به گزارش ایسنا، در معرفی این کتاب عنوان شده است: در این رمان بهرغم موضوع متفاوت و جنجالیِ خود، بهسیاق دیگر آثار احمد غلامی، جنگ، سیاست، سفر و روابط آدمها محوریت دارد. این داستان نیز دیالوگمحور است و نویسنده در میان گفتوگوهای دو شخصیت اصلی، به گذشته گریزی میزند تا از خلال روایتهایی شخصیتهای رمانش را بشناساند.
در نوشته پشت جلد کتاب آمده است:
گفتم: «از تو بازجویی بکنم؟»
گفت: «جزو قرارداد نیست، ولی اگر حال میکنی بکن.»
گفتم: «باید راست بگویی.»
گفت: «من تو زندگی دروغ نگفتم! پنهانکاری کردم اما دروغ نگفتم.»
گفتم: «از پنهانکاریهایت سؤال کنم راست میگویی یا دروغ؟»
با چشمهای بسته به سقف اتاق خیره شده بود.
گفت: «تا حالا تو موقعیتش قرار نگرفتهام.»
گفتم: «اسم واقعیات چیست؟»
این سؤال برایم کلیدی بود. چون هم اسمش را میدانستم، هم تاریخ تولد و محل تولدش را.
گفت: «رویا... تهران!»
راست گفت.»
رمان «نرخ تن» از سوی نشر ثالث منتشر شده است.