دیدگاهها و راهبردهای توسعه ابزارهایی هستند که برای ساخت آینده یک ملت و برای برانگیختن پیشرفتی مداوم و هدفمند به آن نیاز است. قدرت یک دیدگاه در توانایی آن برای انگیزه دادن و همتراز کردن اهداف، ارتقای آرمانهای فردی و فراهم آوردن فرصت برای فعالیتهای جمعی است. بااینکه راهبردهای توسعه در کشورهای مختلف متفاوت است و به مرور زمان تغییر میکنند، این راهبردها تعریفی برای اهداف و اولویتهای پیشرفت اجتماعی-اقتصادی در طولانیمدت و راهها، منابع و قالبهای زمانی اجرای آنها، فراهم میآورد. ازاینرو، در اینجا به بررسی اهمیت راهبردهای درازمدت ملی در زمینه پایبندی ملت به ایدههای مشترک، ارزشها و اهداف توسعه میپردازیم.
اطمینان از تعهد ملت به ایدههای راهبردی
یکی از مهمترین شرایط برای موفقیت یک راهبرد توسعه درازمدت این است که با اصول مالکیت ملی همخوان باشد. بیشک، فرایند تدوین و اجرای یک راهبرد ملی میبایست توسط دولت با نشانههای تعهدی سطح بالا هدایت شود. همچنین، عنصری که به همان اندازه برای اطمینان از مالکیت ملی اهمیت دارد، تعهد به بحث باز و گسترده، در مسائل مربوط به استراتژی توسعه کشور است زیرا بدون پشتیبانی گسترده سیاسی، انتظار موفقیت یک راهبرد توسعه غیرممکن است. مالکیت ملی نیز به این معنا است که یک راهبرد توسعه میبایست بر اولویتهای ملی تمرکز داشته باشد. وقتی اولویتهای اجتماعی، اقتصادی، محیطی و سایر اولویتهای یک کشور با یک راهبرد توسعه ملی تلفیق شود، دولت نقش عمدهای در ساخت، اجرا و نظارت این راهبرد دارد که درمقابل احتمال موفقیت را بالا میبرد.
تعریف زمینه جهانی، منطقهای و ملی
یک شرایط بسیار مهم برای ساخت و اجرای یک استراتژی موثر برای توسعه ملی، تحلیل روند جهانی در اقتصاد به شدت وابسته ملی و جهانی است. به همین دلیل، لازم است که زمانبندی نوسانات ادواری غیرقابلاجتناب بعدی را در اقتصاد جهانی و بحران بازارهای خاص را برای ارزیابی خصوصیات و عواقب آن برای اقتصاد ملی برآورد شده و از آنها برای راهبرد توسعه ملی استفاده شود.
در نظر گرفتن روند توسعه منطقه نیز به همین اندازه برای شکل دادن و اجرای یک استراتژی موثر در سطح ملی بسیار مهم است. لازم است روندهای توسعه اجتماعی-اقتصادی و اجتماعی-سیاسی و برنامههای توسعه سایر کشورهای منطقه بررسی شده و عواقب احتمالی اقتصاد ملی آنها ارزیابی شود.
سیستم اجتماعی-سیاسی هر کشور چندبعدی و چندسطحی است و براساس معیارهای مختلف تقسیم میشود — براساس مجتمعها و بخشهای اقتصادی، براساس منطقهها و شهرداریها، براساس شیوههای اقتصادی — و با کشورهای خارجی روابطی گسترده و در حال رشد دارند. ازاینرو لازم است که برنامههای راهبردی فعالان مختلف و سطحهای سلسله مراتبی تعدیل شوند: مرکزی، منطقهای و شهرداری؛ ملی و بینالمللی؛ دولتی و شرکتی و از این قبیل. تعدیل چندبعدی علایق میبایست هم حین ساخت راهبرد توسعه کشور و هم حین اجرای آن در نظر گرفته شود.
ارزیابی توسعه و تعریف چالشهای آتی
بخش عمده ساخت راهبرد توسعه ملی ارزیابی و تحلیل عمیق روندهای توسعه در موقعیتهای اجتماعی-اقتصادی و اجتماعی-سیاسی کشور طی سالهای اخیر است. در این فرایند، خیلی مهم است که عوامل داخلی و خارجی که بر شاخصهای اجتماعی-اقتصادی تاثیر داشته است تحلیل شده و تشخیص دلایل موفقیتهای به دست آمده و مشکلات کنونی ممکن شود.
تحلیل عمیق نتایج به دست آمده و چالشهای اخیر و درک روشن اهداف و امور مربوط به توسعه درازمدت کشور، پاسخگویی به این سوال مهم را ممکن میسازد: چطور و با چه سیاستهای دولتی بهترین نتیجه به دست خواهد آمد؟ پاسخ این سوال در قلب راهبرد توسعه است و انتخاب، ترتیب و همترازی اقدامات دولت را درمورد توسعه تعیین میکند.
متمرکز کردن منابع و تلاشها بر اولویتهای راهبردی
اجرای موثر و کارامد راهبرد توسعه ملی مستلزم متمرکز بودن منابع و تلاشهای جامعه برای اجرای اولویتهای راهبردی است. دو جنبهای که مستقیماً بر موفقیت یک راهبرد توسعه ملی اثر میگذارد عبارتند از: 1) برآورد واقعبینانه منابع موردنیاز برای اجرای اولویتهای راهبردی، و 2) مطابقت این منابع با تواناییهای کشور و ساختار اقتصاد کلان. همچنین بسیار مهم است که شرایطی برای بخش خصوصی ایجاد شود که نقش آن در اجرای راهبرد توسعه کشور، از نظر اقتصادی مفیدترین روش برای مصرف منابع آن است.
پایه هزینه و امور مالی هر اولویت و برنامه میبایست براساس پیشبینی دقیق جریان منابع داخلی و همچنین سرمایهگذاری موردانتظار متابع خارجی حساب شود.
تطبیق راهبردها و برنامهها برای تشخیص دیدگاه
با در نظر گرفتن اینکه راهبرد توسعه ملی شامل جوانب مختلف و اولویتهای توسعهای مختلف است و از برنامههای مختلف که همه مستلزم سرمایهگذاری هستند تشکیل میشود، رمز موفقیت آنها درجهبندی این برنامهها و انتخاب کارامدترین اقدام دولتی برای اجرای آنهاست.
درجهبندی اولویتهای راهبردی و برنامههای خاص میبایست براساس یک ترتیب، ارتباط داخلی و همترازی این اولویتها و برنامهها باشد. درنتیجه، یک راهبرد توسعه ملی میبایست قدم به قدم و تدریجی پیش رود. وقتی اهداف میانی به دست آمدند و توانایی شرکتکننده در این فرایند بالاتر رفت، اجرای کار و مرحله بعدی شروع میشود. در این فرایند، ایدههایی که موثر نبودهاند حذف شده و تعدیلهایی مطابق با آن انجام میشود.