انتشار رمانی از "میرچا الیاده"

رمان «در خیابان مینتولاسا» نوشته میرچا الیاده با ترجمه محمدعلی صوتی منتشر شده است.

انتشار رمانی از "میرچا الیاده"

به گزارش ایسنا، این کتاب در 214 صفحه با شمارگان 1100 نسخه و قیمت 31 هزارتومان در فرهنگ نشر نو با همکاری نشر آسیم عرضه شده است.

در شروع کتاب به قلم مترجم آمده است: «میرچا الیاده در سال 1907‌م. در بخارست متولد شد. پس از پایان تحصیلاتش، به هند رفت و در زمینه ادیان به تحصیل پرداخت. در سال 1931 به رومانی بازگشت و با شروع جنگ جهانی دوم به لندن رفت. چند سالی بعد به استادی دانشگاه سوربن، شیکاگو و هاروارد رسید.

با این‌که وی در زمینه تاریخ ادبیات، اسطوره‌شناسی و شرق‌شناسی استادی صاحب‌نظر بود، اما به گفته خودش «از همان دوران بلوغ»به نوشتن نوول و رمان علاقه‌مند بوده و در این زمینه آثاری به جا ماندنی از خود به یادگار گذاشته است.

 کتاب حاضر شامل یک رمان و دو نوول کوتاه است که از مجموعه‌ای به نام دوستی با دیونیس از زبان رومانیایی ترجمه کرده‌ام. این مجموعه شامل یک مقدمه از نویسنده و شانزده اثر داستانی (اعم از رمان و نوول) است. این داستان‌ها را در تقسیم‌بندی انواع داستان‌ها، fantastic می‌نامند. در آثار فارسی جایی ندیده‌ام که برای این نوع داستان‌نویسی اصطلاحی را جایگزین کرده باشند.

رمان «در خیابان مینتولاسا» ذکر همین نکته بسنده است که نویسنده فرم داستان را از «هزار و یک‌شب» برگرفته، با این تفاوت که در این‌جا شهرزاد یکی است و «ملک جوانبخت» چندین بازپرس اداره امنیت. فریما (شهرزاد) گوینده داستان‌های اعجاب‌آور با سلسله حکایات خود نه‌تنها گرهی نمی‌گشاید، بلکه بر پیچیدگی داستان نیز می‌افزاید. از این نظر می‌توان این رمان را هزار و یک‌شب قرن معاصر دانست.

داستان دوم «یک مرد بزرگ» گرچه داستانی شگرفت است، اما نمادی عرفانی دارد و اعجاب خواننده را بر می‌انگیزاند.

درباره داستان سوم، «دوازده هزار رأس گاو» این نکته را بگویم و بگذرم، به نظر میرچا الیاده زمان در عالم اسطوره دایره‌وار و دورانی است نه مستقیم. خواننده پس از مطالعه داستان خود به فراست مقصود را در خواهد یافت.»

همچنین در نوشته پشت جلد کتاب می‌خوانیم: «پیرمرد عجیبی به نام زاهاریا فریما به آپارتمان مأمور وزارت داخله، سرگرد واسیلی برزا، می‌رود و ادعا می‌کند که مدیر مدرسه‌ای در خیابان مینتولاسا بوده است و سرگرد را از دوران تحصیلش در آن مدرسه می‌شناسد. مأموری به زاهاریا ظنین می‌شود. زاهاریا در بازجویی‌های پس از دستگیری داستان‌هایی توهم آمیز و اعجاب‌آور تعریف می‌کند و همه مأموران شیفته داستان‌های دایره‌وار او می‌شوند. حتی وزیر داخله که زنی سنگدل است، دل به داستان‌های او می‌دهد و مدام از او می‌خواهد که پایان داستان را بگوید...»

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر