تهاجم به حرفه حسابرسی از طریق دادن طرحها و لوایح متعدد، بهویژه در زمینه نهاد ناظر، مسیر گذار به تعالی این حرفه را پیچیده خواهد کرد؛ اما اگر خواهان تحول آن هستیم، نباید صرفا دیدگاه نظارتی را پیریزی کنیم و از دیدگاه صنفی آن غافل شویم. تا از مرزهای معیشت عبور نکنیم، هیچگاه به امنیت و کیفیت نائل نخواهیم شد. بنابراین از طریق پناهبردن به طرحها و لوایحی که از این دو مولفه پشتیبانی کنند، همچنان میتوان به تعالی امیدوار بود. جهان، تجربهگر مجموعهای از تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که بهسرعت در حال تکامل است. اما در ایران حرفه حسابرسی هنوز در پیچ و خم مشکلات اقتصادی موسسات است.
در این مرحله بهسختی میتوان پیامدهای این بحران را تخمین زد. اما بهصورت آشکار و پنهان میتوان نشانههای فروپاشی قریبالوقوع موسسات فعال در این حوزه را احساس کرد. محبوبترین و دلسوزترین بینشها در حرفه مذکور راهحلی ندارند و صرفا بهدنبال ایرادهای سنتی هستند. این بینشها دلایل غیرجسورانه را دم میزنند اگر آنقدر حرفه را دوست دارند، چرا حرکتی نمیکنند. با این حال، در درازمدت، منطق امنیت حرفه و اقتصاد آن ایجاب میکند که با یکدیگر همگرا شویم تا تلاشهایمان را در جهت بهبود آن به حداکثر برسانیم. اقدامات جسورانه با سرعت بیسابقهای برای تقویت حرفه موردنیاز است. در صورت اتخاذ چنین اقداماتی میتوان منحنی هزینههای مترتب بر حرفه حسابرسی را به سمت پایین سوق داد. بیماری همهگیر جهانی چندمرحلهای که هر قرن یکبار باعث مرگ 25میلیون نفر شده و قیمت جهانی، بهویژه در بخش خدمات را به بالاترین حد در 10سال گذشته رسانده است، آسیبپذیرترین افراد حرفه یعنی همان کارکنان را با پتانسیل کاهش محسوس در امنیت اقتصادی تهدید میکند. در شرایط کنونی نباید اجازه دهیم که پنجره حیات و تعالی حرفه بسته بماند. معتقدم برای حیات و تعالی حرفه حسابرسی باید سهمساله زیر را بهسرعت رفع کرد:
1. سر و سامان دادن به اقتصاد موسسات؛
2. حاکمیت نظارت یکتا و مستقل؛
3. تسهیل شرایط ورود به حرفه.
در گذار به مورد اول باید، هم ورودیها و هم فرآیند را بهبود بخشید. در مورد ورودیها باید از اصلاح حقالزحمه و در مورد فرآیندها از فناوری اطلاعات مدد گرفت. در گذار از مرحله دوم، تقویت نظارت و تغییر ساختار فعلی آن و در گذار از مرحله سوم، بازکردن پنجرههای ورود به حرفه از طریق تسهیل امتحانات و ایجاد فیلترهای عملیاتی بر پذیرفتهشدگان بهمنظور طی کردن مسیر تعالی ضروری است.
در طول تاریخ این حرفه، این سه عامل دستخوش تحولاتی بهواسطه نگرشهای سیاسی بودهاند. بر این اساس میتوان گفت که چهار شرط موفقیت حکمرانی خوب برای جامعه حسابرسی حرفهای به شرح زیر است:
1. داشتن استانداردهای لازم و مناسب با رویکرد کاهش فاصله انتظارات؛
2. منطبق بودن با سازوکارهای بازار و نهادهای موثر؛
3. تعهد و همکاری واقعی بین رهبران بخش دولتی و خصوصی حرفه؛
4. حمایت اعضا.
ارکان جامعه و اعضای یک حرفه هر یک بهتنهایی نمیتوانند تعالی را محقق کنند. رهبران بخش خصوصی این فرصت را دارند که نقش برجستهتری در پیشبرد اهدف حیاتی تعالی ایفا کنند. با این حال، موفقیت به رهبری آیندهنگر نیاز دارد. در این خصوص، موسسات حسابرسی میتوانند سه اقدام را در نظر بگیرند:
1. تقویت عضله شناسایی خطر و پاسخ: این امر یک قابلیت قوی برای مدیریت در شرایط عدمقطعیت مهم است. یکی از نیازهای کلیدی این است که بتوانیم شرایط بهسرعت در حال تحول را در زمان واقعی شناسایی کنیم و به آن پاسخ دهیم؛ خواه این شرایط مربوط به عملکرد باشد و خواه تصویب قوانین و مقررات.
2. تسریع در سنتیزدایی از عملیات حسابرسی: موسسات از تمرکز بر اهرمهایی که مستقیما تحت کنترل آنها هستند (مانند فرآیند حسابرسی) یا اهرمهایی که با پوشش ریسک در برابر خطرات آتی مزیت استراتژیک ایجاد میکنند، سود میبرند.
3. حمایت از همکاریهای همپیشگان: امید است با توجه به بینش عقلایی و غیرانفعالی در انتخاب صحیح نامزدهای انتخابات شورای عالی جامعه حسابداران رسمی ایران مسیر تعالی حرفه را هموار کنیم.