مجله دانستنیها: ماسک در حال حاضر به طور همزمان درگیر طرح ها و استارت آپ های فراوانی است که اگرچه بیشتر آنها به بزرگی «تسلا» یا «اسپیس ایکس» نیستند اما همگی مستقیم یا غیرمستقیم در آینده یکدیگر نقش بازی می کنند. ضمن این که همگی بخشی از تصویر بزرگ ماسک از آینده مورد نظرش شمرده می شوند. برخلاف برخی از تصورات رایج، او در انتخاب زمینه های کاری جدید خود بسیار با احتیاط عمل می کند و معمولا زمینه سرمایه گذاری های کنونی اش حوزه های جذاب یا آینده دار تکنولوژی است. ضمن این که تجربه نشان داده که اگر این استارت آپ ها برای سرمایه گذاری در دسترس نباشند، خود او حاضر است که برای توسعه و آغاز به کار آنها پیش قدم شود.
Solar City
ایستاده با خورشید
اسپیس ایکس و تسلا شاید مشهورترین و الهام بخش ترین دستاوردهای ماسک باشند اما احتمالا کاربردی ترین دستاورد او برای دنیای امروز و فردا را باید در «سولارسیتی» جستجو کرد، جایی که در سال 2006 به وسیله برادران «پیتر» و «لیندون ریو» (پسرعموی ایلان ماسک) بر اساس طرحی مفهومی که ایلان پیشنهاد داده بود تاسیس شد و ایلان اگرچه در آنجا تنها عضو هیئت مدیره بود، اما همچنان نقشی تعیین کننده داشت. در فاصله یک دهه گذشته این شرکت تبدیل به بزرگ ترین عرضه کننده انرژی های خورشیدی در ایالات متحده آمریکا شده و با قول کاهش هزینه برق مصرفی در ازای فروش یا اجاره باتری های خورشیدی به خانه ها محبوبیت زیادی پیدا کرده است، به طوری که در طول دوران طلایی خود ماهانه 12 هزار مشتری به فهرست مشتریانش اضافه می شدند.
تمرکز اصلی سولارسیتی رایج کردن استفاده از صفحات خورشیدی روی سقف خانه ها و ساختمان های اداری بود؛ صفحاتی که در حالت عادی خرید آنها بسیار گران تمام می شد. در نتیجه سولارسیتی عمده پنل های خود را به کاربران خانگی یا اداری اجاره می دهد و مبلغ ناچیزی را به صورت ماهانه دریافت می کند. این مبلغ در مقام مقایسه به مراتب کمتر از هزینه برق مصرفی ساختمان است.
این شیوه اگرچه از سوی کاربران و بازار با استقبال روبرو شد اما فشار مالی بسیار سنگینی به سولارسیتی وارد کرد چون شرکت مجبور بود از بودجه داخلی خود برای در اختیار قرار دادن صفحات خورشید استفاده کند و این پول بازگشت سرمایه بسیار کندی داشت. همین موضوع هم موجب شد تا رفته رفته سولارسیتی در سال های بعد مدل فعالیت تجاری خود را از اجاره به سوی فروش شرایطی تغییر دهد.
این شرکت همزمان با عرضه این سرویس ها، به توسعه تکنولوژی صفحات خورشید هم مشغول شد. مهم ترین دستاورد آن هم چیزی بود که ماسک تحت عنوان «سولارروف» در سال 2016 رونمایی کرد. این صفحات که شباهت زیادی به سرامیک های معمولی سقف شیروانی خانه ها دارند، طوری طراحی شده اند که می توان کل سقف خانه ها را با آنها پوشاند بدون آن که با دردسر نصب پایه صفحات خورشیدی روی بام مواجه شوید. این صفحات کوچک انعطاف پذیری بهتری در استفاده دارند و ظاهر ساختمان را هم آنقدرها دستخوش تغییر نمی کنند. با این حال مهم ترین علاقه شخصی ماسک در سولارسیتی به ارتباط آن به تسلا باز می گردد.
ماسک از ابتدا به دنبال راهی برای استفاده از توانایی بالقوه سولارسیتی در شارژ ماشین های تسلای خود بود تا جایی که سولارسیتی با خرید شرکت «سولسورس» وارد بازار ایستگاه های شارژ خودروهای الکتریکی شد. با این قدم، ماسک اعلام کرد که از این به بعد شارژ مالکین خودروهای تسلا به صورت مادام العمر در این ایستگاه ها رایگان خواهد بود. با این همه سولارسیتی در سال های اخیر همزمان با افول بازار مرتبط با انرژی خورشیدی با مشکلات مالی زیادی مواجه شد که به کاهش اجباری تعداد کارمندانش هم انجامید. این مشکلات دست به دست هم دادند تا در نهایت با قطعی شدن فروش سولارسیتی به تسلا و مالکیت کامل ماسک، این شرکت از ورشکستگی احتمالی نجات پیدا کند. دوران سولارسیتی زیر بال های تسلا تازه شروع شده است و باید منتظر ماند و دید که چه تغییرات عمده ای در مسیر توسعه ای آن رخ خواهد داد.
Hyperloop
نوع پنجم
«هایپرلوپ» ایده ای است که ماسک به آن پنجمین شیوه حمل و نقل می گوید؛ طرحی مفهومی برای وسیله حمل و نقلی متفاوت از وسایل امروزی که او نخستین بار سه سال پیش در مورد آن سخن گفت و ایده های خود را به صورت رایگان روی وبسایت شرکت اسپیس ایکس منتشر کرد. ایده کلی این بود که با قرار دادن قطار خاصی درون لوله ای که تقریبا هوایی درون آن نیست، با از بین بردن موانعی مانند عوارض جغرافیایی، مقاومت هوا و همچنین شرایط بد آب و هوایی امکان حرکت قطار با بیشترین سرعت ممکن را فراهم کند.
برای تحقق این ایده هم از گروه های پژوهشی دعوت به همکاری کرد، ضمن آن که با انتشار رایگان ایده آن به استارت آپ های علاقه مند هم امکان فعالیت روی آن را داد. گروه های دانشگاهی زیادی در چالشی که طراحی کرده بود شرکت کردند و طرح های برگزیده این فرصت را پیدا کردند تا ماشین های ساخت خود را درون لوله ای مخصوص که اسپیس ایکس طراحی کرده بود آزمایش کنند.
فاز نخست این چالش چند ماه پیش به پایان رسید و فاز بعدی آن هم در آینده نزدیک شروع خواهد شد. به جز این چند شرکت دیگر هم درگیر توسعه نسخه تجاری از این سیستم حمل و نقل هستند که از جمله آنها می توان به «HTT» اشاره کرد که اخبار احتمال ساخت یک شبکه هایپرلوپ در ابوظبی به وسیله آن سال پیش خبرساز شد. ضمنا خود ماسک در مورد کاربرد چنین سیستمی در آینده مریخ هم سخن گفته است.
Neuralink
کارخانه سایبورگ سازی
در بین پروژه های کنونی ماسک، احتمالا «نورولینک» مرموزترین آنهاست. شرکتی که سال پیش تاسیس شد و با انتشار اولین خبرهای آن در «وال استریت ژورنال» به شهرت رسید. هنوز اطلاعات زیادی در مورد این استارت آپ تازه تاسیس منتشر نشده، با این حال می دانیم که هدف از تاسیس آن ممکن کردن راهی برای برقراری ارتباط میان مغز انسان و هوش مصنوعی است؛ چیزی شبیه فیلم های تخیلی که در آنها آدم ها با کمک ایمپلنت های کامپیوتری که درون مغز خود دارند، کارایی های مختلف خود را بهبود می بخشند.
در دنیای واقعی ایمپلنت های کامپیوتری برای مغز، دست کم فعلا وجود ندارند. نزدیک ترین چیزی که به این تعریف داریم، الکترودهای استفاده شده در اسکن مغز در دنیای پزشکی است که روی سر نصب می شوند. این استارت آپ را در حقیقت دکتر «پدرام محسنی» محقق ایرانی «دانشگاه کیس وسترن» تاسیس کرده بود که در اوایل سال گذشته ماسک با خرید آن سرمایه گذاری روی این طرح را شروع کرد.
Open AI
تهدید هوش مصنوعی
ایلان ماسک بارها در نشست های مختلف گفته است که هوش مصنوعی را تهدیدی برای آینده بشر می داند. بر این اساس دست کم روی کاغذ «OpenAI» حاصل همین دیدگاه اوست؛ شرکتی که به وجود آمده است تا با تحقیق روی توسعه هوش مصنوعی تلاش کند تا با هدایت آن در مسیری ایمن، مانع از تبدیل شدن آن به تهدید شود. OpenAI را ایلان ماسک با همکاری «سم التمن» (بلاگر و برنامه نویس جوان) در سال پایه گذاری کرد؛ شرکتی که از آن زمان تا به امروز تقریبا در سکوت خبری به کارهای مختلفی مشغول بوده است.
اواخر سال پیش، این شرکت رسما از نخستین محصول خود تحت عنوان «OpenAI Gym» پرده برداشت؛ پلتفرم هوشمندی که با هدف توسعه و مقایسه الگوریتم های یادگیری ماشینی به صورت رایگان عرضه شده است و البته هنوز در فاز توسعه خود قرار دارد. گذشته از این، پروژه های دیگری هم در OpenAI در حال توسعه است که آینده آنها بدون شک در فعالیت های اقتصادی دیگر ماسک تاثیر خواهند داشت. از تسلا تا اسپیس ایکس، همگی روی آینده هوش مصنوعی حساب باز کرده اند.
The Boring Company
ترافیک پاک کن
تازه ترین شرکت ماسک که خودش می گوید تاسیس آن نتیجه گیر کردنش در ترافیک های اعصاب خردکن لس آنجلس است در سپتامبر گذشته وقتی ماسک در یکی از همین ترافیک های اعصاب خردکن گیر کرده بود، پستی در توییتر منتشر کرد که در آن گفته بود ترافیک روانی ام کرده است، می خواهم یک ماشین حفر تونل بسازم و از همین الان شروع به کندن کنم. ظرف یک ساعت بعد از این توییت، پروژه جدید او با نام «Boring» (واژه Boring به جز سررفتن حوصله، حفاری هم معنی می دهد) اعلام موجودیت کرد؛ شرکتی که ظاهرا تمام هدف آن ساخت تونل در شهرهای پرترافیک مانند لس آنجلس است تا سرعت حمل و نقل عمومی را به شکل قابل توجهی افزایش دهد. این شرکت هنوز در ابتدای راه است و باید منتظر ماند و دید ایده شتاب زده ماسک به کجا می رسد.