سرویس جهان مشرق- تفاوت سبک زندگی زنان مسلمان در همان اولین نگاه توسط سایر شهروندان به چشم میآید اما آنچه این تفاوت را به یک زنگ خطر در ذهن اطرافیان تبدیل میکند، دو تیغه یک قیچی است که دانشجویان مسلمان بریتانیا را در فشار قرار داده است: وهابیت و سیاستهای آموزشی لندن.
فعالیتهای وهابیت در تأسیس مساجد اروپا و عضوگیری با سوءاستفاده از درآمدهای هنگفت سرمایهدارانی از کشورهای حاشیه خلیج فارس بر همه روشن است. تا جایی که بسیاری از اعضای داعش در عراق و سوریه از اروپا خود را به آنجا رسانده بودند که نمونه آن دختری با نام «شمیمه» بود. وی در ماههای اخیر تلاش زیادی کرد تا دوباره به انگلیس برگردد، البته این بار با فرزندش از یک مردم اروپایی داعشی که کشته شده بود، اما تا کنون مجوز ورود برای وی صادر نشده است.
اما تیغه دیگر این قیچی، نظام آموزشی لندن است، آنچه تحتالشعاع موضوع دیگر یعنی حملات شدید اسلامهراسانه از سوی رسانهها قرار گرفته و کمتر بدان توجه شده است.
به اسم «برنامه پیشگیری»، به کام بدبینی و سختگیری
به ویژه بعد از اتفاق تروریستی در ژوئیه 2005 بود که نظارت بیشتری از سوی نهادهای امنیتی بریتانیا بر دانشگاههای این کشور صورت گرفت زیرا شهزاد تنویر که گفته شد از عاملان حادثه تروریستی بوده است، یک فارغالتحصیل دانشگاهی نیز بود.
پس از آن برخی دیگر از دانشجویان و فارغالتحصیلان در بریتانیا به اعمال تروریستی متهم یا محکوم شدند: عمر فاروق عبدالمطلب تلاش کرد در یک هواپیما به مقصد آمریکا بمبگذاری کند؛ روشنارا چادری یک نماینده مجلس را به خاطر انتقام از جنگ عراق زخمی کرد و پس از آن نیز پدیده «عروسهای جهادی» برای درآمدن به نکاح داعشیان برای شرکت در ثواب جهاد شکل گرفت.
تصور میشود دانشجویان زن بیش از مردان احتمال دارد تحت تأثیر تبلیغات گروههای تروریستی به اسم اسلام قرار گیرند، از این رو نظارت و سختگیری بر آنها بیشتر است.
اینها نتیجه تبلیغات وهابیت به صورت حضوری و برخط بود و هر چند ارتباط مستقیمی میان دوران دانشجویی این افراد با اعمال تروریستی پیدا نشد، اما به هر حال از سال 2015 میلادی طبق قانون CTSA اساتید و مسئولان دانشگاهها در بریتانیا موظف شدهاند اگر به تمایل یکی از دانشجویان به افراطیگری مشکوک شدهاند، بلافاصله به مقامات امنیتی کشور اطلاع دهند.
نتیجه عملیِ این قانون، قرارگرفتن همه دانشجویان مسلمان در یک فضای «پیشاجرم» بود، به ویژه بانوان مسلمان که هم تصور میشود زودتر از مردان تحت تأثیر تبلیغات گروههای تروریستی به اسم اسلام قرار گرفته و فریب بخورند و هم کمتر از مردان، افکار درونی خود را با دیگران به اشتراک میگذراند. در نتیجه تعدادی از گروههای حامی حقوق مدنی نسبت به پیامدهای این قانون اعتراض کردند.
البته فضای «پیشاجرم» چیز جدیدی نبود و فقط به مسلمانانی که در دانشگاه تحصیل میکردند، محدود نمیشد اما پس از تصویب CTSA این شرایط تشدید شد چون حکومت بر آن مهر تأیید زد. مصاحبه با تعدادی از دانشجویان مسلمان در بریتانیا طی تحقیقی از سوی اندیشکده آمریکایی کارتر در سال 2018 میلادی نشان میدهد آنها احساس میکنند در «محاصره» زندگی میکنند.
در واقع از پیش از آن نیز پروندههای علیه دانشجویان مسلمان تشکیل شده بود. مثلاً در سال 2008 میلادی دانشجویی به نام صابر به دلیل دانلودکردن یک درسنامه متعلق به یک گروه تروریستی برای 10 روز در بازداشت به سر برد در حالی که این کار، بخشی از پروژه تحقیقاتی کلاس وی بود. همین اتفاق برای محمد عمر فاروق نیز در سال 2011 میلادی افتاد که در حال خواندن کتابی در موضوع تروریسم در کتابخانه دانشگاه بود.
دانشجویان مسلمان گاهی ترغیب میشوند فعالیتهای مثبت خود را صرفاً در قالب انجمن دانشجویان مسلمان انجام دهند
تا هم آن را تقویت کنند و هم چهرهای اصطلاحاً رحمانی از اسلام و انجمنهای اسلامی ارائه کنند، اما این تلاش معمولاً به دلیل منزویشدن آنها از سایر تشکلها خنثی میشود
و راه را برای «غیرعادی» نشاندادن وضعیت آنها در دانشگاه باز میکند.
اما پس از آن گزارشهای امنیتی سختگیرانهتر شد. برای مثال یکی از گزارشها به دانشجویی اشاره دارد که در بحث کلاسی از لفظ «Eco-terrorism» استفاده کرده یا یکی دیگر نسبت به وجود دانشجویی اعلام خطر کرده که عضو جنبش بایکوت اسرائیل (BDS) است.
انجمنهای دانشجویان مسلمان زیر ذرهبین
در این میان، انجمنهای دانشجویان مسلمان در دانشگاهها که مجموع آنها با FOSIS (فدراسیون انجمنهای دانشجویان مسلمان) در ارتباط هستند در برگزاری مراسمات خود زیر نظر قرار دارند. این انجمنها در اصل به آنها اجازه میدهد غذای حلال در خوابگاهها تهیه کنند و در ایام ماه مبارک رمضان و مانند آن اعمال عبادی خود را راحتتر انجام دهند اما مقامات دانشگاهی بر سایر برنامهها مثلاً دعوت از سخنرانان نظارت بیشتری اعمال میکند.
بسیار پیش آمده که چنین برنامههایی در لحظه آخر لغو شده است و مسئولان دانشگاهی نیز به دلیل اینکه ریشه نظارتها به سازمانهای امنیتی بریتانیا برمیگردد، نمیخواهند و نمیتوانند چندان پاسخگوی اعتراضات دانشجویان باشند. کار به جایی رسیده که حتی والدین نیز به دانشجویان مسلمانشان توصیه میکنند خیلی به این انجمنها نزدیک نشوند.
در نتیجه FOSIS تصمیم گرفت به اعضایش توصیه کند شرایطی که به تداوم وضعیت غیرعادی علیه دانشجویان مسلمان شکل گرفته را بشکنند. مثلاً بیشتر عضو سایر انجمنهای عادی دانشجویی شوند و فعالیت خود را در آن افزایش دهند، البته اگر باز چنین رفتاری به نظر مقامات دانشگاهی، مشکوک نیاید!
مالیا بوتیا توانست به عنوان اولین زن مسلمان به ریاست اتحادیه ملی دانشجویان بریتانیا دست یابد. در این تصویر او را در یکی از تجمعات ضداسرائیلی میبینید.
فعالیت دانشجویان مسلمان تا آنجا پیش رفت که برای اولین بار یک دختر مسلمان (البته بدون روسری) توانست به عنوان رئیس اتحادیه دانشجویان بریتانیا انتخاب شود. هر چند دوره او به شدت جنجال برانگیز شد و نهایتاً در سال 2017 میلادی جای خود را به دیگری دارد. با این حال چنین حرکتهایی یک موج در میان جوانان مسلمان بریتانیا کلید زد که خودشان باید روایت درست از اسلام را در جامعه ترویج دهند، نه سایر شهروندان و یا مسلمانان تندرو.
هدف از این تلاشها، تغییر فضای «پیشاجرم» در زندگی دانشجویان مسلمان به فضای «همکاری» با سایر دانشجویان و شهروندان غیرمسلمان در انواع مختلفی از فعالیتهای سالم است تا به یک جوان مسلمان به عنوان یک عنصر «توانمند» و نه یک عنصر «خطرناک» نگریسته شود.
منبع
http://cartercenter.org/resources/pdfs/peace/conflict_resolution/countering-isis/cr-countering-the-islamophobia-industry.pdf