سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
آنچه در تمجید اصلاحطلبان از رئیسی نهفته است
حسن رسولی، فعال چپ و عضو سابق شورای شهر تهران در یک مصاحبه که سایت جماران آنرا منتشر کرد، به تقدیر از اقدامات میدانی رئیسجمهور رئیسی پرداخت.
رسولی که از رجال ستادی جریان اصلاحات است در این باره میگوید: من فکر میکنم کمی باید صبر کنیم و اگر رفتار خوبی از آقای رئیسی میبینیم بیان کنیم. اینکه آقای رئیسی در این مدت کوتاه بین مردم حاضر شدند و از راه دور مدیریت نکردند این رفتار مدیریتی، رفتار مدیریتی خوب و پسندیده ای است چه از سوی آقای خاتمی مورد قبول اصلاحطلبان باشد چه از آقای احمدی نژاد باشد و چه از آقای رئیسی باشد. کار خوب، خوب است از هر کسی که سر بزند.
او میافزاید: منتهی مسائل مبتلیبه کشور ما در شرایط فعلی، بسیار عمیقتر و پیچیدهتر از این مسائل است. اینها هم مهم است اما اهم مسائل؛ کسری بودجه است، عدم تعادل تراز بازرگانی کشور است، بالا بودن نرخ تورم است، زیر صفر بودن نرخ سرمایه گذاری است، فرار نخبگان است، بالابودن نرخ بیکاری است و مشخص نبودن تکلیف برجام است. مسائل استراتژیک کشور در شرایط فعلی، تعیین کننده موفقیت یا عدم موفقیت دولت است که آن هم در کوتاه مدت، اخلاقی نیست که ما اگر ایرادی از دولت آقای رئیسی می بینیم در حقیقت آن را بزرگنمایی کنیم و نقاط مثبتی هم که می بینیم را بیان کنیم.
رسولی تصریح میکند: نفس حضور آقای رئیسی در بین مردم کار درست و پسندیدهای است... اینکه آقای رئیس جمهور از موضع بالا با مردم رفتار نکنند از نگاه من صفت های خوبی است.[1]
*نشانههای پیشرفتگی سیاسی در میان برخی رجال اصلاحطلب دیده میشود و این مسئله جای خوشوقتی دارد.
کما اینکه پیش از این، احمد زیدآبادی نیز در یادداشتی پیرامون دولت سیزدهم نوشته بود: از کسی بیم ندارم که بگویم خواهان گذر امن و باثبات و کمهزینه از این شرایط دشوار و در نتیجه موفقیت دولتم.[2]
***
این ماجرای ناتمام چگونه تمام میشود؟
توطئه "تظاهرات خیابانی" در دولت رئیسی
احمد شیرزاد، از فعالان اصلاحطلب در بخشی از یک مصاحبه با سایت صبح ما پیرامون بحث مذاکرات هستهای و دولت سیزدهم گفته است:
"امروز بهلحاظ موازنه قدرت در یک شرایط مناسب هستیم و خیلی معلوم نیست که گذر زمان این موازنه را به نفع ما پیش ببرد. چراکه ممکن است بعد از چهار پنج ماه بروز برخی مشکلات و تنشهای داخلی دولت آقای رئیسی را از وضعیت فعلی ضعیفتر کند. لذا بهنظرم بهنفع آقای رئیسی و تیم ایشان است که تا شرایط مناسب هست زودتر مسئله را حل کنند. اگر شش ما بگذرد تجربههای قبلی نشان داده بهمحض وقوع اعتراضاتی در داخل طرف مقابل روند مذاکرات و گفتوگوها را متوقف میکند تا ببیند نتیجه مشکلات داخلی ایران چه میشود، تجربههای گذشته مانند وقوع حوادث دی 96 و آبان 98 نشان داده که طرف مقابل مذاکرات را کاملاً از دور تند میاندازد."[3]
*در بحث اغتشاشات و اعتراضات خیابانی مورد اشاره رجال ستادی اصلاحات باید دانست که این افراد در حال صحبت پیرامون پروژه کلی جریان چپ در 10 سال اخیر و سالهای پیش رو هستند. پروژهای که آنرا "فتنه اقتصادی" نامیدهایم و بروز آن لزوما به چیستی و کیستی دولت برنشسته در ساختمان پاستور ربطی ندارد.
مسئله اینجاست که در پروژه طراحی شده؛ قرار است هر امتیازی که در کشور موجود است کتمان شود و کسانی از مردم به تصور زیست جهنمی برسند. و در نتیجه همین تصور غلط ذهنی هم به خیابان بیایند، علیه حکومت شعار بدهند و پروژه وارد فازهای بعدی شود.
این در حالی است که افرادی از میان خواص کشور باید باشند تا به مردم بگویند حکومت در کنار مشکلاتی که در زندگی مردم وجود دارد؛ امتیازات اقتصادی زیادی از قبیل مالیات کم، نان و سوخت ارزان و فرصتهای شغلی (اگرچه نامرتبط با مدرک تحصیلی) را به ارمغان آورده و مشکلات نیز بایستی با کمک رأی خوب مردم به دولتهای صاحب کارآمدی حل شود نه با به خیابان آمدن و هرج و مرج!
در عین حال باید دانست که دولت حاضر در ساختمان پاستور بایستی بتواند با ارائه کارنامهای ملموس به مردم، اشراف امنیتی دقیق به مسئله "فتنه اقتصادی" و تمسک به راهبردهای اقناعی و عقلانی در تریبونهای خود؛ از ضریب خطر اشاره شده در بحث فتنه اقتصادی بکاهد و آسیبهای آنرا به صفر یا حداقل برساند.
باید دانست که عمده ارکان فتنه اقتصادی پس از بروز پیشلرزههای آن در دیماه 96 و آبان 98 اصرار داشتهاند که "حکایت همچنان باقیست..." و آبان 98 در سطحی وسیعتر و با خشونت بیشتر تکرار میشود.[4]
به هوش بودن مقامات کشور در قبال این تحلیل راهبردی بیان شده، ضرورتی است که میتواند آینده دولت سیزدهم را دستخوش تغییر کند.
***
شاگردان بد در کلاس درس هژمونیِ ایران
اصغرزاده میپرسد: چگونه هم گرسنهایم هم پیشرفت نظامی داریم؟!
ابراهیم اصغرزاده، از فعالان اصلاحطلب اخیراً طی اظهاراتی در کلابهاوس با کنایه به دستاوردهای ایران در محور مقاومت گفته است: نمی شود کشوری بگوید که بازدارندگی نظامی دارد و از طرفی اقتصاد کشور را نادیده می گیرد و مردمش در خیابان اعتراض می کنند و پای صندوق های رأی حاضر نمی شوند.
او همچنین در کنایه به کشورمان اظهار میکند: این چه امپراطوری است که 60 درصد از مردمش در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نمیکنند؟... یکی از اشتباهاتی که می شود این است که جریانی معتقد است که تمام منابع باید صرف مسائل نظامی شود. فکر نمی شود که اگر ملتی گرسنه و دچار شکاف طبقاتی شده باشد و از تبعیض مزمن رنج ببرد و حس نکند که در حکومت مرکزی سهم داشته باشد چگونه می تواند با یک ابزار نظامی و نگاه منطقه ای بازی را جلو ببرد.
به گزارش امتداد، اصغرزاده در بخش دیگری از اظهارات خود میگوید: مردم ایران می پرسند که حزب الله لبنان وقتی خانه هایش خراب می شود سریع ساخته می شود ولی در ایران در موقع سیل و زلزله اقدامی صورت نمی گیرد. خوب مشخص است این مسائل پرسش برانگیز است و برای مردم جای ابهام دارد. متاسفانه مسئولین نتوانستند این ابهام را رفع کنند.[5]
*آقای اصغرزاده گویا نمیداند که توان نظامی یک کشور برگرفته از توان اقتصادی آن کشور است و هیچ کشوری در تاریخ گذشته و معاصر نیست که بدون داشتن توان و قوت اقتصادی توانسته باشد عرض اندام نظامی خاصی داشته باشد.
و البته در این زمینه، کار کارستان ایران در مسئله "محور مقاومت" و تجهیز گروههای مقاومت منطقه که جای خود دارد.
ایراد استدلال و کنایههای اصغرزاده در اینجاست که او و دوستانش در پروژه "فتنه اقتصادی" قصد انکار و نگفتن مثبتات اقتصادی ایران دارند و از همین روست که مجبورند بیتالغزل علمای علم سیاسی در کتب این رشته را نادیده بگیرند که یکصدا بر ارتباط مستقیم توان اقتصادی و قدرت نظامی تأکید دارند.
لازم به اشاره است که ایران ما نیز مثل تمام کشورهای دیگر جهان دارای مشکلاتی در بحث اقتصادی است. اما این مشکلات اولا بحران نیستند، ثانیا راهکارهای مشخصی دارند که عمدتا داخلی است و ثالثا ما مثبتات زیادی از قبیل ضریب جینی مطلوب و حتی بهتر از آمریکا، نرخ بیکاری تک رقمی، ارزانی غذا و سوخت و درصد پایین فقر مطلق داریم که البته آقای اصغرزاده و دوستان ایشان در بیان این حقایق لکنت دارند.
پس مشخص شد که دستاوردهای دفاعی و نظامی ایران از کجا نشأت میگیرد و اصغرزاده صراحتا بخشی از حقیقت را منکر شده و درباره بخش دیگری از آن مثل گرسنه بودن مردم ایران! دروغ میگوید. (ایران در جایگاه سیرترین کشورهای جهان قرار دارد.)
در بحث شرکت نکردن کسانی از مردم در انتخابات نیز این مسئله ربطی به هژمونی (یا همان معنای مورد اشاره اصغرزاده در بحث امپراطوری) ندارد زیرا ملاک وجود اقتدار در یک دموکراسی و مردمی بودن آن به تعداد شرکتکنندگان نیست بلکه به رعایت مُرّ قانون است و مادام که قانون باشد؛ پس هژمونی هم هست.
اتفاقا وجود هژمونی و اتوریته در قبال یک حکومت از این حیث نیز اثبات میشود که تعداد شرکت کنندگان کم در یک انتخابات هم حاکمیت را از حالت استقرار خارج نکند و همه منتظر انتخابات بعدی باشند!
گزینهای که درباره ایران اسلامی همگی شاهد آن هستیم...
در بحث حزبا... نیز به نظر میرسد آقای اصغرزاده نخواسته به مردم بگوید که ارکان اجرایی حزبا... لبنان مبتنی بر تفکر اصیل اسلامی و انقلابی حرکت میکنند و مثل دوستان آقای اصغرزاده نیستند که دولتی را به اسم مذاکره و شُلدینی در دامن رأی مردم بگذارند و بعد هم با تأکید بر "مزخرف بودن مسکن مهر"! مدعی نظام شوند که چرا خانهای ساخته نمیشود...
مطالعه، درک عقلانی، تحلیل درست و تبارشناسی، 4 پلکانی هستند که برای جداسازی سره از ناسره خاصّه در سیاست و اظهارات و مواضع رجال سیاسی بایستی به آنها اتکا کرد وگرنه حتما قضایایی مثل شام سال 40 و کوفه سال 61 هجری قابلیت تکرار مییابد.
***
1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1523030
2_ mshrgh.ir/1264606
3_ http://sobhema.news/?p=17201
4_ mshrgh.ir/1018114
5_ http://emtedad.news/print/?id=3769