرانی و طرح و نقشهای به کار رفته در آن که در معرض فراموشی هستند زنده و به روز شود.
این طراح لباس در پاسخ به این که چرا کار خود را با رودوزیهای به کار رفته در لباس ترکمن آغاز کرده میگوید: ترکمنها روی پارچههای ضخیم کار میکنند و این مساله، موجب دوام و ماندگار بیشتر کار میشود. بعد از این قرار است از سوزن دوزی بلوچ استفاده کنم چراکه بلوچها در لباسهاشان از آینه استفاده میکنند و طرحهاشان منحصر به فرد است. پس از ان هم قرار است روی دیوارکوبها و مفرشهای کردستان کار کنم. زیرا در این خطه، سوزن دوزی وجود ندارد اما دیوارکوبها و مفرشهایی هست که میتوان از برای تهیه کیف و کوله استفاده کرد.
نجیبی به «موج بافی» کردستان اشاره و بیان میکند: در کردستان نوعی بافت به نام «موج بافی» وجود داشته که بیشتر متعلق به عشایر منطقه بوده است. در این بافت پشم گوسفند را با دست خود میریسیدند و از آن برای بافتن رختخواب پیچ، پتو و سجاده استفاده میکرد ند. در این بافت، یک سری مربعهای رنگی یا سیاه و سفید(برای افرادی که کم بضاعت بودند) کنار هم قرار میگرفت و به هم دوخته میشد. امروز این بافت در حال فراموشی است و من و خواهرم آزاده در تلاش هستیم تا از بریده رختخواب پیچها یا سجادههایی که از موج بافی در ان استفاده شده برای تولید کفش استفاده کنیم.
او در پاسخ به این که چرا کفش را انتخاب کرده و از طرحها و رودوزیهای به کار رفته در لباس اقوام ایرانی برای تولید کفش استفاده میکند، میگوید: کاربرد جغرافیایی مانتو خیلی محدود است اما از کفش همه جا میتوان استفاده کرد. نکته دیگر این که تولیدیهای ما با تمام سختیها همچنان در زمینه تولید مانتو و پوشاک فعال اند اما کفش ایرانی، نفسهای آخر خود را میکشد و بازار در اختیار کفشهای چینی است. مساله دیگری که مرا به تولید کفش تشویق کرد، حرکت بود. با کفش میتوان راه رفت و این حرکت برای من، عامل مهمیبود.
نجیبی به سختیها و مشکلات کار در زمینه تولید کفش اشاره و یان میکند: روزهای نخست، برای تولیدکنندگان کفش خیلی سخت بود تا با دو خانم، یعنی من و خواهرم همکاری کنند اما ما بدون حمایتهای مالی و معنوی سازمانی چون سازمان میراث فرهنگی و حتی بدون توجه به بازار کار خود را شروع کردیم و هزار جفت زیره سفارش دادیم. زیرههای سه رنگ و بسیار زیبا. پس از آن بهتریم و مرغوب ترین چرم را انتخاب و پارچههای و پارچههای سوزن دوزی شده را روی آن لمینت کردیم.
این طراح کفش و لباس که برند «چاوان» را برای تولیدات خود انتخاب کرده میگوید: «چاوان» در زبان کردی به معنای چشم است. من و خواهرم، آزاده کار خود را با این نام آغاز کرده ایم. و قرار است خردادماه امسال نمایشگاهی از کیف و کفشهای سوزندوزی شده در شهر بروکسل بلژیک برپا و هنر و فرهنگ ایرانی را به مردم کشورهای دیگر معرفی کنیم. این کارها در «آران آرت گالری» به مدیریت آران کمانگر به نمایش درمیآید.
نجیبی استفاده از سوزن دوزی را حق طیف گسترده ای از مردم میداند و معتقد است: من دلم نمیخواهد کارهایم جنبه اشرافی داشته باشد و تنها یک تعداد خاص از آدمها از آن استفاده کنند از سوی دیگر دوست ندارم کفشی که تنها یک پاپوش نیست و یک اثر هنری به شمار میآید و نشان دهنده فرهنگ و هنر سوزن دوزی در ایران است، حالت تولیدی وار پیدا کند. اما سوزن دوزی هنر پیشییان ماست و خوب است اگر این کفشها در حجم بیشتری برای بازار ایران تولید شود.