ماهان شبکه ایرانیان

هنوز درمانی برای درد تنهایی نمی‌شناسیم

تنهایی، از توکیو تا لندن

تنهایی می‌تواند موجب افزایش سطح استرس یا اختلال خواب گردد و از این راه به بدن آسیب برساند. دلیل سوم روان‌شناختی است، چراکه تنهایی می‌تواند میزان افسردگی و پریشانی را بیافزاید.

تنهایی، از توکیو تا لندن
 
تحقیقات متعدد، در جای جای جهان، حکایت از افزایش شدید احساس تنهایی در سال‌های اخیر دارد. بااین‌حال، هنوز نه می‌دانیم چرا این اتفاق افتاده است و نه می‌دانیم که برای مبارزه با آن چه باید بکنیم. سنجش یک احساس بسیار دشوار است و تلاش برای تغییر آن اغلب بی‌نتیجه می‌ماند.
 
بعضی افزایش تنهایی را به تکنولوژی یا گوشی‌های همراه نسبت می‌دهند، بعضی به مهاجرت، و بعضی به ایده‌های انتزاعی‌تر مثل نئولیبرالیسم، دلیلش هر چه باشد، در تأثیرات منفی‌اش بر سلامتی تردیدی نیست.
تخمین زمان مطالعه: 21 دقیقه

مرد 62 ساله‌ای که مأمور حراست است، می‌گوید لندن شهری است پر از «آدم‌های خونگرم تنها». شهروندان دوست دارند با یکدیگر آشنا شوند، اما راه‌های چندانی برای این کار در دسترس نیست. ولی امشب قضیه فرق دارد. امشب آقای دنیس و ده‌ها لندنیِ دیگر در یک بازی فکری ماهانه با هم رقابت می‌کنند. برگزارکنندۀ این مسابقه مؤسسۀ خیریۀ کرز فمیلی است که برای بهبود معضل تنهایی فعالیت می‌کند.

شرکت‌کنندگان، با قصد قبلی، از میان سالمندان و جوان‌های حرفه‌ایِ تازه‌وارد انتخاب شده‌اند. الکس اسمیت، بنیانگذار 35 سالۀ این خیریه، می‌گوید «احساس انزوا در میان جوانان نیز رو به فزونی است». او امید دارد که چنین شب‌هایی منجر به پرورش حس تعلق شود.

در کشور‌های ثروتمند، تنهایی هرروز بیشتر و بیشتر موجب نگرانی پزشکان و سیاست‌گذاران می‌شود. در بریتانیا، دانمارک و استرالیا کمپین‌هایی برای کاهش تنهایی شکل گرفته است. دولت ژاپن پیمایشی در مورد هیکیکوموری‌ها 1، کسانی که خودشان را در خانه حبس می‌کنند، انجام داده است.
 
سال گذشته، ویوِک مورتی، جراح کل سابق ایالات متحده، تنهایی را بیماری‌ای همه‌گیر خواند و مضرات آن را به چاقی یا کشیدن 15 نخ سیگار در روز تشبیه کرد. ترزا می، نخست‌وزیر بریتانیا، نیز، در ماه می، تریسی کراوچ را به‌سمت وزیر تنهایی گماشت.

وجود این مشکل جای بحث ندارد، اما ماهیت و گسترۀ آن چرا. چاقی را می‌توان با ترازو اندازه گرفت، اما چطور می‌توان یک احساس را سنجید؟ پژوهشگران ابتدای امر چندین وضعیت را از هم تمایز می‌دهند. تنهایی با انزوای اجتماعی2 (اینکه یک فرد هر چند وقت یک‌بار با دوستان و خانواده‌اش دیدار کند یا حرف بزند) و عزلت3 (یعنی تنهایی خودگزیده) تفاوت دارد.

پژوهشگران تنهایی را به‌عنوان انزوای اجتماعی ادراک‌شده تعریف می‌کنند، یعنی زمانی‌که فرد حس کند ارتباطات اجتماعی دلخواهش را ندارد. بی‌شک افرادی که در عمل منزوی هستند بسیار بیشتر از سایرین در معرض احساس تنهایی‌اند، اما حس تنهایی می‌تواند در وجود افرادی که ظاهراً دوستان و خویشاوندان زیادی دارند نیز رخنه کند.
 
البته این حس همیشه هم چیز بدی نیست. جان کاسیوپو4، روانشناس آمریکایی که در ماه مارس درگذشت، تنهایی را نوعی واکنش بازتابی می‌دانست که انتخاب طبیعیْ آن را پرورش داده است. او می‌گوید انسان‌های اولیه اگر از گروه جدا می‌افتادند در موقعیت ضعف قرار می‌گرفتند، پس طبیعی است که تنهایی باعث برانگیختن میل به حضور در جمع شود. تنهایی موقت5 امروزه کماکان در خدمت همان هدف است. مشکل زمانی جدی می‌شود که تنهایی به‌طول بیانجامد.

هفته‌نامۀ اکونومیست و گروه غیرانتفاعی و سلامت‌پژوهِ «بنیاد خانوادۀ کایزر» 6 در آمریکا (کی‌اف‌اف) به‌منظور اطلاع از تعداد افرادی که چنین حسی دارند پیمایشی در سه کشور انجام دادند که نمونه گیری‌اش در سطح ملی انجام شد. این پژوهش دریافت که 9 درصد از بزرگسالان در ژاپن، 22 درصد در آمریکا و 23 درصد در بریتانیا همیشه یا خیلی اوقات احساس تنهایی می‌کنند یا همدمی ندارند و یا احساس طرد و انزوا می‌نمایند (ن. ک. نمودار 1).

این یافته‌ها هم‌راستا با پژوهش‌های دانشگاهی‌ای است که تنهایی را با استفاده از پرسش‌نامه‌های استاندارد می‌سنجند. یکی از این پرسش‌نامه‌ها، که در دانشگاه کالیفرنیا لس‌آنجلس (یو‌سی‌اِل‌اِی) طراحی شده، 20 گزاره دارد، مثلاً «هم‌صحبتی ندارم» و «همیشه انگار منتظرم تا با من تماس بگیرند یا بهم پیام بدهند».
 
شرکت‌کنندگانْ این گزاره‌ها را بر اساس میزان موافقتشان علامت می‌زنند و کسانی که نمرۀ کلی‌شان از حدی بیشتر باشد در دستۀ تنها قرار می‌گیرند.

پژوهشی در سال 2010، با استفاده از این سنجه، چنین برآورد کرد که 35 درصد از آمریکایی‌های بالای 45 سال دچار حس تنهایی‌اند. از میان این افراد، 45 درصدشان دست‌کم شش سال دچار این حس بوده‌اند و 32 درصدشان یک تا پنج سال. در سال 2013، دفتر ملی آمار بریتانیا (اواِن‌اس)، با پیمایشی ساده، 25 درصد از افراد بالای 52 سال را «گاهی تنها» و 9 درصد دیگر را «غالباً تنها» دسته‌بندی کرد.

شواهد دیگر نیز حکایت از گسترۀ انزوا دارد. به گفتۀ بنیاد خیریۀ اِیج یوکِی7، 41 درصد از بریتانیایی‌های بالای 65 سال همدمی جز تلویزیون یا حیوان خانگی‌شان ندارند. بنا به گزارش دولت ژاپن در سال 2016، در این کشور بیش از نیم میلیون نفر حداقل شش ماه یک‌سره در خانه می‌مانند و با دنیای بیرون هیچ ارتباطی برقرار نمی‌کنند.
 
یک پژوهش دولتی دیگر نشان می‌دهد که 15 درصد از ژاپنی‌ها درحالت معمول تنها غذا می‌خورند. در این کشور، حتی یک برنامۀ تلویزیونی محبوب تحت عنوان «خوش‌خوراکِ تنها» 8 وجود دارد.

داده‌های تاریخیِ چندانی در مورد حس تنهایی وجود ندارد. اما انزوا ظاهراً درحال افزایش است، پس حس تنهایی نیز احتمالاً چنین باشد. در نمودار 2 به رشد زندگی تک‌نفره دقت کنید. تا قبل از سال 1960، درصد خانواده‌های تک‌نفره در آمریکا، اروپا و ژاپن به‌ندرت از 10 درصد بیشتر می‌شد.
 
امروزه در شهر‌هایی همچون استکهلم، اکثر خانوار‌ها تک‌نفره‌اند. خیلی‌ها به نشانۀ استقلالْ زندگی تک‌نفره را برمی‌گزینند. اما خیلی‌ها هم در کشور‌های ثروتمند به دلایلی همچون طلاق یا فوت همسر تنها زندگی می‌کنند.

انزوا به شکل‌های دیگری نیز درحال فزونی است. از سال 1985 تا 2009، اندازۀ متوسط شبکۀ اجتماعی یک فرد آمریکایی (به معنای تعداد افرادی که با آن‌ها در ارتباط است) بیش از یک‌سوم کاهش یافت. پژوهش‌های دیگر نشان می‌دهد تعداد آمریکایی‌هایی که به گروه‌های اجتماعی مثل گروه‌های کلیسایی یا تیم‌های ورزشی می‌پیوندند رو به کاهش است.

اعتقاد به اینکه تنهایی برای سلامتی مضر است، چیز جدیدی نیست. یکی از نخستین وظایف سواره‌پلیس سلطنتی کانادا در منطقۀ یوکان، پایش سلامتیِ طلاجویانی بود که گاهی چندین ماه با هیچ انسانی ارتباط نداشتند. قرائن حاکی از اثرات مثبت زندگی اجتماعی بر سلامتی است. مثلاً در دوره‌های جام جهانی، آمار خودکشی پایین می‌آید، که شاید دلیلش آن حس موقتِ تعلق به اجتماع باشد.

اما دیری نیست که علم پزشکی به مطالعۀ پیوند میان رابطه‌ها و سلامت پرداخته است. جولیان هولت-لونستاد از دانشگاه بریگم یانگِ یوتا در سال 2015 در یک فراتحلیل، 70 مقاله را ترکیب کرد که در آن‌ها، 3.4 میلیون نفر به‌مدت متوسط هفت سال توسط پژوهشگران زیر نظر گرفته شده بودند. او، پس از استانداردکردن تفاوت‌های سنی و وضعیت سلامت، دریافت کسانی که در دستۀ «حس تنهایی» جای دارند 26 درصد و کسانی که تنها زندگی می‌کنند 32 درصد بیشتر در معرض خطر مرگ‌اند.

پژوهش‌هایی که در مقیاس‌های کوچک‌تر انجام شده‌اند نیز همبستگی‌هایی میان تنهایی و انزوا و انواعی از مشکلات سلامت -مثل حملۀ قلبی، سکته، سرطان، اختلال تغذیه، سوءمصرف مواد مخدر، بی‌خوابی، افسردگی، اعتیاد به الکل و پریشانی- نشان داده‌اند. برخی پژوهش‌ها حاکی از این است که افراد تنها بیشتر در معرض اختلالِ شناختی و پیشرفت سریع بیماری آلزایمر قرار دارند.

نیکول والتورتا از دانشگاه نیوکاسل می‌گوید پژوهشگران دربارۀ اینکه تنهایی چگونه به بیماری می‌انجامد سه نظریه ارائه داده‌اند. اولی مربوط به رفتار است. افرادِ تنها، بدون تشویق از سوی خانواده یا دوستان، ممکن است به عادات ناسالم روی آورند. مورد دوم زیست‌شناختی است.
 
تنهایی می‌تواند موجب افزایش سطح استرس یا اختلال خواب گردد و از این راه به بدن آسیب برساند. دلیل سوم روان‌شناختی است، چراکه تنهایی می‌تواند میزان افسردگی و پریشانی را بیافزاید.

یا شاید قضیه بالعکس باشد! شاید بیماران بیش از سایرین در معرض تنهایی‌اند. در پژوهش مشترک کی‌اف‌اف و اکونومیست، از هر 10 نفری که می‌گفتند دچار حس تنهایی یا انزوای اجتماعی‌اند، شش نفرشان انگشت اتهام را سمت دلایل خاصی همچون مشکلات ذهنی یا جسمی گرفتند.
 
سه نفر از هر 10 نفر می‌گفتند تنهاییْ فکرِ آسیب‌زدن به خودشان را در آن‌ها برانگیخته است. مارکو الواینیو از دانشگاه هلسینکی و همکارانش در پژوهشی با استفاده از بانک اطلاعات پزشکی بریتانیا9 -که پایگاه‌داده‌ای داوطلبانه از صد‌ها هزار نفر است- نشان دادند که این رابطه دوطرفه است: تنهایی به بیماری می‌انجامد و بالعکس.

مطالعات دیگرْ چیز‌های بیشتری دربارۀ علل تنهایی آشکار می‌کند. یکی از مضامین مشترک در این پژوهش‌ها نداشتنِ شریک زندگی است. تحلیل داده‌های پیمایش مشخص کرد که افراد متأهل یا دارای رابطۀ مشترک خیلی کمتر از سایرین دچار تنهایی می‌شوند. داشتن شریک زندگی به‌خصوص برای سالمندان حائز اهمیت است، چراکه آن‌ها عموماً نسبت به جوانان رابطه‌های کمتری (هرچند غالباً صمیمی‌تر) دارند.

اما پدیدۀ تنهایی مختص سالمندان نیست. نظرسنجی‌ها در آمریکا و بریتانیا هیچ پیوند صریحی میان سن و تنهایی نشان نمی‌دهد؛ اتفاقاً در ژاپن، جوانان تنهاتر هستند. جوانان و سالخوردگان (مثلاً بالای 85 سال)، نسبت به هر گروه سنی دیگر، درصد بالاتری در میان افراد تنها دارند.
 
پژوهش‌های دیگر نیز حاکی از این است که حس تنهایی در سالمندان معمولاً علت خاصی همچون فوت همسر دارد. اما حس تنهایی جوانان عموماً ریشه در اختلاف میان رابطه‌های دلخواه و رابطه‌های واقعی‌شان دارد.

برخی گروه‌ها، صرف‌نظر از سن، بسیار بیشتر در معرض حس تنهایی هستند. از جملۀ این گروه‌ها می‌توان معلولان و مهاجران را نام برد. در مطالعه‌ای بر روی مهاجران لهستانی در هلند، که در سال 2017 انتشار یافت، این مهاجران نسبت به افراد 60 تا 79 سالۀ متولد هلند گسترۀ بسیار بالاتری از تنهایی را گزارش دادند (هرچند زنان مهاجر عموماً بهتر از همتایان مرد خود با شرایط کنار می‌آمدند). پژوهشی از سوی اتحادیۀ تجاری چین نیز در سال 2010 چنین نتیجه گرفت که «وجه تعریف‌گر تجربۀ مهاجران» حس تنهایی است.

محل‌های سابقِ زندگیِ مهاجران، مثلاً مناطق روستایی چین، نیز غالباً با حس تنهایی بیشتری روبرو هستند. در پژوهشی بر روی سالمندان استان آنهوئی در شرق چین، که در سال 2011 انتشار یافت، 78 درصد از شرکت‌کنندگان گزارش دادند که دچار «تن‌هایی معتدل تا شدید» هستند، که علتش غالباً مهاجرت خویشاوندانِ جوان‌تر بود. روند‌های مشابهی در شرق اروپا نیز مشاهده شده، چراکه در این مناطق نیز جوانان برای یافتن کار از زادگاه خود می‌کوچند.

معمولاً بهترین راه تبیین حس تنهایی این است که آن را نتیجۀ عوامل فردی همچون معلولیت، افسردگی، فوت همسر یا ترک خانه بدون شریک زندگی بدانیم. اما برخی مفسران می‌گویند نیرو‌های بزرگ‌تری همچون «نئولیبرالیسم» در کارند.

سخت می‌توان اثبات کرد که یک مفهوم انتزاعی باعث شکل‌گیری یک احساس گردد. گذشته از این، پژوهش در مورد نرخ گزارش‌شدۀ تنهایی مؤید این دیدگاه نیست که مردم در جوامع ثروتمند و فردگرا تنهاتر از جوامع دیگر باشند.
 
تنهایی، از توکیو تا لندن
 
مثلاً توماس هانسن و بریت اسلاگ‌وولد از دانشگاه متروپولیتن اسلو در پژوهشی که در سال 2015 منتشر کردند چنین دریافتند که آمار تنهاییِ «نسبتاً شدید» در جنوب و شرق اروپا 30 تا 55 درصد است و در غرب و شمال اروپا 10 تا 20 درصد. مؤلفان این پژوهش در پایان می‌گویند «پس این یک تناقض است که در فرهنگ‌های فردگرا و نه‌چندان خانواده‌محور، سالمندان کمتر احساس تنهایی می‌کنند».

پژوهش آن‌ها به دو تبیین اشاره دارد. مهم‌ترینشان این است که کشور‌های جنوب و شرق اروپا عموماً فقیرتر و دارای دولت‌های رفاه ضعیف‌تری هستند. دلیل دوم به فرهنگ برمی‌گردد. بنا به استدلال مؤلفان، در کشور‌هایی که سالمندان توقع دارند در نزدیکی خویشاوندان جوان‌تری زندگی کنند که مراقب آن‌ها باشند، وقتی این اتفاق نیفتد شوک بزرگ‌تری به آن‌ها وارد می‌شود.

تکنولوژی یکی دیگر از مقصرانِ حاضر در بحث‌های امروز است. گوشی‌های هوشمند و رسانه‌های اجتماعی را عامل افزایش حس تنهایی در جوانان می‌دانند. این دور از ذهن نیست. داده‌های سازمان همکاری و توسعۀ اقتصادی در مورد کشور‌های عمدتاً ثروتمند چنین نشان می‎دهد که تقریباً در تمام کشور‌های عضو این سازمان، درصدِ نوجوانان 15ساله‌ای که می‌گویند در مدرسه احساس تنهایی می‌کنند بین سال‌های 2003 و 2015 زیاد شده است.

گوشی‌های هوشمند مقصران دم‌دستی هستند. بسامد بیرون‌رفتن نوجوانان آمریکایی بدون والدینشان از سال 2009 سقوطی چشمگیر را آغازید، یعنی تقریباً همان زمانی که گوشی‌های موبایل همه‌گیر شدند. داستان چنین است که جوانان، به‌جای اینکه بروند یکدیگر را حضوری ببینند، در دنیای مجازی به هم می‌پیوندند.

اما این لزوماً به تنهاتر شدنشان نمی‌انجامد. اسنپ‌چت و اینستاگرام شاید حتی حس پیوندِ بیشتر با دوستان را در آن‌ها برانگیزد. از میان کسانی که در پیمایش مشترک کی‌اف‌اف و اکونومیست خود را تنها می‌دانستند، تعداد کسانی که می‌گفتند رسانه‌های اجتماعی کمکشان می‌کند تقریباً برابر با آنانی بود که چنین رسانه‌هایی را عامل بدترشدن حالشان می‌دانستند (ن. ک. نمودار 3).
 
با‌این‌حال، برخی روان‌شناسان می‌گویند جستجو کردن در میان عکس‌های خوش‌آب‌و‌رنگ و آراستۀ دیگران شاید چنین حسی در فرد برانگیزد که او از دیگران عقب است و تنها.
 
برایان پریمک از دانشگاه پیتسبرگ و همکارانش در سال 2017 پژوهشی بر روی آمریکایی‌های 19 تا 32 ساله انجام داده و دریافتند چارکی که بیش از بقیه در رسانه‌های اجتماعی می‌چرخد نسبت به چارکی که کمترین استفاده را از این رسانه‌ها دارد بیش از دو برابر گزارش تنهایی داده است.

روشن نیست که آیا استفادۀ زیاد از رسانه‌های اجتماعی به تنهایی می‌انجامد یا بالعکس. پژوهش‌های دیگر نشان می‌دهد که همبستگی میان استفاده از رسانه‌های اجتماعی و مواردی همچون افسردگی ناچیز است. دقیق‌ترین پژوهش اخیر بر روی استفادۀ نوجوانان بریتانیایی از رسانه‌های اجتماعی را اندرو پرژیبیلسکی و نتا واینشتاین در سال 2017 منتشر کردند.
 
این محققان پیوندی میان استفادۀ «معتدل» از شبکه‌های اجتماعی و شاخص‌های سلامتی نیافتند. آن‌ها قرائنی در تأیید «فرضیۀ گلدیلاکسی دیجیتالِ» 10 خود دریافتند: شاید پرهیز از افراط و تفریط بهترین راه باشد.

برخی دیگر صراحتاً معتقدند تکنولوژی می‌تواند حس تنهایی را بکاهد. پِر رولید، کشاورز 85 ساله‌ای که همسرش را از دست داده، بر بالای تپه‌ای در گیوویک در فاصلۀ 120 کیلومتری اسلو در نروژ زندگی می‌کند. یکی از دخترانش همان نزدیکی ساکن است، اما پِر می‌گوید احساس تنهایی دارد، لذا پذیرفته تا در آزمایشی با کامپ11 شرکت نماید.
 
کامپ وسیلۀ ابداعیِ استارتاپ «نو ایزولِیشن» 12 -تأسیس 2015- است. این وسیله حاوی یک صفحۀ کامپیوتری ساده شبیه به یک تلویزیون قدیمی است. این صفحه تصاویر و پیام‌های ارسالیِ نوه‌های پِر و دیگر خویشاوندان را نشان می‌دهد.

شرکت نو ایزولِیشن روباتی به نام اِی‌وی‌وان نیز می‌سازد. این روباتِ وسیله‌آور به شکل یک سرِ سفید است که در کاسۀ چشمانش دوربین دارد. این روبات به کاربرانش، که غالباً کودکانی هستند که به‌خاطر بیماری مزمن نمی‌توانند به مدرسه بروند، حس حضور در کلاس را القا می‌کند.
 
این روبات را می‌توان، به‌جای دانش‌آموز، روی میزی داخل کلاس گذاشت تا کودکان غایب بتوانند اتفاقات آنجا را دنبال کنند. اگر هم بخواهند سؤالی بپرسند، می‌توانند کلیدی را در اپلیکیشن ای‌وی‌وان بزنند تا چراغی در بالای سر روبات روشن شود.

در ژاپن، مدت‌هاست که از روبات‌های اصطلاحاً «اجتماعی»، همچون پارو که یک فُک روباتی است، استفاده می‌کنند. اما این روبات‌ها دارند بیشتر و بیشتر پیچیده می‌شوند. پپر، روبات انسان‌نمای ساختِ یکی از شرکت‌های تابعۀ سافت‌بنک13 (که یک شرکت خوشه‌ای ژاپنی است)، می‌تواند نگاه انسان را دنبال کرده و رفتارش را در پاسخ به انسان‌ها سازگار کند. سال گذشته، شورای شهر ساحلی ساوتِند نیز در انگلستان شروع به استفاده از پپر در آسایشگاه‌های سالمندان کرد.

دیگر سرویس‌دهندگان مراقبت سلامت نیز درحال استفادۀ آزمایشی از واقعیت مجازی (وی‌آر) هستند. مؤسسۀ سلامت دانشگاه کلرادو در آمریکا درحال اجرای آزمایشیِ وی‌آر درمانی14 است که به برخی بیماران سرطانی اجازه می‌دهد یک «لیست آرزوها» از تجربه‌های دلخواهشان -مثلاً اسکی در کلرادو- بنویسند. در سال 2016، لیمینال، شرکت وی‌آر استرالیایی، با همکاری شرکت بیمۀ مدی‌بنک، تجربه‌ای مجازی برای آدم‌های تنها و بستری در بیمارستان ساختند.

تکنولوژی هرچه انسانی‌تر می‌شود شاید بتواند بیشتر و بیشتر جای روابط انسانی را بگیرد. در این حین، خدماتی که ارتباط انسانی در اختیار افرادِ تنها می‌گذارند رونق خواهند گرفت. در ژاپن، نمودِ این امر در آژانس‌ها و اپلیکیشن‌هایی است که فرد را قادر به اجارۀ یک خانواده یا دوست می‌کنند، مثلاً یک نامزد برای فردی مجرد، یک عزادار برای مراسم تدفین یا صرفاً همدمی برای تماشای تلویزیون.

این‌دست محصولات مختص ژاپن نیست. شرکت آمریکایی وان کرینگ تیم15 با دریافت هزینه‌ای ماهیانه مرتباً با سالمندان تنها تماس می‌گیرد و جویای احوالشان می‌شود. سیلور لاین16 یک خط‌تلفن مشاورۀ مشابه (اما رایگان) است که یک مؤسسۀ خیریۀ بریتانیایی آن را مدیریت می‌کند.
 
این سرویس، که در 2013 رونمایی شد، در سال حدود 500 هزار تماس دریافتی دارد. همچنین سرویسی به‌نام سیلور فرند17 وجود دارد که از طریق آن، داوطلبان در اقصی نقاط کشور می‌توانند به کارکنان این سرویس در مقرشان در بلک‌پول کمک کنند. سیلور فرند امکاناتی فراهم می‌کند تا هر داوطلب طبق هماهنگی قبلی مرتباً با یک فرد سالمند تماس می‌گیرد.

اکثر گفتگو‌ها حدود 15 دقیقه به طول می‌انجامد. کسانی که در هنگام حضور گزارشگرِ ما با این خط‌تلفن تماس گرفتند با موضوعی کلی -همچون هوا، حیوانات، کار‌های صبح آن‌روز- بحث را شروع می‌کردند و دلیل اصلی تماسشان را کمی بعد، پس از یک اظهارنظر صریح، پیش می‌کشیدند. این دلیل معمولاً مربوط به نیاز به یک همدم و همراه بود. یکی از کارکنان سیلور لاین می‌گفت: بعضی‌ها هم تماس می‌گیرند، اما خیلی حرف نمی‌زنند.

خیلی‌ها بر این باورند که تماس تلفنی هرگز جای همراهی حضوری را نمی‌گیرد. نسترلی، که در سال 2016 تأسیس شد، با این هدف طراحی شده که سالمندان مجردی که اتاق اضافه دارند راحت‌تر بتوانند آن را به جوانانی اجاره دهند که نیازمند خانۀ اجاره‌ای ارزان هستند.
 
نوئل مارکوس، بنیانگذار این پلتفرم، می‌گوید پلتفرمشان «تصادفاً با حسِ تنهایی روبه‌رو شده است». کاربران در پلتفرم نام می‌نویسند و نمایه می‌سازند، سپس فهرستی از اتاق‌هایشان تهیه می‌کنند. پارسال این استارتاپ با همکاری شهر بوستون در ماساچوست به اجرای آزمایشی در این شهر پرداخت.

هوم‌شر که شبکه‌ای از خیریه‌های فعال در 16 کشور از جمله بریتانیاست نیز طرح‌های مشابهی را برگزار می‌کند. در جا‌های دیگر نیز سیاستگذاران اجرای آزمایشیِ مشوق‌هایی را شروع کرده‌اند تا همزیستی پیر و جوان را بپرورانند. آسایشگاه‌های سالمندان و مقامات محلیِ شهر‌هایی نظیر لیون فرانسه، دفنتر هلند و کلیولندِ اوهایو اتاق‌های رایگان یا ارزانی را در قبال کمک در کار‌های خانه در اختیار دانشجویان می‌گذارند.

همینکه این‌همه استارتاپ در پی «برطرف‌کردن» تنهایی هستند اثر مثبتی دارد. اما بخش عمدۀ سنگینی بار بر دوش سیستم‌های سلامت است. برخی شرکت‌ها می‌کوشند به‌صورت ریشه‌ای به مشکل بپردازند. سال گذشته، کِر مُر، که یک سرویس‌دهندۀ خدمات سلامت آمریکایی تحت مالکیت شرکت بیمۀ اَنتِم است، یک طرح اختصاصی را اجرا کرد. ساچین جاین، رئیس این شرکت، می‌گوید «ما سعی داریم تعریفی نو از تنهایی به مثابۀ یک بیماری درمان‌پذیر ارائه دهیم».

این امر قبل از هرچیز مستلزم غربالگری 150 هزار فرد بود که احساس تنهایی مزمن داشتند. از کسانی‌که در معرض خطرند می‌پرسند آیا می‌خواهند در یک «برنامۀ باهم‌بودن» نام بنویسند یا نه. این کار با تماس کارکنان (که «پیوندگر» نامیده می‌شوند) انجام می‌پذیرد. کارکنان در رساندن افراد به مراسم و ارائۀ ایده‌های معاشرت نیز کمک می‌کنند. بیماران را، حتی هنگامی که وضعیت بحرانی ندارند، ترغیب می‌کنند به کلینیک بروند، بازی کنند، در باشگاه «بزرگ‌ترها» حضور یابند و صرفاً گپ بزنند.

سرویس سلامت ملی انگلستان هرچه‌بیشتر در حال استفاده از «تجویز اجتماعی» است و بیماران را به‌جای دارو خوراندن به فعالیت‌های اجتماعی می‌فرستد. بیش از 100 مورد از چنین طرح‌هایی در بریتانیا در حال اجراست. اما سال گذشته، مروری بر 15 مقاله چنین نتیجه گرفت که شواهد مبنی بر کارایی این طرح‌ها تا کنون خیلی ناچیز بوده است. این امر تأثیر چندانی بر نگرش رایج دربارۀ تنهایی ندارد.
 
دلایل زیادی هست که مضرات تنهایی برای سلامتی را جدی بگیریم. اما کیفیت شواهد مربوط به اینکه کدام درمان‌ها جوابگو هستند به‌طرز اسفباری پایین است. پس متأسفانه تنهایی محکوم به این است که در وضعیت کنونی خود بماند: موضوعی که، بدون چندان نقطۀ امیدی، نگرانی زیادی برمی‌انگیزد.
 
تنهایی، از توکیو تا لندن
 
 
تنهایی، از توکیو تا لندن
 
 
تنهایی، از توکیو تا لندن

پی‌نوشت‌ها:
• این مطلب در تاریخ اول سپتامبر 2018 با عنوان «Loneliness is a. serious public-health problem» در وب‌سایت اکونومیست منتشر شده است. وب‌سایت ترجمان آن را در تاریخ 7 تیر 1399 با عنوان «هنوز درمانی برای درد تنهایی نمی‌شناسیم» و ترجمۀ علیرضا شفیعی‌نسب منتشر کرده است.

•• گزارشی مفصل از نتایج پیمایش را در سایت بنیاد کی‌اف‌اف ببینید.

[1]برای اطلاعات بیشتر مطلب «هیکیکوموری‌ها: آدم‌هایی که سال‌ها از اتاق خوابشان بیرون نمی‌آیند» را بخوانید.
[2]Social isolation
[3]Solitude
[4]برای اطلاعات بیشتر دربارۀ مطالعات جان کاسیوپو به پروندۀ اختصاصی سیزدهمین فصلنامۀ ترجمان مراجعه کنید: «هیچ‌کس تنها نیست؛ پرونده‌ای دربارۀ انزوا، تنهایی و خلوت‌گزینی».
[5]Transient loneliness
[6]Kaiser Family Foundation
[7]Age UK
[8]The Solitary Gourmet
[9]UK Biobank
[10]اصل گلدیلاکس (Goldilocks): یا اصل مقدار مناسبْ قیاس با یک داستان کودکانه است که در آن، دخترکی به نام گلدیلاکس می‌خواهد از میان سه کاسه پوره یکی را انتخاب کند و نهایتاً آن را برمی‌گزیند که نه خیلی داغ و نه خیلی سرد است [مترجم].
[11]Komp
[12]No Isolation
[13]SoftBank
[14]VR therapy
[15]One Caring Team
[16]Silver Line
[17]Silver Friend
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان