ماهان شبکه ایرانیان

ویژه‌های مشرق

مشاور سابق آخوندی: ایران دنبال عذرخواهی ترور سردار سلیمانی است / مقایسه میرحسین با ترامپ مردم فروشی است!

حالا در زنگ حساب دولت، طیف اصلاح طلب با بی اخلاقی در پی شانه خالی کردن از پذیرش مسئولیت وضع موجود است. این در حالی است که در هفت سال و نیم اخیر، اکثریت مطلق دولت روحانی در اختیار اصلاح طلبان بوده است.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

مشاور سابق آخوندی:ایران دنبال عذرخواهی ترور سردار سلیمانی است!

«یوسف مولایی» مشاور سابق «عباس آخوندی» وزیر مستعفی راه و شهرسازی، در یادداشتی در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «بازگشت به برجام، حداقل جزو اولویت‌های ماه‌های اول حکمرانی بایدن نخواهد بود...اگر بایدن اراده سیاسی لازم برای بازگشت به برجام را داشته باشد و از سد مخالفان خود عبور کند، به لحاظ شکلی باید اعضای 1+4 و ایران را متقاعد کند که از حق بازگشت به برجام به لحاظ حقوقی برخوردار است».

مولایی در ادامه نوشت: «دولت بایدن می‌خواهد ایران محدودیت‌های بیشتری در حوزه فعالیت‌های هسته‌ای خود بپذیرد و علاوه بر آن بایدن فعالیت‌های موشکی ایران را نیز به فعالیت‌های هسته‌ای مرتبط دانسته و در پی توقف توسعه و گسترش این فعالیت‌هاست. در مقابل، ایران هم به دنبال جبران خسارت، عذرخواهی ترور سردار سلیمانی و دادن تضمین‌های محکم در عدم نقض تعهدات است».

مشاور سابق آخوندی مدعی شده است که «ایران در پی عذرخواهی آمریکا بابت ترور سردار سلیمانی است»!؛ آیا مسئله ایران در ماجرای ترور حاج قاسم سلیمانی، عذرخواهی مقامات آمریکایی است!؟ ما منتظر عذرخواهی هستیم!؟؛ آیا با یک عذرخواهی، ماجرا تمام می شود!؟ قطعا اینطور نیست.

سرلشکر «حسین سلامی» فرمانده کل سپاه- 25 آبان 99- در دیدار وزیر دفاع عراق تاکید کرد: «ما قطعا انتقام خون سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی را از قاتلان او و در میدان خواهیم گرفت...این انتقام به پیگیری روند حقوقی شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس ربطی ندارد. البته مطمئن هستیم که فرزندان عراق بزرگ هم انتقام خون سردار رشید خود شهید ابومهدی المهندس را خواهند گرفت».

 فرمانده کل سپاه پاسداران، پیش از این نیز در واکنش به اظهارات گستاخانه «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا- مبنی بر حمله 1000 برابر شدیدتر به ایران- گفته بود: «آقای ترامپ انتقام ما از شهادت سردار بزرگ مان قطعی، جدی  و واقعی است، اما ما  اهل شرف و شرافت هستیم و جوانمردانه و عادلانه انتقام میگیریم؛ شما فکر می‌کنید ما در برابر خون برادر شهیدمان یک سفیر زن در افریقای جنوبی را می زنیم؛  ما کسانی را می زنیم که در شهادت این مرد بزرگ مستقیم و غیر مستقیم نقش داشتند و شما بدانید هر که در این ماجرا نقش داشته است زده خواهد شد و این پیام جدی است».

پیش از این دادستان تهران گفته بود: «36 نفر از افرادی که در ترور حاج قاسم مباشرت، مبادرت و آمریت داشتند، اعم از مسئولان سیاسی و نظامی آمریکا و دیگر دولتها شناسایی شدند که توسط مقام قضایی برای آنها دستور جلب و اعلام وضعیت قرمز از طریق پلیس بین الملل صادر شده استدر راس این فهرست دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا قرار دارد و تعقیب قضایی او حتی پس از پایان دوره مسئولیتش نیز پیگیری خواهد شد».

همانطور که سرلشکر سلامی تاکید کرده است، انتقام خون حاج قاسم، قطعی، جدی و واقعی است و این اقدام جنایتکارانه و بزدلانه با یک عذرخواهی تمام نمی شود.

