به گزارش ایسنا و به نقل از مدگجت، در حال حاضر این کار به طور معمول با استفاده از سیمها انجام میشود، اما سیمهایی که از بافتها عبور میکنند و به بیرون نفوذ میکنند، به دلایل مختلف بسیار مشکلساز هستند. اکنون مهندسان "دانشگاه رایس" (Rice University) به تازگی از ایمپلنت عصبی رونمایی کردهاند که نیروی آن توسط یک میدان مغناطیسی خارجی میتواند تامین شود. این فناوری که در "کنفرانس بینالمللی مدارهای حالت جامد در سانفرانسیسکو" (International Solid-State Circuits Conference in San Francisco) ارائه شده است، ممکن است بر برخی از آزاردهندهترین و محدودکنندهترین جنبههای واسطهای مغز و رایانه موجود، محرکها و سایر کاشتهای عصبی غلبه کند.
واسط مغز و رایانه از مجموعهای از حسگرها و اجزای پردازش سیگنال تشکیل میشود که فعالیت مغزی فرد را مستقیماً به یکسری سیگنالهای ارتباطی یا کنترلی تبدیل میکند. در این سامانه ابتدا باید امواج مغزی را با استفاده از دستگاههای ثبت امواج مغزی ثبت کرد که معمولاً به دلیل دقت زمانی بالا و ارزان بودن و همچنین استفاده آسان، از الکتروانسفالوگرافی برای ثبت امواج مغزی استفاده میشود. الکترودهای الکتروانسفالوگرافی در سطح پوست سر قرار میگیرند و میدان الکتریکی حاصل از فعالیت نورونها را اندازهگیری میکنند. در مرحله بعد این امواج بررسی شده و ویژگیهای موردنظر استخراج میشود و از روی این ویژگیها میتوان حدس زد که کاربر چه فعالیتی را در نظر دارد.
دستگاه جدید، "مگ نی" (MagNI) نام دارد و مخفف کلمه "کاشت عصبی مگنوالکتریک" است. این دستگاه از مبدلهای مگنوالکتریک برای تبدیل یک میدان مغناطیسی به سرعت در حال تغییر به یک جریان الکتریکی استفاده میکند. از این رو میتوان از کمربند یا وسیله دیگری که به بدن در نزدیکی محل قرارگیری ایمپلنت قرار میگیرد، برای تامین نیرو استفاده کرد.
"کایوان یانگ" (Kaiyuan Yang) یکی از توسعهدهندگان دستگاه مذکور در بیانیه مطبوعاتی دانشگاه رایس، گفت: دانشمندان برای نخستین بار موفق به استفاده از یک میدان مغناطیسی برای تامین نیروی ایمپلنت و همچنین برنامهریزی کاشت شدهاند. با ادغام مبدلهای مگنوالکتریک با فناوریهای سیماس یا نیمرسانای اکسید-فلز مُکمِّل (Complementary Metal-Oxide Semiconductor, CMOS) ما یک پلتفرم بیوالکتریک برای بسیاری از برنامهها فراهم میکنیم. سیماس برای کارهای پردازش سیگنال قدرتمند، کارآمد و ارزان است.
سیماس یا نیمرسانای اکسید-فلز مُکمِّل (Complementary Metal-Oxide Semiconductor, CMOS) نوعی فرایند ساخت ماسفِت است که از ماسفِتهای مکمل و قرینه نوع-N و نوع-P برای ساخت درگاههای منطقی استفاده میشود. ماسفِت یا ترانزیستور اثرِ میدانیِ نیمهرسانای اکسید-فلز (metal–oxide semiconductor field effect transistor ٫ MOSFET) معروفترین ترانزیستور اثر میدان در مدارهای الکترونیک آنالوگ و دیجیتال است. اصطلاح اکسید-فلز را نباید به اشتباه اکسیدِ فلز خواند. دلیل این نامگذاری این است که در ساختمان این ترانزیستور، یک لایه اکسیدِ سیلیسیوم (SiO2) در زیر اتصال فلزیِ پایه گِیت قرار گرفته است.
مزیت استفاده از میدانهای مغناطیسی برای تامین انرژی و کنترل ایمپلنت این است که به عنوان مثال آنها باعث گرم شدن بافتها به اندازه اشعه نوری یا اتصال القایی نمیشوند. در مقایسه با امواج فراصوت، سیگنالهای این دستگاه بسیار بهتر است و بنابراین میتوان از آن برای برنامهریزی یک دستگاه کاشته شده در اعماق بدن استفاده کرد. این دستگاه از سه قسمت ساخته شده است؛ بخش اول شامل یک قطعه مگنوالکتریک است که طی آن مغناطیس به برق تبدیل میشود و بخش دوم تراشه سیماس و بخش سوم نیز یک خازن ذخیره انرژی الکتریکی است.
در حال حاضر از این دستگاه در یک آزمایشگاه برای تحریک حیوان " Hydra vulgaris " (یک حیوان شبیه به اختاپوس) استفاده کردهاند.