به گزارش اقتصادآنلاین، تعادل نوشت؛ در واقع فارغ از اینکه حملات واقعا روزانه 7‚5 میلیون بشکه از توان صادراتی عربستان کاسته باشد یا طبق برخی گمانهزنیها رقم از دست رفته کمتر از این باشد، عربستان به این ترتیب هر روز 7‚5 میلیون بشکه نفت کمتری عرضه خواهد کرد، بازار در آینده با احتمال تکرار چنین مسالهای چطور کنار خواهد آمد؟
فریدون برکشلی تحلیلگر ارشد انرژی اعتقاد دارد شاید هنوز برای جدی بودن اثر حملات اخیر بر میانمدت و بلندمدت بازار نفت زود باشد اما حذف نزدیک به 6 میلیون بشکه نفت خام در روز از منشایی که در طول هفت دهه اخیر مهمترین و قابل اعتمادترین عرضهکننده نفت خام جهان بوده است، تاثیرات ژیوپلتیک «مهم»، «عمیق» و «شاید طولانی مدت» بر بازار جهانی نفت خواهد داشت.
او مینویسد: «عربستان که همواره به امنیت و اعتبار قابلیت عرضه نفت خام شهرت داشته، به یک باره با بحرانی مواجه شد که مطلقا دور از انتظار بود. توقف این حجم از تولید عربستان در تاریخ هفتاد ساله صنعت نفت این کشور و بلکه جهان بیسابقه است.» مساله «بحرانی» بودن این شرایط و نداشتن سابقه چیزی است که نرسی قربان تحلیلگر برجسته انرژی نیز بر آن تاکید میکند، او بر این باور است که جهان اکنون و بعد از حملات صبح شنبه به تاسیسات آرامکو با یک باور جدید روبرو شده است؛ اینکه جهان دریافته است چقدر آسان میشود تولید نفت را از رده خارج کرد.
ظرف زمانی وقایع
بازار نفت درست 4 روز قبل از حملات صبح شنبه به تاسیسات فرآورش نفت میادین بقیق و خریص، با یک شوک نسبتا بزرگ دیگر هم روبرو شده بود. خالد الفالح وزیر انرژی عربستان در اقدامی کمسابقه در ساختار پادشاهی در حالی که تنها 2 سال از عمر وزارتش میگذشت با حکم پادشاه سعودی از این سمت کنار گذاشته شده و عزیز بنسلمان برادر ناتنی محمد بنسلمان جایش را گرفت تا نخستین سکاندار نفت عربستان باشد که از اعضای خاندان سلطنتی است. این اتفاق به خودی خود سیگنال سیاسی شدن را به بازار نفت ارسال کرده بود، سیگنالی که اتفاقات اخیر میتواند آن را تقویت کرده باشد.
اردیبهشت ماه امسال بود که در گزارشی معنای اظهارات افرادی چون ترامپ، بنسلمان و پوتین درباره بازار نفت را با فریدون برکشلی به گفتوگو گذاشته شد، او که سالهای سال با تیم ایران در نشستهای اوپک حضور یافته است در آن زمان نوشت که اینها نشانه بازگشت دوباره ژئوپلتیک به صحنه و تغییر عوامل بنیادین انرژی هستند. برکشلی حالا نیز بر این باور است که تحلیل اثر حملات اخیر بر بنیادهای بازار نفت بدون در نظر گرفتن آنچه که چند روز پیش از حملات در ریاض رخ داده بود ممکن نیست. او عنوان میدارد: «در همین حال بازار جهانی و تولیدکنندگان نفت خام با ژئوپلتیک باز تعریف شدهای نسبت به آنچه در دهه 1980 با آن روبرو بودیم مواجهند. در سالهای اخیر وزرای نفت کشورهای اوپک عمدتا وزرای تکنو کرات و مرتبط با تحولات روزانه بازار بودند. در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، وزرای نفت اوپک جملگی سیاسیترین وزرای کابینه کشورهای خود بودند. این روند در دهههای بعدی تغییر کرد. حال با تحولات اخیر و به ویژه با آمدن شاهزادهای بلافصل در جایگاه وزیر نفت عربستان، اوپک، اوپک بعلاوه و بازار جهانی، نسبت به گذشته سیاسیتر خواهد شد.»
آقای برکشلی یک مساله جانبی دیگر که در واقع میتواند یک انگیزه مهم حتی برای حملات بوده باشد را نیز مورد تحلیل قرار داده و میگوید: «خالد الفلیح را در به تعویق انداختن خصوصیسازی ارامکو مقصر میدانستند و عبدالعزیز با دستور کار عملی ساختن خصوصیسازی ارامکو وارد وزارت نفت عربستان شد.» او ادامه میدهد: «کشمکشهای درونی خاندان ال سعود، کمتر انعکاس عمومی پیدا میکند، ولی جدی و خطرناک است و امریکا و سایر کشورهای ذینفع هم از آن اطلاع دارند.»
واکنش بازار چه میگوید؟
نرسی قربان تحلیلگر حوزه انرژی بر این باور است که با اتفاق اخیر ریسک نه فقط در میادین نفتی عربستان بلکه در تمام منابع نفتی دنیا بالا رفته است، او میگوید: «تهدید این منابع با تکنولوژیهای جدیدی مثل پهپادها، امنیت تجارت نفت را کاهش داده است» اما با وجود این شعلههای بازار نفت شاید نسبت به تصورها کمتر زبانه کشید و دیروز قیمتها هر چند همچنان رشدی جدی نسبت به قبل از حملات حفظ کرد اما نوعی ثبات را نیز نمایانگر بود، بعضی اعتقاد دارند بخشی از این مساله از این ناشی میشود که برای بازار علت و ریشه حملات نیز بسیار با اهمیت است چرا که احتمالا این است که میتواند نشان بدهد در ادامه عرضه تا چه اندازه پایدار خواهد بود.
برکشلی در این مورد مینویسد: «بازار جهانی نفت هنوز بیانیه رسمی و مستدلی از سوی وزیر نفت یا مقامات تراز اول عربستان دریافت نکرده است. آنچه عربستانیها پس از سکوتی چند روزه خواهند گفت مهم خواهد بود.» او «دامنه»، «شدت» و «مدت» واکنش بازار را به ارزیابی گروههای حقیقتیاب وابسته دانسته و عنوان میکند: «چنانچه عربستان مطالبی مستحکمتر از گزارشهای خبری یا علایم ماهوارههای بازرگانی موجود بیانکننده، میتواند پارامترهای تازهای را ترسیم کند.»
مساله استحکام گزارشهای اعلام شده از دید برخی مورد سوال است. نرسی قربان یکی از همین کارشناسان است. او میگوید: «من فکر میکنم سطح نفتی که از سیستم خارج شده بیشتر از 2 میلیون بشکه در روز نباشد، ظرفیت واحد صادرات نفتی که عربستان سعودی ادعای خسارت دیدن آن به واسطه حملات پهپادی روز شنبه را میکند، بیشتر از 2 میلیون بشکه در روز نیست که با عدد 7‚5 میلیون بشکه در روز کاهش صادرات نفت عربستان سعودی همخوانی ندارد. مگر آنکه مساله دیگری هم در کار باشد که من از آن خبر نداشته باشم.»
در این بین حتی نظراتی از این شکاکانهتر هم وجود دارد؛ در یک نمونه دیروز قاسم محبعلی مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه به خبرگزاری برنا گفته است که ممکن است عربستانیها هم در این قضیه دروغ بگویند مبنی بر اینکه بخواهند با این بهانه بشکههای نفت را از تاسیسات خود خارج نکنند.
به هر روی برکشلی در توضیح آنچه که تاکنون درباره ماهیت حملهها مشخص شده عنوان میکند: «در واقع آنچه در این حادثه آسیب دیده تاسیسات پالایش اولیهای است که نفت خام را آماده عرضه به بازارهای جهانی و پالایشگاهها میسازد. چاهها و بخشهای بالادستی از آسیب مصون ماندهاند. در واقع کارشناسان مهندسی مخازن بر این باورند که حمله بسیار دقیق و بر پایه اطلاعات از داخل سیستم بوده است. این واقعیت اینک به یک ابهام و معما در میان تحلیلگران امور امنیتی تبدیل شده است.»
ماجرای تغییر نقش روسیه و عربستان در تامینکنندگی پایدار نفت نیز چیزی است که از چشم برکشلی در جمعبندی از اثر عمیقی که احتمالا حملات اخیر بر ساختار بازار نفت و بازیگرانش خواهد داشت دور نمیماند، او در این باره مینویسد: «موقعیت رهبری و نفوذ بیچون و چرای عربستان در اوپک و بازار جهانی نفت که طی چندین دهه گذشته، کم و بیش تثبیت شده بود، اینک متزلزل و آسیب پذیر شده است. با شکلگیری اوپک بعلاوه که در آن 22 تولیدکننده نفت خام جهان گرد هم آمدهاند، روسیه اینک رهبری بلامنازعی خواهد داشت. روسیه در شرایطی رهبری اوپک بعلاوه را به دست میآورد که لازم نیست مانند عربستان سالها نقش تولیدکننده شناور را ایفا کند تا موقعیت ممتاز عربستان را از آن خو سازد، بلکه سایر تولیدکنندگان عضو ناچارند برای تثبیت سهم بازار روسیه، به صورت جمعی برای تثبیت بازار شناور باشند.»