برترینها: جایگاه حسین منزوی در غزل معاصر آنقدر والا و مهم است که نمیتوان بر روی آن حرفی آورد، تا جایی که بسیاری از افراد معتقدند منزوی غزل معاصر را دوباره جان داده و انقلابی در آنها ایجاد کرده است.
قدرت اشعار و بهویژه غزلهای حسین منزوی آنقدر زیاد است که همه ما با زمزمه غزل «خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود...» میتوانیم شکوه واژگان و اشعار او را دریابیم. 16 اردیبهشت ماه سالروز درگذشت حسین منزوی و بهانه خوبی برای بررسی غزلهای این شاعر بزرگ است، به همین دلیل در این مطلب تصمیم داریم جایگاه غزلهای او را موردبحث قرار داده و آنها را بهتر بشناسیم.
کمی در مورد حسین منزوی
حسین منزوی که در یکم مهرماه سال سال 1325 به دنیا آمد بیشتر در سرایش غزلهایی محکم، قوی و باشکوه شهرت دارد، با این حال در قالبهای دیگری همچون مثنوی، قصیده، رباعی، چهارپاره، شعر نیمایی، سپید و ترانه نیز دستی به میان داشته است. ناگفته نماند که پس از مرگ این شاعر بزرگ، تعداد بسیاری اشعار آیینی نیز از ایشان منتشر شد.
آثار منتشرشده از حسین منزوی شامل با عشق حوالی فاجعه، این ترک پارسیگوی، از شوکران و شکر، با سیاوش از آتش، از ترمه و تغزل، از کهربا و کافور، با عشق تاب میآورم، به همین سادگی، این کاغذین جامه، از خاموشیها و فراموشیها، حنجره زخمی تغزل، مجموعه اشعار حسین منزوی، حیدر بابا ترجمه نیمایی منظومه حیدربابایه سلام محمدحسین بهجت تبریزی و دومان میشود.
جایگاه غزلهای حسین منزوی
همانطور که گفته شد با وجودی که قالبهای سرودهشده توسط حسین منزوی تنوع و همچنین کیفیت بالایی دارند، اما بیشترین شهرت او در زمینه غزلهای پرقدرت است. بیشتر غزلهای سرودهشده توسط حسین منزوی محتوایی عاشقانه داشته و دارای درونمایه غم، جدایی، شکایت و... نیز هست.
نکته مهمی که در رابطه با غزلهای او دیده میشود تلاش برای ایجاد هماهنگی میان وزن و محتوا است که از واژهها گرفته تا هجاها، سکتههای عروضی، اختیارات وزنی، قافیه و ردیف و... را شامل شده و انتخابهای درست شاعر در این موارد بهطور کامل به چشم میخورد. ناگفته نماند که در کنار محتواهای غمانگیز میتوان با درونمایههای پند و اندرز و وزنهای شاد و هیجانآور نیز روبهرو شد، ولی از آنجا که تعدادشان بالا نیست معمولاً کمتر به آنها پرداخته میشود.
جایگاه موسیقیایی غزلهای منزوی
بخش بسیاری از شکوه اشعار حسین منزوی مدیون مهارت او در استفاده از وزنهای عروضی و انتخاب و شاید ترکیب آنهاست. موسیقی بیرونی غزلهای حسین منزوی تنوع بسیار زیادی داشته است. این بدان معناست که حسین منزوی در میان نوزده بحر موجود در شعر فارسی به دوازده بحر و بیش از چهل و پنج وزن پرداخته و در آنها طبعآزمایی کرده که این موضوع باعث بالا بردن خلاقیت شاعر و تخیلات بینظیر او در تکتک ابیات شده است.
وقتی صحبت از خلاقیت عروضی در حسین منزوی به میان میآید باید از وزنهای ابتکاری او که چیزی در حدود 15 وزن هستند نیز تجلیل کرد. شاید بتوان گفت که خود شاعر پافشاریای بر این اوزان ابتکاری نداشته و شیوه خاص ذهنی و روحی او است که در کلامش تاثیرگذار بوده و باعث ایجاد گونهای تازه و برخلاف عادات معمول در اشعار شده است. به همین دلیل هم هست که قدرت بالای اشعار او توجه خواننده را به خود جلب میکند.
پرکاربردترین وزن غزلهای حسین منزوی بحر مجتث است، این یعنی چیزی حدود 92 غزل این شاعر در این بحر سروده شده است. این وزن دارای آهنگی جویباری و نرم بوده و باعث خوانش روان شعر میگردد. از بحرهای دیگر به کاررفته توسط این غزلسرای بزرگ معاصر میتوان به بحرهای رمل، مضارع، هزج، رجز، مقتضب، خفیف و... اشاره کرد.
در نهایت نیز باید اشاره نمود که نقطه قوت آهنگ و موسیقی بیرونی غزلهای حسین منزوی پیوند پایدار، قوی، عمیق و شگفتانگیز اوست که توانسته با درونمایه و محتوای شعر استمرار پیدا کرده و با تناسبی خیرهکننده مخاطب را به حیرت و لذت بکشاند.
درونمایههای غزلهای حسین منزوی
همانطور که پیش از این اشاره شد، آهنگ صمیمانه و نرم غزلهای حسین منزوی اهمیت بسیار زیادی در جایگاه این شاعر داشته است، با این حال نباید نادیده گرفت که بخش بسیار مهمی از کیفیت شعری او به مضامین و درونمایههای قوی وی وابسته است. به طور کلی میتوان گفت که عشق و سیاست دو محور اصلی و مهم درونمایههای غزلهای حسین منزوی را تشکیل میدهند، با این حال شما میتوانید با مضامینی متنوعتر نیز روبهرو شوید.
عاطفه و عشق قویترین عنصر غزلهای حسین منزوی است و به همین دلیل نیز اصلیترین عامل زیبایی این اشعار نیز به شمار میآید. دیدگاه نو و خاصی که منزوی به مقوله عاطفه دارد باعث تمایز او با دیگر شاعران شده است. بر اساس این دیدگاه، عشق و عاطفه مثل هر حقیقت دیگری مطلق نیست و میتواند بر اثر گذر زمان دستخوش تغییراتی شود. منزوی معتقد است که خصیصه اصلی عاشق امروز، نگرانی اوست. او بر این باور است که به تعداد عاشقان دنیا تعاریف متفاوتی از عشق وجود دارد و به همین دلیل نیز به تعداد شاعران جهان نیز تعاریف مختلفی از احساس شکل خواهد گرفت.
صراحت و صداقتی که منزوی در شرح عشق و عاطفه در اشعارش دارد ویژگی خاص درونمایههای عاشقانه او را تشکیل میدهد. منزوی شاعری است که بر روی زمین و در کنار مردم زندگی کرده و عشق و اندوههای او نیز شکل و سرشتی زمینی دارد.
شاید کمتر شاعری را بتوان یافت که تاثیری از حوادث و اتفاقات سیاسی و احتماعی زمان خود نگرفته باشد. قطعاً حسین منزوی نیز از این دایره مستثنی نیست. حسین منزوی از جریانات و حوادث سیاسی زمان خود دور و جدا نیفتاده و به همین دلیل نیز روی دیگر غزلهای او را غم و شادی، عشق و نفرت، یاس و امید، شکست و پیروزی و گرفته است که میتوان گفت این احساسات محور شعرهای اجتماعی و سیاسی او را تشکیل میدهند.
مضامین دیگری از جمله مضامین مذهبی نیز در غزلهای منزوی دیده میشود. اشعار مذهبی او در دو دسته کلی مدح ائمه اطهار و غزلهای عصیانی تقسیمبندی میشوند. شاید به دلیل تعداد کمی از این مضامین در تجربههای تغزل حسین منزوی بتوان آنها را تفننی برای این شاعر دانست که اتفاقاً تفننی قوی و ژرف از آب در آمده است.