ماهان شبکه ایرانیان

بیژن اشتری عنوان کرد

محدودیت‌هایی که بخش عمده کتاب‌ها را کنار می‌گذارد

بیژن اشتری می‌گوید: رسانه ملی ما ضوابط و محدودیت‌هایی دارد و هر کتابی را نمی‌تواند معرفی کند، به همین دلیل بخش عمده‌ای از کتاب‌ها در صدا و سیما کنار گذاشته می‌شود.

محدودیت‌هایی که بخش عمده کتاب‌ها را کنار می‌گذارد

این مترجم در گفت‌وگو با ایسنا، درباره تبلیغ کتاب اظهار کرد: در مورد تبلیغ کتاب همیشه این نقص وجود داشته و ناشران ما نمی‌توانستند به نحو احسن محصولات تولیدی خودشان را تبلیغ کنند. دلیل عمده موضوع هم این است که صنعت نشر صنعت نحیفی است و هیچ‌گاه از نظر اقتصادی این توان را نداشته که مانند دیگر کالاهای مصرفی و ضروری در رادیو و تلویزیون تبلیغ کند، هرچند کالای بسیار ضروری‌ای است. به هر حال خوراک ذهنی انسان‌هاست و دست‌کمی از خوراک جسمی آدم‌ها ندارد و حتی مهم‌تر هم هست. اما به‌خاطر این‌که در سبد خرید خانواده‌ها همیشه کتاب غایب بوده یا نقش بسیار کمی داشته، بنابراین هیچ‌گاه ناشر به‌ قدری درآمد نداشته که بتواند برای محصولات تولیدی خود تبلیغ کند.

او در ادامه بیان کرد: سال‌هاست درباره این‌که رادیو، تلویزیون و رسانه‌های دولتی به کمک کتاب بیایند و با تخفیف زیاد یا حتی به‌صورت مجانی تبلیغ آن را بر عهده بگیرند، بحث می‌شود، اما این موضوع هیچ‌گاه عملی نشده است. البته تلویزیون برنامه‌های کتاب‌محور دارد، مثلا برنامه «کتاب‌باز» سروش صحت که به معرفی و تبلیغ کتاب‌ها کمک می‌کند، اما  یک‌سری محدودیت‌ها وجود دارد؛ یعنی  رسانه ملی ما ضوابطی دارد و هر کتابی را با وجود این‌که از وزارت ارشاد مجوز می‌گیرد، نمی‌تواند معرفی و تبلیغ کند، به همین دلیل بخش عمده‌ای از کتاب‌ها از برنامه‌های کتاب‌محور صدا و سیما کنار گذاشته می‌شود، حتی می‌توان گفت بخش اصلی  کتاب‌ها کنار گذاشته و بخش حاشیه‌ای کتاب‌ها معرفی می‌شود.

اشتری خاطرنشان کرد: تلویزیون برنامه‌های پرمخاطب دیگری هم دارد که میلیون‌ها تماشاگر دارند، مانند برنامه «خندوانه» و «دورهمی». در این برنامه‌ها گاهی درباره کتاب بحث شده است، اما آن‌ها هم محدودیت‌هایی در معرفی کتاب دارند و فقط کتاب‌های خاصی را معرفی می‌کنند.

او درباره تبلیغ کتاب در مطبوعات هم اظهار کرد: زمانی مطبوعات برای خودشان برد و تیراژ زیادی داشتند و در سطح جامعه تأثیرگذار بودند. براساس آخرین نظرسنجی‌ای که دیدم فقط یک تا یک‌ونیم درصد مخاطبان اطلاعات و اخبارشان را از طریق روزنامه‌ها تهیه می‌کنند، که یک درصد عملا هیچ است. به تیراژ مطبوعات نگاه کنید؛ به مرز هزارتا و دوهزار تا رسیده‌اند، حتی اگر نشریات و مطبوعات بخواهند کتاب‌ها را معرفی کنند عملا برد چندانی در جامعه ندارند، زیرا عموما روزنامه‌ها خوانده نمی‌شوند.

مترجم «حرمسرای قذافی» و «امید علیه امید» همچنین بیان کرد: البته روزنامه‌ها هم به دو دسته تقسیم می‌شوند؛ روزنامه‌هایی هستند که حاضرند کتاب‌ها را به صورت آزاد معرفی کنند و دسته دیگر هم به جناح‌های خاصی تعلق دارند و با کتاب جناحی برخورد می‌کنند، پس کتاب‌هایی را که در راستای فکر و سلیقه‌شان نباشند، معرفی نمی‌کنند. عملا این‌جا هم به بن‌بست می‌خوریم.

او با بیان این‌که فضای مجازی فرصت خوبی برای معرفی کتاب است، اظهار کرد: فضای مجازی تا حدودی مشکل را حل کرده است، این فضا عیب و ایراد فراوانی دارد، اما امکان تبلیغ برای کتاب در این فضا فراهم است. اکثر ناشران برای خودشان سایت دارند، در اینستاگرام صفحه‌ای دارند و یا در تلگرام  کانالی و کتاب‌های‌شان را معرفی می‌کنند.  حتی بسیاری از کتاب‌فروشی‌ها هم صفحه و کانال دارند. از همه مهم‌تر خود نویسنده‌ها و مترجمان هستند که با صفحات خود  زحمت معرفی اثری را که خودشان تولید کرده‌اند، به دوش می‌کشند. من به عنوان یک مترجم که  سالی دو - سه  کتاب دارد از طریق صفحه‌ام در اینستاگرام، توانسته‌ام کتاب‌هایم را معرفی و چاپ آن‌ها را خبررسانی کنم، این‌که کتاب من چاپ شده و یا به چاپ دوم رسیده است.

بیژن اشتری درباره نظرات مختلف و گاه مخالفی که درباره تبلیغ کتاب توسط نویسنده یا مترجم وجود دارد مثلا می‌گویند «در شأن نویسنده و مترجم نیست که کتاب خود را معرفی کند»، گفت: اخیرا با یکی از  خانم‌های نویسنده که داستان‌نویس مجربی هم هستند یک بحث نوشتاری داشتیم. من معتقدم نویسنده نباید به صورت مستقیم ثمره خلاقیت خودش را که در قالب یک کتاب عرضه شده است، تبلیغ کند. تبلیغ مستقیم خوشایند نیست. شأن نویسنده بالاتر از این است که بخواهد به صورت مستقیم و علنی تبلیغ کتاب کند، اما تبلیغ کردن به صورت غیرمستقیم به نظرم ایرادی ندارد. منظورم از به صورت غیرمستقیم این‌ است که شما در پیج‌تان پاراگرافی از کتاب‌تان را بگذارید  و یا بخشی از آن را برای مخاطبان خود به بحث بگذارید و درباره‌ ویژگی‌های کارتان بگویید.

او در ادامه متذکر شد: من نام این را تبلیغ غیرمستقیم می‌گذارم و به نظرم کار بدی نیست و حتی  با توجه به این‌که امکان تبلیغ کتاب عملا در رسانه‌های دولتی فراهم نیست، کاری ضروری و لازم است، زیرا این امکان از معدود مواری است که می‌توانیم از آن استفاده کنیم. من موافق تبلیغ غیرمستقیم کتاب توسط نویسنده و مترجم هستم و با تبلیغ مستقیم به دلیل این‌که شأن نویسنده و مترجم فراتر از این است که برای کارش تبلیغ کند، مخالفم.

این مترجم همچنین گفت: در زمینه ادبیات هم در تمام دنیا زمانی‌که کتابی منتشر می‌شود، باید مورد نقد و بررسی منتقدان  قرار بگیرد. خوشبختانه تعداد کتاب‌ها در کشور ما زیاد است، هرچند تیراژ بسیار پایین است. سالانه حدود 70 - 80هزار عنوان کتاب چاپ می‌شود، بنابراین مخاطب بازار کتاب به راهنما نیاز دارد؛ کسی که به او بگوید چه کتاب‌هایی را انتخاب کند. این افراد منتقدان  و کارشناسان ادبی هستند، بنابراین هر کتابی که بیرون می‌آید حتما باید مورد نقد و بررسی قرار بگیرد. خوشبختانه اکثر ناشران ما یا بخش عمده‌ای از ناشران مهم ما زمانی‌که کتاب جدیدشان منتشر می‌شود، جلسات رونمایی و نقد و بررسی می‌گذارند و کارشناسان، نویسندگان و مترجمان و منتقدان را دعوت می‌کنند. افرادی حضور پیدا می‌کنند و کتاب معرفی و بعد  منعکس می‌شود، این کارها بسیار خوب و مفید است و هرچه گسترش بیشتری پیدا کند به پررونق شدن بازار کتاب کمک می‌کند.

او درباره این‌که اعلام تجدید چاپ‌ها در مدت کوتاه چقدر واقعی است و این موضوع چقدر در فضای تبلیغی قرار دارد، بیان کرد: اگر ناشری برای کتابش به صورت کاذب بنویسد چاپ دوم، سوم و چهارم و پنجاهم و بخواهد از این‌ طریق مخاطب جلب کند، کار غیرفرهنگی و سودجویانه انجام می‌دهد. این کار از مصادیق فریب مخاطب است. این‌که در یک عرصه فرهنگی مانند تولید کتاب که جنس کار با دانش و فرهنگ  و تمدن است، بخواهیم برای محصول خودمان به صورت کاذب و دروغین بازارگرمی کنیم، اصلا پسندیده‌ نیست‌.

اشتری در ادامه گفت: کتاب باید به صورت طبیعی کار خود را انجام دهد. بله، الان در بازار دیده‌ام که اعلام شده کتابی در عرض یک هفته به چاپ چهارم رسیده است، جالب این‌که گاهی در فروشگاه  می‌بیند چاپ چهارم کتابی هست و بعدا چاپ دوم کتاب به دلیل ناهماهنگی‌هایی که در انتشارات وجود دارد، بیرون می‌آید. چنین مسائلی باعث می‌شود اعتماد مردم و مخاطب از بین برود. ناشران به‌ویژه  ناشران بزرگ نباید این کار را انجام دهند.

او افزود: به‌طور معمول کتابی که هزار نسخه تیراژ می‌خورد می‌شود چاپ اول و هزارتای دوم می‌شود چاپ دوم و ... . این موضوع پذیرفته شده و جا افتاده است، البته در کشورمان زمانی تیراژ کتاب پنج‌هزار تا بود و بعد شد سه‌هزار و حالا هم به 1100 نسخه رسیده است، اما این‌که  ناشران بخواهند با 200 نسخه کتابی منتشر کنند و بنویسند چاپ دوم به نظرم چندان معقول و مناسب نیست. به همین خاطر امیدوارم ناشران طوری برخورد کنند که اعتماد خوانندگان خود را بتوانند حفظ کنند.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان