خبرگزاری مهر: کامران باقری لنکرانی استاد ممتاز دانشگاه علوم پزشکی شیراز و عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی در یادداشتی به صحبتهای دیروز حسن روحانی در مجلس شورای اسلامی واکنش نشان داد.
در بخشی از این یادداشت که در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته آمده است: «شاید نمیدانند که برخی از اطبا در مراکز دولتی ایران مجبورند برای رسیدگی به بیماران به قدر 4 پزشک در خارج از ایران در همان کشورهایی که آقای رییس جمهور سرکوفت آنها را زدند بیمار ببینند؛ جراحی کنند یا خدمات مختلف به آنها ارایه دهند و دستمزد بسیار کمتری بگیرند و دچار فرسودگی هم بشوند.
ریاست محترم جمهوری اگر از افزایش هزینههای پزشکی گلایه دارند خوب است این امر را ریشهای ببینند. آیا مصوبه افزایش تعرفه ها؛ که همان زمان مورد نقد خود پزشکان به دلیل ناعادلانه بودن آن قرار گرفت، در این افزایش هزینه چقدر نقش داشتتند؟ دولت در تدوین راهنماهای درمان و جلب وفاق و نظارت بر اجرای آن چقدر سرمایه گذاشت؟»
در ادامه متن کامل یادداشت باقری لنکرانی را میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی فرصت مغتنمی است تا با تامل در آنچه به دست آوردهایم و مرور فراز و نشیبهایی که طی کردهایم به ساخت فرداهای بهتر بیاندیشیم.
بیشک یکی از اقشاری که در این چهل سال و پیش از آن؛ در شکلگیری و تداوم انقلاب اسلامی نقشی بیبدیل داشتهاند پزشکان بودهاند. اطبایی که در سالهای پیش از انقلاب، مامن مبارزان بوده و خود نیز در مبارزه با طاغوت و روشنگریهای انقلابی نقش آفرین بودند تا شهدای عرصههای مختلف دفاع از انقلاب از پزشکان؛ تا حضور همه کادر پزشکی در دفاع مقدس تا خدمت رسانی به محرومین و تا حضور در جمع مدافعان حرم؛ همه و همه عرصههایی بودند که در آنها اسوههایی از پزشکان در کنار سایر مردم افتخار آفرینی و با خدا معامله کردند.
امروز بسیاری از افتخاراتی که در کارنامه چهل ساله انقلاب اسلامی به آن میبالیم چه در بهبود شاخصهای بهداشت و چه در ارتقای خدمات و چه در عرصه علوم و تحقیقات مرهون همین اطباست.
اینها و آموزههای دینی و باورهای ملی باعث شده که پزشکان در ایران همواره یک سرمایه اجتماعی و از گروههای مرجع باشند و تا امروز چنین بمانند. این سرمایه بزرگ را نمیتوان به بهانه برخی تخلفات پایمال کرد. بودند و هستند کسانی که این حرفه مقدس را با تجارت آلوده کردند یا در این کسوت؛ ثروتاندوزی را به جای خدمت مبنا قرار دادند. اما نمیتوان آن اندک را؛ بهانه تخریب این سرمایه اجتماعی و معنوی کشور قرار داد.
آفت امروز ما این است که همه مسایل را سیاسی میبینیم و مباحث کارشناسی جای خود را به لجبازیهای سیاسی داده است. همین باعث میشود که یک اقدام اگر از جانب دوستان و هم قبیلهایها بود آن را خوب بیانگارند، اما همان اقدام از جانب جناح رقیب به بدترین شکل مورد انتقاد قرار گیرد. حکایت بسیاری از اقدامات این روزها و مقایسه با اقدامات دولتهای قبل در بسیاری از مواقع از این جنس است.
توزیع مواد غذایی در دولتهای قبل بد و امروز افتخار است؛ با آنکه میشود با زیر ساختهای امروزین این توزیع را هدفمند وبرای اقشار محروم در خانه انجام داد و از زیر ساختهای دولت الکترونیک که طی 15 سال گذشته ارتقا یافته برای خدمت رسانی بهره برد.
در سخنان دیروز ریاست جمهوری و نقدهای وارد به آن نیز ما این نگاه سیاست محور نه کارشناسانه را میبینیم و بسا سخنانی که به مخالفت و نقد یا تایید این صحبتها شد که هدف آنها جلب توجه مردم یا پزشکان در عرصههای انتخاباتی بود.
گفتند چرا پزشکان از برخی از خدمات «عار» دارند و ندانستند که جراحان ما در بیمارستانها عموما پانسمان اول بعد از جراحی را به ویژه در عملهای مهم را خودشان تعویض میکنند؛ البته نپرسیدند که اگر جراح و پزشک به پانسمان بسنده کرد خدمات حرفهای را چه کسی باید انجام دهد؟
شاید نمیدانند که برخی از اطبا در مراکز دولتی ایران مجبورند برای رسیدگی به بیماران به قدر 4 پزشک در خارج از ایران در همان کشورهایی که آقای رییس جمهور سرکوفت آنها را زدند بیمار ببینند؛ جراحی کنند یا خدمات مختلف به آنها ارایه دهند و دستمزد بسیار کمتری بگیرند و دچار فرسودگی هم بشوند.
ریاست محترم جمهوری اگر از افزایش هزینههای پزشکی گلایه دارند خوب است این امر را ریشهای ببینند. آیا مصوبه افزایش تعرفهها؛ که همان زمان مورد نقد خود پزشکان به دلیل ناعادلانه بودن آن قرار گرفت، در این افزایش هزینه چقدر نقش داشتتند؟ دولت در تدوین راهنماهای درمان و جلب وفاق و نظارت بر اجرای آن چقدر سرمایه گذاشت؟
مگر نه این بود که در چند موردی که این کار عالمانه و با رعایت مصلحت عامه نه منفعت کسانی که مرتبط با مراجع تصمیم گیری بودند؛ شکل گرفت میلیاردها تومان با قدری تدبیر صرفه جویی شد؟ چرا افزایش وارادت کالاها و تجهیزات پزشکی در سالهای اخیر با شتاب فراوان رخ داد؟
چرا تا همین سال گذشته دستورالعملهای وزارتی تاکید بر مصرف کالاهای یکبار مصرفی میکرد که حتی در کشورهای تولید کننده آنها هم با این ریخت وپاش مصرف نمیشود؟
چرا بخش قابل توجهی از ارز اختصاص یافته به دارو؛ برای واردات داروهایی تخصیص مییابد که مشابه داخلی دارند؟
آیا بخشی از بدهیهای تلنبار شده در بخش سلامت ناشی از این قبیل تصمیمات دولت نبود؟ نقش داروهای مکمل یا به قول ریاست محترم جمهوری زینت النسخه در افزایش هزینهها چقدر است؟ آیا نیروی رانشی در مصرف داروهای مکمل فقط پزشکان هستند یا این موضوع یک موضوع فرهنگی هم هست؟
قانون از سالها قبل از وزارت بهداشت اجرای پرونده الکترونیک سلامت و نظام ارجاع را تکلیف کرده بود؛ اما در دروان سرمستی سال 93 صحبت از این بود که اینها مبنایی نیستند و باید از بیمارستانها شروع کرد. کارنامه دولت بعد از 6 سال در این عرصه چیست؟
آیا باید پزشکان پاسخگوی این اهمال باشند؟ ادعای بیمه همه مردم در شرایطی که دفترچه بیمه با اعلام سازمان بیمه گر برای بسیاری از خدمات در مراکز دولتی پذیرفته نمیشود، صحیح است؟
تدبیر به شعار نیست به عمل است. دولت تا چه حد از ابزارهایی که در اختیار دارد مشفقانه برای اصلاح استفاده کرده است؟
به عنوان کسی که بیش از 26 سال توفیق داشتم فقط در مراکز دولتی بیمار ببینم و اکنون به ضرورت تاخیر در دریافت حقوق خود مجبور به تاسیس مطب شده ام، از دولت گلایهمندم که چرا با تاخیر بیش از یکسال در پرداختها آنهم با کسورات غیر قابل باور؛ شرایط خدمت را از بین برد.
گلهمندم که چرا مجلس و دولت در اجرای قانونی که صراحت داشت وزیر و مسئولین وزارت بهداشت باید تمام وقت باشند، اهمال کرد. بعد از من تا کنون غیر از آقای دکتر نمکی همه وزرایی که به مسئولیت رسیدند؛ فعالیت در بخش خصوصی داشتند و برخی به بیمارستانداری خصوص افتخار هم میکردند.
بالاترین سرمایه اجتماعی هر کشوری نیروهای انسانی متخصص و نخبه اوست. نباید این نیروها را رنجاند. رییس محترم قوه مجریه گفتند برخی از پزشکان خود را تافته جدا بافته میدانند. این کلام از دو جنبه قابل بررسی است. اگر کسی از اطبا در حقوق انسانی و مدنی برای خود حقی فراتر از عامه مردم قایل شد معلوم است که به خطا رفته.
در کشوری که رهبر فرزانه آن با افتخار میگوید که رهبر نیز تابع قانون است و باید ذوب در مردم باشد (نقل به مضمون از بیانات83.3.27)؛ معلوم است که چنین ادعایی پذیرفته نیست. بگذریم که گاهی از برخی از مسئولین خلاف این را میشنویم و نه تنها ذوبی در مردم نمیبینیم بلکه اشرافیت و تبختر و حقوق ویژه و ... را مشاهده میکنیم.
بگذاریم و دردمندانه بگذریم. گفتم گاهی به شخص پزشک نگاه میشود و گاه به جایگاه طبابت. حرفه طبابت در بین حرف جایگاه ویژه دارد. امام جعفر صادق علیهالسلام فرمودند: لا یَستَغنی أهلُ کُلِّ بَلَدٍ عَن ثَلاثَةٍ - یَفزَعُ إلَیهِم فِی أمرِ دُنیاهُم وآخِرَتِهِم، فَإِن عَدِموا ذلِکَ کانوا هَمَجاً: فَقیهٍ عالِمٍ وَرِعٍ، و أمیرٍ خَیِّرٍ مُطاعٍ، و طَبیبٍ بَصیرٍ ثِقَه. تحف العقول، صفحه 321
مردم هیچ آبادی از سه گروه، بی نیاز نیستند که در کار دنیا و آخرت خویش به ایشان پناه بَرَند و، چون آنان را نداشته باشند، شوربخت باشند: فقیه دانا و پرهیزگار، امیر نیکوکار و فرمانروا، و طبیب آگاه و مورد اعتماد.
این حدیث و نظایر آن جایگاه این حرفه را یادآوری میکند. انکار نمیکنم که خود اطبا باید پاسدار این جایگاه باشند و شاید به همین دلیل در قانون تاسیس سازمان نظام پزشکی، اولین وظیفه این سازمان را حفاظت از حقوق مردم و بیماران دانسته نه دفاع صنفی از پزشکان.
به هرحال امیدوارم مسئولان محترم این ایام مبارک را با تصمیمات مدبرانه خود شیرین کنند و گرنه تلخ گویی هنر نیست. به قول مولانا:
تلخ کنی دهان من قند به دیگران دهی
نم ندهی به کشت من آب به این و آن دهی
یا جهت ستیز من یا جهت گریز من
وقت نبات ریز من وعده و امتحان دهی