روزنامه هفتصبح: در این مطلب، چند کتاب خوب معرفی کردهایم تا در تعطیلات بخوانید و لذت ببرید.
بذرهای نابودی
- نوشته اف؛ و یلیلام انگدار
- ترجمه قاسم دلیری
- انتشارات ققنوس
آیا بدون غذاهای تراریخته میتوان غذای جهان را تأمین کرد؟ محصولات دستکاری شده ژنتیکی که در زبان فارسی معادل «تراریخته» را برایش انتخاب کردهاند، موضوعی مناقشه برانگیز است و در سالهای اخیر در ایران و سراسر جهان، توجه گستردهای به آن نشان داده شده. محققان زیادی سعی کردهاند با انجام آزمایشهای علمی منصفانه به شناخت و معرفی جنبههای مختلف محصولات تراریخته نظیر میزان محصول، میزان کود مورد نیاز، میزان مصرف آب یا خطرهای احتمالیشان برای سلامت انسانها، حیوانات و محیط زیست بپردازند.
آن طور که مترجم کتاب در ابتدای این اثر تذکر میدهد، «بر حسب تصادف، حامیان محصولات تراریخته، عمدتاً همان کسانیاند که از تجارت در این عرصه به سودههای فراوانی رسیدهاند.»، اما کتاب «بذرهای نابودی» تنها یک کتاب معمولی برای هشدار درباره خطرهای ارگانیسمهای تراریخته نیست. بلکه نویسنده در آن، مناسبات پشت پرده و دالانهای تو در توی سیاست را که به آزمایشگاههای علمی متصل هستند، مقابل مخاطب میگذارد.
انگدال، در این کتاب، دسیسههای سیاسی، فساد و سرکوب دولتی منفعتطلبانه را برملا کرده و از ساختاری گفته که در آن، از دستکاری ژنتیکی و ثبت انحصاری موجودات زنده برای در دست گرفتن کنترل جهانی تولید غذا استفاده میشود. به این ترتیب، مترجم کتاب معتقد است مطالعهاش برای افرادی که به تحقق عدالت اجتماعی و صلح جهانی باور دارند، واجب است.
جنگ چهره زنانه ندارد
- نوشته سوتلانا آلکساندر الکسیویچ
- ترجمه عبدالمجید احمدی
- انتشارات چشمه
زمانی که سوتلانا الکسیویچ جایزه نوبل را برد، در بعضی کشورهای جهان نامش ناآشنا بود و شاید خیلیها او را نمیشناختند، چون او اولین نویسندهای بود که به خاطر نوشتههایش در ژانر مستندنگاری این جایزه را از آن خود کرد. «جنگ چهره زنانه ندارد» روایت پُرفراز و نشیب این مستندنگار بلاروسی است، از روزگار و خاطرات زنانی که در ارتش اتحاد جماهیر شوروی در جنگ جهانی دوم جنگیدند و حالا بعد از سالها از کابوس هاشان میگویند. او چند صدنفر از این زنان را از اقشار مختلف یافته و با تمامشان گفتگوهایی انجام داده؛ از پرستار وتک تیرانداز و خلبان گرفته تا رخت شور، پارتیزان، بی سیم چی و ... زنانی که پوتین پوشیدند ودر ترکیب خاک وخون و ترس زنده ماندند.
الکسیویچ با تدوین این آدمها کنار هم، کلیتی میسازد متناقض و شورانگیز، پرهیاهو و صامت. کتاب، گاه شامل چنان لحظاتی میشود که فراتر از خواندهها و شنیدههای مرسوم است درباره جنگ، بی پرده و عریان است وناگهان مادری را به ما نشان میدهد که برای عبور از خط بازرسی آلمانیها بچهاش را نمک اندود میکند تا تب کند و سربازان بهراسند از تیفوس و او بتوند در قنداق بچه گریان با پوست ملتهب سرخ شده دارو ببرد برای پارتیزانها ...
اتاق روشنی که روزش میخوانند
- نوشته تونی کوشنر
- ترجمه خاطره کرد کریمی
- انتشارات بیدگل
در دو سال آخر حیات پرتلاطم جمهوری وایمار، اولین دولت دموکراتیک تاریخ آلمان، اگنس اگلینک، بازیگری میان سال، در خانهای بزرگ در برلین زندگی میکند. شب سال نو است و خانه پر از مهمان، همه، از داشتن امنیت خوشحالند و احساس میکند بهترین ایام زندگیشان را میگذرانند. اما این حس دوام چندانی ندارد؛ وحشت غلبه هیولای فاشیسم، این بار در هیات حزب تازه تأسیس ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان (نازی)، رفته رفته بر امیدها و دلخوشیها سایه میاندازد و آینده پیش رو اغبار آلود میکند. نمایشنامه «اتاق روشنی که روزش میخوانند» برآمده از چنین وضعیتی است؛ نمایشنامهای که آن را اقتباسی از نمایشنامه «ترس و نکبت رایش سوم» اثر برتولت برشت میدانند.
ماجرا در فاصله زمانی آلمان سالهای 1932 و 1933 میگذرد؛ زمانی که هنوز تا آغاز جنگ جهانی دوم چند سال باقی مانده و کمتر کسی تصور میکند اصلا چنین جنگ ویرانگری در انتظار جهان باشد. برای همین صحنه ابتدای نمایشنامه «اتاق روشنی که ...» به این شکل آغاز میشود. این نمایشنامه درباره گروه دوستانی است که در فروپاشی جمهوری و ایمار و برآمدن نظام هیتلر درگیر بودهاند. داستان در خانه بازیگر زن میانسان میگذرد، با پرشهایی به زندگی زن جوان دیگری در آمریکا پیش میرود و فضای آن سالها را کامل پیش چشم میآورد.
چون بوی تلخ خوش کندر
- نوشته وحید کهندل
- (زندگی نامه فرهاد مهراد)
- انتشارات ماهی
کتاب «چون بوی تلخ خوش کندر» اثر وحید کهندل، زندگی نماه فرهاد مهراد، خواننده و موزیسین ایرانی است و آن طور که در کتاب گفته شده است، نویسنده در این اثر در پی گفتن از موسیقی و سبک کارهای این خواننده نیست بلکه از سرگذشت و زندگیاش میگوید. پیش از این آثاری درباره زندگی این نوازنده منتشر شده بود، اما شکی در صحت آنها بود و همین دلیلی شد تا کهندل دست به نگارش این کتاب بزند. نویسنده در این کتاب از کودکی فرهاد مهراد شروع میکند و زندگیاش را روایت میکند. بعد از آن هم به روایت حضور مهراد در گروههای مختلف موسیقی میپردازد؛ زمانی که آهنگ فیلم رضا موتوری، ساخته مسعود کیمیایی را خواند و در دیگری در زندگیاش گشوده شد. در بخشی از کتاب میخوانیم:
«درخشنده، خواهر فرهاد، تعریف میکند که فرهاد در دوران کودکی گربه بدحال کثیفی را درکوچه پیدا کرده و با خودش به خانه آورده بود. او اول یک دل سیر برای کربه گریه میکند و بعد به داروخانه میرود و برایش قطره چشم میخرد. هربار فرهاد به باغچه آقای ربوبی میرفت، به دقت مشغول تماشای مرغ وخروسها و کندوهای زنبور عسل میشد.»
شکارچی صفر
- نوشته پاسکال رز
- ترجمه راحله فاضلی
- انتشارات نیماژ
پاسکال رز، نویسنده و نمایشنامه نویس فرانسوی متولد ویتنام است. او اولین مجموعه داستانش را سال 1994 چاپ کرد و دو سال بعد با رمان «شکارچی صفر» برنده جایزه گنکور شد. رز بیش از 15 رمان و مجموعه داستان در کارنامهاش دارد که مورد استقبال مخاطبان و منتقدان ادبیات قرار گرفته و به بسیاری از زبانهای ترجمه شدهاند. این رمان داستان زندگی لورا کارلسون را روایت میکند که پدرش در جنگ جهانی کشته شده، اما مرگ پدر تازه آغاز ورود «شکارچی صفر» به زندگی لورا بوده است. «شکارچی صفر» در واقع نام یک هواپیمای شکاری است که خلبانش عمداً خود را به نام حامل پدر لورا و سایر هم زمان آمریکاییاش کوبیده.
این خلبانهای ژاپنی که کامیکازه نام داشتند، میدانستند که سرنوشتی جز مرگ در انتظارشان نیست و در سالهای جنگ جهانی دوم کابوس آمریکاییها بودند. اما در مورد لورا همه چیز فرق میکند و قصه کامیکازه جور دیگری رقم میخورد. شکارچی صفر به ظاهر سقوط کرده، اما هر روز صبح بر فراز آسمان محل زندگی لورا به پرواز در میآید و خلبانش وارد زندگی لورا میشود و به واسطه او جان مییابد. لورا و محبوبش برونو به سختی تلاش میکنند از پس این جدال ذهنی برآینده و رمان روایت این تقلا و چالش آنهاست.
کوه میان ما
- نوشته چارلز مارتین
- ترجمه زهرا امین کار
- انتشارات کوله پشتی
گاهی شرایطی پیش میآید که زندگی تان وابسته به یک غریبه میشود. در این صورت چه خواهید کرد؟ وقتی کولاک، دو غریبه را در سالت لیک سیتی زمین گیر میکند، آنها با یکدیگر توافق میکنند که به طور مشترک هواپیمایی را کرایه کنند با این امید که به کمک آن به خانه بازگردند. بن پِین، جراحی مجرب است که از یک همایش باز میگردد و اشلی ناکس، نویسنده روزنامه است که قرار است چند روز دیگر ازدواج کند. اما زمانی که حادثهای پیش بینی نشده رخ میدهد، خود را زخمی وگرفتار در بخشی مترو که از منطقه یوتا مییابند که کیلومترها به دور از هر گونه آبادی و تمدن واقع شده است.
بدون غذا و سرپناه وتنها با در اختیار داشتن تجهیزات کوهنوردی بن، به نظر میرسد شانس چندانی برای زنده ماندن ندارند؛ اما آنها با تکیه بر یکدیگر پیوندی را رقم میزنند که خیلی زود به رابطهای عمیق تبدیل میشود. اما با گذشت روزها امیدشان برای نجات رنگ میبازد. دیگر نمیتوانند با اطمینان، نجات خود را از این سرزمین دور افتاده متصور شوند. «کوه میان ما» ماجرایی جذاب است که مشتاقانه آن را تا انتها دنبال خواهید کرد چرا که این کتاب باور شما را به قدرت عشق دگرگون میکند.
تبر
- نوشته دانلدای وست لیک
- ترجمه محمد حیاتی
- انتشارات نیلوفر
دانلدادوین وست لیک، از نویسندگان آثار کمیک – جنایی قرن بیستم آمریکا به شمار میرود که سال 2008 بدرود حیات گفت. او در طی شش دهه نگارش، آثار زیادی از خود به جا گذاشت؛ بیش از 100 رمان علمی – تخیلی، جنایی، کمیک و همین طور آثار غیر داستانی که از شهرت ومحبوبیت زیادی بین کتاب خوانها برخوردار است.
کتاب هایش را با اسامی مستعار مختلفی ازجمله ریچارد استارک، چاپ میکرد. یکی از شخصیتهای مشهور رمانهای وست لیک، پارکر نام دارد که دست مایه ساخت فیلمهای بسیاری شده است. منتقدان شخصیت اصلی رمان «تبر» را نمونه مرد آمریکایی هزاره میدانند و او را در کنار هولدن کالفیلد و کاپیتان جان یوساریان قرار میدهند. جان بَنویل، رمان نویس مشهور و صاحب سبک ایرلندی، درجایی گفته است: «دو تن از بهترین نویسندههای قرن بیستم، ژرژ سیمنون و ریچارد استارک هستند که اسم واقعیاش دانلد وستلیک است، اگر اصلاً چیزی به نام اسم واقعی وجود داشته باشد.» ویلیام کریستول هم درباره او گفته است: «دانلد وستلیک، باید جایزه نوبل را ببرد. دیگر بس است ستایش از وقایع نویسان عصا قورت داده و وحشت زده و شبه ژرف اندیش وضعیت بشر. وست لیک زرنگ و باهوش و بامزه است – نویسندهای پُرکار- و خیلی هم ژرف اندیش. ولی مگر داوران نوبل شوخ طبعی هم سرشان میشود؟ فکر نکنم.»
فروپاشی
- نوشته جرد دایموند
- ترجمه فریدون مجلسی
- انتشارات نشر نو
اگر کتاب «اسلحه، میکروب و فولاد» را خوانده باشید، با رویکرد جرد دایموند نسبت به موضوعات پژوهشی آشنایی دارید. این کتاب به شدت مورد تحسین منتقدان و مورخان قرار گرفت. دایموند اصولا سراغ موضوعاتی میرود که به نظر میرسد، صدها کتاب درباره آنها وجود دارد، ولی نحوه نگرش او به روایتهای اینچنین تفاوت دارد و هر خوانندهای را به جهت دیدگاه خلاقانهاش به وجد میآورد در کتاب «فروپاشی» که با عنوان فرعی «چگونه جوامع راه فنا یا بقا را بر میگزینند» چاپ شده، به الگوی بنیادین فاجعه پرداخته است. در توضیح باید گفت، آسیبهای زیست محیطی، تغییرات آب و هوایی، جهانی شدن، رشد سریع جمعیت و تصمیمهای سیاسی نابخردانه همه عواملی بودهاند که در سراسر دنیا باعث فروپاشی جوامع شده اند، اما بعضی جوامع با چاره اندیشیهای مناسب راه بقا را در پیش گرفتند.
جرد دایموند به یافتن الگوی بنیادین فاجعه میپردازد و با استفاده از رشتهای از روایتهای فرهنگی- تاریخی جالب، نظریهای فراگیر و جهانی ارائه میدهد. امروز مشکلاتی مشابه فراروی ماست و هم اکنون فاجعه گریبانگیر رواندا وهائیتی شده است و حتی چین و استرالیا سعی دارند با ابداع روشهای نوین با آن به مقابله برخیزند. کتاب «فروپاشی» برنده جایزه پولیتزر بوده و خواننده را با عمق فاجعهای که امروز جهان با آن دست و پنچه نرم میکند، آشنا میکند.
پنج آبتنی
- نوشته سایه اقتصادی نیا
- و مقالات دیگر درباره فروغ فرخزاد
- انتشارات مروارید
کتاب حاضر متشکل است از چند مقاله درباره شعر و شخصیت فروغ فرخزاد، نویسنده در مقاله مطول اصلی، «پنج آبتنی»، به چند صحنه آبتنی در ادبیات فارسی پرداخته: از آبتنی شیرین در «خسرو و شیرین» نظامی، تا آبتنی مارال در «کلیدر» و صحنههایی از آبتنی در اشعار فریدون توللی، منوچهر آتشی و احمد شاملو. پس از جمع بندی اشتراکاتی که در روساخت تمام قطعات یاد شده وجود دارند، به شعر «آبتنی» فروغ رسیده و ژرف ساخت کاملا متفاوت و متمایز این قطعه را پیش چشم آورده است.
در مقاله «فروغ فرخزاد، اسطورهای سترون»، در پی بیان و یافتن نقاط تمایز تأثیر عام و تأثیر خاص شعر فروغ است. در مقاله «زندگی نامه، بله یا نه؟»، درباره لزوم زندگی نامه نویسی، موانع وحدها و حریمهای آن سخن رفته است. در مقاله «چند کلمه درباره فروغ فروخزاد با فعالان حقوق زنان» به نقد چهره اجتماعی فروغ پرداخته. درمقابله «فروغ فرخزاد: شخصیتی دو قطبی؟» نشانههایی از احتمال ابتلای فرخزاد به اختلال دو قطبی ارائه شده است. «رنج کامیار بودن» هم بر وجهی نسبتاً مغفول از زندگی فروغ تمرکز دارد: فروغ در مقام مادر. مقاله «افق روشن» هم درباره شعری از احمد شاملوست با همین عنوان، که شاملو آن را برای دلداری به پسر فروغ، کامیار شاپور، سروده است.
ردپای خدا
- نوشته مکسانس ون در مرش
- ترجمه نرگس کریمی
- انتشارات نیماژ
«ردپای خدا» نوشته مکسانس، جایزه معتبر گنکور را در سال 1936 از آن خود کرده. مکسانس ون در مرش، نویسنده این رمان، اهل فرانسه و متولد شهر «رو» بوده. او ادبیات و حقوق خوانده بود و اولین اثرش را سال 1932 منتشر کرد. ون در مرش یکی از بزرگترین نویسندگان واقع گرای ادبیات فرانسه به شمار میرود که با رمان هایش برنده جوایز ادبی معتبری شد؛ از جمله جایزه گنکور و جایزه بزرگ آکادمی فرانسه. رمان «رد پای خدا» داستان زندگی کارلینا، دختری روستایی را روایت میکند که در یک روستا در بلژیک، حوالی رودخانه لیس زندگی میکند.
طبیعتاً در چنین حال و هوایی، زندگی باید به کام این دختر روستایی شیرین باشد، اما کارلینا به ناچار با مردی خشن ازدواج میکند که مشکلات فراوانی برایش در پی دارد. بعد از مدتی، مصیبتها دو چندان میشود، چون شوهرش به علت قاچاق به زندان میافتد. پس از این اتفاق کارلینا نزد شوهر خالهاش وان برگن دومیسین میرود که نویسنده معروفی است و در شهر آنت ورپ زندگی میکند. با اینکه کارلینا در منزل جدید با استقبال گردمی روبه رو شده، اما این اتفاق دیری نمیپاید و کارلینا دوباره ناچار میشود نزد شوهرش برگردد. این اتفاق ناخوشایند، داستانها و قصههای دیگری به دنبال دارد که ماجرای «ردپای خدا» است.
جسارت رانندگی
- نوشته منال شریف
- ترجمه مریم سعادتمند بحری
- انتشارات مروارید
«جسارت رانندگی» روایتی تکان دهنده است از یک زن مسلمان سعودی؛ زنی معمولی که به سبب فرهنگ و تربیت خاص، تبدیل به یک افراط گرای مذهبی شد. او سالها در اسارت این ایدئولوژی و تحت سلطه جامعه مردسالاری زندگی کرد که نتیجهاش ازدواجی ناموفق و عشقی شکست خورده بود. شکست او در زندگی به تنهایی و دوری از خانواده هم رسید و مصائبش چندبرابر شد. اما سال 2011 نقطه تلاشهای او و دیگر زنان مبارز سعودی بود که رانندگی زنان در عربستان را در سال 2018 قانونی شد. «جسارت رانندگی» از این مسیر پر فراز و نشیب میگوید؛ از دردهایی آشنا و دلتنگیها و گریههای شبانه، از ناگفتههای جامعه سعودی و مشکلات زنان.
منال شریف از طرف تایم، فوربز، انجمن آزادی اسلو و دیگر رسانهها و انجمنهای بین المللی به شکل بسیار گستردهای تمجید شد. تایم نام او رابین صد انسان تأثیرگذار دنیا قرار داد و جوایز بسیاری در این زمینه دریافت کرد. این کتاب تصویری تازه از جامعه عربستان و وضعیت نابسامان زنان در این جامعه نشان میدهد؛ جامعهای که به شدت تحت تسلط ذهنیت مردسالار است و به زنان اجازه رشد خلاقیتهایشان را نمیدهد.
موفق سازها (پدیدهها چگونه محبوب میشوند؟)
- نوشته درک تامسون
- ترجمه سینا بحیرایی
- انتشارات مهرگان خرد
کتاب «موفق سازها» از پرفروشترین کتابهای سال 2019 به انتخاب نیویورک تایمز بوده. در معرفی این کتاب باید گفت، معدود کارها و ایدههایی وجود دارد که در بین فرهنگ عامه و رسانهها به محبوبیت فوق العاده و موفقیت تجاری قابل توجهی دست یافتهاند و در این کتاب علت این محبوبیت بررسی میشو. در واقع «موفق سازها» بر این نظریه استوار شده است که اگرچه به نظر میرسد آهنگها، برنامههای تلویزیونی، فیلمهای پر هزینه، شوخیهای اینترنتی و برنامههای درجه یک ناگهان و آنی به موفقیت رسیدهاند، ولی حتی این آشفته بازار فرهنگی هم تحت سلطه قوانین مشخصی قرار دارد؛ روانشناسی اینکه چرا بعضی مردم از بعضی چیزها خوششان میآید، شبکههای اجتماعیای که این ایدهها از طریق آنها گسترش مییابند و جنبههای اقتصادی بازارهای فرهنگی، همه و همه، در این موضوع دخیل هستند.
در واقع نقشهای وجود دارد که به واسطه آن مردم به مهندسی موفقیت یکاثر میپردازند و به همین ترتیب، نقشهای هم برای بقیه مردم وجود دارد که به واسطه آن میتوانند متوجه شوند چه موقع فرآیند مهندسی محبوبیت یک اثر صورت گرفته است. این کتاب اساساً دو پرسش مهم را مطرح میکند: اول اینکه راز آفرینش محصولاتی که مردم در گستره فرهنگ دوست دارند، چیست؟ و دوم اینکه چرا در این بازار بعضی محصولات شکست میخورند و بعضی به محبوبیت میرسند؟
هوم بادی
- نوشته تونی کوشنر
- ترجمه خاطره کرد کریمی
- انتشارات بیدگل
تونی کوشنر، با نام کامل آنتونی روبرت کوشنر، متولد 1956 نیویورک است. نمایشنامه نویسی را در ده هشتاد میلادی آغاز کرد و از همان ابتدا از تئاتر اپیک برشت و رئالیسم آمریکایی تأثیر بسیاری گرفت. امید به احیای تئاتر اپیک، کوشنر را واداشت اشکال پیشین را با علایق پست مدرنیستی خود درهم آمیزد و ترکیبی حاصل کند که میتوان نام «تاریخ نگاری در اماتیک» بر آن گذاشت. در نمایشنامه «هوم بادی» کوشنر میکوشد تا از خلال تک گویی گنگ و پر افت و خیر هوم بادی، زنی در آستانه فروپاشی عصبی را نشان بدهد؛ زنی که باور دارد «همه تماسهای جسمانی، تباه میکنند».
در این نمایشنامه تاریخ کشوری مرور میشود که از بدو تأسیس گرفتار آشوب و بلا و تعصب بوده؛ افغانستان. صحبت از این کشور ابزاری میشود برای طرح احتمال ناپدید شدن خود این زن؛ گریز از روابط عذاب آور خانوادگی اش؛ گریز از زبانی که هم او را بیان و هم منزویاش میکند. او را میبینیم که آشپزخانه خانه انگلیسیاش را ترک میکند و به جهان افغانستان قدم میگذارد.
ردش را در خیابانهای کابل گم میکنیم و بعد، میمانیم با همسر و دخترش که، چون ما، پی او به افغانستان آمده ان. پیدا کردن این زن غربی که در افغانستان گم شده، ما را به مواجهه با تمام باورهایی میکشاند که جامعه افغانستان را شکل میدهند.
حیف که حرف نمیزنند
- نوشته جمیز هری یت
- ترجمه سیروس قهرمانی
- انتشارات مروارید
رمانها و داستانهای طنز همیشه پرطرفدار بودهاند، اما مشکل اینجاست که گاهی رد فرهنگهای مختلفی در آنها وجود دارد که طنز به بسترشان گره خورده. به همین دلیل مخاطبان بعضی زبانها شاید نتوانند با بضی اثار طنز کشورهای دیگر ارتباط برقرار کنند. با این حال گاهی هم پیش آمده، نویسنده طنز طوری به موضوعات پرداخته و سوژهها را از دریچهای رصد کرده که توانسته بسیاری از خوانندگان را با خود همراه کند. هر چند چنین چیزی گاهی شاید غیرممکن به نظر برسد، اما نمونههای آن در ادبیات کم نیست؛ از جمله میتوان به رمان «شوایک» اشاره کرد که با طنزی ظریف، مفاهیمی مهم را ارائه میهد.
در ادبیات معاصر این روزها هم اگر ترجمه آثار دیوید سداریس، نویسنده طنز آمریکایی را خوانده باشید، قطعا متوجه خواهید شد که چه خلاقانه و جهان شمول نوشته شده اند. رمان «حیف که حرف نمیزنند» هم از همین قبیل متن هاست. نویسنده و دامپزشک انگلیسی، جمیز هری یت، تجربه خود در درمان دامها را با زبانی چنان شیرین بازآفریده که خواننده را در دنیای خودش غرق کرده و لحظههایی بسیار لذت بخش فراهم میکند. بخش نقد کتاب نیویورک تایمز عنوان شادترین کتاب سال را به این رمان داده و مجلات معتبر هنری به اتفاق آن را ستودهاند.
سه زن توانمند
- نوشته ماری اندیای
- ترجمه مرضیه کردبچه
- انتشارات نیماژ
ماری اندیای، نویسنده و نمایشنامه نویس فرانسوی و متولید پیتیویر در جنوب پاریس است. او سال 2001 با رمان «رزی کارپ» برنده جایزه فمینا شد و سال 2003، مهمترین نمایشنامه اش، «بابا باید غذا بخورد» در کمدی فرانسوی را روی صحنه برد و جایزه «استعداد تازه نمایشنامه نویسی» را به خود اختصاص داد. سال 2009 هم با رمان «سه زن توانمند» اولین زن سیاه پوستی بود که برنده مهمترین جایزه ادبی فرانسه، گنکور، میشد. او در رمان «سه زن توانمند» روایتهای مختلفی را از سه زن ارائه میدهد که هر کدام قرار است، کلیت جهانی از رابطه این زنان با دنیای پیرامون را در نظر خواننده ترسیم کنند.
رمان «سه زن توانمند» در واقع شامل روایت مستقل سه زن است: نورا، فانتا، کادی. هر کدام از این زنها به شیوه خود، سرنوشتشان را میان فرانسه و داکار پی میگیرند و با وجود همه ترسها و تردیدها و نگرانی ها، در برابر آنچه شرایط تحقیرآمیز زندگی بر آنها تحمیل میکند، برای حفظ شرافتشان میجنگند. ماری اندیای به جهت اینکه خود اولین زن سیاه پوستی بود که جایزه گنکور را برد، به خوبی با تحقیرهایی که بر این قشر از زنان جهان تحمیل شده، آشنایی دارد و در رمان خود نیز قدرتمندانه توانسته تصویر اصلی فاجعه را نشان بدهد.
