ماهان شبکه ایرانیان

اگر ۲۰۰ میلیون سرمایه داشتید چه می‌کردید؟

با وجود این گروه‌هایی از مردم هر بار سوار بر موج‌های جدید به این سو و آن سو رفته‌اند و همین حرکت برخی بحران‌ها را تشدید کرده‌ است. تورم دو رقمی و افزایش دایمی نرخ ارز، یکی از عواملی بوده که این فضای بحران‌ساز را هر بار تشدید کرده است.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، بالا رفتن نرخ ارز باعث می‌شود، ارزش ریالی پس‌اندازهای نقدی به شکل قابل‌توجهی کاهش یابد و تورم بالا نیز یک راه پیش‌روی افراد می‌گذارد و آن تبدیل پول‌های نقد به کالاهایی است که در جریان تورم، ارزش پول را حفظ کند. اسحاق جهانگیری معاون اول رییس‌جمهوری، چندی قبل در جمع فعالان اقتصادی اتاق بازرگانی از کاهش سرمایه‌گذاری در اقتصاد ایران گفت و بر این موضوع تاکید کرد که اگر تغییری در این روند به وجود نیاید، در سال‌های آینده وضعیت اقتصاد کشور نگران‌کننده خواهد شد. هر چند چه دولتی‌ها و چه فعالان غیردولتی اقتصاد از لزوم توجه به تولید و بالا بردن میزان سرمایه‌گذاری می‌گویند، اما آنچه در واقعیت رخ می‌دهد فشار بالایی است که بر تولیدکنندگان وجود دارد و در چنین فضایی احتمالا بخش قابل‌توجهی از جامعه ترجیح می‌دهند که سرمایه خود را نه در طرح‌های مولد اقتصادی که در بازارهای زودبازده وارد کرده و به جای در افتادن با مشکلات حقوقی و اجرایی، کوتاه‌ترین مسیر را برای افزاش ثروت‌شان امتحان کنند؛ راهکاری که هر چند یک راهکار کوتاه‌مدت به‌شمار می‌رود اما از نظر بسیاری از افراد جامعه معقول‌ترین شیوه است.

این روزنامه برای ارزیابی دقیق‌تر آنچه زیر پوست اقتصاد کشور می‌گذرد، سراغ تعدادی از فعالان اقتصادی و اعضای اتاق بازرگانی ایران و تهران رفت و از آنها یک سوال ثابت را پرسید: «اگر به‌عنوان یک جوان ایرانی، قصد ورود به فضای اقتصادی کشور را داشتید و تمام سرمایه شما 200 میلیون تومان بود، با این سرمایه چه می‌کردید؟ انتخاب شما کدام بود، تولید یا دلالی؟» همان‌طور که امروز در جامعه ایران نیز اختلاف‌نظرهای زیادی درباره شرایط اقتصادی کشور و چگونگی گزینش بهترین مسیر برای افزایش درآمد وجود دارد، فعالان اتاق بازرگانی نیز در پاسخ به این سوال، نظرات متفاوتی داشتند؛ بخشی از آنها معتقدند بهترین شیوه تولید و تلاش برای راه‌اندازی طرح‌های زیرساختی است و برخی از آنها باتوجه به شرایط فعلی و مشکلاتی که تولید با آن مواجه است، ورود به این عرصه را مساوی با از بین رفتن سرمایه می‌دانند. قرار گرفتن این نظرات در طیفی که یک‌سوی آن خوش‌بینی و سوی دیگر بدبینی نسبت به آینده است، به نظر یک زنگ خطر مهم را برای دولت و سیاستگذاران به صدا در می‌آورد؛ زنگ خطری که نشان می‌دهد اگر فضای خاکستری امروز، تغییر نکند، احتمالا خوشبین‌ها نیز در مواجه شدن با شرایط دشوار، عطای تولید را به لقایش خواهند بخشید.

علم بدون ثروت کارایی ندارد

رحیم بنا‌مولایی، رییس اتاق بازرگانی البرز: من با حدود 4000 دلار سرمایه برای تحصیل به امریکا رفتم و با 17 هزار دلار به ایران بازگشتم. تولید و فعالیت اقتصادی به یک شم اقتصادی نیاز دارد و این اتفاق تنها با یک مدرک دانشگاهی به وجود نمی‌آید، بلکه باید ترکیبی از تجربه و دانش را در کنار هم قرار داد. ما در ایران بارها این مسیر را اشتباه رفته‌ایم و نتیجه آن، ‌از بین رفتن ثروت ملی بوده است. علمی که از ثروت استفاده نکند بی‌فایده است، ثروتی که از علم استفاده نکند نیز کارایی ندارد.

با کمتر از اینها شروع کردم

علامیر محمد صادقی، عضو اتاق بازرگانی تهران: حتی با سرمایه اندک نیز سعی می‌کردم ایجاد اشتغال کنم. ما در دوره جوانی خود با سرمایه‌ای بسیار کمتر از این شروع کردیم. تعداد زیادی از افراد با همان سرمایه کار خود را آغاز کردند و شغل‌های زیادی ایجاد شد. امروز نیز در موقعیت مشابه، حتما همین کار را می‌کردم و به جوانان نیز توصیه می‌کنم، با وجود تمام مشکلات به سمت تولید و اشتغال‌زایی حرکت کنند.

نظر مثبتی به تولید نداشتم

مسعود خوانساری، رییس اتاق بازرگانی تهران: قطعا با این سرمایه نظر مثبتی برای ورود به تولید نداشتم، زیرا از یک سو هزینه‌ها آن‌قدر بالا رفته که با این عدد حضور در تولید دشوار است. ازسوی دیگر زحمت‌ها و مشکلات در مسیر تولید نیز آن‌قدر زیاد شده که جوانان کار سختی خواهند داشت. شاید ورود به دیگر عرصه‌ها برای‌شان سودی به همراه بیاورد اما راه تولید واقعا سخت شده است.

احتمالا نابود می‌شد

غلامحسین شافعی، رییس اتاق بازرگانی ایران: اگر به دنبال پول و سود بودم به دنبال دلالی می‌رفتم که در شرایط امروز امکان سودآوری در آن بسیار بالاست، ولی اگر بحث وجدان و حمایت از منافع ملی مطرح بود، وارد تولید می‌شدم.  متاسفانه باتوجه به شرایطی که امروز اقتصاد ایران با آن مواجه است، احتمالا در صورت ورود به تولید، این ثروت نیز از بین می‌رفت.

هیچ کمکی به تولید نمی‌شود

سیدمحمد اتابک، عضو اتاق بازرگانی تهران: باوجود تمام تبلیغات و شعارها، عملا امروز هیچ کمک خاصی به تولیدکننده نمی‌شود. دولت می‌گوید که من در تمام حوزه‌ها به تولید‌کننده کمک می‌کنم، ولی سازمان تامین اجتماعی به تولیدکننده فشار می‌آورد، سازمان امور مالیاتی، به تولید‌کننده فشار می‌آورد، طرحی مانند مالیات بر ارزش افزوده، تولید‌کننده را با مشکل مواجه می‌کند و اینها چیزی است که در واقع رخ می‌دهد، بنابراین تولیدکننده زیرفشار زیادی است.

حبس پول، بزرگ‌ترین گناه است

ناصر ریاحی، عضو اتاق بازرگانی تهران: من پیش از این در موقعیتی مشابه قرار گرفتم. پدرم بعد از پیروزی انقلاب 90 هزار تومان سرمایه در اختیارم قرار داد. با آن پول امکان آن وجود داشت که یک خانه کوچک بخرم اما آن زمان در زمینه فروش دارو سرمایه‌گذاری کردم. ما آن زمان بر سر سرمایه‌مان ریسک کردیم و از همان زمان هم چند شغل ایجاد شد و کار ادامه پیدا کرد. امروز هم احتمالا همان کار را می‌کردم. حبس پول، بزرگ‌ترین گناه است.

راه‌اندازی طرح‌های تولیدی

محمدرضا نجفی‌منش، عضو اتاق بازرگانی تهران: با این مبلغ می‌توان در حد یک کارگاه کوچک کار راه‌اندازی کرد. اگر بتوان به این ثروت یک وام 800 میلیون تومانی نیز اضافه کرد، شرایط برای راه‌اندازی یک طرح اقتصادی بهتر فراهم می‌شود. قطعا حتی با این پول نیز امکان آن وجود داشت که به سمت تولید حرکت کنیم و اگر من در این شرایط قرار می‌گرفتم به طرح‌های تولیدی فکر می‌کردم.

کار کوچک راه می‌انداختم

فاطمه مقیمی، عضو اتاق بازرگانی تهران: با همین سرمایه نیز می‌توان خیلی کارها کرد. اینکه تصور کنیم که کار امروز سرمایه بیشتری می‌خواهد غلط است. من با 200 میلیون تومان، طرحی را ارایه می‌کردم که می‌توانست ابتدا برای خانواده خودم و پس از آن برای دیگر افراد، درآمدزایی کند. ما یک اتاق فکر کارآفرینی داریم که می‌توان از بسیاری از این ایده‌ها، استفاده کرد و در مرحله نخست یک کسب و کار کوچک را به راه انداخت.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان