در چند روز اخیر و در پی آزمایش های متعدد موشکی کره شمالی، تنش بین رهبران این کشور و ایالات متحده بار دیگر بالا گرفته است. اگر چه کشور کره شمالی سابقه ای طولانی در تهدید کشورهای همسایه و بخصوص کره ی جنوبی داشته و هر از چند گاهی تا مرز جنگ با ایالات متحده نیز پیش رفته اما این شرایط با استقرار تعدادی از نیروهای آمریکایی در کره جنوبی و تاسیس پایگاه نظامی دائمی در این کشور تشدید شده است. هر چند کشور کره شمالی همیشه نشان داده که ابایی از مواجهه با ایالات متحده و همسایه اش، کره جنوبی، ندارد اما ایالات متحده در برخی موارد با کمی عقب نشینی از مواضع خود باعث شده که تقابل نظامی با کشور کره شمالی صورت نگیرد.
از نظر ایالات متحده یک جنگ دیگر در شبه جزیره ی کره بدون شک بازی باخت-باخت برای هر دو طرف خواهد بود. با توجه به اینکه در صورت وقوع جنگ کره ی شمالی غیر قابل پیش بینی بوده و به اصطلاح چیزی برای از دست دادن ندارد استفاده ی این کشور از سلاح اتمی اجتناب ناپذیر خواهد بود.
شاید نیروی نظامی ایالات متحده بتواند پیروز میدان جنگ باشد اما کره ی شمالی نیز گزینه هایی دارد که بر روی آن ها حساب خواهد کرد از جمله ارتش بزرگ این کشور (تقریبا 4 اُمین ارتش بزرگ جهان) و البته زرادخانه ی مملو از سلاح های هسته ای. از این رو با توجه به تلفات آخرین جنگ کره ( مرگ بیش از 37٫000 نیروی نظامی ایالات متحده) هیچ کس، و بیشتر ایالات متحده، دوست ندارد که چنین سناریویی دوباره تکرار شود.
این روزها کشور کره ی شمالی با رهبر جوان خود بیشتر از هر زمان دیگری به ساخت بمب های بالستیک قاره پیما با توانایی حمل کلاهک هسته ای نزدیک است که می تواند با آن به راحتی مناطقی از ایالات متحده را هدف قرار دهد. البته بر اساس تحلیل های کارشناسان نظامی و سیاسی وقوع جنگی دیگر در شبه جزیره ی کره غیر محتمل به نظر می رسد و هر کدام از طرفین دلایل خود را برای خویشتنداری در لحظات حساس تنش دارند.
روز شنبه، در سالگرد تولد کیم ایل سونگ بنیانگذار ساختار سیاسی کنونی کره شمالی، ارتش کره شمالی در یک گردهمایی عظیم و در مراسمی باشکوه از یک بمب هسته ای قاره پیما رونمایی کرد که تاکنون دیده نشده بود. این روز مهم ترین تعطیلات رسمی در کشور کره شمالی به شمار آمده و مقامات ایالات متحده از این نگرانند که بزودی شاهد رونمایی از یک موشک جدید یا آزمایش هسته ای جدیدی باشند.
در گذشته چندین بار این دو کشور تا مرز جنگ پیش رفتند اما هر بار به دلایلی این اتفاق رخ نداد. این مقاله قصد دارد به بررسی 3 مورد از این حوادث که ممکن بود به درگیری نظامی بین دو کشور منتهی شود بپردازد. با ادامه ی متن ما همراه باشید.
حادثه ی کشتی یو اس اس پوِبلو
کشتی یو اس اس پوِبلو
در سال 1968، کره شمالی یک کشتی جاسوسی آمریکا به نام یو اس اس پوِبلو (USS Pueblo) را خارج از ساحل شمالی شبه جزیره ی کره متوقف و توقیف کرد. پیونگ یانگ اصرار داشت که این کشتی وارد آب های تحت حاکمیت این کشور شده است و ایالات متحده نیز ادعا می کرد که این کشتی در زمان توقیف شدن به دست ارتش کره شمالی در آب های بین المللی در حال گشت زنی بوده است.
این موضوع می توانست به شروع جنگ منتهی شود اما در آن زمان ایالات متحده درگیر جنگ ویتنام بود و دولت رییس جمهور جانسون علاقه ای به باز کردن یک جبهه ی دیگر علیه کمونیست ها در شبه جزیره ی کره نداشت. بیش از 82 سرباز آمریکایی در این حادثه به دست نیروهای ارتش کره شمالی که در آن دوران تحت رهبری کیم این سونگ بود دستگیر شده و روانه ی زندان شدند.
رسانه های کره شمالی تصاویر و ویدیوهایی را از این سربازان دستگیر شده منتشر کردند که با حرکات دست اعتراض خود را به دستگیر شدنشان اعلام می کردند. نیروهای کره شمالی که با این حرکات آشنایی نداشتند از آن ها پرسیدند که این حرکت دست چه معنایی دارد و آن ها از ترس گفتند که این حرکت «روشی برای آرزوی موفقیت به سبک مردم هاوایی» است.
ملوانان آمریکایی دستگیر شده در کره شمالی
82 سرباز زنده مانده (در جریان درگیری های قبل از دستگیری یکی از سربازان آمریکایی کشته شد) بعد از حدود 11 ماه رایزنی و گفتگو بین مقامات دو کشور، به طور مستقیم و غیر مستقیم، آزاد شدند. ایالات متحده به طور رسمی از تلاش برای جاسوسی علیه کره شمالی عذرخواهی کرد اما بلافاصله بعد از آزادی سربازان دستگیر شده این عذرخواهی رسمی و کتبی پس گرفته شد و اعلام گردید که تنها برای آزادی سربازان با درخواست کره شمالی مبنی بر عذرخواهی رسمی از این کشور موافقت شده است.
کشتی یو اس اس پوِبلو نیز همچنان در اختیار کشور کره شمالی باقی ماند و امروزه در بندر پیونگ یانگ به عنوان یک جاذبه ی توریستی و ابزاری تبلیغاتی مورد استفاده قرار می گیرد.
ماجرای تبر
نمای یادبود اتحاد دو کره در منطقه ی غیر نظامی بین دو کشور
در کمال تعجب فاصله ی مرزی دو کشور کره شمالی و جنوبی که به اصطلاح به آن «منطقه ی غیرنظامی» گفته می شود در واقع نظامی ترین مرز در جهان به شمار می آید و نیروهای نظامی بیشماری از طرفین در آن حضور داشته و تحرکات یکدیگر را رصد می کنند. این دو کشور بعد از جنگ شبه جزیره ی کره هیچ گاه قرارداد صلح امضا نکرده و علیرغم آتش بش برقرار شده، از آن زمان تاکنون در حالت آماده باش نظامی به سر می برند و علناً جنگی بدون درگیری محسوس نظامی بین دو طرف برقرار است.
در 18 آگوست سال 1976، گروهی از مقامات رسمی ایالات متحده و کره جنوبی تصمیم گرفتند که شاخ و برگ های یک درخت صنوبر را به بهانه ی این که دید یک پایگاه دیده بانی نیروهای حافظ صلح سازمان ملل را مسدود می کند کوتاه کنند. گروهی از سربازان برای این کار داوطلب شده و به سمت درخت مذکور روانه گردیدند اما با ممانعت سربازان کره شمالی مواجه شدند. آن ها گفته بودند که این درخت توسط کیم ایل سونگ کاشته شده و کسی حق ندارد آسیبی به آن برساند.
10 روز بعد گروهی از سربازان آمریکایی برای بریدن شاخه های درخت اعزام شدند. این گروه شامل دو افسر و 8 سرباز از ارتش ایالات متحده همراه با تعدادی از سربازان کره جنوبی و چند نفر کارگر بودند. بعد از رسیدن به درخت مذکور، آن ها با تعداد بیشتری از سربازان کره شمالی مواجه شدند که از آن ها می خواستند به درخت صنوبر جنجالی نزدیک نشوند.
سه نفر از نیروهای اعزامی به هشدارهای نظامیان کره شمالی توجهی نکرده و برای بریدن شاخه های درخت صنوبر وارد عمل شدند. سپس، به گفته ی یکی از سربازان آمریکایی به نام وَین کِرک براید که در آن زمان در مرز دو کره حضور داشت، یک افسر عالی رتبه ی کره شمالی “ساعتش را از دست باز کرده و در یک دستمال پیچید که نشانه ی حمله بود”.
کرک براید در مصاحبه ی خود با یک روزنامه ی نظامی در سال 2006 در این مورد می گوید: “وی گفت: همه ی آمریکایی ها را بکشید. بلافاصله سربازان کره شمالی وارد عمل شده و دو افسر آمریکایی مورد هدف قرار گرفتند. آن ها هر دو افسر آمریکایی را با تبری که برای قطع کردن درخت آورده بودند سلاخی کردند”.
صحنه ی واقعی درگیری نیروهای کره شمالی و نظامیان آمریکایی
درخت صنوبر پر حاشیه بعد از قطع شدن
بقیه ی سربازان و کارگران آمریکایی و کره ای (جنوبی) عقب نشینی کردند. با توجه به شرایط شکننده ی آتش بس در شبه جزیره ی کره تصمیم گرفته شد که تنها پاسخ به این حادثه اعزام نیروهای ویژه ی ارتش کره ی جنوبی در تعداد زیاد برای قطع کردن درخت باشد. این عملیات به نام «عملیات پُل یونیان» (Operation Paul Bunyan) نامگذاری شد که با اعزام نیروهای زیادی به محل درخت مورد نظر همراه بود به نحوی که نیروهای کره شمالی ترجیح دادند وارد درگیری نشوند.
ساقط کردن هواپیمای جاسوسی
هواپیمای جاسوسی EC-121
تنها بعد از چند ماه از بازگشت سربازان آمریکایی کشتی یو اس اس پوِبلو به خاک ایالات متحده درگیری دیگری بین دو کشور به وقوع پیوست که خطر جنگ در شبه جزیره ی کره را بیش از هر زمان دیگری قریب الوقوع می ساخت.
در 15 آوریل سال 1969، و در جشن 57 سالگی کیم این سونگ، یک هواپیمای جاسوسی EC-121 متعلق به ارتش آمریکا در آسمان منطقه مورد حمله ی 2 جت جنگنده ی میگ ارتش کره شمالی قرار گرفته و سقوط کرد. این هواپیمای جاسوسی بدون جنگ افزار در حال جمع آوری اطلاعات در مورد تحرکات نظامی شوروی سابق و کره شمالی در منطقه بود.
در این حادثه تمامی 31 سرنشین این هواپیما کشته شدند و رییس جمهور نیکسون چنان از این حادثه برآشفت که برخی بر این باورند قصد داشته در آن برهه ی زمانی از سلاح هسته ای علیه کره شمالی استفاده کند.
بر اساس گزارش روزنامه ی گاردین، جورج کارور از افسران سیا در سال 1969 در این باره چنین گفته است: نیکسون از این حادثه بسیار خشمگین شده بود و دستور یک حمله ی اتمی تاکتیکی را صادر کرد… افسران ستاد مشترک ارتش به حالت آماده باش درآمده و در جریان موضوع قرار گفتند تا هدف های مورد نظر را مشخص کنند اما کیسینجر به آن ها تلفن کرد و توافق شد تا صبح روز بعد که خشم نیکسون فروکش کند دست به هیچ کاری نزنند”.
ریچارد نیکسون رییس جمهور وقت ایالات متحده
هواپیمای جاسوسی ساقط شده غیر مسلح و بسیار کند بوده و بدون هیچ گونه اسکورت هوایی به آسمان منطقه اعزام شده بود که آن را به هدفی آسان برای جت های کره شمالی تبدیل کرد و آن ها بعد از انجام عملیات سریعاً به پایگاه خود بازگشتند. ارتش کره ی شمالی بعد از توقیف کشتی جاسوسی یو اس اس پوِبلو به تحرکات دریایی نیروهای ایالات متحده آمریکا شدیداً حساس شده بود و هر تحرکی را زیر نظر داشت از این رو هدف دادن هواپیمای جاسوسی ایالات متحده بسیار غیرمنتظره نبود.
بدون شک دستور حمله توسط مقامات عالی رتبه ی ارتش کره شمالی صادر شده بود زیرا مقامات ارشد نظامی پیونگ یانگ کنترل شدیدی بر روی نیروهای نظامی خود در مرز داشته و این نیروها بدون اجازه نمی توانستند کوچکترین عملیات یا تحرک نظامی انجام دهند.
بر اساس گفته های خلبان بروس چارلز که در آن دوران در پایگاه نیروهای دریایی ایالات متحده در کره جنوبی خدمت می کرد به آن ها دستور داده شده بود که برای جنگ آماده باشند. وی در این باره چنین می گوید: ” وقتی که من به دفتر سرهنگ فراخوانده شدم موضوع بسیار ساده بود. وی ساقط شدن هواپیمای EC-121 در فاصله ی چند صد کیلومتری از ساحل را برایم توضیح داد. و یک پیام داشت که آن را به من نشان داد. در این پیام آمده بود که برای حمله به اهداف آماده باشید”.
بر اساس یک برنامه ی پیشگیرانه و در صورت وقوع جنگ هسته ای بین ایالات متحده و شوروی سابق، هدف بروس چارلز از قبل تعیین شده بود: یک پایگاه هوایی در کره شمالی. همچنین بمبی که هواپیمای اف-4 وی با آن تجهیز شد یک بمب هسته ای با قدرتی 20 برابر قدرت بمب اتمی استفاده شده در هیروشیما بود. چند ساعت به وی دستور داده شد که فعلا عملیات را متوقف کند. وی در این باره نیز می گوید: ” تقریبا هنگام غروب بود که پیام توقف عملیات را دریافت کردم اما این به معنای کنار گذاشتن نقشه ی حمله به طور کلی نبود. سرهنگ گفت که از پیام چنین برمی آید که ما این حمله را امروز انجام نخواهیم داد، در مورد فردا چیزی نمی دانم”.
مورتون هالپرین، که در آن زمان در شورای امنیت ملی ایالات متحده عضویت داشت ادعا کرده که هیچ چیز در مورد آماده سازی مقدمات برای حمله ی هسته ای نمی داند.اما می گوید که نیکسون دستور داده بود که یک ناوگان هوایی به محل اعزام شوند زیرا در ابتدا تصمیم داشت که پایگاه هوایی که میگ های کره شمالی از آن برخاسته بودند را منهدم کند.
دستور حمله ی هسته ای هیچ گاه صادر نشد و دو روز بعد از حادثه رییس جمهور نیکسون در یک کنفرانس خبری اعلام کرد که وی مانع پاسخ نظامی به این حمله شده است. بدین ترتیب بار دیگر پروازهای جاسوسی از سر گرفته شد اما این بار با اسکورت جنگنده های آمریکایی.