اسطوره کاوی عشق در فرهنگ ایرانی
- نوشته دکتر بهمن نامور مطلق
- انتشارات سخن
جهان یکی از بحرانیترین دوران خود را در زمینه روابط عاطفی سپری میکند. این وضعیت جنبه جهانی دارد و یکی از جلوههای جهانی شدن است. امروزه بسیاری از روشنفکران در سراسر جهان به چرایی این وضعیت و چگونگی اصلاح آن میاندیشند. ادب فارسی که یکی از غنیترین ادبیات جهانی محسوب میگردد، هنوز از توان لازم برای ایفای چنین نقشی برخوردار است.
اگر اشعار و داستانهای فارسی به طور جدی مورد تامل و توجه قرار گیرند، میتوانند تجربیات جامعه ایرانی را به انسل امروز منتقل نمایند. به عبارت دیگر، ادبیات و شعر فارسی نه فقط بهترین گزارش از وضعیت و حال ایرانی هاست، بلکه در دل خود پندها و آموزههای بسیاری را نیز نهفته دارد که برخی از آنها هنوز موثر و کارآمدند و این کتاب نیز برپایه چنین نگرشی طراحی شد وشکل گرفت. در کتاب «اسطوره کاوی عشق ...» تلاش شده که بخشی مهم از تجربیات روایی ادبیات فارسی در خصص عشق ارائه شود.
معیار اصلی انتخاب اسطورههای عشق در ادب فارسی، نیازهای کنونی جامعه بوده اند. به عبارت دیگر، منظور گردآوری مجموعهای از روایتهای عاشقانه در فرهنگ ایرانی نبود، بلکه هدفی ضروریتر وجود داشت و آن هم پرداختن به مصائب و مسائل روز با کمک اسطورههای بومی بوده است.
ترس (ترامپ در کاخ سفید)
- نوشته باب وودوارد
- ترجمه کیوان سپهری
- انتشارات نحل
بعد از به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا، مقالات افشاگرانه زیادی درباره او منتشر شد؛ مقالاتی که اتفاقاً بعضی از آنها جنجال برانگیز بود و رئیسجمهور آمریکا را با چالشهای جدی مواجه کرد. به موازات این مقالات، کتابهای هم منتشر شدهاند که مردم جهان را با چهره واقعی ترامپ بیشتر آشنا میکردند؛ از جمله کتاب «آتش و خشم» که در ایران هم با ترجمههای مختلف منتشر شد و سر و صدای زیادی هم در بازار کتاب جهان به راه انداخت.
اما درباره کتاب «ترس؛ ترامپ در کاخ سفید» باید گفت باب وودوارد، نویسنده این کتاب، از زمان نیکسون تا اوباما گزارشهای معتبری را از روسای جمهور آمریکا ارائه داده است. او در این کتاب، ترس و هراس را با جزئیات بی سابقهای از دنیای درون کاخ سفید روایت میکند. همچنین درباره دونالد ترامپ و چگونگی تصمیم گیری هایش در مورد سیاست خارجه و مسائل داخلی ایالات متحده گزارش میدهد. وودوارد با استفاده از ساعتها مصاحبه با منابع معتبرو همچنین خاطرات شخصی افراد در کنار مستندات دیگر، این کتاب را گردآوری کرده است.
«ترس» در واقع اولین کتابی است که با جزئیاتی تکان دهنده از دنیای درون کاخ سفید، سال اول یک رئیس جمهور در ایالات متحده را روایت میکند.
شغل پدر
- نوشته سزژ شالاندون
- ترجمه مهستی بحرینی
- انتشارات نیلوفر
سزژ شالاندون، نویسنده فرانسوی در رمان «شغل پدر «شهامت به خرج داده و قصه کودکی و پدر خودش را افشا میکند. داستان از زبان امیل شصت و چند سالهای روایت میشود که در مراسم سرد و بی روح خاکسپاری پدرش حاضر شده و قصهاش را در پس زمینه های تاریخی و سیاسی تعریف میکند. پدر ایمیل مردی همه کاره و در واقع هیچ کاره بوده؛ او ادعا میکرد کشیش، چترباز، مامور مخفی و دروازه بان و ... است، اما تا صفحه پایانی کتاب و پیش از آخرین غافلگیری هم مشخص نمیشود که هویت واقعیاش چیست.
از لحاظ روانشناسی مردی مبتلا به پارانویا ست؛ مردی که حتی نمیتواند به خانوادهاش اعتماد کند، خود را درگیر جریانات آنارشیستی میکند و تنها فکرش کشتن ژنرال دوگل است. از سویی امیل که در رویاهای کودکی خود غوطهور است، خود را در برابر پدری مبتلا به پارانویا و هیستری، درگیر اختلالات شدید هذیانی و به شدت سخت گیر مییابد.
آنچه پدر امیل به دنیای کوچک و معصوم او وارد میکند، تجاوزای بی رحمانه به ساحت مقدس کودکی است؛ چرا که کودک ده ساله را اجیر آرزوها و امیال سیاسی خود میکند. امین در کودکی خود به جهت تصاویری که پدر از جهان بیرون در ذهنش ساخته، دیگر نمیداند واقعیت چیست و آن را با جهان برساخته پدرش اشتباه گرفته است.
تسویه حساب
- نوشته ریچارد استارک
- ترجمه علی عباس آبادی
- انتشارات کتابسرای تندیس
مجموعه «پارکر» اثر ریچارد استارک (نام مستعار دانلدای وست لیک) نویسنده آمریکایی است که سه بار موفق به دریافت جایزه ادگار شده. «پارکر» که اسم کوچکش هیچ وقت در طول مجموعه آشکار نمیشود، تبهکاری بی رحم است که غیر از مهارت و حرفهای گری تقریباً هیچ خصلت خوبی در وجودش نیست؛ شخصیتی بی عاطفه و سنگدل که برای به دست آوردن چیزی که میخواهد، حاضر است دست به کشتن بزند. از طرفی هم یک اصل اخلاقی دارد؛ هیچ وقت به تبهکاران حرفهای دیگری که با او همکاری میکنند، خیانت نمیکند. البته این قاعده همیشه هم پایدار نیست و پارکر گاهی حتی پا روی این قانون خود ساخته هم میگذارد، آن هم در شرایطی که آنها سعی میکنند به او خیانت کنند. اگر چنین چیزی پیش بیاید، پارک بی درنگ انتقام سختی میگیرد. در واقع در دنیای تاریک و سیاه او، دایرهای تعریف شده است که او با وجود تمام شقاوت ها، خارج از این دایره حرکت نمیکند؛ دایرهای به نام اعتماد.
«تسویه حساب» اولین کتاب از مجموعه «پارکر» است که به تازگی از سوی انتشارات کتابسرای تندیس چاپ شده؛ جلدهای دیگر این مجموعه هم با عنوان «تغییر چهره» و «اکیپ» منتشر شدهاند که هر کدام داستانهایی مجزا از این مجموعه هستند.
نبرد
- نوشته پاتریک رامبو
- ترجمه قاسم صنعوی
- انتشارات نیماژ
اگر با ترجمههای مترجم پیشکسوت، قاسم صنعوی آشنایی داشته باشید، بدون شک به ترجمه این رمان هم اعتماد خواهید داشت. به خصوص که صنعوی سراغ نویسندهای رفته است که در ایران پیش از او کسی آثارش را ترجمه نکرده. البته این کتاب جزو چهار رمانی است که انتشارات نیماژ به عنوان برندگان جایزه گنکور منتشر کرده؛ «شکارچی صفر»، «توانمند»، «ردپای خدا» و «نبرد».
اما درباره نویسنده این رمان باید گفت پاتریک رامبو، نویسنده فرانسوی و متولد نویی سورسن، در دانشگاه نانت است. او ادبیات مدرن خواند و قبل از نوشتن رمان هایش، سالها به روزنامهنگاری پرداخت. او در چهار کتاب با عنوانهای «نبرد»، «برف میبارید»، «غایب» و «گربههای چکمه پوش» رویدادهای تاریخی مربوط به دوران ناپلئون را به نحوی رمان گونه نقل میکند و در هر یک از آنها شخصیتی ثانوی میآفریند تا بتواند ناپلئون و نزدیکانش را نشان دهد. سال 1997 رمان «نبرد» علاوه بر جایزه گنکور، برنده جایزه بزرگ رمان آکادمی فرانسه هم شد و «نبرد» به نوعی مهمترین اثر پاتریک رامبو به شمار میرود. شاید سطر نخست رمان تا حدی نشان دهد با چه اثر تاثیرگذاری روبرو هستیم:
«ناپلئون بیدرنگ بود، پوست تقریبا شفاف، چهره صاف و عاری از احساس مجسمهی ناتمام را داشت.»