ماهان شبکه ایرانیان

فروش خیره کننده‌ی جدیدترین رمان ایشی گورو

هشتمین رمان کازوئو ایشی‌گورو با نام «کلارا و خورشید» و نخستین رمان او پس از دریافت نوبل ادبی به چاپ رسیده و استقبال از آن چشمگیر بوده است

فروش خیره کننده‌ی جدیدترین رمان ایشی گورو، نویسنده‌ی برنده نوبل ادبی
 
فرادید؛ کازوئو ایشی گورو نویسنده‌ی ژاپنی الاصلِ بریتانیایی و خالق آثار جاودانه‌ای همچون «غول مدفون» «هرگز رهایم نکن» و «بازمانده‌ی روز» است که در سال 2017 میلادی به دریافت جایزه نوبل ادبی نائل آمد. او از آن سال تا کنون هیچ رمانی منتشر نکرده بود و اکنون با رمان جدیدش سر و صدای زیادی به پا کرده است.

به گزارش فرادید؛ هشتمین رمان کازوئو ایشی‌گورو با نام «کلارا و خورشید» و نخستین رمان او پس از دریافت نوبل ادبی به چاپ رسیده و استقبال از آن چشمگیر بوده است. داستان رمان کلارا و خورشید در مورد رباتی به نام کلارا است که علاقه دارد با انسان‌ها دوست شود. رمانی که در آن هوش مصنوعی قدرتمندتر از هر اثر دیگری حضور دارد. آیا جهان در حال تسخیر شدن با هوش مصنوعی است؟

به گزارش مکلینز، ایشی‌گورو که در 5 سالگی به همراه خانواده‌اش راهی انگلستان شده و تاکنون در آنجا زندگی کرده است، موفق شد که در سال 2017، نوبل ادبیات را هم از آن خود کند. تقریباً تمام آثار این نویسنده تاکنون، با استقبال منتقدان ادبی و مخاطبان مواجه شده و از این حیث، ایشی‌گورو خالق یک رکورد استثنایی است.
 
فروش خیره کننده‌ی جدیدترین رمان ایشی گورو، نویسنده‌ی برنده نوبل ادبی

در عمق تمامی آثار ایشی‌گورو یک پرسش کلیدی نهفته است: «معنای انسان بودن چیست؟»

جدیدترین رمان این نویسنده یعنی «کلارا و خورشید»، که از دوم مارس توزیع شده است، نیز با استقبال خوب مخاطبان روبه‌رو شده است.

وقایع رمان «کلارا و خورشید» در جهانی می‌گذرد که در آن، هوش مصنوعی همه جا را احاطه کرده است. راوی قصه کلارا نام دارد، موجودی با هوش مصنوعی که از نور خورشید تغذیه می‌کند. شخصیت‌هایی که به‌مرور به فضای قصه اضافه می‌شوند هر یک نماینده‌ی بخشی از تفکرات ایشی‌گورو در جهانی نمادین و تخیلی هستند. این رمان بیش از هر چیز، رمان دیگر ایشی‌گورو، یعنی «هرگز ترکم مکن»، را به خاطر می‌آورد. «کلارا و خورشید» را می‌توان رمانی دلهره‌آور، خوش‌تکنیک و وسوسه‌انگیز توصیف کرد که در ادامه‌ی جهان ذهنی نویسنده‌اش و در پرونده‌ی ادبی او، اثر مهمی به شمار می‌آید.

فروش خیره کننده‌ی جدیدترین رمان ایشی گورو، نویسنده‌ی برنده نوبل ادبی
«ایشی گورو» در شهر «ناگویا» به دنیا آمد، اما در پنج سالگی به همراه خانواده اش به انگلستان مهاجرت کرد. او از همین رو آثارش را به زبان انگلیسی می‌نویسد و در سال 2017 به سومین نویسنده‌ی ژاپنی تبدیل شد که جایزه‌ی «نوبل ادبیات» را از آن خود کرده است. اگرچه «ایشی گورو» اغلب درباره‌ی انگلیس می‌نویسد، در دو رمان نخست خود بیش از هر چیز به مردم، فرهنگ، تاریخ و سیاست ژاپن پرداخته است.

اولین رمان «ایشی گورو»، کتاب «منظر پریده رنگ تپه ها»، داستان زنی ژاپنی را روایت می‌کند که برای سال‌ها در مناطق روستایی انگلیس زندگی کرده است. دختر بزرگ این شخصیت، به تازگی دست به خودکشی زده و دختر کوچکش نیز برای ملاقات او آمده است. اما اکنون شکافی میان رابطه‌ی آن‌ها به وجود آمده که ریشه در گذشته‌ی این زن دارد: زمانی که او به همراه دختر بزرگش در ژاپن زندگی می‌کرد، و تابستانی به خصوص که همه چیز را تغییر داد.

ایشی گورو یکی از شناخته‌شده‌ترین نویسندگان معاصر انگلستان است و در سال 1986 برای کتاب هنرمندی از جهان شناور برندهٔ جایزهٔ وایت‌برِد و در سال 1989 برای کتاب بازماندهٔ روز برندهٔ جایزهٔ بوکر شد. از بین آثار او کتاب‌های وقتی یتیم بودیم و هرگز رهایم مکن نیز به فهرست نهایی جایزهٔ بوکر راه یافتند. در سال 2008، مجله تایمز او را در رده 32 در بین 50 نویسنده برتر انگلیسی از سال 1945 قرار داده است.

فروش خیره کننده‌ی جدیدترین رمان ایشی گورو، نویسنده‌ی برنده نوبل ادبی
تعدادی از رمان‌های او در زمان گذشته اتفاق می‌افتند. رمان هرگز رهایم مکن بن‌مایه‌های تخیلی و آینده‌گرا دارد، اما در سال‌های 1980 و 1990 روی می‌دهد. به همین دلیل داستان در دنیایی خیالی می‌گذرد. رمان چهارم او، تسلی‌ناپذیر، در شهری بی‌نام در اروپای مرکزی اتفاق می‌افتد. بازمانده روز هم در خانه‌ای اشرافی حول و حوش از جنگ جهانی دوم روی می‌دهد. هنرمندی در دنیای شناور در شهری بی‌نام در ژاپن در دوران بازسازی پس از تسلیم در جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد.

رمان‌های ایشی‌گورو اغلب از زبان اول شخص نقل می‌شوند و راوی عموماً کاستی‌های شخصیتی دارد. شیوه ایشی‌گورو این است که به راوی اجازه دهد این ویژگی‌ها را به تدریج در خلال داستان آشکار سازد. از این رو نویسنده حس شفقتی در خواننده ایجاد می‌کند که باعث می‌شود ایراد‌های راوی را ببیند و در عین حال با او حس همدردی داشته باشد. این احساس شفقت غالباً از عمل راوی یا اغلب از انفعال او ریشه می‌گیرد. در بازمانده روز آقای استیونز، سرپیش‌خدمت خانه، احساسات عاطفی خود را نسبت به خانم کنتن، سرخدمتکار خانه، نادیده می‌گیرد، چون توانایی برقراری تعادل بین زندگی خصوصی و حس وظیفه‌شناسی و خدمت‌گذاری‌اش را ندارد.

داستان‌های او اغلب بدون نتیجه‌گیری مشخص هستند. مشکلات پیش روی شخصیت‌های داستان‌های او در گذشته مدفونند و حل‌ناشده باقی می‌مانند. به همین دلیل ایشی‌گورو خیلی از داستان‌هایش را با نوعی تسلیم و کنار آمدن غم‌انگیز به پایان می‌برد. شخصیت‌هایش گذشته خود و آنچه حالا شده‌اند را می‌پذیرند و اغلب درمی‌یابند که این پذیرش برایشان آرامش به ارمغان می‌آورد و به آشفتگی‌های ذهنیشان را به پایان می‌رساند. این را می‌توان نوعی بازتاب ادبی پدیده مونو نو آواره در فرهنگ ژاپنی دانست....
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان