بررسی فیلم زهرمار: حالا زهرمار هم که نه&#۸۲۳۰;

«زهرمار» جواد رضویان یکی دیگر از فیلم‌های اول سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر است. با شناختی که تماشاگر از جواد رضویان دارد و او را همواره در فیلم‌ها و سریال‌های طنز دیده است، از تماشای «زهرمار» متعجب خواهد شد چراکه مطمئنا انتظاری ندارد جزاینکه یک فیلم کمدی ببیند و با آن حسابی بخندد

«زهرمار» جواد رضویان یکی دیگر از فیلم‌های اول سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر است. با شناختی که تماشاگر از جواد رضویان دارد و او را همواره در فیلم‌ها و سریال‌های طنز دیده است، از تماشای «زهرمار» متعجب خواهد شد چراکه مطمئنا انتظاری ندارد جزاینکه یک فیلم کمدی ببیند و با آن حسابی بخندد. اما «زهر مار» یک کمدی نیست که یک فیلم اجتماعی جدی است و این خود مهم‌ترین نکته درباره «زهرمار» است. اینکه جواد رضویان برخلاف همه انتظاراتی که از او می‌رود، کار خودش را می‌کند و فیلم را نه مطابق با پسند عمومی که براساس دغدغه‌های ذهنی خود می‌سازد.

همچنین بخوانید:
بررسی فیلم «سامورایی در برلین»: در انتظار آخرین میخ بر تابوت سینمای کمدی ایران

البته که مسیر هوشمندانه‌ای را برای رسیدن به یک فیلم جدی پیش می‌گیرد. او خوب می‌داند که تماشاگر انتظار تماشای یک فیلم کمدی را دارد و متقاعد کردن تماشاگری که به قصد تماشای کمدی و خندیدن (آن هم در سینمای کمدی مبتذل ایران) به سینما آمده برای مواجهه با یک فیلم جدی اصلا کار آسانی نیست. بنابراین «زهرمار» با لحن بامزه و شوخ‌طبعانه‌ای شروع می‌شود که البته بیش از آن‌که خنده‌دار باشد، لبخندی نرم بر لب مخاطب می‌نشاند تا او در مسیر داستان بیفتد و با فیلم همراه شود. با چنین شروعی تماشاگر بدون اینکه بداند قضیه چیست با فیلم همراه می‌شود.

تماشای سیامک انصاری در هیبت یک مداح با گریمی شبیه به محمود کریمی، البته به خودی خود کمیک و خنده‌دار است اما کمی که پیش می‌رویم متوجه جدی بودن خود این کاراکتر می‌شویم که به تبع، رفته رفته فیلم را هم جدی می‌کند. بعد از گذشت یک سوم ابتدایی فیلم، تماشاگر ناگهان به خودش می‌آید و می‌بیند که مدتی است نخندیده و اینطور که از داستان هم برمی‌آید قرار نیست دیگر چندان بخندد.

حالا او در گیر و دار یک داستان اجتماعی و ماجرایی است که یک موقعیت اولیه جالب دارد: یک مداح مذهبی که برخلاف تصور رایجی که از مداحان در جامعه وجود دارد انسان مردمی هم هست، با یک زن خلاف‌کار و شر و شور همراه می‌شود تا یکی را پیدا کنند و پولی را که باید تا آخر شب تحویل مافیای خلافکاران بدهند را به‌دست بیاورند. در این مسیر تناقضات میان این دو و رفتارها و عقاید ضد و نقیضشان، موقعیت‌های جالبی را به‌وجود می‌آورد که بدون اینکه بخواهد حرف‌های گنده‌تر از دهان فیلم بزند یا گل‌درشت باشد، تفاوت‌های اجتماعی را به نمایش می‌گذارد. چیزی که در این مسیر کمک شایانی به پی گرفتن داستان می‌کند و تماشاگری را که از دیدن یک کمدی ناامید شده و تا حدی توی ذوقش خورده که یک فیلم جدی از جواد رضویان می‌بیند پای فیلم نگه می‌دارد، شخصیت‌پردازی زن در وهله اول و سپس قهرمان فیلم است و البته بازی خوب بازیگران در این نقش‌ها. شخصیت‌ها واقعگرایانه پرداخت شده‌اند و مشکلاتشان مشکلاتی است که عموم جامعه شاید با آن‌ها سر و کار داشته باشند و بنابراین درکشان برای تماشاگر بسیار راحت است و باورپذیر می‌نمایند. راحتی کاراکتر زن و پروبازی‌ها و زبان‌بازی‌هایش در مواجهه با آدم‌های مختلف و مبادی آداب مذهبی و لحن و کلام دیالوگ‌ویی‌اش که توامان هم زنانه است و هم لاتی‌اش را پر می‌کند، به مذاق تماشاگر خوش می‌آید و مظلومیت و درماندگی قهرمان فیلم یعنی حشمت هم به شکل دیگری نظر تماشاگر را به خود جلب می‌کند.

بازی شبنم مقدمی در نقشی که نمونه‌اش را پیش از این در کارنامه بازیگری‌اش نداشته بسیار خوب و قابل اعتنا است و کم و بیش تماشاگر را متعجب می‌کند.
نکته جالب دیگر درباره فیلم اینست که براساس داستانی واقعی ساخته شده که فهمیدنش تماشای فیلم را تبدیل به تجربه داغ‌تری می‌کند و از نظر اجتماعی سویه‌های انتقادی‌اش را پررنگ‌تر جلوه می‌دهد.

می‌شود کلی ایراد به فیلم گرفت. به روایتی که هرچند براساس داستانی واقعی ساخته شده و این باید منطق واقعگرایانه فیلم را تقویت کند، اما پر از سکته و سوراخ است و در بسیاری مواقع انسجامش از دست می‌رود. می‌شود به یکسری از موقعیت‌های بی‌مورد فیلم و صحنه‌های اضافی آن گیر داد یا دم دستی تلقی‌شان کرد اما اصلا چه کاری است که بخواهیم یک فیلم اولی را با مقیاس‌های یک فیلم خوب مقایسه کنیم. وقتی فیلم احترام تماشاگر را نگه می‌دارد و در کمال تواضع و بدون این‌که ادعاهای الکی داشته باشد، کار خودش را می‌کند، چرا به آن سخت بگیریم؟ همین‌که جواد رضویان که بی‌اغراق یکی از شناخته‌شده‌ترین و مردمی‌تریم چهره‌های کمدی سینما و تلویزیون است و می‌تواند با استفاده از اسمش و طراحی چند موقعیت خنده‌دار و لوده‌بازی‌های مرسوم سینمای کمدی ایران یک فیلم آبکی بسازد و به فروشی میلیاردی دست پیدا کند، اما سراغ یک نقد اجتماعی می‌رود و فیلمی اجتماعی و بی‌ادعا می‌سازد و مردم و فهم‌شان را به فروش گیشه نمی‌فروشد بسیار قابل احترام و امیدوارکننده است حتی اگر فیلمی یک ستاره و ضعیف باشد.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان