سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
روایت وزیر اسبق اقتصاد از بیتأثیری ارز 4200 تومانی
"ظلم گرانی" کار کیست و راه استشفای آن چیست؟
سیدشمس الدین حسینی، وزیر اسبق اقتصاد و رئیس کمیسیون جهش تولید مجلس شورای اسلامی به تازگی در یک مصاحبه که جهاننیوز آنرا منتشر کرد، گفته است:
"این مردم هستند که باید بدانند و قضاوت کنند که چه آن ایامی که قیمت مرغ به 40 هزار تومان رسید و چه هنگامی که قیمت مرغ 30 هزار تومان بود و چه الان که 20 هزار تومان است، هیچکدام آنها با نرخ 4200 تومانی نبوده است. یعنی به رغم آن که نرخ ارز 4200 تومانی برای مرغ و دام و اینها تخصیص پیدا کرد –اما- مرغ و گوشت و تخم مرغ به قیمت چندبرابر در بازار عرضه میشود."[1]
*بلیّهای که دکتر حسینی به آن اشاره کرده است ناشی از مشی لیبرالی دولت آقای روحانی و اصلاحطلبان در "عدم نظارت بر قیمتها" و کنترل نکردن بازار است.
زیرا این آقایان معتقدند که بر اساس تعالیم آدام اسمیت؛ همواره یک دست نامرئی در بازار هست که بصورت خودکار قیمتها را کنترل میکند و ورود حاکمیتی دولت به بحث قیمتها از اساس اشتباه است!
این دیدگاه غلط اما در حالی است که اگر دولت بصورت معقول وارد بحث کنترل قیمتها نشود؛ "سود محوری" قیمتگذار بازار میشود و مردم تبعات سنگینی را از بابت گرانیها خواهند پرداخت.
از همین روست که میدانیم امیرالمؤمنین علی(ع) نیز با تازیانه در بازار کوفه گردش میکرد تا فروشندگان دست از پا خطا نکنند.
جالب است که شاگردان مکتب آدام اسمیت در ستاد مشترک دولت و اصلاحات حتی از پاپ هم کاتولیکتر شدهاند و این بخش از تاریخ اقتصاد لیبرال در کشورهای لیبرال را نمیخوانند که در همین کشورها نیز گاهی مقادیر متنابهی از یک کالا به دریا ریخته میشود تا کنترل قیمتی صورت گیرد. و یا همینطور استفاده از ابزارهای مالی برای کنترل قیمتها از بعدی دیگر.
همچنین است که باید دانست ظلمی که در بحث گرانی از سوی دولت آقای روحانی به مردم روا داشته میشود ناشی از رأیی است که اصلاحطلبان در دو انتخابات سالهای 92 و 96 در دامن رأی مردم گذاشتند و راه استشفای آن نیز "رأی خوب" در انتخابات بعدی و انتخاب یک گزینه با همت جهادی و معتقد به نظارت بر قیمتها از سوی مردم است.
***
ظریف: من و بایدن دوست نیستیم اما...
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت آقای روحانی به تازگی در بخشی از یک مصاحبه تفصیلی که سایت اعتمادآنلاین آنرا بازنشر داد، گفته است:
"اینکه بعضی میگویند من با جو بایدن رفیق بودیم، هیچ دو مسئول خارجی با هم رفیق نیستند. من در زمانیکه سفیر بودم و ایشان هم سناتور بود و یک مدت هم رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا بود، با ایشان دیدار داشتم، بیشتر هم ایشان به نیویورک میآمدند، چون من اجازه رفتن به واشنگتن را نداشتم. دیدارهای متعددی داشتیم و بحثهای متعددی انجام دادیم. ایشان آدم بسیار زیرکی است و در روابط خارجی بسیار متخصص است و در آمریکا بسیار هم عنصر خودی محسوب میشود. مانند آقای ترامپ نیست که یک عنصر بیرونی باشد و از بیرون خودش را به سیستم سیاسی آمریکا تحمیل کرده باشد. آقای بایدن از درون سیستم سیاسی و نخبگی سیاسی آمریکا بالا آمده و مراحل مختلف را طی کرده، بنابراین آدم کارکشتهای است و روشهای کار در داخل امریکا را خوب بلد است."
او در این مصاحبه همچنین اظهار میکند: اطلاعات سپاه جایی است که سریال «گاندو» را علیه من ساخته. از این صریحتر که نداریم، با این حال من وظیفه دارم که در خارج از کشور از این نهاد داخلی دفاع کنم.[2]
*پیش از این، علی شکوریراد، فعال چپ و دبیر کل حزب اتحاد ملت بود که در اظهاراتی گفت: ظریف با جو بایدن دوست بوده و اخلاقا باید پیروزی در انتخابات آمریکا را به او تبریک بگوید![3]
معالوصف ما این قضاوت را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم که تعاریف پرطمطراقی که محمدجواد ظریف در خطوط ابتدای متن از جو بایدنِ آمریکایی کرده است را هیچ دشمنی علیه دشمنش میگوید یا خیر؟!
جالب اینجاست که گویا این آقایان از رفاقت قبلی خود با تیم اوباما_کری هم درس نگرفتند و قرار است هزینههای بیشتری از بابت این مشتاقی به آمریکا و مهجوری از وعدههایش نصیب دولت آقای روحانی شود...
***
آغاز فرایند "زوال هژمون" در صورتیکه انتقام حاجقاسم را نگیریم
انتقام سردار سلیمانی با انسداد توییتر ترامپ گرفته شد!
علی خرّم، از چهرههای نزدیک به دولت و اصلاحطلبان طی یادداشتی جنجالی در شماره شنبه گذشته روزنامه آرمان ملی، ترامپ را رئیسجمهوری خواند که توانسته ایران را به کشوری فقیر تبدیل کند!
حرفی که ما در وبلاگ مشرق دلائل غلط بودن آنرا برای مخاطبان محترم شرح کردیم.[4]
خرّم اما در بخش دیگری از همین یادداشت میگوید:
"روند استیضاح ترامپ و بسته شدن کلیه راههای تدارکاتی و مراوداتی ترامپ با ارتش میلیشیای اراذل و اوباش توسط توئیتر، فیسبوک، یوتیوب و بقیه، از نظر حیثیتی، ضربه سنگینی برای یک رئیسجمهور قدرقدرت به شمار میرود. از اینرو میتوان گفت بدون هزینه ایران، قادر متعال، انتقام شهید سردار سلیمانی که با دستور مستقیم ترامپ ترور شد، بازستاند. نیرو و انرژی ایران، در این موقعیت خطیر، باید صرف سازندگی اقتصادی و رشد و توسعه کشور شود تا مقداری از آلام مردم رنجدیدهمان تسکین یابد."[5]
*هرچند قصد نگارنده از طرح این صبحتها؛ یک تقلای ناچیز برای بلاگردانی از آمریکا و منصرف کردن حاکمیت ایران از انتقام خون اسطوره تاریخی خویش است اما کمخردی و تحمیق مخاطب در این عبارتها نیز چیزی نیست که قابل کتمان باشد.
مخاطبان محترم باید بدانند که ایران اسلامی اگرچه در جبهه تقابلات خارجی با دشمنان تا دندان مسلحی مواجه است اما در داخل نیز با چنین جریانات و اشخاصی مواجه است که به اسم آزادی بیان و رسانه و روشنفکری؛ دقیقا مشغول پخت و پز غذاهای باب طبع دشمن و زمزمه مقولاتی در گوش جامعه هستند که هرگز به صلاح جامعه و ایران اسلامی نیست.
چه اینکه اگر جمهوری اسلامی ایران انتقام حاج قاسم را در سطح اصولی آن نگیرد؛ عملا فرایند "زوال هژمون" شکل میگیرد و آمریکا پیروز میدان این تقابل با ایران خواهد بود.
تاباندن نور به این ابعاد تاریک از فضای سیاست ایران و روشنسازی چنین خطوط خطرناکی که خواسته یا ناخواسته "اصل استقرار نظام اسلامی" را هدف قرار میدهد، از مهمترین وظایف خواص در یک جامعه اسلامی است.
***
1_ http://www.jahannews.com/news/751875
2_ https://etemadonline.com/content/459329
3_ mshrgh.ir/1141390
4_ mshrgh.ir/1169235
5_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/306137