لازم به ذکر است که «جو بایدن» پس از شهادت سردار سلیمانی، با دفاع از این اقدام جنایتکارانه مدعی شد: «سلیمانی سزاوار اجرای عدالت به خاطر جرائمش علیه سربازان آمریکایی و هزاران بی گناه در منطقه بوداو از ترور حمایت کرد و آشوب را گسترش داد»!

**مقایسه میرحسین با ترامپ، مردم فروشی است!

«ابوالفضل فاتح» از اعضای ارشد ستاد میرحسین موسوی که چند روز پس از انتخابات 88، ایران را به مقصد انگلیس ترک کرد، در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «نشریه متعلق به سازمان تبلیغات اسلامی  اقدام به انتشار تصویری موهن از آقای مهندس میرحسین موسوی، نخست‌وزیر حضرت امام (ره) و دولت دوران پرافتخار دفاع مقدس کرد که بیشتر اقداماتی انفعالی و برای فرار از فشار افکار عمومی در قبال انحراف آن روزهاست».

فاتح در ادامه نوشت: «رفتارهای اخیر، ابراز مخالفت با یک مخالف نیست که همان سیلاب دروغ و مغایر با معیارهای پذیرفته شده مذهبی، حقوقی، اخلاقی و انسانی است. رویکردی آکنده از توهین و افترا و ظلم، آن هم به شخصیتی است که در حصر به سر می‌برد و امکان دفاع از خود را ندارد و در حال حاضر نیز دوران ابتلا به بیماری کرونا را می‌گذراند. همچنین، این‌ گونه اقدامات از نظر تعلقات ملی محکوم است، زیرا یک نشریه انگلیسی‌زبان ایرانی، در برابر مخاطب خارجی خود، شخصیت هموطن خود با سوابق طولانی در انقلاب و شدیدا علاقه‌مند به سرنوشت مردم و کشور را کنار یکی از منفی‌ترین شخصیت‌های امریکایی قرار داده که نوعی مردم‌فروشی است».

این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه نوشت: «این‌گونه اقدامات از منظر موازین حرفه‌ای و روزنامه‌نگاری، انحراف و غلطی فاحش و زرد، سوءاستفاده از رسانه‌ها برای یک فریبکاری آشکار است، زیرا کمترین معیارهای اطلاع‌رسانی واقع‌گرا را نداشته و خالی از حقیقت، آمیختن حق و ناحق و تحمیل دیدگاه کاملا حزبی به محتوا، با هدف دامن زدن به تنشی غیرمسوولانه است. این همان مکتب و شیوه پروپاگاندای سیاه است که نتیجه‌ای جز انحراف افکار عمومی برای جلب رضایت قدرتمندان ندارد».

عضو ارشد ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی، مقایسه ترامپ و میرحسین را بی اخلاقی و فریبکاری نامیده است. وی میرحسین را نخست وزیر امام و دولت دفاع مقدس نامیده است، اما به این مسئله اشاره نمی کند که چرا در سال 88 «مریم رجوی»، «عبدالمالک ریگی» و «نتانیاهو» برای میرحسین و کروبی سوت و کف و هورا کشیدند!؟ چرا میرحسین و کروبی حساب خود را از این جنایتکاران جدا نکردند!؟

با مقایسه رفتار ترامپ در انتخابات 2020 با رفتار موسوی و کروبی در انتخابات 88، اتفاقا به این نتیجه می رسیم که ترامپ با همه رذالت و خباثتی که دارد، در نهایت به قانون کشورش تن داد. وی   ساعاتی پس از تایید نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ایالت میشیگان تصریح کرد که روند انتقال قدرت به جو بایدن را آغاز کرده است.

ترامپ پیش از این به هوادارانش وعده داده بود که تیم وکلایش برای شکایت از تخلفات/تقلب به دادگاه عالی مراجعه خواهند کرد و درخواست بازشماری آراء در برخی ایالت ها را خواهند داد. این در حالی است که میرحسین موسوی و دیگر شکست‌خورده انتخابات 88 که رقیب آراء باطله بود، حتی در برابر پیشنهاد بازشماری کل آراء انتخابات را هم نپذیرفتند و راه خیابان و براندازی را در پیش گرفتند.

یکی از فعالین رسانه ای با مقایسه ترامپ و موسوی تاکید کرد: «فاصله رای ترامپ با رقیبش بایدن (در کل 150 میلیون رای ماخوذه) سه چهار میلیون رای، و ادعایش، پذیرفتنی تر از کسی در ایران بود که تعداد رایش در انتخاباتی 40 میلیونی، 11 میلیون رای با رقیب فاصله داشت. (13 میلیون در برابر 24.5 میلیون رای) ».

این فعال رسانه ای در ادامه نوشت: «بر خلاف ترامپ و حامیانش در حزب جمهوری خواه، ورژن ایرانی آنها، کشور را به مدت هشت ماه تمام در کام آشوب، نا امنی و جنایت کشاندند؛ و حال آن که از خاتمی تا تاج زاده، بعد ها (بارها در محافل خصوصی) اعتراف کردند ادعای تقلب 11 میلیونی، دروغ است و امکان عملی شدن ندارد».

خیانت بزرگ تر، این بود که به گزارش مطبوعات آمریکایی مانند لس آنجلس تایمز: نمایندگان رهبران جنبش سبز پس از ناکامی در آشوب افکنی و عدم همراهی مردم، از دولت اوباما خواستند تحریم ها را علیه ایران اعمال کند؛ «اما نه به شکل تدریجی که مانند واکسن عمل کند، بلکه دفعتا و فلج کننده»!

طیف اصلاح طلب نه جنبه شکست در انتخابات را دارد و نه ظرفیت پیروزی در انتخابات. این طیف در سال 88 پس از شکست در انتخابات، با دروغ تقلب، کشور را ماهها دچار آشوب و التهاب کرد و قطعنامه 1929 را به مردم تحمیل کرد.

طیف اصلاح طلب در انتخابات 92 و همچنین انتخابات 96 پیروز شد اما این بار هم با دروغ اختیارات محدود و با چیدن تمام تخم مرغها در سبد برجام، مرغ 35 هزارتومانی و دلار 32 هزارتومانی و پراید صد و چند میلیونی را به مردم تحمیل کرد.

**هادی غفاری:اصلاح طلبان دیگر با «کاندیدای اجاره ای» نمی آیند

«هادی غفاری» از فعالین سیاسی اصلاح طلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «اصلاح طلبان تلاش می‌کنند با مسئولان وارد دیالوگ شوند، در غیر این صورت و اگر چنین وضعیتی وجود نداشته باشد اصلاح‌طلبان تکلیف خود را انجام داده‌اند و کسانی که درها را بسته‌اند باید برای مشکلات خود و کشور چاره‌اندیشی کنند. به صورت طبیعی اصلاح‌طلبان هنگامی در انتخابات مشارکت فعال خواهند داشت که با کاندیدای خود وارد رقابت‌های انتخاباتی شده باشند. بدون‌تردید اگر چنین شرایطی وجود نداشته باشد دلیلی برای مشارکت فعال وجود نخواهد داشت. در شرایط کنونی اصلاح‌طلبان مصمم هستند که از کاندیدای نیابتی در انتخابات استفاده نکنند و در این تصمیم نیز هیچ خللی ایجاد نخواهد شد».

غفاری در ادامه گفت: «تجریه تاریخی نشان داده کاندیداهای اجاره‌ای به محض اینکه به قدرت رسیده‌اند اصلاحات را فراموش کرده‌اند. کسی که قرار است به عنوان کاندیدای نهایی جریان اصلاحات معرفی شود باید قاطعانه اصلاح‌طلب باشد».

«کاندیدای اجاره ای» و «کاندیدای نیابتی» کلیدواژه های بانیان وضع موجود برای فرار از پاسخگویی است.

کاندیدای اصلی اصلاح طلبان در سال 92، «محمدرضا عارف» بود اما علیرغم تبلیغات فراوان و گسترده، وی در نظرسنجی ها آمار بسیار پایینی داشت، بنابراین اصلاح طلبان با دستپاچگی عارف را از ادامه حضور در انتخابات باز داشته و از روحانی حمایت کردند.

در سال 96 نیز به دلیل کارنامه ضعیف دولت، در اقدامی عجیب و بی سابقه «اسحاق جهانگیری» معاون اول روحانی اعلام کاندیداتوری کرد و به نمایندگی از اصلاح طلبان و همچنین به عنوان کاندیدای پوششی در مناظره ها شرکت کرده و سپس انصراف داد.

در همان مقطع «محمدرضا خاتمی» تاکید کرد که «ما اصلاح طلبان تضمین روحانی هستیم». «محمد علی ابطحی» معاون رئیس دولت اصلاحات نیز در سال 96 گفت: «اصلاحات، روحانی است».

حالا در زنگ حساب دولت، طیف اصلاح طلب با بی اخلاقی در پی شانه خالی کردن از پذیرش مسئولیت وضع موجود است. این در حالی است که در هفت سال و نیم اخیر، اکثریت مطلق دولت روحانی در اختیار اصلاح طلبان بوده است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان