این مترجم در گفتوگو با ایسنا درباره وضعیت ادبیات و کتاب در سال 95 گفت: سال گذشته آثار خوبی منتشر شد که در وضعیت صنعت نشر کتاب تأثیرات مثبتی داشت. روند صدور مجوزهای کتاب نسبت به دولت قبل راحتتر شده بود و سختگیریهای زیادی که در سالهای قبل وجود داشت، کمتر شده؛ هرچند از بین نرفته است.
او با بیان اینکه سال گذشته در میان عناوین زیادی که چاپ شد، عناوین خوب زیادی هم بود، اظهار کرد: تعداد زیاد عناوین به این دلیل بود که پروسه چاپ راحتتر شده است. به طور کلی تغییرات در این حوزه مثبت بوده و وضعیت کتاب و نشر در سال گذشته بهتر شده بود.
امرایی درباره تیراژ پایین کتابها نیز اظهار کرد: به نظر من اینطور نیست که پایین بودن تیراژ به تعبیری حتما عیب است. ناشر بر روی کتابی که میداند به فروش میرود، سرمایهگذاری میکند و آنرا چاپ میکند، اینطور نیست که ناشر بخواهد عمدا کتابی را که میداند 3000 نسخه فروش میرود در 500 نسخه منتشر کند.
او در ادامه افزود: بخشی از این مسئله به شرایط بازار برمیگردد، ممکن است ناشر نسبت به انتشار کتاب بهویژه کتاب ترجمهای مردد شود. نکتهای که وجود دارد این است که تیراژ پایین در کتابهای ترجمهای با وجود ترجمههای متعدد و مکرر از یک کتاب جبران میشود؛ به طور مثال اگر از هر کتاب پنج ترجمه و هر کدام در 1000 تیراژ منتشر شود در مجموع 5000 نسخه میشود. هر چند این وضعیت مطلوب نیست.
این مترجم درباره اینکه آیا ترجمههای متعدد از یک اثر تأثیر منفی نخواهد داشت نیز گفت: من اینطور به این قضیه نگاه نمیکنم و معتقدم کسی که سراغ خرید کتاب میرود معمولا با چشم باز خرید میکند. کسی که کتاب میخرد، با کسی که هندوانه میخواهد بخرد، حتما فرق دارد! این فرد بر حسب شناختی که از کتاب، ناشر و مترجم و شاعر و نویسنده دارد، کتاب را میخرد و یا اینکه به نقدهایی که بر روی کتاب نوشته میشود اطمینان میکند. خواننده آثار ادبی را نمیتوان گول زد، زیرا آنها با چشم باز سراغ کاری میروند.
او خاطرنشان کرد: در مقابل تیراژهای پایین کتاب شاهد این هستیم که برخی از کتابها به چاپ 25 یا 40 هم رسیدهاند و منتشر میشوند و فقط تیراژ 500تایی کتاب را نباید ببینیم. چرا کتاب دشوارخوانی را که دو ترجمه خوب از آن در بازار است و نزدیک 50 بار چاپ شده نبینیم؟ هر کتابی مخاطب خود را پیدا میکند. بعضی کتابها هم ممکن است مخاطب نداشته باشد یا مخاطبشان محدود باشد. کتاب یک کالای فرهنگی است. کسانی که سراغ کتاب میروند، با شناخت کامل و چشم باز سراغ کتاب میروند و اولین کتابی را که به دستشان رسید نمیخرند. به هر حال هر کتابی بازار خود را دارد اما ممکن است تیراژ یک کتاب 500 باشد و یکی 1000 تا.
امرایی یادآور شد: نکته دیگری که در چاپ کتاب وجود دارد این است که تولید کتاب راحتتر شده است. در نظر بگیرید ناشری که در یک سال 500 عنوان کتاب منتشر میکند؛ اگر از هرکدام 2000 نسخه چاپ کند، میشود یک میلیون نسخه که این حجم از کتاب نیاز به انبار دارد، اما اگر با 1000 نسخه و یا 500 نسخه چاپ کند، زودتر میفروشد و نیازش به انبار کمتر است، و اگر ناشر ببیند کتابی فروش میرود حتما آن را تجدید چاپ میکند، زیرا سود کتاب، هم برای ناشر و هم برای پدیدآورندگانش در تجدید چاپ آن است.
این مترجم اظهار کرد: اتفاق جدید و خوشایندی که افتاده، این است که خود نویسندگان، مترجمان و شاعران هم کتابهای خود را معرفی و تبلیغ میکنند؛ کاری که قبلا نبود و جایش خالی بود. قبلا از باب فروتنی، نویسندگان، شاعران و مترجمان درباره آثاری که پدید میآورند حرف نمیزدند و معتقد بودند "مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید". این عادت تقریبا از بین رفته و به نظرم در حال شکستن است، خیلیها کتابهایشان را تبلیغ میکنند و مراسم رونمایی میگذارند که همه اینها در وضعیت نشر مؤثر است.
او سپس درباره عملکرد رسانهها در سال 95 در زمینه ادبیات و کتاب، اظهار کرد: رسانهها در این زمینه خوب عمل کردند بهویژه رسانههای مکتوب فرهنگی. یکسری روزنامه و مجله داریم که رویکردشان عمدتا سیاسی است، البته بعضی از روزنامهها تیراژی در حد کتاب دارند و در بهترین حالت 5000 نسخه منتشر میشوند. شبکههای اجتماعی در زمینه ادبیات و کتاب موثرند، روزنامههایی که رویکرد فرهنگی دارند، خود را موظف میدانند آثاری را که منتشر میشود معرفی کنند؛ البته ممکن است گاهی اوقات آثاری از قلم بیفتد.
امرایی افزود: یه طور مثال خود خبرگزاری ایسنا یکی از خبرگزاریهای فعال در این زمینه است. ایبنا هم کارش کتاب است و فقط به حوزه کتاب میپردازد، اما ایسنا حوزههای دیگر هم دارد و به نظرم من در حوزه فرهنگ خوب عمل و اطلاعرسانی کرده است.
این مترجم درباره بهترین و بدترین خبری که در سال 95 در حوزه ادبیات و کتاب شنیده است، گفت: بدترین خبر برای من این است که کتابی توقیف شود و یا کتابی اجازه چاپ نداشته باشد که این مسئله کم نبوده است. بهترین خبر نیز که منتظر آن هستیم برداشته شدن سانسور است که به صورت محترمانه نامش را گذاشتهاند ممیزی. به نظرم دلیلی وجود ندارد عدهای بنشینند آنجا و کلی هزینه به بار بیاورند و کتاب را بخوانند تا یک خط پیدا کنند که این خط از نظر آن فرد ممکن است نامطلوب باشد. تشخیص مطلوب و نامطلوب را بهعهده مردم رشیدی که هر وقت آنها را لازم داریم و به آنها افتخار میکنیم، بگذارند.
او در معرفی بهترین کتابهایی که در سال 95 خوانده است گفت: خیلی از کتابهایی را که خواندهام در روزنامه اعتماد معرفی و پیشنهاد کردهام. همچنین در شبکههای مجازی که در آنها حضور دارم کتابهایی را که میخوانم پیشنهاد میکنم و عکسی از آنها میگذارم که ممکن است این کتابها از نویسندگان و مترجمان دیگر باشد و گاهی هم از کتابهای خودم است که چند خطی درباره آنها مینویسم.
اسدالله امرایی درباره کتابهایش در سیامین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران نیز با بیان اینکه کتاب جدیدی برای نمایشگاه ندارد گفت: برای نمایشگاه کتابهای تجدید چاپی دارم و امیدوارم در سال 96 فعالتر در خدمت باشم.
او افزود: کتابهایی که از من تجدید چاپ شده و در نمایشگاه آنها را خواهید دید به این شرح هستند: رمان «کوری» نوشته ژوزه ساراماگو به چاپ بیستم و رمان «بینایی» از همین نویسنده به چاپ چهارم رسیده است که در انتشارات مروارید منتشر شدهاند. تفاوت این چاپ با چاپ قبلی جلد شومیز آنهاست که ارزانتر به دست خواننده برسد. مجموعه داستان «جفت شش» که 12 داستان از 12 نویسندهای است که جایزه نوبل گرفتهاند قرار است با چاپ سوم در نمایشگاه عرضه شود و «بیست بیست» که مجموعه 20 داستان از 20 نویسنده نوبلیست است به چاپ هشتم رسیده و ناشر آن نشر گلآذین است. «دختر بخت» نوشته ایزابل آلنده به چاپ نهم رسیده است که انتشارات کتابسرای تندیس ناشر آن است. چاپ دوم «چنگ و دندان» از تی سی بویل در نشر افق منتشر شده است. نشر افق چاپ پنجم «مردان بدون زنان» ارنست همینگوی را همراه با چاپ دوم «آنسوی رود میان درختان و زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست» تجدید چاپ کرده و در نمایشگاه عرضه میکند. همچنین «داستانهای بااجازه» مجموعه داستانهای کوتاه از چند نویسنده است که نشر قطره آن را منتشر کرده و به چاپ دوم رسیده و در نمایشگاه کتاب عرضه میشود.