مقدمه:
یکی از موضوعات مهم زندگانی حضرت زهرا علیهاالسلام، خیر و برکت فراوان این بانوی ملکوتی و مینوی است. برکتی بی نظیر که نسل امامت بعد از همسر گرامی آن حضرت، امیرالمؤمنین علیه السلام، از فرزندان و نسل پاک آن بانوی آسمانی است. این فضیلت منحصر به فرد در عالم؛ یعنی مقام والای امامت ائمۀ اطهار علیهم السلام، به امام دوازدهم حضرت حجت بن الحسن العسکری ارواحنافداه منتهی شده است. از آنجا که اینک زمان امامت این امام همام است، در ایام فرخندۀ میلاد مبارک مادر بزرگوارشان حضرت زهرا علیهاالسلام به بررسی ارتباط این دو موضوع مهم می پردازیم.
بسیاری زوایای زندگی حوراء انسیه، فاطمۀ زهرا علیهاسلام الله محل تأمل و تدقیق است؛ از جمله خانه داری، همسرداری، تربیت فرزندان، کار در خانه، و اشتغال به اموری ضروری که مربوط به بیرون از منزل بود، احترام والدین و غیره؛ اما در این مختصر، فقط به مواردی اندک از زندگانی کوتاه ایشان به خصوص دفاع ایشان از حریم مقدس امامت و نصرت و یاری ولی خدا می پردازیم.
الف. خیر کثیر
إنا أعطیناک الکوثر
کوثر خیر کثیر است. وقتی به زندگی دختر پیامبر می نگریم، می بینیم یازده امام معصوم از نسل این بانوی مطهره، مقدر شده است. حضرت مهدی علیه السلام از همین سلسلۀ نورانی است:
المهدی من ولد فاطمه
این روایت نبوی که از محدثان سنی نیز نقل شده (سنن ابن ماجه2: 1368ح 4086؛ سنن ابی داوود4: کتاب المهدی، ح4284)، و روایات فراوانی که ائمه را 12 تن اعلام کرده اند (همچون محدث نعمانی در کتاب الغیبة که باب خاصی را تحت عنوان ما روی فی أن الأئمة اثنی عشر إماما اختصاص داده است. همچنین در کتاب تقریب المعارف با براهین عقلی و نقلی وجود ائمه را اثبات می کند. مؤلف در عنوان برهان السمع علی امامته از ص416 تا426 کتاب خود احادیث متعددی را در این زمینه نقل می کند.) و احادیثی که ائمه علیهم السلام را تک به تک با نام و مشخصات ذکر کرده اند (مثل لوح جابر: تقریب المعارف: 421؛)، همگی حاکی از اعجاز الهی است.
از موضوعات مهم زندگانی حضرت زهرا ماجرای اهدای لوح آسمانی است که به برکت میلاد مسعود کشتی نجات و چراغ هدایت، حضرت سیدالشهدا علیه السلام به این مادر نمونه در خلقت، اهدا شد. گزارش این هدیه آسمانی را امام باقر علیه السلام از زبان جابربن عبدالله انصاری شنیده و با آنچه نزد خویش داشته، تطبیق داده که کاملاً منطبق بوده است؛ یعنی آن بخش از جهت تحدّث برای اتمام حجت بر همه آنها که حدیث شناسند، و این بخش برای آنها که به امامت امامان دوازده گانه ایمان دارند؛ و این لوح آسمانی شاهد صدق دیگری بر امامت این هادیان الهی علیهم السلام است. (کمال الدین: 309؛ غیبت شیخ طوسی: 93؛ کافی1: 527؛ تقریب المعارف: 421) در این تحفۀ آسمانی، اسامی ائمه نسل به نسل همراه با برخی حوادث و آزمایش های سخت امت ذکر شده و در پایان آن به نام نامی امام عصر ارواحنا فداه فرزند امام حسن عسکری با حروف "م ح م د" تصریح شده است.
می دانیم که با توجه به خبر شهادت حضرت سید الشهدا و تألم مادر بزرگوارشان از این مولود پربرکت، حضرت زهرا رضایت دادند به خبری که شنیدند:
«امامت ائمه از نسل این مولود است»
تقدیر الهی بر این بود که حضرت مهدی علیه السلام، نسل نهم آن حضرت، در سال 255 هجری قمری در شهر سامرا در خانوادۀ پرخیر امام همام حضرت عسکری علیه السلام، از سلالۀ شمعون الصفا، بانوی با وفا، علیا مخدره نرجس خاتون زاده شود.
در اینجا جا دارد باز هم تأمل کنیم:
به راستی کدامیک از ما می داند که به فرض تقدیر الهی بر ازدواج، خدا بعد از آن، فرزند می دهد؟ و چندتا؟ و فرزندان فرزندان، پسرند یا دختر یا هردو؟ و آیا این فرزندان بعد از ازدواج، فرزند خواهند داشت یا خیر؟ اگر آری، هر کدام چند تا؟ و جنسیت نسل بعدی چیست؟ و...
پس خبر دادن از نسل حضرت زهرا تنها به اعجاز پیامبری است که متصل به وحی آسمانی است و تعجب است از کسانی که این ارتباط را منکرند و گاهی با اطمینان تمام، منکر علم غیب پیامبر می شوند؟! مگر قرآن نخوانده اند که براساس آن خود را مخاطب سازند: «چگونه ممکن است برای پیامبر منکر علم غیب شوم در حالی که در قرآن می خوانم حضرت مسیح از آنچه مردم در خانه هایشان پنهان کرده بودند، خبر می داد؟ مگر پیامبر خاتم از فرزند مریم علی نبینا و آله و علیهماالسلام چه کم دارد؟ حتی آنها که داستان احزاب را هم خوانده باشند در علم غیب پیامبر شک ندارند. » (تفسیر نمونه 17: 226)
ب. محور خلقت
پیامبر خاتم بارها فرمودند:
فاطمه پاره تن من است؛ هر که او را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است (صحیح بخاری5: 26)
فاطمه پاره تن من است؛ هر که او را آزار دهد، مرا می آزارد (صحیح مسلم4: 193)
شایسته است به این احادیث با دیدۀ اولویت پیامبر نسبت به خود بنگریم و آیه 6 سوره احزاب را یک بار دیگر با دقت بیشتر و تدبر عمیق تر تلاوت کنیم: «النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم» و یاد آوریم که حاضران در غدیر - که ما نیز خود را از آنان می دانیم - به حق و به طوع و رغبت اقرار کردند که پیامبر بر آنان ولایت دارد و اولی به نفس آنان است.[1]
باید توجه داشته باشیم که اولویت نه تنها در دعوت است؛ بلکه در سعۀ معنای اولویت بر اساس تفسیر المیزان، این آیه عام است و همه موارد دین و دنیا را شامل می شود.
این نکته را نیز توجه داریم که این مقاله در صدد جستجوی مصداقی تاریخی برای آزار دهندگان حضرت زهرا نیست؛ بلکه در پی بیان عظمت آن یگانه بانوی عالم هستی و محوریتی است که از سوی حضرت رسول به همگان اعلام شده است. بانوی بی بدیلی که رضای او رضای رسول خدا و بالتبع رضایت خدای متعال است! و همین کافی است که قدر و منزلت ویژۀ این تک بانوی آفرینش را نزد خدای متعال بدانیم. آری خداوند این بانوی بزرگوار را محور خلقت قرار داده است.
محوریت این بانوی برگزیدۀ الهی تا بدان حد است که حضرت مهدی علیه السلام که خود حجت بر عالمیان است، می فرمایند: در دختر رسول خدا برای من اسوه ای حسنه است. (عوالم العلوم و المعارف11: 411ح1)
ارزش و اهمیت شان والای صدیقه کبرا حضرت زهرا نزد ائمه علیهم السلام تا بدان حد است که وقتی شخصی به نام موسی بن قاسم خدمت امام جواد علیه السلام می رسد و می گوید: مکه بودم از طرف شما و پدرتان و تک تک امامان علیهم السلام طواف کردم گاهی هم نیت می کردم و از طرف مادرتان حضرت زهرا علیهاالسلام طواف می کردم، حضرتش فرمودند: «استکثر من هذا » این کار را زیاد انجام بده!(الکافی4: 314) حضرت پیش از آن نفرمودند «زیاد انجام بده» با اینکه می دانیم هر طواف خانۀ خدا چه پاداش بزرگی دارد. اما وقتی راوی سخن از حضرت زهرا به میان آورد با ناباوری تمام، تاکید و تایید امام زمانش را در مورد آن بانوی مجلله دریافت!
شاید بتوان از این تصریح و تأکید امام علیه السلام به نتایجی دست یافت؛ از جمله:
1) هرچند می دانیم که اهدای پاداش هرگونه عمل مستحبی به امام زمان ارواحنا فداه ارزش ویژه ای دارد؛ اما عمل به نیابت، را نیز دست کم نگیریم. این کار همانگونه که دل ولی خدا را در آن زمان شاد کرد در این زمان نیز امام زمان را دلشاد می کند.
2) هیچ عمل خیری را کوچک نشماریم. راوی با این عمل آنچنان برخوردی دارد که گویا منتظر است امام آن را چندان اهمیت ندهد؛ غافل از آنکه تشویق و تاکید امام علیه السلام او را دلداری می دهد.
3) به نیت دلشاد کردن امام عصر ارواحنافداه، نه تنها طواف بلکه بهتر است هر عمل مستحبی دیگری را نیز به نیابت از حضرت زهرا به جا آوریم.
4) کلام امام را دست کم نگیریم، امام حجت خداست و کلامش مرضی رضای خداوند است.
ج. تقوی و ورع
اگر آنچه از حضرت زهرا شنیده ایم که بهترین حالت برای زنان است که آنها مردان را نبینند و مردان او را نبینند (قادتنا4: 264 به نقل از حلیة الاولیاء2: 40؛ و قادتنا4: 283 به نقل از مجمع الزوائد هیثمی9: 202.) و رسول خاتم آن را تایید فرمودند، با آنچه از محبوب بهائیان، طاهره قره العین شنیده ایم که در صحرای بدشت نه تنها در جمع مردان نامحرم ظاهر می شود که در حرکتی وقیحانه از سر ناسازگاری با دیانت اسلام، حجاب از سر بر می دارد (قرة العین، زندگی، عقیده و مرگ: 79 -80.)؛ آنگاه هر عاقل سلیم النفسی فاصله نور از ظلمت را به روشنی درمی یابد. محور نور است یا ظلمت؟
نکتۀ دیگری که توجه به آن ضروری است هشدار قرآن است که برخورد ما با پیامبر رحمت، ایذایی نباشد؛ و این سفارش قرآن به نفع خود ماست، اگر مؤمن باشیم:
یا ایها الذین آمنوا لا تکونوا کالذین آذوا موسی (احزاب: 69)
د. اهمیت امامت و وفاداری به امام زمان
دین اسلام دین جهانی است. شخصیت های برگزیده الهی که دین حول محور آنها می چرخد و به وجودشان شکل می گیرد، نیز جهانی اند.
اوج بندگی این بانوی آسمانی را در طول زندگانی کوتاهش می توان دفاع از حریم ولایت امام زمانش به عیان مشاهده کرد. او براستی به «ولایت امام معصوم» به معنای واقعی «اولی به تصرف از خود» ایمان داشت و کلام همراه با سوگند نبوی را خطاب به شوهر خویش به عمق جان در یافته بود که:
«علی جان!... اگر بنده ای خدای را هزار سال عبادت کند، خداوند عبادت او را جز با پذیرش ولایت تو و ولایت پیشوایانی از نسل تو نخواهد پذیرفت... جبرئیل مرا از این خبر آگاه کرده، هر که بخواهد ایمان بیاورد و هر که خواست کفر ورزد. (بحار 27: 199ح66)»
و این چنین است که در دفاع از حریم ولایت امام زمانش هم به خانه اش تجاوز می شود، هم فرزندش کشته می شود، هم دست و بازو و سر و سینه اش مجروح می شود، هم ملکش فدک که هدیه رسول خدا به او بود، از دستش می رود، هم از امکانات حکومتی- که به یقین اگر هم نصیبش می شد یک دینارش را هم نگاه نمی کرد - محروم می شود، و هم این همه را در راه مقدسی که تنها او ارزش والای آن را می داند به جان می خرد، صبر می کند اما دینش را که پاسداری از امام زمان خویش است از دست نمی دهد و او به خوبی این را به عمق جانش یافته که آنچه مهم است دین است نه دنیا!
دین داری این بانوی مینوی در حالی است که همه مردم از مرد و زن (جز تعدادی انگشت شمار از بانوان عیادت کنندۀ آن حضرت و اندکی از مردان مدینه همچون سلمان و مقداد و ابوذر) به علی علیه السلام پشت کردند و او را تنها گذاشتند!
و چه نیک است کلام شوی با وفایش امیر مؤمنان که فرمودند: «در مسیر حق از کمیِ اهلش نهراس» همان گونه که در راه باطل از زیادی جمعیت نباید ترسی به دل راه دهیم.
یک بار دیگر درس بزرگی که از اسوۀ امام عصر، حضرت زهرا علیهماالسلام را فرا می گیریم با هم مرور کنیم: دفاع از حجت خدا تا پای جان؛ و لو آن که:
- زمین ما غصب شود هرچند وسیع باشد و هدیۀ الهی به ما، به دستان بابرکت بهترین برگزیدگان الهی باشد.
- و یا اینکه صورت و بازویمان کبود و نیلی شود.
- و یا فرزندانمان در این راه به شهادت رسند.
- و یا جگرگوشه مان را در این راه از دست بدهیم حتی اگر دیده به جهان نگشوده باشد.
آری مهم ترین درس، دفاع از حریم امامت امام زمان است؛ آنچنان که تک بانویی که محور خاندان طهارت است، وجود خویش را در راه دفاع از حجت خدا، امیر مؤمنان فدا کرد. او به قدرت جسمانی بشری و با اختیار خدادادی اش به عهد الهی وفا کرد، برای امام زمانش زخمی شد و فرزندش از دست رفت.
اینک جا دارد هر موحد در هر کجای عالم بر این سخن حضرت زهرا علیهاالسلام تأمل نماید و به خود بنگرد آیا به واقع به امامت امام زمانش معتقد است؟ وآیا این اعتقاد آثاری نیز در زندگی وی به جای گذاشته است؟ آیا آنچنان تمرینِ «یاری» کرده که همچون یاران سیدالشهدا علیه السلام در رکاب مولایش آماده جانفشانی باشد؟ آیا نه فقط بانوان ما که همۀ عقلای عالم که هدایت را در پیروی از اهل بیت یافته اند، خود را همچون حضرت زهرا برای یاری امام زمان شان مهیا کرده اند؟
ه. صبر در هدایت
اگر فضیلت هدایت به امام زمان را یافته ایم، آن را دست کم نگیریم. در این راه پر خیر و اساسی -که دین ما وامدار آن است و اگر آن نباشد از دین و دین داری خبری نخواهد بود- کوتاهی نکنیم.
امام سجاد علیه السلام ما را از مکالمۀ خداوند با موسای کلیم با خبر می کند:
«هر که بنده ای گم شده یا فراری را به درگاه من بازگرداند، فضیلتی برتر از روزه داری روزها و عبادت شب ها در طول صدها سال دارد. » (بحارالانوار 2: 4)
در روایات جایگاه هدایت به دین خدا را بارها دیده ایم؛ ازجمله در نبرد خیبر رسول خاتم به خطاب به جانشین خویش فرمودند:
«اگر خداوند به دست تو یک نفر را هدایت کند برای تو بهتر است از آنچه خورشید بر آن بتابد. » (منهاج البراعة5: 31-)
خاتمه:
جایگاه رفیع صدیقه کبری حضرت زهرا و نقش او در عالم هستی را هیچکس نمی داند و به راستی مقام والای او ناشناخته است و همچون قبرش، قدرش نیز مخفی است؛[2] آنچه ما در این مقال دنبال کردیم درس آموزی از این یگانه بانوی بی بدیل آفرینش دختر رسول خدا بود و در رأس همۀ درس ها درس دین داری و دفاع از حریم امامت امام زمانش.
در پایان دست به دعا بر می داریم و از خدای سبحان ظهور موفور السرور فرزندشان حضرت مهدی علیه السلام را طلب می کنیم.
منابع:
قرآن کریم
1- بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، دار الکتب الاسلامیه، تهران.
2- تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی
3- تقریب المعارف، ابوالصلاح حلبی، تحقیق: فارس حسون، الهادی، قم، 1404ق.
4- عوالم العلوم و المعارف و الاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال، عبدالله بحرانی، تحقیق: محمدباقر موحد ابطحی اصفهانی، مؤسسة الامام المهدی عج، قم، 1413 ق.
5- الغدیر، امینی نجفی، تحقیق: سیدعبدالعزیز طباطبایی، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، قم.
6- قادتنا کیف نعرفهم، سیدمحمدهادی میلانی، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، قم.
7- قرة العین زندگی عقیده و مرگ، مهدی نورمحمدی، نشر علمی، تهران، 1394 ش.
8- الکافی، محمدبن یعقوب کلینی، تحقیق: علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1407 ق.
9- منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، میرزا حبیب الله خویی، ترجمه: حسن حسن زاده آملی و محمئباقر کمره ای، تحقیق: ابراهیم میانجی، مکتبة الاسلامیة، تهران، 1400ق.
پی نوشت ها
[1] پیامبر اکرم در خطبه غدیر از مردم سوال می کند آیا من از شما به خودتان اولی نیستم؟ پاسخ همگی مثبت است و انگاه نسبت به ولایت امیرالمومنین که تمام دین است مردم را آگاه می کند و از آنها بیعت می گیرد. ر. ک. الغدیر1: 609.
[2] برای پی بردن به گوشه ای از ظرافت های لقب شریف صدیقه کبری در مورد حضرت زهرا به کتاب ریحانه ملکوت ص 89 نشر حمزه چاپ اول 1384 مراجعه شود. برای آشنایی بیشتر با مقامات حضرت زهرا مطالعه این کتاب توصیه می شود.