سرویس سیاست مشرق- در پی دومین انفجار بزرگ در تاسیسات هستهای نطنز در کمتر از یک سال، خط رسانهای که علی اکبر صالحی، در همسویی کامل با ظریف در پیش گرفته، تلویحا به این معناست که "حالا خیلی هم بد نشد که منفجر شد، بهترش را می سازیم و اصلا انگیزه ما بالا می رود! "
البته «گفتاردرمانی» و تلاش لفاظانه برای «عادینمایی»، یک سیاست کلی در دولت روحانی در هشت سال گذشته بوده است و این مساله به ویژه در بخش «سیاست خارجی» و «هستهای» ما نمود یافته است. «سخنوران» و «خطیبان» دولت روحانی، با راهبرد «بهترین دفاع، حمله است»، همواره در پی توجیه «قصورها» و «تقصیرها» بودهاند و این کار را با حمله گازانبری به منتقدان و نواختن ایشان با القابی چون «کم سواد»، «عقبمانده»، «سیاه نما»، «تخریبگر»، «عصر حجری» و... و. تکمیل می شود. [1]
حالا هم صالحی کما فی السابق، حاضر نیست به اصل ماجرا بپردازد، یعنی رخنهای چنین هولناک به قلب صنعت هستهای، آن هم در فاصله کمتر از یک سال و درست زمانی که قانون هستهای مجلس (حتی با اجرای افتان و خیزان و نه چندان جدی آن توسط دولت حسن روحانی) دست نظام و کشور را در مواجهه با زیادهخواهی و زورگویی آمریکاییها پر کرده بود.
شامگاه 23 فروردین، علیرضا زاکانی، نماینده قم و رییس مرکز پژوهشهای مجلس، در برنامه «جهان آرا» حاضر شد و سخنان بسیار قابل تاملی درباره مذاکرات هستهای، برجام و وضعیت صنعت هستهای در دولت حسن روحانی بیان کرد. اما یکی از نکات بسیار تکاندهنده که زاکانی مطرح کرد، به تنهایی نشانگر اوضاع حوزههای راهبردی کشور به ویژه بخش «امنیت» و «صنعت هستهای» بود. زاکانی گفت که سازمان انرژی اتمی یک بخش از تاسیسات غنیسازی نطنز را برای تعمیر به «خارج» ارسال کرد و در بازگشت، حدود «300 پوند» مواد منفجره در مجموعه تعمیر شده جاسازی شده بود، بدون آن که مسوولان امنیتی سازمان انرژی اتمی متوجه شوند! همین بمب 300 پوندی در تیرماه سال گذشته منفجر شد و سوله مونتاژ سانتریفیوژهای نسل جدید ما را منهدم کرد.
به عبارت دیگر، طبق ادعای زاکانی، دو خطای فاحش و وحشتناک توسط مجموعه سازمان انرژی اتمی (به ریاست صالحی) صورت گرفت: یک، در حالی که نزدیک به دو دهه است که همه تلاش نظام سلطه برای نابودی کامل صنعت هستهای ماست و باراک اوباما به صراحت اعلام کرده بود که اگر بتواند حتی یک پیچ از صنعت هستهای ایران باقی نمی گذارد، مسوولان سازمان انرژی اتمی بخشی مهم از تاسیسات غنیسازی ما را به خارج از کشور ارسال کردند. و به اصطلاح عوام، «گوشت را به گربه سپردند»! دوم، در بازگشت این مجموعه از خارج از کشور، «300 پوند» معادل 137 کیلوگرم ماده منفجره در آن جاسازی شده بود که مسوولان امنیتی و فنی سازمان انرژی اتمی متوجه آن نشدند!
در صورت صحت ادعای زاکانی، این حد از بیکفایتی و بی درایتی، حقیقتا مرزهای «قصور» را می درد و به شدت شائبه «تقصیر» به میان می کشد.
البته برای کسی که در جریان مذاکرات هستهای، مفتخرانه از شاگردی خود در دوره تحصیل زیر دست «ارنست مونیز»، مذاکرهکننده فنی آمریکاییها در مذاکرات، حرف میزد و رضایت و خرسندی از دیدار با طرف آمریکایی، در تک تک تصاویر منتشر شده از آن دیدارها روشن بود، خوش بینی و حسن ظن به دشمن ظاهرا تبدیل به عادت شده است. وی در مجلس نهم، در پاسخ به نمایندگانی که دلسوزانه درباره توقف صنعت هستهای ذیل برجام ابراز نگرانی می کردند، با رگ گردن برآمده و صدای گرفته فریاد می زد و قسم جلاله می خورد، ظاهرا در مذاکره با «استاد» سابق خود، ارنست مونیز، به همزبانی و همدلی رسیده بود!
صالحی در مصاحبهای با سایت انتخاب(1 دی 99)، حرفهایی زد که اهل فن را در همان مقطع به شدت نگران کرد. او گفت:
" از همکاری های فنی آژانس ما کلی داریم استفاده می کنیم. در هرسال چه قدر کارگاههای آموزشی برقرار می شود. مهندسان و کارشناسان ما هر سال چند بار به اژآنس می روند به کشورهای مختلف می روند. بسترش را آژانس فراهم کرده که آموزش ببینند و خدمت کنند. "
به بیان سادهتر، دانشمندان و کارشناسان هستهای ما، طبق گفته صالحی، نه تنها برای جاسوسخانهٔ آژانس انرژی اتمی آشنا هستند، که حتی برای دوره دیدن به آنجا اعزام میشوند!
او در ادامه، به صراحت گفت که جاسوس بودن ناظران آژانس را اصلا قبول ندارد:
" ادعای مصاحبه بازرسان آژانس با شهید فخری زاده کذب است؛ اگر سند دارید منتشر کنید / اینکه می گویند بازرسان آژانس جاسوسند را قبول ندارم / اخراج بازرسان آژانس؟ با این روش ها که نمی شود کشورداری کرد / نمی شود که خود را معزول از دنیا کنیم / از همکاری های فنی آژانس ما کلی داریم استفاده می کنیم / این تعریف زندگی بین المللی نیست که از همه جا بیرون بیاییم و و هر چه می خواهیم باید اجرا شود و هر چه خواستند را رد کنیم. "
اما روز دوشنبه(23 فروردین)، مصاحبهای از یکی از مسوولان سازمان انرژی اتمی در دولت دهم(که خود مشمول حذفهای اتوبوسی صالحی در همان هفتههای نخست انتصاب به مدیریت سازمان انرژی اتمی در 92 شد)، منتشر شد که به نوبه خود، دلیلی بسیار مهم را برای افزایش چشمگیر ضربات دشمن به تاسیسات هستهای مطرح کرد.
گزارش پیشین مشرق درباره صالحی را اینجا بخوانید:
حسین آبنیکی، رئیس مرکز توسعه و فناوری اطلاعات سازمان انرژی اتمی دولت دهم و از یاران شهید احمدی روشن به پایگاه خبری 598 گفت:
" در طول سالهای 1388 تا 1392 که دوستان شهید احمدی روشن هنوز از سازمان انرژی اتمی اخراج نشده بودند؛ اقدام به خرابکاری و حملات سایبری به صنعت هستهای ایران اصلا موثر نبود و کار خیلی خوب جلو میرفت. در این دوره نقاط ضعف صنعت هستهای ایران به خوبی شناسایی و از فروش قطعات و به کارگیری تجهیزات دستکاری شده، حملات سایبری و ... پیشگیری شد.
آبنیکی خاطرنشان کرد:
" در سال 1392 با تغییر دولت و بازگشت دکتر صالحی به سازمان انرژی اتمی، دوستان و همکاران شهید احمدی روشن از سازمان اخراج شدند. ما آن موقع به ایشان تذکر دادیم که خوب است به جهت استفاده ازتجربیات، این عزیزان در صنعت هستهای ایران باقی بماند؛ اما متاسفانه اینطور نشد. "
آبنیکی نتیجه گرفت:
" طبیعی است وقتی شما نیروهای کلیدی مقابله با غرب در حوزه خرابکاریها را اخراج میکنید؛ در واقع دارید آمادگی تخریب را فراهم میکنید. "
وقتی یکی از برجستهترین دانشمندان ما در دوران اوجگیری صنعت هستهای در دهه 80(مسوول اسبق نطنز و فردو)، به قهر و غضب صالحی در همان هفتههای نخست بازگشت صالحی به انرژی اتمی دچار شد و به کل از صنعت هستهای منفک گردید و امروز تجهیزات آب و فاضلاب در کارگاه خود تولید می کند؛ وقتی تیم نخبهای که ویروس بسیار پیچیدهٔ «استاکس نت» را از تاسیسات نطنز پاکسازی کرد، با پیگری شخص صالحی از انرژی اتمی اخراج شدند؛ وقتی قرارگاه دفاع سایبری سازمان انرژی اتمی عملا تعطیل شد[2] و...باید هم اینچنین تاسیسات فوق حساس صنعت هستهای ما آسیبپذیر شود.
البته، پیدا کردن «300 پوند» مواد منفجره کار هر تیم حفاظتی است که مبانی و اصول پایه چک و خنثی را آموخته باشد و وقتی تیم حفاظت تاسیسات نطنز این حجم از مواد منفجره را کشف نکرده، آنگاه باید در کل «سیستم عامل» مدیریت سازمان انرژی اتمی به چشم تردید جدی نگریست.
[1] https://sobheqazvin.ir/news/216831
[2] https://www.mashreghnews.ir/news/708243