به گزارش مشرق، این روزها سالروز دیدار با راویان دفاع مقدس با مقام معظم رهبری است. حجت الاسلام جواد شفیعیان، دبیر شبکه ملی وارثون (مجمع فعالان جهاد و شهادت) به این مناسبت یادداشتی نوشته که متن آن چنین است.
شامگاه 30 آبان سال گذشته، نقطه عطفی بود برای جریان روایتگری دفاع مقدس و راویان آن. رویدادی ارزشمند که با حضور جمعی از راویان دفاع مقدس در محضر مقام معظم رهبری رقم خورد. دیداری غیر رسمی و صمیمانه که در آن طیف گسترده ای از راویان پیشکسوت در کنار راویان جوان که نماینده جامعه بزرگ و پر افتخار راویان از اقشار مختلف بودند، شرح روایت های خود و تاثیرات عمیق معنوی و انسان ساز آن را بر جامعه، برای مقام معظم رهبری بازگو نمودند.
در آن دیدار که به دعوت دفتر مقام معظم رهبری صورت گرفته بود، ترکیبی متنوع از راویان آقا و خانم حضور داشتند. ترکیبی که متشکل از راویان رزمنده و غیر رزمنده بود. حضور راویانی از نیروهای مسلح و جانبازان سرافراز و آزادگان عزیز، همراه با راویان روحانی و فعالان فرهنگی که به صورت خودجوش سالها اقدام به روایتگری می نمایند، جمعی خاص و محفلی کم نظیر را به وجود آورده بود که پیشتر سابقه نداشت.
این دیدار و آنچه در آن گذشت نقطه عطفی شد برای راویان کشور و جریان روایتگری. در این دیدار که نخستین دیدار و تنها دیدار راویان با مقام معظم رهبری بود، تعدادی از راویان ضمن بیان خاطراتی از روایتگری های خود، با مقتدای خود تجدید بیعت نموده و در ادامه از بیانات ایشان در خصوص روایتگری بهره بردند.
امروزه جریان روایتگری علی رغم اینکه همانند جریان سخنرانی و جریان مداحی، یکی از موثرترین و پرمخاطب ترین رسانه های انقلاب به حساب می آید و از جامعه بزرگی از راویان برخوردار است، به خاطر فقدان پیشینه تاریخی در گونه خود، جریانی نوپدید به حساب می آید. از این رو نیازمند رهنمودها و اشاراتی است که موجب رشد و بالندگی آن شود. به همین خاطر این دیدار و بیانات معظم له در آن، به خصوص تعبیر ایشان که روایتگری را «نهضتی عظیم» نامیدند، نقطه عطفی شد برای جریان روایتگری.
پیشینه روایتگری
بر اساس اسناد صوتی و تصویری موجود، آغاز روایتگری به دوران دفاع مقدس و مراسم تشییع و بزرگداشت شهدای والامقام در همان دوران باز میگردد که توسط همرزمان شهدا و در برخی موارد فرماندهان صورت میگرفت. در آن دوران اصطلاح روایتگری وجود نداشت. پیدایش اصطلاح روایتگری مربوط به دوران پس از دفاع مقدس و در دهه 70 است که با آغاز برگزاری یادوارههای شهدا و جریان راهیان نور همراه بود. در نیمه دوم دهه 70 و با افزایش چشمگیر سفرهای راهیان نور به مناطق عملیاتی، "راوی" به یک رکن شاخص در این سفرها تبدیل شده و مهمترین عامل انتقال معارف دفاع مقدس و گسترش معنویت در میان جوانان گردید.
در اواخر دهه 70 و در ادامه در دهه 80 روایتگری به عنوان یک فن و توان تخصصی مورد توجه قرار گرفته و اولین آموزشها به صورت خودجوش برای علاقهمندان به روایتگری برگزار شد. این امر منجر به تولید محتواهایی در خصوص اصول و روشهای روایتگری و سوژههای روایتگری و انتقال آن به علاقه مندان شد.
دهه 80 دهه شکلگیری رسمی مجموعههای مردمی فعال در عرصه روایتگری بود که به جذب، آموزش، سازماندهی، اعزام و توانمند سازی علاقه مندان به روایتگری پرداخته و از آنها در جهت انتقال معارف دفاع مقدس در محافل و یادوارههای شهدا و راهیان نور استفاده میشد. همزمان نیز جریان روایتگری به صورت رسمی در نیروهای مسلح و ستاد مرکزی راهیان نور مورد توجه قرار گرفته و سامانههایی برای آموزش و بهره گیری از راویان طراحی و فعال شد.
به موازاتِ گسترش فرآیند جذب و تربیت راوی، آثار بسیاری در این خصوص تولید گشت. این آثار شامل جزوات و کتابچههای آموزشی و کتابهای فاخری بود که به تبیین روایتگری و بایستههای آن پرداخت. همچنین گردآوری آثار و تالیفات مرتبط با دفاع مقدس در غالب کتابخانه تخصصی نیز از دیگر اتفاقات با برکتی است که صورت پذیرفت. در حال حاضر راوی و روایتگری به عنوان یک رکن فرهنگی – تبلیغی موثر در کنار سخنران و مداح شناخته شده و رسالت انتقال معارف دفاع مقدس و فرهنگ جهاد و شهادت را به دوش میکشد.
دامنه نهضت روایتگری
روایتگری ابتدا منحصر در مراسمات شهدا بود. با شکل گیری و گسترش راهیان نور، گسترش یافت و سپس بیشترین رشد را در یادوارهها تجربه کرد. در حال حاضر و در دورهکنونی ما بسترهای روایتگری گسترش قابل توجه داشته و شامل مواردی همچون: عموم محافل و یادوارههای شهدا، سفرهای راهیان نور، مراسمات هیاتها، مراسمات مساجد، دانشگاهها، مدارس، اردوهای زیارتی و حج و عتبات، سفر اربعین، مراکز آموزشی نیروهای مسلح، در جمع اصناف و اقشار، در جمع مخاطبین خاص نظیر زندانیان، ندامتگاهها و...، محلهای وقوع حماسه ها در درون شهرها نظیر؛ مواضع ترور، معراجهای شهدا و...، گلزارها و حرمهای شهدای گمنام و... شده است.
جریان روایتگری در بدو امر کاملا فردی، خودجوش و فاقد هرگونه سازمانی بود. در ادامه با گسترش توجه عمومی به آن و شکل گیری جمع راویان، بخشهایی در دستگاههای نظامی پیگیری امر روایتگری را آغاز کرده و به سازماندهی رزمندگان و علاقهمندان به روایتگری پرداختند. جذب، گزینش، آموزش و به کارگیری راویان از دستآوردهای این سازماندهی بود. راویان مردمی، خودجوش و غیروابسته به نیروهای مسلح نیز با ایجاد مجموعهها یا موسساتی به سازماندهی راویان پرداخته و با مساعدت و مشارکت فرماندهان و رزمندگان دوران دفاع مقدس و حمایت نیروهای مسلح، اقدام به جذب، آموزش و به کارگیری راویان کردند.
پس از آغاز به کار ستاد مرکزی راهیان نور در ابتدای دهه 80 و شکل گیری کمیته راویان، تلاشهای موثری در جهت سازماندهی به روایتگری و راویان و تامین نیازهای محتوایی آنان در راهیان نور صورت پذیرفت.
برخی ضرورت ها در نهضت روایتگری
گسترش جامعه راویان از تعداد اندک و محدود رزمندگان در اوایل دهه 70 به تعداد وسیعی از رزمندگان، و حضور خانوادهها و سایر طیفها در جمع راویان، هرچند عامل گسترش فرهنگ شهادت در لایههای مختلف جامعه گردید، اما این گسترش سریع با گسترش و تعمیق آموزشهای فنی و محتوایی همراه نبود و لذا از عمق و دقت کافی برخوردار نگردید. لذا توجه به این مساله ضرورتی انکار ناپذیر است.
از سوی دیگر جامعه راویان، که امروزه در کنار جامعه بزرگ سخنرانان و مداحان قرار گرفته است، از پیشینه و سابقه آنها برخوردار نیست. لذا از ضعف جدی در تعریف ها، الگوهای مناسب، منابع تخصصی، آداب و سایر شاخصههای مربوط به خود برخوردار است. مهمترین ضعف در این حوزه، فقدان مرجعیت تعینی و تاریخی است. لذا ایجاد مرجعیتی برای تدوین و تعیین قواعد اصولی این حرکت و رفع این نقیصه امری ضروری به نظر میرسد.
جریان روایتگری و اقدام راویان در ذات خود یک امر تبلیغی است لذا بهرهگیری از دانش و تخصص تبلیغ و تربیت توسط راویان و متولیان امر روایتگری از اهمیت ویژهای برخوردار است. به نظر میرسد در حال حاضر این مسئله مورد توجه دقیق و موثر قرار نداشته و از مرجعیت مشخصی برخوردار نیست.
عدم وجود متولی مشخص و صالح در پیگیری امور روایتگری در کشور که بتواند علاوه بر گردهم آوردن راویان در طیفهای مختلف، زمینه پرورش، ارتقاء، روزآمدسازی، انگیزه بخشی و به کارگیری هوشمند از آنها را در بسترهای متنوع فراهم نماید نیز از دیگر خلاهایی است که کاملا محسوس مینماید.
فقدان موارد فوق الذکر منجر به ایستایی و رکود در جامعه راویان شده است. به علاوه ضعف در مطالعه و افزایش اطلاعات از دفاع مقدس و پیامدهای آن کاملا مشهود است. این امر موجب جا ماندن راویان از تحولات جامعه و بهره گیری از گنج دفاع مقدس در حوادث زمانه است. لذا تحقق ضرورت های فوق و چاره اندیشی برای آن ها، برای پویایی روایتگری و تاثیر روزافزون آن کاملا ضروری است.
همچنین فقدان مرجعیت تخصصی صالح در این حوزه موجب پیدایش اختلاف نظرهای بیپایان در حوزههای معنای روایتگری، ویژگیهای راوی، سوژهها و محتوای روایتگری، قالبها و اَشکال آن شده است.
عدم دسترسی راویان به اسناد و مدارک زنده دفاع مقدس و اساسا در دسترس نبودن منابع دفاع مقدس، یکی دیگر از دلایل ایستایی و رکود در راویان است. امروزه پس از گذشت 30سال از دفاع مقدس، هنوز بهره گیری از صوت فرماندهان، مشاهده نوشتارها،کالکهای عملیاتی و بسیاری دیگر از منابع و مدارک زنده که میتواند موجب شناخت دقیقتر ابعاد دفاع مقدس برای راویان شود، برای آنان به خصوص راویان مردمی و غیر نظامی مقدور نیست. به نظر میرسد که ایجاد مرجعیتی متخصص، معتبر، مسوول و صالح در این حوزه میتواند پیگیری برای رفع این موانع را در پی داشته باشد.
چشم انداز پیش رو
تاکید قاطع مقام معظم رهبری بر ضرورت استمرار این جریان و حتی گسترش آن به روایت همه حوادث مهم انقلاب و همچنین بایسته ها و رهنمودهایی که در این دیدار به راویان فرمودند موجب شد روح تازه ای در این حرکت عظیم دمیده شود.
در حال حاضر تلاش هایی در راستای تحقق این رهنمودها اغاز شده است. حاصل این تلاش ها در آینده، انسجام هر چه بیشتر جامعه راویان و ارتقاء سطح روایتگری در جامعه و در میان علاقه مندان خواهد بود. جامعه راویان با باور به این مطلب که دفاع مقدس گنجی عظیم و منبعی بزرگ برای خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی است، خود را ملزم به استخراج این گنج و تبیین آن برای آحاد جامعه به خصوص جوانان می دانند. تا در گام دوم انقلاب نیز همانند گام اول، پرچمدار انتقال معارف دفاع مقدس به نسل های بعد باشند.