مراسم رژه نظامی هشتمین سالروز «جنگ رمضان» در قاهره پایتخت مصر در جریان بود و رژیمی که ٣سال پیش دست دوستی به سمت بزرگترین دشمن کشورهای مسلمان منطقه یعنی اسراییل دراز کرده بود، حالا مشغول گرامیداشت یاد و خاطره آخرین نبرد بزرگ اعراب با همین رژیم بود.
درحالیکه رئیسجمهوری انور سادات در جایگاه ویژه نسبت به یگانهای نظامی ادای احترام میکرد، شماری از مقامات کشوری، سفرای خارجی و وابستگان نظامی کشورهای مختلف جهان او را در اجرای این نمایش همراهی میکردند.
همه چیز عادی به نظر میرسید تا اینکه نوبت به عبور جنگندههای نیروی هوایی مصر از فراز محل رژه رسید. عبور میراژها و غرش سهمگین موتورهای جت برای ثانیههایی همه حواسها را متوجه خود کرد و به همین خاطر خیلیها در لحظه نخست متوجه اتفاقی که در میدان رژه و مقابل جایگاه ویژه درحال وقوع بود نشدند.
در ساعت ١٢و ٤٠ دقیقه یک کامیون نظامی که تعدادی از افسران ارتش مصر راکب آن بودند هنگام عبور از جلوی جایگاه توقف کرده و به رئیس جمهوری انور سادات ادای احترام نظامی کردند، اما بعد بلافاصله سلاحهای خودکار خود را که طبیعتاً میبایست عاری از فشنگ باشند به سمت او نشانه رفته و آتش گشودند.
در همان شلیکهای نخستین یک گلوله به انور سادات برخورد و او را نقش بر زمین کرد، اما مهاجمان برای اطمینان از نتیجه کار خود ضمن ادامه تیراندازی به محل جایگاه نزدیک شده و یکی از آنها پس از پشت سر گذاشتن محافظان مسلح و دیگر افراد حاضر، برای اطمینان بیشتر پیکر انور سادات را که هنوز روی زمین افتاده بود به رگبار بست.
از جمع چهارمهاجم یک نفر طی تبادل آتش با نیروهای امنیتی مصر کشته شد و سه نفر باقی مانده به اسارت درآمدند. یکی از آنها همان کسی بود که روی جنازه انور سادات آتش گشود و به این ترتیب قتل رئیس جمهوری مصر مستقیماً به او نسبت داده شد. هنوز خورشید روز ششم اکتبر ١٩٨١ میلادی غروب نکرده بود که ترور انور سادات و نام سروان خالد اسلامبولی به عنوان ضارب او به خبر یک رسانههای جهان تبدیل شد.
رژه پیروزی در پس سازش
سیوهشتسال پیش در چنین روزی، برابر پانزدهم آوریل ١٩٨٢ میلادی، خالد بن احمد شوقی اسلامبولی، افسر ارتش و از اعضای سازمان جهاد اسلامی مصر در کنار تعدادی از یارانش به جرم ترور انور سادات رئیس جمهوری مصر اعدام شد.
خالد از تحصیلکردگان مدرسه نوتردام قاهره بود که پس از رد شدن در آزمون خلبانی، واحد توپخانه ارتش مصر را برای خدمت برگزید. طی این مدت روابط او با جهاد اسلامی مصر از چشم حفاظت اطلاعات ارتش دور نماند و نام خالد اسلامبولی در فهرست افراد مسألهدار و خطرناک درج شد.
وقتی در سپتامبر ١٩٨١ میلادی خالد اسلامبولی حکم شرکت در رژه بزرگداشت جنگ رمضان موسوم به «رژه پیروزی» را از دست فرمانده خود دریافت کرد موضوع را با دیگر یارانش در میان گذاشت که نتیجه آن طراحی نقشهای برای کم کردن سایه سادات از سر مصر بود.
بسیاری از مصریها همصدا با دیگر مسلمانان منطقه و جهان امضای پیمان صلح با اشغالگران فلسطین در کمپ دیوید را معادل خنجر زدن به پشت جهان اسلام تلقی کرده و از این بابت سادات را مقصر میدانستند.
قاتل فرعون در قفس دادگاه
ترور انور سادات و افشای رابطه ضاربان با گروههای اسلامگرا خصوصاً جهاد اسلامی مصر موجب شد نیروهای امنیتی به همین بهانه هزاران نفر از اعضا و حتی طرفداران عادی این گروه و دیگر گروههای اسلامی را دستگیر کنند. در میان بازداشت شدهها نام عمر عبدالرحمان روحانی مشهور و نابینای مصری که متهم به صدور فتوای قتل سادات بود و همچنین ایمن الظواهری از اعضای بلندپایه جهاد اسلامی مصر بیش از بقیه به چشم میآمد.
الظواهری که بعدها با پیوستن به گروه القاعده شهرتی دوچندان یافت در طول دادگاه به دلیل تسلط بر زبان انگلیسی نقش سخنگوی متهمان را برعهده داشت. اما شاید ماندگارترین تصاویر از نمایشی که دستگاه قضائی مصر با عنوان دادگاه متهمان قتل انور سادات به اجرا گذاشت مربوط به شخص خالد اسلامبولی پشت میلههای قفسی بود که متهمان را در آن نگهداری میکردند که با چهرهای مصمم و قرآنی در دست رو به دوربینهای تلویزیونی فریاد میزد: «انا خالد اسلامبولی، انا قاتل السادات، انا قاتل الفرعون، انا قاتل الطاغوت فی سبیل الله.»