ماهان شبکه ایرانیان

چیستی علم ربایی در اخلاق پژوهش

یکی از موضوعات مهم در اخلاق پژوهش، مسأله سرقت علمی است. با توجه به پیشرفت های تکنولوژی و دسترسی آسان اطلاعات این معضل پژوهشی در جهان امروز رو به افزایش است

چیستی علم ربایی در اخلاق پژوهش

سرآغاز

یکی از موضوعات مهم در اخلاق پژوهش، مسأله سرقت علمی است. با توجه به پیشرفت های تکنولوژی و دسترسی آسان اطلاعات این معضل پژوهشی در جهان امروز رو به افزایش است. برخی از سرقت های علمی عمدی و آگاهانه است و برخی سهوی و ناشی از جهل به روش صحیح پژوهش. هدف این مقاله تبیین ماهیت سرقت علمی یا «علم ربایی » و انواع آن است. در این مقاله تلاش شده است با روش توصیفی -تحلیلی و با جستجو در منابع مربوط به این موضوع و بررسی تعاریف مختلف علم ربایی، اجزای ماهوی آن مشخص و در نتیجه، مصادیق و اشکال مختلف علم ربایی تبیین گردد.

واژه شناسی

پِلیجِریسم[1] از ریشه لاتینی پلیجِروس[2] که در زبان لاتین به معنای سرقت و بچه دزدی است. در روزگار قدیم پلیجریای[3] به دزدان دریای گفته می شد که گاه بچه ها را می دزدیدند. به نظر برخی محققان از آنجا که محصولات فکری نویسندگان مانند فرزندان آنهاست، تعبیر پلیجریسم به عنوان سرقت فکری تعبیری به جا و تشبیهی درست است و می توان آن را دزدی بچه فکری دیگری خواند(1).

در زبان فارسی معادل های متعددی برای پلیجریسم مانند: سرقت علمی، دزدی علمی، سرقت ادبی، دزدی ادبی، دستبرد علمی، دستبرد دانشگاهی، تقلب محتوایی، تقلب علمی بکار رفته است. برخی از محققان، ضمن بررسی معادل های مختلف فارسی برای این واژه، معادل «تقلب محتوایی» یا «محتواربایی» را بهترین پیشنهاد در حال حاضر دانسته اند (2). چون واژه «محتوا» کلی است و به محتوای امر سرقت شده در مسأله که آثار علمی است، اشاره نمی کند، نگارنده این معادل را چندان مناسب نمی داند. لذا با الهام از معادل فوق، معادل «علم ربایی» را پیشنهاد می کند. این معادل علاوه بر اینکه به محتوای امر سرقت شده اشاره می کند، از جهت تک واژه بودن و قابلیت اشتقاق به صورت فاعلی (علم رباینده) بهتر از معادل های دیگر است.

معادل عربی پلیجریسم، «انتحال» یعنی به خود نسبت دادن قول یا شعر دیگری به خود است (3). واژه «انتحال» از جهت تک واژه بودن و قابلیت اشتقاق به صورت های مختلف فاعلی، مفعولی، مصدری و فعلی معادل بسیار خوبی در زبان عربی است؛ ولی این واژه به خاطر عربی بودن و مأنوس و جاافتاده نبودن در زبان فارسی، معادل خوبی برای کاربرد در زبان فارسی به نظر نمی رسد؛ هرچند برخی از محققان در آثار خود از آن استفاده کرده اند (4).

تعریف اصطلاحی علم ربایی

به اعتقاد برخی از محققان «پلیجریسم» یا «علم ربایی» واژه ای مبهم با کاربردهای بسیار متفاوت است که استعمال آن را با مشکل مواجه می کند. این واژه در موقعیت های مختلف برای جرائم ریز و درشت و حتی برای اعمال نادرست نه چندان روشن که از نظر قانونی جرم نیست، از مستندسازی های بی دقت و مختل تا تقلب های عمدی و آشکار، بکار برده می شود. ممکن است برخی این واژه را برای همه موارد و گونه های علم ربایی، با وجود اختلاف معنایی زیادی که دارند، بکار برند و برخی ترجیح دهند بین اشکال عمده و بزرگ آن با انواع کوچک و ناچیز فرق گذارد و برخی ممکن است ترجیح دهند آن را تنها برای مواردی که مؤلف از طریق علم ربایی پاداش ناعادلانه ای را کسب می کند، بکار برند و بقیه موارد را «ضعف عملکرد آکادمیک »[4] بنامند (5).

علاوه بر مشکل ابهام و مصادیق مختلف، به اعتقاد برخی تعریف یکسان و مورد اتفاقی نیز در میان محققان درباره اصطلاح «علم ربایی» وجود ندارد (6 و7) و هر مؤسسه علمی و دانشگاهی بر اساس رویکرد ها و نیازهای خود آن را به نحوی تعریف می کند (8). اما برخلاف نظر این محققان، به نظر می رسد صرفنظر از تفاوت های ریز، اغلب تعاریف علم ربایی بر محوری خاص و مشخص تأکید دارند و استنباط تعریف جامع و مشترک برای آن امکان دارد. این تعریف را می توان به عنوان تعریف مشترک و محور اصلی همه تعاریف دانست: «علم ربایی یعنی به خود نسبت دادن آثار علمی و فکری دیگران». در برخی تعاریف به جای عبارت «به خود نسبت دادن» از تعبیر «بکاربردن اثر دیگران بدون ارجاع مناسب» استفاده شده است که در واقع تعبیر اول نتیجه دومی است؛ یعنی وقتی از آثار دیگران بدون ارجاع و به نحو نادرست استفاده شود، نتیجه کار، به خود نسبت دادن آثار دیگران خواهد بود. آکادمی ملی علوم آمریکا تعریف علم ربایی را چنین ذکر کرده است: «بکاربردن ایده ها یا کلمات شخص دیگر بدون دادن ارجاع مناسب»(9). در برخی از تعاریف نیز به جای تعبیر «آثار دیگران» از مصادیق جزئی آن یعنی «ایده ها، کلمات، و جملات دیگری» استفاده شده است. انجمن آمریکایی اساتید دانشگاه در تعریف علم ربایی آورده است: «برداشتن ایده ها، روش ها، یا کلمات دیگری بدون اعلام و با قصد اینکه آنها به عنوان اثر شخص فریب دهنده محسوب گردند»(10). همچنین سازمان سیاست گذاری علم و فناوری آمریکا (OSTP) علم ربایی را «به خود اختصاص دادن ایده ها، روش ها، نتایج یا کلمات شخص دیگر بدون ارجاع مناسب، از جمله آنهایی که از طریق مرور محرمانه طرح های پژوهشی و دست نوشته ها به دست آمده است» تعریف کرده است (11).

در برخی از تعاریف نیز به عمدی بودن یا نبودن علم ربایی اشاره شده است هرچند به نظر می رسد تعبیر «به خود نسبت دادن» دلالت بر عمدی بودن آن می کند و نیازی به ذکر این قید نیست. قانون شرافت دانشگاهی[5] دانشگاه جورج واشنگتن در تعریف علم ربایی آورده است: «وانمود کردن عمدی کلمات، ایده ها یا ترتیب ایده های شخص دیگر به اسم خود در هر گونه فعالیت دانشگاهی؛ نقص در اسناد هر یک از این موارد: نقل قول مستقیم، نقل به معنا یا اطلاعات قرض گرفته شده»(12).

علت نادرستی علم ربایی

شکی در این نیست که سرقت علمی، عملی نادرست و شایسته نکوهش است. این عمل مصداق دروغ گویی و فریب مخاطبان است. علم ربا به دروغ اثری که متعلق به دیگران است را به عنوان اثر خود به جامعه علمی معرفی می کند و آنها را فریب می دهد. همچنین علم ربایی از این جهت هم نادرست است که شخص رباینده از این طریق به رتبه و جایگاه دانشگاهی بالاتری می رسد و درآمدهایی اعم از پژوهانه، حق التألیف، حق التشویق و... بابت چاپ مقاله و کتاب دریافت می کند که در واقع مستحق آنها نیست.

محققان دلایل متعدد دیگری برای نادرستی علم ربایی ذکر کرده اند: یکی آن است که علم ربایی نوعی تقلب و شیادی است. رباینده با این کار چیزی که اثر خود نیست را به عنوان اثر خویش معرفی می کند. دیگر آن که علم ربایی موجب گمراه ساختن جامعه علمی است از دو جهت می شود: اول، رباینده با این کار باعث می شود ناشران، نشریات و به طور کلی نظام نشر در مورد اینکه چه کسی صاحب اصلی این نظر و ایده است و چه کسی شایسته دریافت اعتبار برای اثر فکری انجام شده است، دچار گمراهی شوند. چه بسا انجام دهنده اصلی تحقیق مورد توجه قرار نگیرد، ولی اثر شخص رباینده مورد تقدیر و تشویق قرار گیرد. دوم، با چاپ این دست آثار و مقالات جعلی و غیر اصیل، جامعه علمی در ثبت آمار و گزارش های درست درباره تعداد پژوهش های انجام شده، کتب و مقالات چاپ شده در زمینه های مختلف علمی در کشور و جهان دچار غلط و اشتباه می شود (13). علم ربایی همچنین با ارائه مطالب علمی گذشته به عنوان دستاوردهای جدید، هدف از دانشوری و پژوهش را که پیشرفت علمی و کشف مطالب جدید است، تخریب می کند. علم ربایی در سطح دانشجویی نیز اشکالات اساسی ایجاد می کند. وقتی دانشجویی بدون زحمت آثار دیگران را کپی می کند، هدف و فلسفه آموزش که همانا اندیشیدن، فهم و نگارش است، محقق نمی شود. همچنین علم ربایی نوعی دروغگویی به استاد است؛ زیرا استاد انتظار دارد آنچه به عنوان پایان نامه یا تحقیق کلاسی ارائه می شود، نوشته خود دانشجو باشد. علم ربایی احترام متقابل میان استاد و دانشجو را خراب می کند (14). در نهایت علم ربایی نقض حق کپی رایت یا حقوق مؤلفان است؛ چرا که نوشته و اثر دیگر مؤلفان به نحو نادرستی مورد استفاده قرار می گیرد و به نام کس دیگر معرفی می گردد (10 و 14).

موضوع علم ربایی

علم ربایی می تواند در مورد یک نوشته، مقاله، کتاب، اشعار آهنگ، برنامه کامپیوتری، هرگونه سند، آزمایش، طرح یا نتایج پژوهشی کس دیگر رخ دهد (15 و 16). همانطور که در تعاریف مذکور در بخش ابتدایی مقاله دیده شد، برخی از تعاریف امر مورد سرقت را کلمات و ایده‍ها ذکر کرده اند. در تعریف انجمن مدیران برنامه نویسندگی[6] از علم ربایی به سه مورد زبان، ایده و مواد اصلی اشاره شده است(17) که به نظر می رسد مقصود از سرقت زبان، اعم از کلمات، اصطلاحات کلیدی، عبارات، جملات و نحوه بیان مطالب است. برخی از محققان از تعبیر کلی «محصول فکری» استفاده کرده اند و علم ربایی را چنین تعریف کرده اند: «بکاربردن تمام یا بخشی از محصول فکری شخص دیگر و وانمود کردن آن به عنوان تمام یا بخشی از اثر خود » (13). برخی از منابع در بیان انواع علم ربایی امور سرقت شده را جملات و عبارات، کلمات کلیدی، تشبیهات و استعارات، روش تحقیق و ایده ها بیان کرده اند (18). نکته ای که محققان بر آن تأکید دارند این است که علم ربایی اختصاص به آثار منتشر شده ندارد و ممکن است از آثار منتشر نشده مانند دست نوشته ها، مطالب بیان شده در سخنرانی ها یا سمینارها صورت گیرد (13).

بنابراین در یک جمع بندی کلی می توان گفت اثر سرقت شده در علم ربایی «محصول فکری» دیگران است که گاه کل یک اثر یکجا، مانند انتشار کل مقاله، کتاب یا طرح پژوهشی دیگران به نام خود و گاه بخشی از یک اثر به سرقت می رود. سرقت بخشی از یک اثر نیز می تواند شامل سرقت الفاظ و کلمات یا سرقت معانی و ایده ها باشد.

اجزاء ماهوی علم ربایی

1. به خود نسبت دادن اثر دیگران

می توان گفت هسته اصلی علم ربایی به خود نسبت دادن اثر دیگران است که به خاطر آن این عمل کاری نادرست و غیراخلاقی شمرده می شود. اکثر تعاریف به این بخش اشاره کرده اند. در یک لغت نامه انگلیسی در تعریف پلیجریزم آمده است: «کپی کردن ایده ها، کلمات یا اثر شخص دیگری و وانمود کردن آنها به نام خود»(19) که قسمت آخر آن نسبت دادن اثر دیگران به خود است. لغت نامه دیگری ذیل واژه پلیجریزم گفته است: «وقتی کسی کلمات، ایده ها یا اثر شخص دیگر را بکار می برد و وانمود می کند آنها متعلق به خودش است» (20). برخی از محققان نیز در تعریف علم ربایی گفته اند: «علم ربایی نشان کردن، عمدی یا سهوی، سخن یک شخص (بیان ایده هایشان) به عنوان تفکر اصیل خود است»(15). برخی دیگر در بیانی مختصر آن را «اختصاص دادن کلمات و ایده های دیگران به خود» تعریف کرده اند(5). بنابراین نسبت دادن اثر دیگران به خود جزء اصلی و شاید تمام ماهیت علم ربایی است.

2. کاربرد بدون ارجاع اثر دیگری

برخی از تعاریف علم ربایی به جای «به خود نسبت دادن اثر دیگران»، در تعریف خود به چگونگی و نحوه این انتساب پرداخته اند و آن را به کاربرد نادرست یا استفاده از آثار دیگران بدون دادن ارجاع مناسب به آنها تعریف کرده اند. در دستورالعمل اروپایی شرافت پژوهشی آمده است: «علم ربایی برداشتن و به خود اختصاص دادن مواد دیگر افراد بدون دادن ارجاع مناسب» است(21). همچنین بر اساس راهنمای یکپارچه سوء رفتار پژوهشی آمریکا «علم ربایی برداشتن و به خود اختصاص دادن ایده ها، روش ها، نتایج یا کلمات شخص دیگر بدون اسناد مناسب» تعریف شده است که در آن زیر دو واژه «به خود اختصاص دادن»[7] و «اسناد»[8] به نشانه تأکید خط کشیده شده است (22). کمیته رفتار دانشگاهی کالج هنر و علوم دانشگاه واشنگتن نیز در تعریف خود از علم ربایی آورده است: «بکار بردن کلمات و ایده های دیگران بدون ارجاع مناسب» (23). دانشگاه هنگ کنگ در تعریف علم ربایی گفته است: «کاربرد اعلام نشده اثر شخص دیگر به نام خود، چه آن اثر منتشر شده باشد و چه نه » (24). گذشته از دانشگاه ها و انجمن های علمی، اغلب محققان نیز در مقالات خود در تعریف علم ربایی از همین تعبیر استفاده کرده اند: «علم ربایی بکار بردن ایده ها و کلمات شخص دیگر بدون اعلام مناسب به منبع اصلی است »(25)؛ «علم ربایی نوعی سوء رفتار علمی است که به نوشتن ایده ها و کلمات تولید شده توسط دیگری یا از آثار منتشر شده پیشین خود و تلاش برای انتشار چنین اثری بدون اسناد مناسب به نویسنده یا اثر منتشر شده اصلی گفته می شود»(26).

بنابراین نکته اصلی در ماهیت علم ربایی این است که شخصی به طور عمدی اثر دیگری را اعم از فکر و ایده، روش، داده ها و اطلاعات، نتایج یا متن برمی دارد و چنین وانمود می کند که متعلق به خودش است؛ به جای آنکه ارجاع مناسبی به صاحب اصلی آنها بدهد. در نتیجه، علم ربایی از دو بخش اصلی تشکیل شده است: 1) برداشتن یا بکاربردن اثر دیگری و 2) وانمود کردن آن به عنوان اثر خود که این کار با عدم ارجاع مناسب به منابع مورد استفاده رخ می دهد. برخی از پژوهشگران این دو قسمت را بخش های کلیدی علم ربایی بیان کرده اند و در توضیح قسمت «برداشتن» بحث سرقت و دزدی را مطرح کرده اند (13) که درست به نظر نمی رسد؛ چون آنچه باعث می شود علم ربایی سرقت یا دزدی خوانده شود، صرف برداشتن و بکار بردن اثر دیگری نیست بلکه مهم بخش دوم یعنی عدم اسناد و ارجاع به منبع و مؤلف اصلی اثر است. بکاربردن و استفاده از منابع دیگری بخش مهمی از هر تحقیق و پژوهش است که به نوبه خود بسیار مهم بوده و نشانگر تتبع و نگرش نویسنده به تحقیقات انجام شده است؛ ولی آنچه علم ربایی را از استفاده درست از منابع دیگر جدا می سازد، عدم ارجاع مناسب به منابع بکار رفته است. اگر استفاده از منابع دیگران توأم با ارجاع مناسب به صاحبان آنها باشد، نام آن صداقت و امانت در تحقیق است و اگر بدون ارجاع یا با ارجاع دهی نامناسب باشد، سرقت و علم ربایی.

3. بررسی اجزای دیگر

برخی در تعریف علم ربایی آورده اند: «سرقت اثر شخص دیگر و سپس دروغ گفتن درباره آن »(27). به نظر می رسد با توجه به تفاوت هایی که ماهیت علم ربایی با ماهیت سرقت دارد، استفاده از این اصطلاح در تعریف علم ربایی درست نیست. در بیان نادرستی استفاده از واژه «سرقت » گفته شده است که بدیهی است مراد از سرقت در مسأله علم ربایی، معنای سنتی آن که شخص (الف) مال شخص (ب) را بدون اجازه برای خود برمی دارد و درنتیجه، شخص (ب) دیگر آن را نخواهد داشت، نیست. سرقت در اینجا به معنای سرقت اموال معنوی و ذهنی است. علم ربا اثر معنوی شخص دیگر (اعم از متن، نمودار، تصویر و...) را به اسم خود می زند، ولی با این کار آن اثر از مالکیت صاحبش خارج نمی شود و هم چنان متعلق به نویسنده اصلی آن است. دلیل دیگر آن است که در علم ربایی ممکن است اثر مورد سرقت، آگاهانه و با اجازه صاحب آن در اختیار شخص علم رباینده قرار گرفته باشد که در این صورت نیز استفاده از آن بدون ارجاع، علم ربایی است؛ بر خلاف عمل سرقت که به برداشتن مخفیانه و بدون اطلاع از یک مکان محصور گفته می شود. بنابراین چون عمل «برداشتن» دلالت بر عمل «سرقت » نمی کند و ممکن است علم رباینده آن اثر را قرض گرفته یا خریده باشد، بهتر است در تعریف علم ربایی به جای واژه «سرقت » از مفهوم دیگری مانند «استفاده» و «بکار بردن» استفاده شود (13).

ممکن است تصور شود که قصد عمد و داشتن علم و آگاهی به عمل سرقت علمی در ماهیت آن دخالت دارد. همانطور که در برخی از تعاریف آمده است: «علم ربایی، به طور خاص، اصطلاحی است که برای توصیف عملی بکار می رود که مشتمل بر برداشتن و بکاربردن آگاهانه اثر شخص دیگر و ادعای مستقیم یا غیرمستقیم مبنی بر اینکه آن اثر خود شماست »(8). ولی به اعتقاد برخی دیگر، جهل و سهو مؤلف عذر نیست و حتی اگر شخص آگاه به علم ربایی که انجام می دهد نباشد، باز گناهکار است. البته آنها قصد عمد را در میزان مجازات علم رباینده دخیل می دانند و باید بین علم ربایی تصادفی یا بی گناهانه[9] و عمدی در میزان مجازات تفکیک قائل شد(28). به نظر می رسد قصد عمد و آگاهی در تحقق عمل علم ربایی شرط نیست، گرچه ممکن است در انتساب این فعل به فاعل و سارق خواندن او دخالت داشته باشد.

ممکن است تصور شود که عدم اجازه مؤلف در بکارگیری اثر او بدون ارجاع جزء ماهوی علم ربایی است و اگر نویسنده ای با آگاهی و رضایت صاحب اثر، اثر او را بدون ارجاع در نوشته خود بکار برد، مرتکب علم ربایی نشده است. ولی محققان بر این اتفاق دارند که اجازه یا عدم اجازه مؤلف دخالتی در تحقق علم ربایی ندارد. اگر دوست شما به شما اجازه دهد که پژوهش او را در اثر خود به نام خود استفاده کنید و شما این کار را انجام دهید، این عمل علم ربایی است. اجازه شخص به هیچ وجه توجیه کننده به نام خود زدن اثر دیگران نمی شود. این نوع علم ربایی را علم ربایی «توافقی»[10] نامیده اند (15).

بنابر آنچه بیان شد روشن است که ماهیت اصلی و بلکه تمام ماهیت علم ربایی چیزی غیر از «به خود نسبت دادن اثر دیگران» نیست و این به خود نسبت دادن اثر دیگران به خاطر عدم ارجاع مناسب رخ می دهد.

انواع علم ربایی

تقسیم بندی های متعددی از علم ربایی بر اساس موضوع ربوده شده یا شیوه و روش علم ربایی یا عمدی یا غیر عمدی بودن آن صورت گرفته است(8 و10). در اینجا تلاش می شود بر اساس روش های علم ربایی انواع جامعی از آن ذکر گردد. برخی به طور کلی، انواع علم ربایی را به دو بخش اصلی: ربایش بدون ارجاع و ربایش همراه ارجاع تقسیم کرده اند(29) که نگارنده نیز بر همان شیوه عمل می کند.

الف) علم ربایی بدون ارجاع به منبع
1. علم ربایی متن[11]

یعنی «کپی تمام یا بخشی از یک متن از منبع دیگر بدون دادن ارجاع به مؤلف آن و بدون قرار دادن متن قرض گرفته شده داخل نشانه نقل قول»(10). این نوع علم ربایی را برخی «علم ربایی کپی -درج»[12] نامیده اند(18). این شیوه رایج و کم زحمت علم ربایی است که متن دیگران را به طور کامل در نوشته خود، بدون دادن ارجاع به منبع آن، بکار می برند. در این نوع علم ربایی هم الفاظ و کلمات و هم محتوا یکجا و توأمان به سرقت می رود. روش علم ربایی در این نوع یکسان است، ولی میزان و مقدار آن متفاوت است.

1-1) علم ربایی کل یا بخشی از اثر

در این شکل از علم ربایی، تمام یا بخش عظیمی از یک اثر مانند کتاب، مقاله یا منبع اینترنتی برداشته شده و به طور کامل، به همان شکل یا با تغییرات جزئی در برخی واژه ها و عناوین به اسم خود ارائه می شود (14). سفارش نگارش مقاله یا پایان نامه به دیگران و ارائه آن به نام خود، ارائه نوشته ای که توسط یک دوست نوشته شده است(30)، خریدن یک نوشته یا تحقیق از اینترنت یا منابع دیگر (25) از مصادیق این نوع علم ربایی است. برخی این نوع علم ربایی را از آن جهت که کس دیگر به جای نویسنده رباینده می نویسد، «شبح نگارنده» یا «نویسنده در سایه»[13] نامیده اند (29).

2-1) علم ربایی جملات و پاراگراف ها

در این نوع از علم ربایی بخش های کوچکی، در حد جملات، عبارات و پاراگراف هایی از منابع بریده یا رونوشت می شود و با نوشته خود نویسنده تلفیق می گردد بدون اینکه به منابع آنها ارجاع داده شود. به این نوع علم ربایی، از آن جهت که عبارات و متن دیگران عیناً رونوشت یا بریده و در نوشته خود درج می شود، علم ربایی «رونوشت»[14] یا «برش - درج »[15] گفته می شود (14و29). این نوع علم ربایی می تواند اشکال کمی پیچیده تر نیز داشته باشد؛ مانند اینکه رباینده از چند منبع مختلف کپی کرده و تلاش می کند آنها را با یکدیگر تنظیم و جفت کند تا قالب متن واحد را پیدا کنند و با این کار علم ربایی اش را پوشش دهد. این نوع علم ربایی «نوشته آماده»[16] یا «وصله دوزی»[17] (8) نامیده شده است. شکل دیگر این است که ظاهر نوشته خود را با تغییر کلمات و عبارات کلیدی کمی تغییر می دهد، در حالی که محتوای اصلی همچنان متخذ از منابع دیگران است. این نوع را «استتار ضعیف »[18] نامیده اند(29).

3-1) علم ربایی کلمات یا تشبیهات و استعارات[19]

نوع دیگر از علم ربایی متنی، سرقت کلمات و اصطلاحات خاص یا سرقت تشبیهات و استعارات اختراع شده توسط شخص دیگر بدون ارجاع به اوست. البته گفته شده است که کاربرد تشبیهات و استعارات رایج و عمومی که مؤلف نخستین آنها مشخص نیست، مانند تشبیه هر چیز زیبا به ماه شب چهارده نیاز به ارجاع ندارد (18).

2. علم ربایی روش[20]

نوع دیگر علم ربایی بدون ارجاع، علم ربایی روش است. در این نوع علم ربایی شخص رباینده از روش پژوهش دیگران الگوبرداری می کند، ولی ارجاعی به منبع مورد استفاده نمی دهد. در این نوع علم ربایی جمله بندی ها، پاراگراف بندی ها، فصل و بخش بندی ها، ترتیب فصول و بخش ها، به طور کلی سبک و روش پژوهش از کس دیگر الگوبرداری می شود، ولی ممکن است حتی یک جمله از جملات منبع مورد استفاده عیناً استفاده نشود و محتوای جملات و ماده تحقیق از خود نویسنده باشد (18). این نوع علم ربایی «علم ربایی سازماندهی»[21] نیز نامیده شده است (31).

3. علم ربایی ایده ها

استفاده از ایده های خلاقانه و راه حل های دیگران در مسائل علمی بدون ارجاع مناسب به مؤلفان آنها نوع شایعی از علم ربایی است (18). علم ربایی ایده ها[22] «برای خود برداشتن یک ایده، شامل یک مثال، نظریه، نتیجه، فرضیه و یک استعاره، به طور کلی یا جزئی، با اصلاحات صوری، بدون ارجاع به منبع آن » است (10).

4. سرقت از خود[23]

این نوع سرقت که به آن «علم ربایی از خود»[24] نیز گفته می شود آن است که نویسنده بخش زیادی از اثر منتشر شده پیشین خود را در اثر جدیدش بکار می برد بدون اینکه به اثر قبلی خود ارجاع دهد (29)؛ چرا که در صورت ارجاع، جدید نبودن اثر فعلی اش روشن خواهد شد. بدین ترتیب مرتکب سرقت از اثر قبلی خود می شود.

5. نویسنده افتخاری

برخی معتقدند که پدیده «نویسنده افتخاری»[25] یکی دیگر از مصادیق علم ربایی است (32). نویسنده افتخاری به کسی گفته می شود که علی رغم عدم مشارکت در مراحل مختلف یک پروژه تحقیقی، نام او از باب احترام و سپاس گذاری در کنار نویسندگان اصلی قرار داده می شود (33)؛ برای مثال اسم مدیر گروه، رئیس پژوهشگاه یا عضو ارشد مرکز تحقیقاتی را به عنوان مؤلف افتخاری در تحقیق خود قرار می دهند. کمیته بین المللی سردبیران نشریات پزشکی چهار نقش برای نویسندگان و مشارکت کنندگان در یک پژوهش ذکر می کنند که هر مؤلفی که نامش بر بالای اثر ذکر می گردد، باید حداقل یکی از آنها داشته باشد: 1) مشارکت در مطالعه و بررسی (درک، طراحی، جمع آوری اطلاعات، تحلیل داده ها و تفسیر)؛ 2) مشارکت در نگارش اولیه یا اصلاح نوشته، 3) تأیید نسخه نهایی نوشته برای انتشار و 4) مسئولیت و ضمانت درستی و تمامیت جهات مختلف پژوهش (33و 34). وقتی مؤلفی یکی از این نقش ها را در تحقیقی ایفا نکند، ذکر نام او بر روی تحقیق علم ربایی و سرقت اثر دیگر نویسندگان محسوب می شود. دو صورت دیگر این پدیده، «نویسنده مهمان»[26] و «نویسنده اجباری»[27] نام دارد که در اولی، اسم شخص مشهور و صاحب نامی را به خاطر افزایش ارزش کیفی یک اثر اضافه می کنند، بدون اینکه نقشی در اثر داشته باشد و در دومی، نام شخصی را بدون اجازه در اثری درج می کنند؛ مانند آنچه برخی دانشجویان در مورد اساتید خود اعم از راهنما، مشاور و غیر آنها انجام می دهند (33).

ب) علم ربایی با وجود ارجاع

علم ربایی همیشه بدون ذکر منبع رخ نمی دهد بلکه ممکن است با وجود ارجاع به منبع مورد استفاده هنوز عمل نویسنده مصداق علم ربایی باشد.

1) نقل قول نامناسب[28]

یکی از اشکال رایج علم ربایی نقل قول نامناسب است (29). نقل قول یا نقل به معنا آن است مؤلف نکات کلیدی، مطالب اصلی و محتوای متنی را با بیان و جملاتی جدیدی از خود بازنویسی می کند؛ به عبارت دیگر، معنا و محتوای مطلب کس دیگری را با قلم خود دوباره می نویسد. در تعریف نقل قول گفته شده است: «بازنویسی ایده های مؤلفان بر اساس تفکر خود»(25). این بازنویسی ممکن است دلایل متعددی مثل تلخیص کردن یا روشن ساختن مطلب با بیانی دیگر داشته باشد. معنای نقل قول آن است که معنا و محتوای مطلب دیگران را با الفاظ، کلمات و عبارات خود نوشت. به همین علت، در پایان نقل، ذکر منبع مورد استفاده لازم است؛ ولی قرار دادن عبارات داخل نشانه نقل قول (گیومه) خطاست. حال اگر نویسنده ای قصد نقل قول غیرمستقیم یا نقل معنا داشته باشد، ولی جملات و عبارات بکار برده توسط او بسیار نزدیک به منبع اصلی باشد، آن را نقل قول نامناسب می خوانند که با وجود ذکر منبع، مصداقی از علم ربایی محسوب می شود. آنچه در اینجا مصداق علم ربایی است به خود نسبت دادن کلمات و عبارات شخص دیگر است؛ گرچه در جهت معنا و محتوای مطلب، به علت ذکر منبع، سرقتی صورت نگرفته است. برخی این نوع علم ربایی را «تغییرکلمه »[29] نامیده اند (18) که با تغییر چند کلمه و «نوآرایی جملات» صورت می گیرد (31).

نکته مهم این است که به هنگام نقل قول از یک منبع، حذف یا اضافه نمودن چند کلمه یا تغییر دادن کلمات و جایگزین کردن آنها با مترادف های خود باعث نمی شود که آن را نقل قول غیرمستقیم بخوانیم و داخل گیومه و نشانه نقل قول مستقیم قرار ندهیم. اشتباهی که در میان اغلب دانشجویان رایج است و تصور می کنند چون نقل قول مستقیم نقل لفظ به لفظ و عین عبارات است در صورت تغییر چند کلمه دیگر می توان آن را نقل قول مستقیم خواند. اعتقاد بر این است که در بازنویسی عبارات و نقل قول غیرمستقیم تنها تغییر یک یا دو کلمه یا بازآراستن و بازترتیب کلمات و جملات، تبدیل کردن فعل معلوم به مجهول و تغییر زمان جملات کفایت نمی کند (10). اگر شما کلمات و عبارات مؤلفی را به همان صورت یا به نحوی بسیار نزدیک به کلمات و عبارات او بکار برید، بدون اینکه آن را داخل نشانه نقل قول قرار دهید یا ستون آن را تورفته کنید، این کار با وجود ذکر منبع، همچنان علم ربایی است (35 و36).

به اعتقاد برخی نقل قول نامناسب رایج ترین و پرمناقشه ترین شکل علم ربایی است؛ چرا که معیار روشن و واحدی برای نقل قول صحیح وجود ندارد و افراد ممکن است در نحوه درست نقل قول اختلاف داشته باشند (10) و حتی ممکن است اختلاف در مصداق پیش بیاید و نقل قولی از نظر کسی صحیح باشد و از نظر شخص دیگر ناصحیح.

2) پاورقی فراموش شده

نوع دیگر از علم ربایی آن است که نویسنده در متن نوشتار خود نام مؤلف و منبع اصلی مورد استفاده اش را ذکر می کند، ولی ذکر منبع مورد استفاده را در پاورقی فراموش می کند و این عمل موجب ابهام در ذکر منابع می گردد (29).

3) ذکر گزینشی منبع

نوع دیگر علم ربایی آن است که نویسنده در برخی موارد به درستی نقل قول می کند و منبع آن را ذکر می نماید، ولی در برخی دیگر، توضیحات یا استدلال ها را بدون ارجاع به آن منبع ذکر می کند؛ گویی که استدلال های خودش هست. بدین ترتیب وی در ذکر برخی مطالب امانت داری نمی کند و تحلیل ها و نقدهای دیگران را از آن خود جا می زند(29).

4) علم ربایی از منابع دست دوم

نوع دیگر علم ربایی همراه با ذکر منبع آن است که شخص به منابع اصلی ای که در منبع دست دوم ذکر شده است ارجاع مستقیم بدهد، در حالیکه خود هرگز آنها را ندیده است. این را برخی «علم ربایی از منبع دست دوم» نامیده اند (37). در مقابل برخی دیگر از محققان معتقدند این عمل علم ربایی نیست؛ چون برای مثال اگر کسی در منبع «ب» مطلبی را از منبع «الف» که به شکل نقل قول مستقیم آمده است، بخواند و همان مطلب را در اثر خود داخل گیومه و علامت نقل قول مستقیم همراه با ارجاع به منبع «الف » بیاورد، وی از منبع «الف» سرقتی نکرده است، چون به شکل صحیح به آن ارجاع داده است؛ همچنین از منبع «ب» نیز سرقت نکرده است چون نه کلمات و نه ایده های او را بکار نبرده است(5). هم ایده و هم کلمات متعلق به منبع «الف» بوده است که وی به آن ارجاع مستقیم داده است. البته اگر مطالب منبع «الف» در منبع «ب» به شکل نقل قول غیرمستقیم آمده باشد؛ در آن صورت، چون عبارات متعلق به نویسنده منبع «ب» است، درصورتی که همان عبارات را بدون تغییر قابل توجه در اثر خود ذکر می کرد، سرقت کلمات از «ب» محسوب می شود.

به نظر می رسد در اینجا حق با موافقان است و باید این عمل را مصداقی از علم ربایی دانست. گرچه در علم ربایی از منابع دست دوم، نه کلمات و نه ایده ها از کسی سرقت نشده است، ولی شاید بتوان گفت از آنجا که ارزش یک مقاله یا کتاب تنها وابسته به کلمات و ایده های آن نیست و بخشی از آن مربوط به کیفیت منابع مورد استفاده است، در نتیجه، شخص استفاده کننده از منابع دست دوم، در صورت ارجاع مستقیم به منابع دست اول، با اینکه خود به طور مستقیم آنها را مشاهده نکرده است، اعتبار منابع منبع دست دوم را می رباید؛ به تعبیر دیگر، کاری را که مؤلف منبع دست دوم کرده است، یعنی رجوع به منابع دست اول، به خود نسبت می دهد و این طبق تعریف، نسبت دادن اثر یا کار دیگران به خود و علم ربایی است.

علم ربایی از جهات دیگر نیز به انواع و اقسام دیگری تقسیم شده است که برخی از محققان به آن اشاره کرده اند (38).

نتیجه گیری

بر اساس آنچه در تبیین ماهیت علم ربایی بیان گردید، علم ربایی نسبت دادن اثر و «محصول فکری» دیگران به خود است. این اسناد اثر دیگران به خود به خاطر کاربرد نادرست آثار آنها و به ویژه، عدم ارجاع یا ارجاع نامناسب به منابع مورد استفاده رخ می دهد. بنابراین در تعریف جایگزین دیگری می توان گفت: علم ربایی کاربرد آثار دیگران بدون ارجاع مناسب به آنهاست. اجازه مؤلف و قصد عمد در ماهیت علم ربایی دخیل نیستند. علم ربایی انواع متعددی داشت که به نظر می رسد علم ربایی «کپی-درج» در بین دانشجویان و علم ربایی نقل قول نامناسب در بین پژوهشگران و مؤلفان بیشتر از همه رواج دارد. متأسفانه در جامعه ما واژه علم ربایی اغلب به نوع آشکار و بارز آن یعنی سرقت کل با بخش عمده ای از آثار دیگران حمل می شود و کمتر به انواع غیر آشکار آن توجه می شود. علم ربایی ایده و روش دو نوع از این موارد است که در بین اهل هنر، فیلم نامه نویسان، کارگردانان، پژوهشگران عرصه های مختلف و دانشگاهیان بسیار مشاهده می شود. همچنین تصور رایج از علم ربایی، ربایش کل یا بخش عمده اثر دیگران است، در حالیکه بکاربردن یک کلمه یا جمله و یک پاراگراف نیز ممکن است علم ربایی محسوب شود. ارجاع نامناسب نیز یکی دیگر از انواع رایج علم ربایی در آثار علمی کشور ماست که محققان اغلب به خاطر ناآگاهی از روش صحیح پژوهش مرتکب آن می شوند. امید است این مقاله بتواند در آگاهی رسانی از انواع رایج ولی مورد غفلت علم ربایی کمکی کند.

ملاحظه های اخلاقی

در این پژوهش موضوعات اخلاقی مرتبط به ویژه امانتداری در ذکر منابع و پرهیز از سرقت علمی رعایت شده است.

References:

1. East J. (2010). Judging plagiarism: a problem of morality and convention. High Educ; 59 (1):69–83.

2. Rajabzadeh AH. (2015). Persian translation of Plagiarism. Available at: http://plagiarism.blogfa. com/tag/. Accessed: 5 July 2015. (In Persian(

3. Maaloof L. (1995) Almonjed fi Alloghah. Qom: Parsto and Piraste Publication. P. 795. (In Arabic)

4. Eslami H. (2012). Writing in scattered islands: an inquiry in research ethics. 1sted. Qom: Noore Mataaf. P. 125. (In Persian)

5. Bouville M. (2008). Plagiarism: words and ideas. Sci Eng Ethics; 14 (3):311–322.

6. Howard RM. (2000). Sexuality, textuality: The cultural work of plagiarism. Available at: https://www.american.edu/cas/tesol/pdf/upload/WP-2004 -McDonnell-Academic-Plagiarism.pdf. Accessed: 7 July 2015.

7. Bretag T, Mahmud S. (2009). Self-Plagiarism or appropriate textual re-use? J Acad Ethics; 7 (3):193–205.

8. Neville C. (2007). The complete guide to referencing and avoiding plagiarism. 1st ed. Maidenhead: Open University Press. Pp. 28, 29.

9. McDonnell KE. (2003). Academic plagiarism rules and esl learning mutually exclusive concepts? Available at: https://www.american. edu/cas/tesol/pdf/upload /WP -2004-McDonnell-Academic-Plagiarism.pdf. Accessed: 7 July 2015.

10. Roig M. (2015). Avoiding plagiarism, self-plagiarism, and other questionable writing practices: A guide to ethical writing. Available at: http://ori.hhs. gov /images/ddblock/plagiarism.pdf. Accessed: 5 Jun 2015.

11. Office of Science and Technology Policy. (1999). Available at: http://clinton3.nara.gov /WH/EOP /OSTP/html/9910_20_2.html. Accessed: 11 July 2015.

12. The George Washington University. (2014). Code of Academic Integrity. Available at: http://studentconduct.gwu.edu/code-academic-integrity. Accessed on: 26 July 2015.

13. Helgesson G, Eriksson S. (2015). Plagiarism in research. Med Health Care and Philos; 18 (1): 91 –101.

14. Anonymous. (2015). Nine things you should know about plagiarism. Available at: http://integrity. ou.edu /files/nine _things _you _should_know.pdf. Accessed: 16 July 2015.

15. Brandes J. (2015). A student guide to plagiarism. Global Campus Librarian, Troy University. Available at: http://trojan.troy. edu/library/ assets/documents /pdf /plagiarism _student_guide.pdf. Accessed on: 11 Jun 2015.

16. Payne ET. (2015). How to protect yourself from committing plagiarism. Available at: http://pages.uoregon.edu/tpayne/EG595/plagiarism. pdf. Accessed: 13 Jun 2015.

17. Anonymous. (2015). Defining and avoiding plagiarism: The WPA statement on best practices. Available at: http:// wpacouncil.org/positions/ WPAplagiarism.pdf. Accessed: 22 July 2015.

18. Barnbaum C. (2015). Plagiarism: A student's guide to recognizing it and avoiding it. Available at: http://ww2. valdosta. edu/~ cbarnbau/ personal/teaching_ MISC/ plagiarism.htm. Accessed: 3 July 2015.

19. Oxford. (2010). Advanced learner ’s dictionary. Oxford: Oxford University Press.

20. Mayor M. (2009). Longman dictionary of contemporary English, for advanced learners. 5th ed. UK: Pearson Longman.

21. Anonymous. (2015). The European Code of Conduct for Research Integrity. Available at: http://www.esf.org/fileadmin/Public_documents/Publications/Code_Conduct_ResearchIntegrity. pdf. Accessed: 12 July 2015.

22. U.S. Federal Policy. (2015). Research Misconduct. Available at: http: //www. aps.org/policy/statements/federalpolicy.cfm. Accessed: 22 Dec 2015.

23. Committee on Academic Conduct in the College of Arts and Sciences. (2012). Academic honesty: cheating and plagiarism. Available at: http://depts.washington.edu/pswrite/Handouts/Plagiarism.pdf. Accessed: 22 July 2015.

24. Gardner D. (1999). Plagiarism and how to avoid it. Available at: http://www4.caes.hku. hk/ plagiarism /image /all_in_one.pdf. Accessed: 5 Sep 2015.

25. Fowler JE. (2008). Avoiding unintentional plagiarism. Available at: http: //grad.msu.edu/researchintegrity/docs/Plagiarism_Avoiding_Unintentional_Plagiarism.pdf. Accessed: 12 July 2015.

26. Ober H, Simon SI, Elson D. (2013). Five simple rules to avoid plagiarism. Annals of Biomedical Engineering ; 41 (1): 1-2.

27. Sox HC. (2012). Plagiarism in the digital age. Office of Research Integrity Newsletter 20(3): 1-12.

28. Anonymous. (2015). FAQ. Available at: http: //www. plagiarism.org/ask-the-experts /faq /. Accessed: 22 July 2015.

29. Anonymous. (2015). Types of Plagiarism. Available at: https: //www. aub.edu.lb/it/acps / Documents /PDF / types_of_plagiarism. pdf. Accessed: 23 Jun 2015.

30. Anonymous. (2015). Plagiarism and Student Writing. Available at: http://depts. washington. edu/pswrite/Handouts /Plagiarism. pdf. Accessed: 12 May 2015.

31. Lose G. (2011). Plagiarism , the international urogyn ecological association. Int Urogynecol J; 22(8):903–904.

32. Anekwe TD. (2010). Profits and plagiarism: The case of medical ghostwriting. Bioethics 24(6): 267–272.

33. Panter M. (2013).The Ethics of manuscript authorship. Available at: http:// arc.aje. com/ethics-manuscript-authorship/. Accessed: 11 May 2016.

34. Tavakol M, Naseri Rad M. (2009 -2010). Plagiarism , fabrication and fraud as research misconducts: with an explanation from sociology of science. Ethics in Science and Technology; 4(3-4): 1-16. (In Persian)

35. Booth WC, Colomb GG, Williams JM. (1995). The craft of research. Chicago: The University of Chicago Press. P. 167.

36. Pechnick JA. (2001). A short guide to writing about biology. 4th ed. New York: Addison Wesley Longman. P.10.

37. Martin B. (1994). Plagiarism: A misplaced emphasis. Journal of Information Ethics; 3(2): 36 –47. P. 37.

38. Samadi S, Abbasi F, Jalalzadeh S. (2014). Ethical issues in scientific publications: types and reasons of scientific misconduct in medical research. Ethics in Science and Technology; 9(2): 30-31. (In Persian)

پی نوشت ها:

[1] Plagiarism

[2] Plagiarus

[3] Plagiarii

[4] Poor academic practice

[5] Code of Academic Integrity

[6] The Council of Writing Program Administrators (CWPA)

[7] Appropriation

[8] Credit

[9] innocent infringement

[10] Collusion Plagiarism

[11] Text Plagiarism

[12] Copy & Paste Plagiarism

[13] Ghost Writer

[14] photocopy plagiarism

[15] Cut-and-paste plagiarism

[16] Potluck Paper

[17] Patchwork

[18] Poor Disguise

[19] Metaphor plagiarism

[20] Style plagiarism

[21] Organizational plagiarism

[22] Ideas plagiarism

[23] Self-Stealer

[24] Self- Plagiarism

[25] Honorary authorship

[26] Guest authorship

[27] Coercive authorship

[28] Inappropriate paraphrasing

[29] Word Switch Plagiarism

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان