ماهان شبکه ایرانیان

در خود‌ماندگی یا اوتیسم را بیشتر بشناسید

اوتیسم (AUTISM) در لغت به‌‌معنای در خود فرورفته است. علامت اساسی اختلال اوتیسم محدودیت در تعاملات و ارتباطات اجتماعی و فعالیت‌‌ها و علایق محدود شده است؛ در واقع این کودکان تمایلی برای برقراری ارتباط ندارند

در خود‌ماندگی یا اوتیسم را بیشتر بشناسید

به قلم :  دکتر صدیقه رضایی ؛ دکترای روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی ؛ عضو نظام روانشناسی و مدرس دانشگاه

 

تحریریه زندگی آنلاین : اوتیسم (AUTISM) در لغت به‌‌معنای در خود فرورفته است. علامت اساسی اختلال اوتیسم محدودیت در تعاملات و ارتباطات اجتماعی و فعالیت‌‌ها و علایق محدود شده است؛ در واقع این کودکان تمایلی برای برقراری ارتباط ندارند و به محیط اطراف به‌‌ظاهر بی‌‌توجه هستند و چنانچه در سنین بالا این نیاز را در خود احساس نمایند، شیوه برقراری ارتباط را نمی‌‌دانند و یا در حفظ و هدایت ارتباط به مشکل بر خواهند خورد. نشانه‌‌های درخودماندگی، در بین کودکان و در یک کودک منفرد، در خلال زمان به‌طور قابل ملاحظه‌‌ای متفاوت است. در شروع بیماری، کودک علاقه‌ای به اطراف خود حتی محرک‌های شنوایی، محبت پدر و مادر و اطرافیان نشان نمی‌دهد. به‌طوری‌که بعد از مدتی پدر و مادر نسبت به شنوایی کودک مشکوک می‌شوند. بااین‌حال آزمایش گوش کودک نشان می‌دهد که شنوایی اختلالی ندارد. کودک صدا را می‌شنود، ولی نسبت به آن توجهی ندارد و به قول روانکاوان درک صدا را انکار می‌کند و وانمود می‌کند صدایی را نشنیده است.

 بیشتربخوانید:

بهترین و بدترین خوراکی‌ها برای کودکان بیش فعال

 

 

 

 

  تشخیص افتراقی اوتیسم و اسکیزوفرنی کودکان

 اسکیزوفرنی کودکی اختلالی است که به‌طور معمول بعد از یک دوره رشد طبیعی در اوایل کودکی آغاز می‌شود. در اسکیزوفرنی کودکان نیز در اغلب موارد نشانه‌هایی از نقص‌های عصب‌شناختی دیده می‌شود و شواهد قانع‌کننده‌ای بر دخیل بودن عوامل ژنتیکی در اسکیزوفرنی وجود دارد. بااین‌حال اسکیزوفرنی کودکان جزء اختلالات رشدی فراگیر طبقه‌‌بندی نمی‌‌شود. این اختلال در کودکان نادر است و اکثرا بسیاری از عقب‌‌ماندگی‌‌های ذهنی به اشتباه اسکیزوفرنی تشخیص داده می‌‌شوند. علائم این اختلال غالبا به شکل اختلال رفتاری بروز می‌‌کنند و شامل گوشه‌‌گیری و انزوا؛ عصبانیت و تحریک‌پذیری؛ از بین رفتن علایق؛ بازگشت رفتار و عادات به دوران گذشته؛ حساسیت‌‌های عجیب نسبت به اسباب‌بازی‌ها و اشخاص؛ ادا و اطوارهای عجیب و خیال‌بافی و رؤیا می‌شوند.

 

  شیوع اختلال اوتیسم

شیوع اختلال اوتیسم در حدود 5/7 در 10000 کودک تخمین زده می‌‌شود. به‌طورکلی، اختلال اوتیسم در پسران 3 تا 5 برابر نسبت به دختران شایع‌‌تر است، بااین‌حال در صورت ابتلای دختران، نشانه‌‌های اختلال اوتیسم شدیدتر خواهد بود.

 

  علت‌‌های اختلال اوتیسم

اکنون روشن شده است که اختلال‌‌های طیف اوتیسم، به دلیل مشکلات عصب‌‌شناختی در مغز روی می‌دهند. بااین‌حال با توجه به دامنه نشانه‌ها و سطوح شدت اختلال طیف اوتیسم، گمان منطقی است که علت عصب‌شناختی واحدی وجود نداشته باشد. علاوه بر این پیش از این نظریه‌‌های گوناگون تلاش نموده‌اند تا بر اساس رویکرد خاص خود، این اختلال را تبیین نمایند.

بیشتر بخوانید:

علائم بیش فعالی در نوزادان چیست ؟

 

 

 

 

  ویژگی‌های کودکان مبتلا به اوتیسم

اختلال در پاسخ‌دهی (تعامل) اجتماعی

ویژگی اصلی درخودماندگی (اوتیسم)، اختلال در پاسخ‌دهی اجتماعی است. این ویژگی پایدار است و کودک را از تحول دلبستگی‌‌های نوعی با والدین، یا دوستی با همسالان باز می‌‌دارد. در برخی از این کودکان (نه همه آن‌ها)، با ورود به دوره‌های نوجوانی، تا حدی توانایی برقراری ارتباط با دیگران بهبود می‌‌یابد. با این حال، حتی کسانی که بهبود در آن‌ها مشاهده می‌شود، ممکن است قادر به درک ظرایف و یا دریافت معانی اجتماعی نباشند و از لحاظ اجتماعی سرد و غیر صمیمی ‌باشند.

 

اختلال در ارتباط

اوتیسم یا درخودماندگی اغلب اختلال در ارتباط کلامی و غیرکلامی را شامل می‌‌شود. در حدود نیمی از جمعیت کودکان دارای اختلال اوتیسم، هیچ نوع زبان کارکردی ندارند. در گروهی از آن‌ها که زبان رشد کرده است، ناهنجاری‌هایی در طنین، میزان، بلندی، و محتوای زبان شفاهی به چشم می‌خورد و گفتارشان ممکن است صدایی مانند آدم‌‌آهنی داشته باشد.

یکی از ویژگی‌های مهم زبان کودکان اوتیستیک، پژواک‌‌گویی(اکولالیا) یعنی تکرار طوطی‌وار آنچه که می‌‌شنوند، است. علاوه بر این آن‌ها ممکن است ضمایر را عوض کنند، به‌‌عنوان مثال «شما» و «من» را جابجا به کار می‌برد و در بیشتر موارد کلمه «من» را حذف کرده و به کار نمی‌برند.

اگر این کودکان زبان را فرا بگیرند، ممکن است مشکل قابل‌توجهی در استفاده و کاربرد آن در تعاملات اجتماعی داشته باشند، زیرا آن‌ها از واکنش‌های مخاطبان خود ناآگاه هستند. برای مثال ممکن است درک نکنند که مخاطبان‌شان علاقه‌ای به تمام جزئیات موجود در مطالبی که آن‌ها به خاطر سپرده‌‌اند، ندارند.

 

رفتار قالبی و آیینی (کلیشه‌‌ای)

رفتارهای قالبی و کلیشه‌ای نوعی ویژگی متداول در بسیاری از افراد دارای اختلال درخودماندگی است. به‌عنوان‌مثال این کودکان، عموما ناهنجاری‌‌های خوردن، مانند خوردن چند غذای خاص و هرزه‌‌خواری دارند و نسبت به پوشیدن لباس‌‌های مختلف مقاومت نشان می‌دهند.

 

دل‌‌مشغولی با اشیا و دامنه محدودشده علایق

ویژگی دیگری که در میان کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم شایع است، گرایش بیش‌ازحد و یا دل‌مشغولی با اشیاء و دامنه بسیار محدودشده علایق است. این کودکان ممکن است ساعت‌‌های متمادی با یک شی بازی کنند و یا به اشیائی از یک نوع خاص علاقه افراطی نشان دهند. این کودکان ممکن است به دلیل هر گونه تغییر در محیط و یا هر گونه تغییر در روال معمولی امور آشفته شوند. یکی از ویژگی‌های کودکان مبتلا به اوتیسم، پدیده خواندن زودرس است. گاهی اوقات کودکان اوتیسم، در سن 5/4 سالگی قادر به خواندن هستند، بدون اینکه کوچک‌ترین درکی نسبت به آنچه می‌‌خوانند، داشته باشند. درعین‌حال، برخی از کودکان مبتلا به اوتیسم را نابغه درخودمانده می‌گویند. ممکن است درخودماندگی نسبتا شدیدی داشته باشد، به گونه‌ای که تاخیرهای جدی و شدیدی در مجموع عملکرد اجتماعی و هوشی نشان دهد. بااین‌حال فردی با این شرایط، توانایی قابل ملاحظه و بااستعداد چشم‌گیری در زمینه مهارت‌های خاصی نشان می‌دهد؛ مهارت‌هایی که به ظاهر، جدا از سایر توانایی‌های عملکرد فرد وجود دارند. نابغه درخودمانده، ممکن است توانایی‌های خارق‌العاده‌ای در نواختن موسیقی، نقاشی و یا محاسبات داشته باشد. به‌عبارت‌دیگر، این افراد در تکالیفی که مستلزم حافظه بلندمدت است (مانند جداول حرکت قطارها، تاریخ‌ها و فرمول‌‌ها)، ممکن است عالی باشند و بدون آنکه این اطلاعات مناسبتی با بافت داشته باشند مدام تکرار می‌‌شوند.

بیشتربخوانید:

علائم اوتیسم و روش تشخیص آن در کودکان

 

  سایر علائم و اختلالات همراه

 این اختلال در میان تمام دامنه‌های هوشی روی می‌دهد. اگرچه در بیش از 75 تا 80 درصد موارد افراد مبتلا به اختلال اتیسم دارای هوش‌‌بهری در حد کم‌‌توانی‌‌ذهنی می‌‌باشند که از این میان، 30 درصد کم‌‌توانی‌‌ذهنی خفیف داشته و مابقی کم‌توان‌‌ذهنی عمیق هستند. در کنار کم‌توانی ذهنی، اوتیسم ممکن است با انواع اختلال‌های دیگر از قبیل ناتوانی‌های یادگیری، صرع و یا اختلال سلوک همراه باشد.

20 درصد کودکان اوتیسم، در آزمون‌های غیرکلامی بهره هوشی تقریبا عادی دارند و این موضوع بیانگر اختلال شدید گفتاری است و ربطی به حافظه ندارد.

 از نظر جسمی این کودکان معمولا زیبا و خوش هیکل و دارای نیروی بدنی زیاد هستند. بااین‌حال 20 تا 32 درصد از این کودکان حملات صرعی نشان می‌دهند و در 20 تا 83 درصد موارد الکتروآنسفالوگرام افراد مبتلا امواج غیر طبیعی نشان می‌دهد.

 درحالی‌که مشکل رفتاری شایع کودکان اوتیستیک، پرتحرکی است. خودجرحی و خشم جهت یافته به‌سوی دیگران نیز از مشکلات رفتاری شایع در این کودکان است. علاوه بر این شب‌ادراری و مشکلات خواب نیز در میان این کودکان دیده می‌شود.

یکی از ویژگی‌های کودکان اوتیستیک، حساسیت بسیار زیاد به صدا، درد، لمس و نور است.

کودکان اوتیستیک ممکن است در پاسخ آشکار به خطرهای واقعی نترسند و یا در برابر اشیاء بی‌خطر وحشت شدید بروز دهند. این کودکان ممکن است نسبت به درد مقاوم باشند که به دلیل ترشح هورمون آنکفالین است.

 

  آموزش کودکان مبتلا به اوتیسم

یکی از اصول آموزش به کودکان اوتیسم، تأکید بر آموزش در محیط طبیعی است. بر این اساس، درصد بسیار بالایی از این کودکان به‌ویژه در سنین پایین‌‌تر، در مدارس عادی آموزش می‌‌بینند. آموزش کودکان دارای اختلال اوتیسم، باید زود آغاز شده و فشرده و پایدار باشد. مداخله به‌صورت ساعاتی در روز کارآمد نیست.

 آغاز برنامه آموزش زمانی که فرد نوزاد و یا نوپا است و یا بلافاصله پس از تشخیص

 برنامه‌‌ریزی آموزشی فشرده، حداقل معادل یک روز مدرسه‌ای کامل برای 5 روز (25 ساعت در هفته)، در تمام مدت سال و در محیط‌های چندگانه (مدرسه و خانه) اعمال می‌شود.

 معمولا برای کودکان کم‌سن، آموزش‌های برنامه‌ریزی شده و تکراری کوتاه مدت (15 تا 10 دقیقه) در نظر گرفته می‌شود. در این نوع برنامه‌ها، مربی به تک‌تک کودکان به‌اندازه کافی توجه نشان داده و برای تحقق اهداف انفرادی، آموزش در گروه‌های کوچک صورت می‌‌گیرد.

 نسبت معلم/ دانش‌‌آموز کم است و معمولا به ازای هر 2 دانش‌آموز دارای اوتیسم، 1 معلم، فعال است.

 والدین در جریان مداخله آموزشی کودک، فعالانه مشارکت دارند.

 این برنامه به‌طور فشرده و مداوم، بر کمک به کودک در غلبه بر بزرگ‌ترین ناتوانی وی یعنی ناتوانی در برقراری ارتباط کارآمد متمرکز است.

 آموزش کارآمد مستلزم رویکردی کاملا ساختارمند و هدایت‌‌شده است که از اصول زیربنایی روانشناسی رفتاری برای تحلیل تکالیف و بهترین روش آموزش استفاده می‌کند. راهبردهایی برای ارزیابی مداوم برنامه و سنجش پیشرفت فردی کودکان، تنظیم می‌‌گردد.

 بیشتربخوانید:

خطرات مصرف استامینوفن در بارداری؛ از بیش‌فعالی تا اوتیسم

 

 

 

 

 

  اولویت‌‌های آموزشی کودکان دارای اوتیسم

شش زمینه از مهارت‌هایی که باید در اولویت آموزش به کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم، قرار گیرند، عبارتند از:

آموزش ارتباط کارکردی و خود به خودی

آموزش مهارت‌های اجتماعی متناسب با سن

آموزش مهارت‌های بازی به‌ویژه بازی با هم‌سالان

آموزش مهارت‌های شناختی (تفکر) مفید و کاربردی در زندگی روزانه

آموزش رفتار مناسب، برای جایگزین شدن با رفتار مشکل

آموزش مهارت‌های تحصیلی کارکردی به صورت متناسب با نیازهای کودک

 

  انواع رویکردهای رفتاری در آموزش و درمان کودکان دارای اوتیسم

معلمان دانش‌‌آموزان دارای اختلال طیف درخودمانده، تأکید بسیاری بر کاربرد روانشناسی رفتاری در شرایط طبیعی و در تعاملات طبیعی دارند. به همین دلیل بسیاری از کودکان در مدارس عادی و در کنار همسالان عادی خود حضور می‌یابند. بااین‌حال یکی از ویژگی‌های مهم آموزش کارآمد به این کودکان آموزش یک‌به‌یک یا آموزش در گروه‌های کوچک می‌باشد و این امر معمولا به‌طور مؤثر در کلاس عادی امکان‌پذیر نیست.

 

روش تحلیل کارکردی رفتار(اِی بی اِی)

(Applied Behavior Analysis)

بسیاری از روش‌‌های‌‌درمانی کودکان اُتیستیک بر پایه اصول این روش تهیه شده‌‌اند. در این روش معمولا کودک بین 30 تا 40 ساعت در هفته به‌صورت‌‌ انفرادی با درمانگر دوره‌‌دیده کار می‌‌کند. اصل مهم این روش این است که رفتارهایی که مورد‌‌ تشویق قرار بگیرند، احتمال تکرار و افزایش خواهند داشت و رفتارهایی که موردتوجه قرار نگیرند، احتمال حذف‌‌شدن آن‌ها وجود دارد. این روش علاوه ‌‌بر ‌‌تصحیح رفتارهای کودک، شامل آموزش مهارت‌‌های جدید می‌‌باشد. برای آموزش مهارت‌‌ها، با استفاده از راهبرد تحلیل تکلیف مهارت‌‌ها به اجزای کوچک‌تری تقسیم می‌‌شوند. هرگاه تکلیف خواسته‌شده از کودک به‌درستی انجام شود، کودک مورد تشویق قرار می‌‌گیرد تا در کودک انگیزه تکرار آن افزایش یابد. بااین‌حال این روش با انتقادهایی نیز روبرو شده است. برخی از متخصصین معتقدند که این روش به احساسات کودک لطمه می‌‌زند و مدت زمان آموزش آن در طول هفته تأثیرات ناخوشایندی بر خانواده می‌گذارد.

دو روش مهمی که بر پایه این اصل وجود دارند روش آموزش جزءبه‌جزء و لوواس می‌باشند. در روش آموزش جزءبه‌جزء و روش لوواس هر تمرینی که به کودک داده می‌شود، شامل یک دستور به کودک، یک عمل از طرف کودک و یک عکس‌العمل از طرف درمانگر می‌‌باشد.

 

روش تیچ (TEACCH)

این روش اولین روشی بود که در آمریکا برای کودکان اوتیستیک به کار گرفته شد. نام این روش مخفف عبارت «درمان و آموزش کودکان اُتیستیک و ناتوانی‌های ارتباطی مرتبط با این بیماری» می‌‌باشد. در این روش اعتقاد بر این است که محیط زندگی کودک باید با او تطبیق داده شود، نه اینکه کودک با محیط تطبیق داده شود. در این روش از تکنیک خاصی استفاده نمی‌‌شود، بلکه برنامه‌‌درمانی بر اساس سطح عملکرد کودک پایه‌‌ریزی می‌‌شود. توانایی‌‌های کودک بر اساس معیارهای آموزش‌‌های روانی بررسی می‌‌گردد و تکنیک‌‌های درمانی در جهت بهبود ارتباط، مهارت‌‌های اجتماعی و انطباقی طراحی می‌‌شوند. در حقیقت در این روش به‌جای اینکه به کودک یک مهارت و توانایی خاص آموزش داده شود، سعی بر این است که به کودک مهارت‌هایی آموزش داده شود تا بتواند محیط اطراف خود و رفتارهای اطرافیان خود را بهتر درک کند. به‌عنوان‌مثال، برخی از کودکان اُتیستیک هنگام احساس درد، شروع به فریاد زدن می‌‌کنند؛ در این روش سعی بر آن است که به کودک آموزش داده شود تا هنگام احساس درد چگونه با برقراری ارتباط، آن را به اطرافیان خود بفهماند. این روش نیز منتقدانی دارد که معتقدند این روش خیلی خشک و پرشاخ و برگ است. همچنین ممکن است کودک اُتیستیک دریابد که در برابر عمل خواسته‌شده چه انتظاری از او می‌‌رود و فرا بگیرد که بدون فکر، خلاقیت و دقت، جواب خواسته‌شده را اجرا کند.

 

روش ارتباط با تبادل تصویر

این روش، روش مناسبی برای شروع گفتار و برقراری ارتباط در کودکانی است که قادر به صحبت کردن نمی‌باشند. در این روش بر پایه اصول اِی بی اِی (تقویت رفتار مناسب)، به کودک آموزش داده می‌‌شود که چگونه می‌‌تواند نیازهای خود را از طریق دادن تصاویر برآورده کند. از امتیازات مهم این روش این است که ارتباط کودک، ساده، قابل فهم، با تفکر و عمد می‌باشد. در واقع در این روش کودک تصویری را به شما می‌دهد و شما بلافاصله می‌‌توانید منظور او را دریابید. با این روش کودک می‌‌تواند با هر کسی ارتباط برقرار کند و تنها کاری که باید انجام شود، گرفتن و دادن تصاویر است.

 

روش فلورتایم (Floor Time)

این روش توسط یک روانشناس کودک به نام «استانلی گرین‌‌اسپن» ارائه شده است و شبیه بازی‌‌درمانی است. در این روش سعی بر این است که ارتباط کودک با یک فرد دیگر از طریق برنامه‌‌های دقیق بازی، بیشتر و مؤثرتر شود.

این روش شامل شش مرحله (نرده‌بام شش پله‌‌ای) می‌‌باشد که کودک در طی مراحل آن‌ها، تقلید و چگونه یاد گرفتن را از یک بزرگ‌تر فرا می‌گیرد.

داستان‌‌های اجتماعی (Social Stories)

این داستان‌ها برای آموزش مهارت‌های اجتماعی آماده شده‌‌اند. از طریق این داستان‌‌ها به کودک آموزش داده می‌‌شود که چگونه احساسات، منظور و برنامه‌‌های دیگران را درک کنند. در این روش یک داستان بر اساس یک موقعیت و شرایط خاص با اطلاعات فراوان تهیه شده است که به کودک از طریق گوش کردن به آن کمک می‌شود تا بفهمد چه جواب یا عکس‌العمل مناسب را باید از خود نشان دهد. این داستان‌ها معمولا از سه جزء اصلی تشکیل می‌‌شوند:

اطلاعاتی در مورد افراد داستان، مکان و اجزای آن

احساسات و افکار افراد داستان

جواب‌ها و عکس‌العمل‌های مناسبی که باید وجود داشته باشند.

این داستان‌‌ها باید بر اساس نیاز کودک برای او خوانده شوند و حتما باید از قول اول شخص مفرد و در زمان حاضر باشند. این داستان‌‌ها در صورت همراهی با تصاویر و موسیقی می‌‌توانند تأثیر بیشتری داشته باشند. بایستی داستان‌‌های فراهم شده به‌گونه‌ای باشند که نقاط ضعف کودک را تصحیح کنند.

 

درک یکپارچگی حواس (Sensory Integration)

کودکان اُتیستیک اغلب از نظر حواس دارای مشکلاتی می‌‌باشند. ممکن است آستانه تحریک آنان بالا و یا پایین باشد و یا اینکه مغز آن‌ها قادر نباشد از اطلاعات به دست آمده توسط حواس پنج‌گانه، درک درستی از شرایط موجود به دست آورد. در این روش درمانی که می‌‌تواند توسط بازی درمان، کار درمان و یا گفتار درمان انجام شود، به کودک کمک می‌‌شود تا بهتر از اطلاعات حسی بهره ببرد. موسیقی‌‌درمانی نیز جزئی از این ‌روش است که توسط فرکانس‌‌های متفاوت، حساسیت کودک را در برابر برخی اصوات کم و یا زیاد می‌‌کند.

 

روش‌‌های درمانی مکمل

برخی از والدین و محققین معتقدند که روش‌‌های‌‌درمانی مکمل دیگری نیز وجود دارند که می‌‌توانند ارتباط کودک با دنیای اطراف و سایرین را بهبود بخشیده و رفتارهای آن‌ها را بهتر کنند. از انواع این درمان‌‌ها می‌‌توان به موسیقی درمانی، هنر و حیوان درمانی اشاره کرد که می‌‌توانند به‌صورت فردی با کودک کار شده و یا در مراکز مخصوص به‌صورت جمعی کار شوند. در تمامی این روش‌‌ها افزایش قدرت ارتباط، بهبود روابط اجتماعی و افزایش اعتمادبه‌نفس مشترک می‌باشد. همچنین این روش‌ها کمک می‌‌کنند تا کودک بتواند رابطه بی‌‌خطر و مفیدی را با درمانگر خود و سایرین برقرار کرده و با آن‌ها مأنوس شود. موسیقی و هنر، به خصوص می‌توانند در رفع مشکلات حواس پنج‌گانه کودک مفید باشند، زیرا توسط آن‌ها قدرت درک، شنوایی و دیداری کودک تقویت می‌شوند. حیوان درمانی معمولا شامل اسب‌سواری و شنا با دلفین‌‌ها می‌باشد. در این درمان‌ها کودک توانایی هماهنگی عضلات و اندام‌ها را می‌تواند به دست آورد. همچنین احساس دوست داشتن و اعتمادبه‌نفس نیز از فواید این نوع درمان است.

 

 سندرم رت

این کودکان از قبل از تولد تا 5 یا 6 ماهگی یک دوره رشد عادی (از لحاظ ذهنی، جسمی، حرکتی و ...) را طی می‌‌نمایند، اما پس از 7 ماهگی سیر طبیعی رشد خود را از دست می‌دهند. به‌این‌ترتیب که مثلا رشد سر نسبت به اعضای دیگر کندتر می‌‌شود، حرکات غیرارادی و غیر کنترل‌کننده در اعضای بدن مخصوصا در دست‌‌ها دیده می‌‌شود و گاه تا قبل از 8 سالگی تشنج‌‌های نه‌چندان قوی در آن‌ها رخ می‌دهد. علاوه بر آن آسیب شدید و جدی در رشد زبان، نقص مهارت‌‌های شناختی و عدم توجه به محیط اطراف به چشم می‌‌خورد. از دیگر علائم جسمی می‌‌توان منحرف شدن ستون فقرات، تغییر حالت ماهیچه‌‌ها و اختلال در تنفس در زمان بیداری را نام برد.

 

 علائم و اختلالات همراه با سندرم رت

سندروم رت احتمالا اساس ژنتیکی دارد. بااین‌حال در بعضی از بیماران مبتلا به این اختلال بالا بودن آمونیاک خون مشاهده شده است. نوعا اختلال رت در دختران و همراه با کم‌‌توانی‌‌ذهنی شدید یا عمیق است و احتمال ناهنجاری‌های الکتروآنسفالوگرام و اختلال صرع در افراد مبتلا به اختلال رت افزایش می‌‌یابد. شروع رت از 7 ماهگی و حداکثر آن 4 سالگی و معمولا در دومین سال زندگی است. دوره اختلال همیشگی است و فقدان مهارت‌‌های اجتماعی عموما مستمر و پیش‌رونده می‌باشد.

 

 شیوع سندرم رت

این اختلال فقط در دخترها بروز می‌‌کند و فراوانی آن بسیار کمتر از فراوانی اتیسم و در حدود یک نفر از دوازده تا پانزده هزار نفر تخمین زده شده است.

 

  اختلال آسپرگر

تا پیش از این، کودکان دارای درخودماندگی شدید، مرکز توجه در میان اختلالات طیف درخودمانده بودند، اما این کودکان معرف نادرترین و کوچک‌ترین گروه در طیف درخودمانده هستند و تعداد بسیار زیادی از این کودکان، دارای اشکال خفیف‌تر از این اختلال هستند و قادرند عملکرد بسیار طبیعی‌تری را در جامعه داشته باشند. بر این اساس از اواسط دهه 1990، تأکید بیشتری بر درخودماندگی خفیف که با عنوان نشانگان آسپرگر شناخته شده، صورت گرفته است. مشخصه اصلی آسپرگر عبارت از اختلال شدید و مداوم در تعامل‌‌اجتماعی، الگوهای رفتاری، علایق و فعالیت‌‌های محدود و تکراری است، درحالی‌که بر خلاف اوتیسم، باعث تأخیر قابل ملاحظه بالینی در اکتساب زبان نمی‌‌شود. اگر گروه اختلالات نافذ رشد را بر طیفی فرضی در نظر بگیریم، اختلال اسپرگر در بالاترین سطح و سندروم رت در پایین‌ترین سطح قرار خواهند گرفت و این موضوع نباید از نظر دور ماند که گاه تشخیص و تمیز بین اختلال اسپرگر و اتیسم خفیف دشوار است. این موضوع (عدم درک برنامه درسی پنهان)، زمینه خشم بزرگ‌سالان از دست آن‌ها و طرد از جانب همسالان را فراهم می‌کند، زیرا دیگران رفتار عجیب و غریب یا کند را که به لحاظ اجتماعی مشخصه کودکان آسپرگر است، درک نمی‌کنند.

 

 اختلال ازهم‌گسیختگی (سندروم هلر، زوال عقل نوزادی، سایکوز ازهم‌گسیختگی)

در این اختلال، کودک حداقل بعد از 2 سال در زمینه‌‌های مختلف رشد یا از قبیل رشد زبان، مهارت‌های اجتماعی و مهارت‌های مختلف بازی و حتی در مهارت‌‌های حرکتی و کنترل ادرار و مدفوع، پس‌روی قابل ملاحظه‌‌ای خواهد داشت.

 

 اختلالات همراه با اختلال ازهم‌گسیختگی

هوش‌بهر این گروه معمولا در حد کم‌‌توانی ذهنی شدید می‌‌باشد. نابهنجاری‌‌هایی در نوار مغزی(EEG) و تشنج در آن‌ها شایع می‌‌باشد. ضمنا علائم یا نشانه‌‌های مختلف نورولوژیکی نامشخص نیز ممکن است مشاهده شود.

 

 اختلال‌‌های طیف اوتیسم در DSM-5

بر اساس DSM-IV-TR تفکیک اختلال اتیسم، سندرم آسپرگر، اختلال رت و اختلال ازهم‌پاشیدگی کودکی از یکدیگر بسیار مشکل است. در بعضی موارد متخصصان، در صورت دسترسی به گذشته فرد آسان‌تر می‌‌توانستند این اختلالات را از هم تفکیک کنند، اما دسترسی به گذشته افراد می‌‌توانست دشوار باشد. به دلیل این مغایرت، در DSM-5 به‌طورکلی اختلالات سابق (یعنی اختلال اتیسم، سندرم آسپرگر، اختلال رت، اختلال از هم پاشیدگی کودکی) را حذف کرده و آن‌ها را زیر چتر اختلال طیف اتیسم درآورده است. به‌‌این‌‌ترتیب از این به بعد گفته نخواهد شد که فرد به اختلال، مثلا آسپرگر، مبتلا است. در عوض گفته خواهد شد که به اختلال طیف اتیسم مبتلا می‌باشد، بنابراین بر اساس ویراست جدید، یک فرد می‌تواند بر اساس شدت علائم تشخیصی برچسب اختلالات طیف اتیسم را در سه سطح 1 (به کمک نیاز دارد)، سطح 2 (به کمک قابل ملاحظه نیاز دارد)، سطح 3 (به کمک خیلی زیاد نیاز دارد)، دریافت کند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان