ماهان شبکه ایرانیان

بررسی زیست معنوی خانواده علوی - فاطمی و شناسایی شاخصه های تربیتی آن در سوره انسان

نهاد مقدس خانواده، رکن بنیادین اجتماع بشری و محمل فرهنگ های گوناگون است تا آنجا که سعادت و شقاوت امت ها، مرهون رشادت و ضلالت خانواده هست

بررسی زیست معنوی خانواده علوی - فاطمی و شناسایی شاخصه های تربیتی آن در سوره انسان

مقدمه

نهاد مقدس خانواده، رکن بنیادین اجتماع بشری و محمل فرهنگ های گوناگون است تا آنجا که سعادت و شقاوت امت ها، مرهون رشادت و ضلالت خانواده هست. در حدیثی از پیامبر خدا (ص) آمده است: «ما بنِیَ بناءٌ فِی الإسلامِ أحَبَّ إلَی اللهِ تَعالی مِن التَّزویج»؛ (صدوق، بی تا: 3 / 383). از طرفی اولین شرط داشتن جامعه ای سالم و پویا، سلامت و پایداری خانواده است. عنصر اصلی تشکیل دهنده خانواده، یک زن و یک مرد است که مطابق آداب و رسوم اجتماعی خویش با یکدیگر پیوند زناشوئی بسته اند و در گام بعدی فرزند یا فرزندانی بر جمع آن ها افزوده شده است (بهشتی، 1361: 4). بنابراین خانواده همچون گروهی از افراد است که روابط آن ها با یکدیگر بر اساس هم خونی شکل می گیرد و نسبت به هم خویشاوند محسوب می شوند (جهانفر، 1376: 121-130). قرآن دو خانواده را به صورت ویژه و با بیان چند ویژگی مهم معرفی کرده است؛ خانواده حضرت زکریا در سوره انبیاء که می فرماید: «فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ وَهَبْنا لَهُ یحْیی وَ أَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ کانُوا یسارِعُونَ فِی الْخیراتِ وَ یدْعونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ کانُوا لَنا خاشِعینَ» (انبیاء /90)؛ پس (دعای) او را مستجاب کردیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را (که نازا بود) برای او شایسته قراردادیم (و این به خاطر آن بود که) همانا آنان در کارهای نیک، شتاب داشتند و ما را از روی امید و بیم می خواندند و در برابر ما فروتن بودند (قرائتی، 1388: 5 / 489). سه ویژگی شاخص این خانواده عبارت اند از: 1. شتاب در کارهای نیک 2. خدا را با امید و ترس می خواندند 3. فروتنی در برابر خداوند.

دومین خانواده ای که قرآن ویژگی های آن را بیان می کند، خانواده علوی - فاطمی در سوره انسان است که در جریان عارضه بیماری برای امام حسن و امام حسین (ع) و رخدادهای آن نازل شده است (طباطبایی، 1374: 20 / 212؛ عاملی،1424ق: 1 /12) که در آن شاخصه هایی قابل تأمل برای این خانواده معصوم و قرآنی بیان شده است. از طرفی موضوع خانواده به طور کلی در سه محور، قابل بحث و بررسی است: تشکیل خانواده، عوامل تحکیم و تعالی خانواده و نیز آسیب ها و عوامل فروپاشی آن (محمدی ری شهری، 1390: 7) با مطالعه زیست معنوی خانواده هایی که در قرآن به عنوان الگو معرفی شده اند می توان به اهدافی نظیر تعالی معنوی خانواده ها و همچنین پیشگیری از برخی آسیب ها دست یافت.

1. طرح مسئله

جهت رشد و تحمل معنوی یا به تعبیری زیست معنوی جامعه، تعالی و رشد معنوی خانواده در گام اول ضرورت دارد. از آن جایی که قرآن کتاب زندگی و هدایت انسان است، همه نیازهای بشر از جمله معرفی الگوهای تربیتی را در نظر گرفته است. قرآن، گاه شخصیتی را با ویژگی های عمده و کلیدی معرفی می کند و گاه به معرفی اجمالی بسنده می کند. در بسیاری از آیات از یک گروه و اجتماع بحث می کند. خانواده به عنوان یک بنای اجتماعی نیز به وسیله قرآن معرفی شده است. چنانچه در سوره انسان با اسناد معتبر شأن نزول آن اختصاص به اهل بیت (ع)؛ حضرت امام علی (ع)، حضرت زهرا (س)، حضرت حسن (ع) و حضرت حسین (ع) دارد. (طباطبایی، 1374: 20 / 212؛ مکارم شیرازی، 1371: 25 / 343؛ عاملی،1424ق: 1 /12) از آنجایی که سبک زندگی اولیای دین و معصومان(ع) یکی از بهترین عینی سازی ها و تشخص دادن به مفاهیم دینی است (بهجت پور،1394: 115) نوشتار حاضر در پی پاسخ گویی به سوالات ذیل نگاشته شده است که عبارتند از: سوره انسان، زیست معنوی خانواده علوی - فاطمی را با ویژگی هایی معرفی کرده است؟ اهمیت تربیتی شاخصه های مذکور چیست؟

2. پیشینه

با بررسی پیشینه پژوهش آنچه مشخص گشت این است که علی قائمی امیری کتابی با عنوان "خانواده ای نمونه در اسلام" که برداشتی از «سوره هل اتی» است، نگاشته است. در این کتاب که جنبه تربیتی دارد نویسنده بعد از نگاهی به قرآن و سوره هل اتی، اهداف تربیت، محتوای تربیت، مراحل تربیت، روش های تربیت را ذکر کرده است و سپس بحث معلم و مربی را مطرح می کند و نیاز انسان در هر شرایطی به مربی را بیان می کند (قائمی امیری، 1386: 118)، سپس مباحث مرتبط با سوره هل اتی را با موضوعاتی از قبیل، امتحان و سنجش، مدیریت و اجرا در تربیت و... ادامه می دهد. وجه امتیاز نوشتار حاضر با نوشته نوشته فوق تأکید و تطبیق 5 شاخصه زندگی خانواده علوی و بررسی تطبیقی نقش و اثر تربیتی آنها است.

3. سوره انسان

3-1. شناسنامه سوره

این سوره از لحاظ ترتیب سوره های قرآنی، هفتاد ششمین و از جهت ترتیب نزول نود و هشتمین سوره می باشد. سوره انسان دارای چندین نام است. الدهر، الانسان، سورة الأبرار از نام های وارد شده این سوره است لکن در اخبار تعبیر به سوره هل أتی شده است (طیب،1369: ج13 / 309). برخی به مکی بودن این سوره اذعان دارند. و بعضی همه ی آیات آن را مدنی می دانند و بعضی گفته اند: جز قول:«وَ لا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً أَوْ کفوراً» همه مدنی است و بعضی گفته اند: قول خدا «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنا عَلَیک الْقُرْآنَ تَنْزِیلًا» تا آخر سوره مکی و بقیه مدنی است و این سوره مشتمل بر سی و یک آیه است(سلطان علی شاه، 1372: 14 / 380). صاحب تفسیر المیزان معتقد است:«این سوره به شهادت سیاقی که دارد یا همه اش و یا حد اقل اوائل آن که دوازده آیه است، در مدینه و نه آیه ذیلش در مکه نازل شده است. روایات ائمه اهل بیت (ع) همه متفق اند بر اینکه این سوره در مدینه نازل شده، روایات اهل سنت هم در این باره بسیار زیاد است» (طباطبایی، 1374: 20 /192). دکتر ابراهیم اقبال در مقاله ای تحت عنوان " سوره انسان و اهل بیت علیهم السلام " مدنی بودن این سوره را تأیید می کند و می نویسد:«با استناد به منابع اهل تسنن و گردآوری و تحلیل روایات و اقوال در ترتیب نزول سوره های مکی و مدنی و نیز روایات اسباب نزول، نزول سوره در مدینه و اختصاص به فضیلت یاد شده به اهل بیت- علیهم السلام- و بی اساس بودن سبب نزول های دیگر اثبات می شود» (اقبال، 1391: 1).

3-2. شأن نزول و فضیلت سوره

در شأن نزول این صورت هم مطالب مهمی وجود دارد. حسن و حسین (ع) بیمار شدند، رسول خدا (ص) با جمعی به عیادت آن دو آمدند، گفتند: یا ابا- الحسن بهتر است برای شفای فرزندانت نذری بکنی، و بدین گونه علی و فاطمه و کنیزشان فضه نذر کردند که اگر خدا به آن دو شفا دهد، سه روز، روزه بگیرند، آن دو از مرض شفا یافتند حضرت علی (ع) از شمعون خیبری سه صاع جو قرض کرد، فاطمه (س) یک صاع آن را آرد کرد و پنج قرص نان پخت، آنها را پیش خود گذاشتند تا افطار کنند، اما در هنگام افطار در اولین شب؛ سائل، دومین شب؛ یتیم و سومین شب اسیری برآن ها وارد شد و سه شب طعام خود را بخشیدند. چون صبح کردند علی (ع) دست حسن و حسین (ع) را گرفت و محضررسول خدا (ص) آمدند حضرت چون دید که از شدت گرسنگی می لرزند فرمود: چقدر ناراحتم می کند حالی که در شما می بینم، با آنها به منزل فاطمه (س) آمد او را در محرابش دید که پشتش به شکمش چسبیده (شکمش به پشتش) و چشمانش به گود رفته است از دیدن آن وضع ناراحت شد، جبرئیل نازل گردید و گفت، یا محمّد بگیر این سوره را، خدا تو را درباره اهل بیت به تو تحیت فرموده است. آن گاه تمام سوره را بر آن حضرت خواند. (قرشی بنابی، 1375: 11 /465-466)

همچنین درباره ثواب تلاوت گفته شده است: «هر که صبح پنجشنبه سوره هل اتی قرائت کند، حق تعالی صد حور العین بکر، و چهار هزار ثیب به او تزویج فرماید: و در بهشت با حضرت رسالت صلّی اللّه علیه و آله و سلّم باشد. (به شرط ایمان و تقوی و عمل به لوازمات این سوره مبارکه)» (شاه عبدالعظیمی، 1363: 13 /407). در تفسیر البرهان برای خواندن این سوره خواصی در غالب دو روایت نقل شده است. پیامبر اسلام (ص) فرمودند؛ هر کس بر قرائت سوره انسان مداومت ورزد، اگر روحش ضعیف باشد دارای قدرت روحی می شود همچنین از امام جعفر صادق(ع) آمده است قرائت سوره انسان موجب تقویت و نیرومندی روح و قوی شدن اعصاب و آرامش یافتن اضطراب مفید است (بحرانی، 1416ق: 5 /543)

3-3. محتوا و ساختار سوره

این سوره در آغاز، خلقت انسان را بعد از آنکه نامی از او در میان نبود خاطرنشان می سازد (انسان /2) و سپس می فرماید که خدای تعالی او را به راهی که تنها راه اوست هدایت کرد، حال یا این انسان شکر هدایتش را می گزارد، و یا کفران می کند (انسان /3) آن گاه می فرماید برای کافران انواعی از عذاب و برای ابرار الوانی از نعمت آماده کرده (انسان /4) و اوصاف آن نعمت ها را در طی هجده آیه شرح می دهد و در نهایت خطاب متوجه به پیامبر (ص) می شود و ضمن یادآوری نزول تدریجی قرآن بر پیامبر توسط خداوند به شکیبایی در برابر حکم پروردگار، پرهیز از پیروی از هوا و هوس های کفار، توصیه به یاد پروردگار در شب و روز، توصیف و مذمت دنیاگروی کافران و. .. سوره به پایان می رسد.

4. زیست معنوی خانواده علوی و شاخصه های آن در سوره انسان

با بررسی محتوای سوره انسان، پنج شاخصه عمده از زیست معنوی خانواده علوی شناسایی و استخراج شد که در ادامه در پنج بخش به بررسی اهمیت هر شاخصه و آثار تربیتی آن خواهیم پرداخت.

4-1. وفای به نذر و آثار تربیتی آن

اولین شاخصه وفای به نذر است (انسان /7). نذر از نظر لغوی به معنی آنچه واجب گردانند بر خود [وَهُوَ ما ینْذِرُه الإِنسان فَیجْعَلُهُ عَلَی نَفْسِهِ نَحْباً وَاجِبًا](ابن منظور،1414ق: 5 / 200) است. همچنین التزام به انجام یا ترک عملی به صورت خاص به خاطر خداوند متعال با صیغه خاص که منعقد می شود از تعاریف دیگر نذر است (محدثی، 1374: 237). واژه نذر، راغب در مفردات می نویسد: «نذر یعنی در کاری که پیش می آید انسان چیزی را بر خودش واجب کند که در واقع واجب نیست، می گویند: نذرت للّه امرا - کاری را برای خدا بر خود نذر کردم که انجام دهم. در آیه گفت: إِنِّی نَذَرت لِلرَّحمن صَوماً - مریم / 26 برای خدای رحمن بر خودم روزه ای نذر کرده ام. و گفت: وَ ما أَنفَقتُم مِن نَفَقَةٍ أَو نَذَرتُم من نذرٍ - البقره / 27 که در همان معنی است «(راغب اصفهانی، بی تا: 4 / 307). بنابراین نذر آن است که انسان در برابر خداوند، خود را به چیزی ملتزم و متعهد کند و مثلًا چنین بگوید: من در برابر خدا نذر می کنم که فلان عمل را انجام دهم یا فلان چیز را انفاق کنم یا بگوید: من در برابر خدا نذر می کنم که اگر فلان حاجتم روا شود چنین و چنان کنم. اولی را نذر ابتدایی و دومی را نذر شرطی می گویند و از نظر فقهی هر دو لازم الاجرا است و کسی که نذر می کند بر او واجب می شود که به نذر خود عمل کند و اگر نکرد کفاره دارد. (جعفری، 1376: 2 / 28). بررسی آیات قرآن نشان می دهد که نذر و فرهنگ آن قدمتی دیرینه دارد، به عنوان مثال در آیه 35 سوره آل عمران آمده است: «إِذْ قَالَتِ امرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّی نذَرْتُ لَک ما فِی بَطْنِی مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ منِّی إِنک أَنتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» (آل عمران /35).. هنگامی که زن عمران گفت: پروردگارا من آنچه را که در شکم دارم نذر کرده ام که در راه خدمت به تو رها باشد. پس، از من بپذیر همانا تو همان شنوا و دانا هستی. نذر واجب نیست اما وفای به نذر (نذری که از جهت شرع صواب باشد) واجب است، حضرت زهرای مرضیه (س) وفای به نذر را سبب آمرزش می داند، ««وَ الْوَفاءَ بالنَّذْرِ تَعْرِیضاً لِلْمغْفِرَةِ»؛ (المجلسی،1403ق: 29 / 223). از فواید ثمرات وفای به نظر می توان به 1. خداوند، مددکار و یاور وفاکنندگان (بقر /270) 2. از عوامل ورود به بهشت (انسان /5)، مصونیت از سختیهای قیامت (انسان /7)، موجب شادابی و شادمانی در قیامت (همان) اشاره کرد. از مفهوم «و ما للظالمین من انصار» در آیه «وَ ما أَنفَقْتُمْ منْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ یعْلَمُهُ وَ ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ» (بقره /270) که تارکان وفای به نذر در شمار آنان است استفاده می شود که وفاکنندگان به نذر مشمول نصرت الهی هستند (هاشمی رفسنجانی و همکاران، بی تا: 30 / 419). به نظر می رسد که در برخی خانواده هایی که با فرهنگ نذر آشنایی ندارند و یا اهتمامی به آن نمی کنند، برای رسیدن به خواسته ها صرف نظر از تلاش های منطقی و لازم، خرافات و اعتقادات غیر منطقی نفوذ می کند، لذا فرهنگ نذر که رسول اکرم (ص) به اهل بیت اش (ص) توصیه کرده است می تواند نقش تربیتی و اهرم تقرب به پروردگار، احساس آرام، تقویت ایمان، کمک به نیازمندان، رضایت و نصرت الهی را در پی داشته باشد.

4-2. معاد باوری و آثار تربیتی آن

معاد به عنوان یکی از اصول دین به اندازه ای مهم و تاثیرگذار است که در مورد آن چنین گفته شده است: «این اصل در اسلام، با سایر اصول اعتقادی و نیز با فروع دین و احکام و حتی اخلاق و به عبارتی با همه شؤون جهان و از جمله انسان در ارتباط است» (اقبال، 1392: 66). شهید مطهری در اهمیت معاد می نویسد:«مسئله معاد از نظر اهمیت، بعد از مسئله توحید مهم ترین مسئله دینی و اسلامی است. پیامبران آمده اند برای این که مردم را به دو حقیقت مؤمن و معتقد کنند: یکی به خدا و دیگری به قیامت» (مطهری، 1373، ص9). با مراجعه به آیات و روایات در این زمینه این کارکرد بیشتر تبیین می شود چنانچه بیش از یک سوم آیات قرآن درباره جهان پس از مرگ بوده و بسیاری از آن ها بیانگر آثار ایمان یا پیامدهای انکار معاد هستند؛ زیرا ایمان به معاد ضامن اجرای قوانین الهی و زمینه ساز نیل آدمی به کمال نهایی و سعادت ابدی است (قاسمی، 1395: 99) و ایمان به معاد در واقع ایمان به اهداف عالیه معنوی و قدسی است که خداوند برای سعادت دنیوی و اخروی انسان ترسیم کرده است و از مهم ترین ثمره های معادباوری رهابخشی از پوچ گرایی (سامانی و نصیری، 1389: 9) با درنظر گرفتن اهداف معنوی و قدسی می باشد. یکی از مهم ترین آثار باور به معاد و زندگی پس از مرگ احساس مسئولیت شدید در برابر فرمان الهی است. به هر حال وقتی آنها به نذرهایی که بر خویشتن واجب کرده اند وفا می کنند به طریق اولی واجبات الهی را محترم شمرده و در انجام آن می کوشند. ترس آنها از شر آن روز بزرگ اشاره به ایمانشان به مساله معاد، و احساس مسئولیت شدید در برابر فرمان الهی است.آنها به خوبی معاد را باور کرده اند، و به تمام کیفرهای بدکاران در آن روز ایمان دارند، و اثر این ایمان در اعمالشان کاملا نمایان است» (مکارم شیرازی، 1371: 25 / 352). معاد باوی آثار فراوانی دارد که در قرآن به آن اشاره شده است، اما در این آیه می توان چنین بیان کرد که در خانواده علوی که همه افراد آن دارای این ویژگی مهم (معادباوری) هستند، پیوند عمیقی در استحکام خانواده و ثبات آن در انجام بندگی خدا در تمام ابعاد وجود دارد. از آن جایی که آیات قرآن همدیگر را تفسیر می کنند، می توان به آیه 6 از سوره تحریم جهت تأیید این مطلب اشاره کرد: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ» (تحریم /6)؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و کسان خود را از آتشی که هیزم آن مردم و سنگ هاست نگه دارید. این آیه به خوبی نقش خانواده در سعادت و شقاوت همدیگر و اهمیت معادباوری را نشان می دهد. یادآور این نکته ضروری است که پیش از معادباوری شناخت و معرفت به اصل معاد است. جوادی آملی در این زمینه می نویسد: «اولین گام در معادباوری، شناخت معاد از سوی عقل نظری است؛ زیرا یکی از دو رکن اساسی برای ایمان، عقل نظری سالم برای فهم درست معارف است» (جوادی آملی، 1389: 2 / 275).

یاد مرگ و معاد باوری آثار تربیتی فراوانی دارد. در واقع یاد مرگ، پذیرش سختی های دنیا را آسان نموده و با یاد مرگ می توان از آن ها گذر کرده و خود را در افقی برتر به نظاره نشست. اگر همه ی حیات خود را متوقف در دنیا کنیم، سختی های دنیا ما را از پای درمی آورد و در روبه روشدن با هر سختی، گویا همه ی حیاتمان به لرزه می افتد (طاهرزاده، 1389: 78-79) بنابراین از آثار تربیتی استقامت در برابر سختی های حیات دنیوی است. در آیه یوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیخَافُونَ یوْمًا کان شرُّهُ مُسْتَطِیرًا»؛ [همان بندگانی که] به نذر خود وفا می کردند و از روزی که گزند آن فراگیرنده است می ترسیدند(انسان /7) انجام مسئولیت و فریضه واجب وفای به نذر در سایه معادباوری تحقق پیدا می کند، هر چند که گرایش های الهی اهل بیت (ع) و انجام واجبات صرفاً به جهت ترس از خدای یکتا نیست، آن بزرگواران با شناختی که از پروردگار دارند و غرق در محبت پروردگار خود هستند، فقط و فقط برای خدا (لِوَجه الله) ایفای نقش می کنند. معادباوری در زندگی خصوصا در خانواده گرایش ها را متعالی می کند بنابراین همانطور که اشاره شد اولین گام شناخت درست مسئله معاد و سپس رسیدن به معادباوری است.

یکی از معضلاتی که در جوامع دینی (از خانوده تا اجتماع های بزرگ) امروز وجود دارد عدم وجود شناخت صحیح از مسئله معاد است. معادباوری و اندیشیدن به مرگ اثرات فراوانی در خانواده دارد، از رابطه زن و شوهر گرفته تا فرزندان و همه اعضای خانواده تا یک اجتماع بزرگ. یکی از آثار معاباوری آینده نگری است که شخص هر کار و فعالیتی را بدون توجه به جنبه و آثارش در آخرت انجام ندهد. اگر این نگاه در خانواده ها غالب شود و به عبارت درست تر خانواده اجتماع را دربر گیرد، مشکلات فراوان امروز از قبیل مشاجره ها، قتل ها و... کاهش چشم گیری پیدا می کرد. نمونه ای از تاریخ درباره عدم معاباوری و معادترسی را در واقعه عاشورا و کربلا می توان مشاهده کرد، آن جا که امام حسین (ع) فرمود: «اِن لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعادَ کونوا احراراً فی دنیا کم»(المجلسی،1403ق: 45 / 51)؛ ای پیروان آل ابوسفیان، اگر دین ندارید و از معاد نمی ترسید، پس در دنیایتان آزاده باشید.

اثرات منفی عدم معادباوری و معادترسی حتی به جایی می رسد که شخص امام معصوم و امام زمان خود را به شهادت می رساند. در نتیجه می توان گفت که معادباوری اگر در خانواده و اعضای آن و طبیعتاً در یک اجتماع متشکل از خانواده ها وجود داشته باشد، اثرات و برکات فراوانی را در پی خواهد داشت که یکی از نتایج مشهود آن کاهش معضلات خانواده ها و اجتماعات است.

4-3. اطعام و آثار تربیتی آن

ویژگی سومی که در آیه هشتم سوره انسان برای معرفی خانواده علوی آمده اطعام است چنانچه می فرماید:«وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حبِّهِ مسْکیناً وَ یتیماً وَ أَسیراً» (انسان /8)؛ این اطعام که پیش تر جریان آن در ارتباط با نذر و روزه گرفتن و اطعام غذایِ موردِ احتیاجِ شدیدِ خانواده علوی بیان شد، تفاسیر و تحلیل های متنوعی دارد. در تفسیر مجمع البیان آمده است: «وَ یطْعِمُونَ الطعامَ علی حبِّهِ؛ یعنی اطعام طعام می کنند با حبی که بر طعام انحصاری خود دارند. یعنی میخورانند طعام موجود و منحصر خود را با نیاز شدیدی که بر آن دارند. خداوند سبحان آنها را توصیف فرموده به ایثار و مقدّم داشتن دیگران بر خودشان (وَ یؤْثرُونَ علی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ- خَصاصَةٌ) دیگران را بر خود اختیار می کنند و مقدّم می دارند گر چه اختصاص، به خودشان داشته باشند» (طبرسی، 1372: 10 / 617). طبرسی در ادامه با ذکرروایتی از پیامبر (ص) در خصوص اهمیت اطعام به مسلمانان در زمان گرسنگی و احتیار و رسیدگی به دیگر احتیاجات آنان می نویسد: «هیچ مسلمانی نیست که مسلمانی را مهمان نمود در گرسنگی و اطعام نماید مگر آنکه خدا او را از میوه های بهشت اطعام نماید...» (همان). بنابراین آیات شریفه سوره انسان، دستور و سرمشق بزرگی است برای کسانی که بخواهند مقام عالی و قرب سبحانی را دریابند به اطعام برای رضای خدا، و از این جهت حضرت صادق (ع) این آیه را جاری در حق هر مؤمنی که اطعام نماید بر مسکین و یتیم و اسیر برای رضای خدا می داند (شاه عبدالعظیمی، 1363: 13 /414).

اطعام در قرآن به اشکال گوناگونی بیان شده است که اثرات آن هم دنیوی و هم اخروی است. خداوند در سوره ماعون آیه سوم می فرماید: «وَلا یحُضُّ علَی طعَامِ الْمسْکِینِ» (ماعون /3) و (کسی را) بر اطعام فقیر ترغیب نمی کند. در این سوره که اثرات انکار معاد را بیان می کند، به بحث عدم اطعام اشاره می کند. اطعام به نیازمندان و معادباوری رابطه تنگاتنگی با هم دارد که قرآن یکی از اثرات عدم معادباوری را اطعام نکردن و ترغیب دیگران به انجام ندادن این عمل و ویژگی شایسته است.

4-4. اخلاص و آثار تربیتی آن

اخلاص که از ارکان عبادات محسوب می شود و اثرات تربیتی فراوانی دارد که خداوند در برخی موارد متضمن اعطای آن ها است. در حدیثی در کتاب بحار آمده است: «من أخلص لله أربعین یوماً فجّر الله ینابیع الحکمة من قلبه علی لسانه» (المجلسی، 1403ق: 53 /326)؛ کسی که چهل روز با اخلاص به سرببرد چشمه های حکمت از قلبش بر زبان (و قلم) او جاری می گردد. دستور بندگی خالص در قرآن علاوه واژه اخلاص و مشتقات آن با کلمات و عبارت های متنوع دیگری آمده است؛ مانند: «یُریدون وَجهَه»، «أسلم وجهه لله»، «نصَحوا لله»، «اِبتِغاءِ مَرضاتِ الله»، «اِبتِغاءِ وَجهَ الله»، «وَ قُرُباتٍ عِندَ الله»، «حَنیف»، «تَبَتَّل إِلَیه» (بطحائی گلپایگانی، 1392: 97). از طرفی شِرک در تضاد با اخلاص است و از این جهت یکی از مهمترین شروط قبول شدن عبادات اخلاص است. در جای جای قرآن اخلاص پیامبران در هدایت مردم و تبلیغ رسالت به چشم می خورد مانند آیه 72 سوره یونس:«... فَمَا سَأَلْتُکمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِی إِلَّا عَلَی اللَّهِ. .. من مزدی از شما نمی طلبم پاداش من جز بر عهده خدا نیست» و موارد متعددی قرآن در معرفی آنان (پیامبران) می-فرماید از کسانی تبعیت کنید که از شما در ازای تبلیغ پاداش (اجر) دریافت نمی کنند.

آیه نهم سوره انسان ویژگی چهارم این خانواده گرامی را بیان می کند.«إِنما نُطْعِمُکُمْ لِوَجهِ اللَّهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً»(انسان /9)؛ (و زبان قال و حالشان این است که) جز این نیست که ما شما را برای رضای خدا اطعام می کنیم از شما پاداش و سپاسی نمی خواهیم. «جز این نیست که ما اطعام می کنیم شما را قربة الی اللَّه اراده نداریم از شما که عوضی و جزائی بما دهید یا شکرگزار ما باشید. بنابراین در زمان اطعام آنان، توقع جزا و شکرگزاری از آنها نداشتند و غرض از اطعام آنها جز رضا و خشنودی خدا و قربت و خلوص نبوده که مفاد: إِنَّما نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ اللَّهِ است لا نُرِیدُ مِنْکمْ جَزاءً (طیب، 1369: 13 /319- 320). بنابراین عمل اطعام آنان اختصاص بوجه ساحت پروردگار و جلب رضایت ساحت او دارد و هرگز توأم با منت نبوده که سبب بطلان صدقه باشد (حسینی همدانی، 1404ق، ج17، ص251). چنانچه عمل وقتی از خود خواهی و ریاء و باقی جهات طبیعی خالص گردید آن وقت انجام دهنده آن از نیکوکاران محسوب می گردد و ابرار کسانی می باشند که در انفاق، منّت به فقیر نگذارند و عوض از وی نخواهند بلکه با کمال احتیاج خود خالصا مخلصا لوجه اللَّه اتفاق نمایند (امین، بی تا: 14 /236). همچنین از کلمه «لِوَجْهِ اللَّهِ» اخلاص ناب را می توان دریافت کرد، اطعام و انفاق خانواده علوی- فاطمی به این گونه است که مستحق آن پاداش الهی«وَ جَزاهُمْ بِما صبَرُوا جنَّةً وَ حَرِیراً» (انسان /11) شدند. در بحث انفاق و آداب مربوط به آن نکات متعددی را قرآن بیان می کند که گاهی عدم توجه به آن ها، شخص انفاق کننده علاوه بر آن که بهره ای از انفاق اش نمی برد که گاهی مرتکب گناه و حتی هتک حرمت شخص نیازمند می شود.

4-5. خوف الهی و آثار تربیتی آن

خوف از خداوند در حقیقت ترس از رفتار زشت و ناپسند خودمان است که بر اثر قوانین تشریعی الاهی عذاب و کیفر خداوندگاری بر آن ها مترتب می گردد و در این باره باید از خدا بترسیم؛ چون او است که می تواند ما را ببخشد و کیفر و عذاب را از ما بردارد و یا ما را به عذاب خویش مبتلا سازد (مصباح یزدی، 1394: 152). دهمین آیه از سوره انسان به ویژگی خوف الهی خانواده علوی-فاطمی اشاره می کند: «إِنا نخافُ مِنْ رَبِّنا یوْماً عَبُوساً قَمْطَریراً» (انسان /10)؛ ما از قهر پروردگار خود به روزی که از رنج و سختی آن رخسار خلق درهم و غمگین است می ترسیم. سخن ابرار در آیه؛ إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً ممکن است «زبان حال» یا «زبان قال» آنها باشد. همچنین تعبیر از روز قیامت به روز«عبوس» و «سخت» با اینکه عبوس از صفات انسان است و به کسی می گویند که چهره اش را در هم کشیده، به خاطر تاکید بر وضع وحشتناک آن روز است، یعنی آن قدر حوادث آن روز سخت و ناراحت کننده است که نه تنها انسانها در آن روز عبوسند بلکه گویی خود آن روز نیز عبوس است (مکارم شیرازی، 1371: 25 / 335). علامه طباطبایی مراد از" عبوس بودن آن" را ظهور کمال شدت آن برای مجرمین دانسته است و در خصوص کلمه «قمطریر» به معنای دشوار و سخت است. همچنین آیه در مقام بیان علت سخن «إِنَّما نطْعِمُکمْ لِوَجهِ اللَّه. ..» حکایت دارد و اینکه اگر عمل مذکور خود را تنها و تنها به خاطر خدا انجام دادند، و عبودیت خود را برای خدا خالص کردند، بدین جهت است که از آن روز سخت و دشوار می ترسیدند، و برای بیان علت مذکور اکتفاء نکردند به اینکه ما از آن روز می ترسیم، بلکه آن روز را به پروردگار خود نسبت داده، گفتند:" ما از پروردگار خود از روزی می ترسیم که چنین و چنان است"، تا فهمانده باشند هم اطعامشان و هم ترسان برای غیر خداوند نیست.(طباطبایی، 1374: 20 / 205-206) و این خوف الهی نیروی محرکه قوی جهت تعالی و رشد انسان است. هر چند امامان معصوم (ع) معرفت نابی به خداوند و شایستگی پرستش دارند و خوف الهی در وجود آنان متفاوت با غیر معصومین است چنانچه حضرت علی (ع) می فرماید: «الهی ما عَبَدتُک خَوفاً من نارِک و لا طَمَعاً فی جَنَّتِک بل وَجدتُک أهلاً للعبادة فَعَبَدتُک» (المجلسی، 1403 ق: 41 / 14)؛ خدایا! من تو را پرستش نکردم از ترس آتش جهنمت و پرستش نکردم به طمع بهشتت، بلکه فقط تو را شایسته پرستش می بینم. در این ارتباط آیت الله جوادی آملی می گوید: «سالکانی که خدای سبحان را «خوفاً من النّار» یا «شوقاً إلی الجنّة» عبادت کرده و در محدوده خوف و طمع کار و عبادت می کنند: (یدعون ربَّهم خوفاً وطمعاً) در وادی محبت قدم نخواهند گذاشت. دوستان خدا می دانند که خدای سبحان آنها را از دوزخ می رهاند و به بهشت می رساند؛ لیکن آنان خدا را برای این عطای معلوم عبادت نمی کنند». (جوادی آملی،1388: 7 / 265). بنابراین ترس از قیامت و عذاب های آن و در عین حال امید به رحمت الهی (حالتی بین ترس و امید) جهت حرکت در مسیر بندگی نیاز مهمی است که متأسفانه کمتر در زندگی کنونی و خانواده ها دیده می شود.

بنابراین خوف خدا و عذاب الهی (اخروی) یک فضیلت است که انسان از قادر متعال برای تعالی شدن خود بترسد و در خودسازی و کامل شدن خود و انجام وظایف همت کند. زیان های دنیوی موقت هستند و سرانجام پایان می یابند و آن زیان ها حداکثر در طول زندگی دنیوی انسان را گرفتار خویش می سازند، این درحالی است که عذاب های اخروی ابدی و جاودانه اند و انسان معصیت کار را گریزی از آنها نیست. اینجاست که عقل به انسان حکم می کند که فکر خود را صرفا معطوف به خطرات و زیان های موقتی دنیا نکند، و بیش از هرچیز به خطرات و آسیب های اخروی و ابدی بیندیشد و درصدد رهایی از آنها برآید و از این جهت انسان باید همیشه ترس از گرفتار شدن به عذاب های اخروی را در دل خود زنده بدارد. البته باید در حالت ترس از خدا و عذاب های الهی، جانب اعتدال را رعایت کند و ترس او چندان تشدید نگردد که به ناامیدی از رحمت الهی بینجامد و در نتیجه، شدت آن ترس، راه توبه را به روی خویش مسدود ببیند و امیدی به مغفرت و آمرزش الهی نداشته باشد(مصباح یزدی،1398: 5-14) آنچه ضرورت دارد یاد همیشگی قیامت است چرا که ثمره آن پیشگیری از انحراف و ابتلای به عذاب الهی است. (جوادی آملی، 1389: 2 / 198) و از این جهت حضرت سجاد (ع) از خداوند می خواهد که یاد مرگ استمرار داشته باشد: «وَ انْصِبِ الْموْتَ بینَ اَیدینا نصْباً، وَ لا تجْعَلْ ذِکرَنا لَهُ غِبًّا؛و مرگ را پیش چشم ما مجسم کن و یاد آن را از خاطر ما مبر» (شعرانی، ترجمه صحیفه سجادیه،1389: 250).

نتیجه

درقرآن به خانواده و مسائل مرتبط با آن در آیات متعددی پرداخته شده است. قرآن به طور ویژه دو خانواده نمونه را با ذکر شاخصه هایی معرفی نموده است که عبارتند از؛ خانواده حضرت زکریا (ع) و امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س). نوشتار حاضر با بررسی سوره انسان که به سوره ابرار نیز شناخته می شود پنج ویژگی مهم این خانواده نمونه و از خاندان عصمت و طهارت را شناسایی و استخراج نمود که عبارتند از؛ 1. وفای به نذر 2. معاد باوری 3. اطعام خاص 4. اخلاص و 5. خوف الهی.

با تحلیل و تطبیق این ویژگی ها در سوره انسان با منابع نقلی و عقلی، مشخص شد که شاخصه های یادشده از اثر تربیتی ویژه ای برخوردارند، به طوری که اگر این ویژ گی های تربیتی به همراه دیگر شاخصه های تربیتی قرآنی در خانواده ها نهادینه شود، موجب اعتلای معنوی خانواده و جامعه دینی می شود. ویژگی های یاد شده ارتباط تنگاتنگی با هم دارند به طوری که معادباوری (که متأثر از بینش توحیدی معصومین علیهم السلام است) را می توان ریشه اساسی وجود شاخصه های مذکور دانست. آنچه می توان از این شاخصه ها استفاده کرد همانا اثرگذاری معادباوری بر تمام شئونات و ویژگی های فردی و اجتماعی زندگی انسان است که نقش بنیادینی را ایفا می کند. بنابراین از بایسته های سبک زندگی دینی و زیست معنوی، شناسایی و استخراج معارف اسلامی از جمله شاخصه های تربیتی سوره انسان است.

منابع

- قرآن

- ابن منظور، محمد بن مکرم، (1414ق)، لسان العرب، بیروت: دار الصادر.

- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی (1408ق). روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی.

- اقبال، ابراهیم (1391)،«سوره انسان و اهل بیت علیهم السلام»، مجله پژوهش های قرآن و حدیث، سال45، شماره2، صص1-18

- امین، نصرت بیگم (بی تا). تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن، 15 جلد، بی جا، بی نا.

- بحرانی، سیدهاشم (1416ق)، البرهان فی تفسیر القرآن، تحقیق: قسم الدراسات الاسلامیة مؤسسة البعثة، تهران: بنیاد بعثت.

- بطحائی گلپایگانی، سید حسن (1392)،«جستاری در مفهوم شناسی و گستره اخلاص در قرآن»، فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی، سال 3، شماره12،ص97-116.

- بهشتی، احمد (1361). خانواده در قرآن 3، قم: انتشارات طریق القدس.

- ثقفی تهرانی، محمد (1398ق). روان جاوید در تفسیر قرآن مجید، چاپ 2، تهران: برهان.

- جعفری، یعقوب (1376)، تفسیر کوثر، قم: موسسه انتشارات هجرت.

- جوادی آملی، عبدالله (9-1388)، تسنیم، ج2و ج7، قم: انتشارات اسراء.

- جهانفر، محمد (1376)، مبانی جمعیت شناسی، تهران: دهخدا.

- حسینی همدانی، محمد (1404ق)، انوار درخشان در تفسیر قرآن، تهران: لطفی.

- خرم دل، مصطفی (1384)، تفسیر نور (خرم دل)، چاپ 4، تهران: احسان.

- دهخدا، علی اکبر (1341)، لغت نامه، تهران: دانشگاه تهران.

- راغب اصفهانی، حسین بن محمد (بی تا)، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، مترجم غلامرضا خسروی حسینی، اصفهان: موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت (ع).

- سلطان علی شاه، سلطان محمد بن حیدر (1372)، متن و ترجمه فارسی تفسیر شریف بیان السعادة فی مقامات العبادة، تهران: سر الاسرار.

- شاه عبدالعظیمی، حسین (1363)، تفسیر اثنی عشری، تهران: میقات.

- شعرانی، میرزا ابوالحسن، (1389)، ترجمه و شرح صحیفه سجادیه، چاپ4،قم:انتشارات اشکذر.

- الشیخ صدوق، محمد بن علی ابن بابویه القّمی (بی تا). من لا یحضره الفقیه، (تحقیق علی اکبر الغّفاری)، قم، مؤسسه النشر الإسلامی.

- طاهرزاده، اصغر (1389)، هنرمردن، اصفهان: لب المیزان.

- طباطبایی، محمدحسین (1374)، ترجمه تفسیر المیزان، چاپ 5، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم-دفتر انتشارات اسلامی.

- طبرسی، فضل بن حسن (1372)، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، چاپ 3، تهران: ناصر خسرو.

- طیب، عبدالحسین (1369)، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، چاپ2، تهران: اسلام.

- عاملی، جعفر مرتضی، (1424ق)، تفسیر سوره هل أتی، بیروت: المرکز الاسلامی للدراسات.

- قائمی امیری، علی (1386). خانواده ای نمونه در اسلام، تهران: انتشارات انجمن اولیاء و مربیان.

- قرائتی، محسن (1388)، تفسیر نور، تهران: مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن.

- قرشی بنابی، علی اکبر (1375)، تفسیر احسن الحدیث، چاپ 2، تهران: بنیاد بعثت مرکز چاپ و نشر.

- الکلینی الرازی، محمد بن یعقوب (1401ق). الکافی، (تحقیق علی اکبر الغفاری)، چاپ چهارم، بیروت، دار صعب و دار التعاریف.

- المجلسی، محمد باقر (1403ق). بحار الانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء.

- محدثی، جواد (1374)، فرهنگ عاشورا، ج3، قم: انتشارات معروف.

- محمدی ری شهری، محمد (1390)، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، چاپ4، (مترجم حمید رضا شیخی)، قم: دار الحدیث.

- مصباح،محمد تقی (1389)، «ترس از خدا و نقش سازنده آن در زندگی (2)»، معرفت، سال19، شماره154،ص5-14.

- مصباح،محمد تقی (1394)، پندهای الاهی، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)

- مطهری، مرتضی (1373)، معاد، قم: انتشارات صدرا.

- مغنیه، محمدجواد (1387)، ترجمه تفسیر کاشف، چاپ: 1، قم: بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم).

- مکارم شیرازی، ناصر (1371). تفسیر نمونه، چاپ10، تهران: دار الکتب الإسلامیة.

- هاشمی رفسنجانی، اکبر و همکاران، (بی تا)، فرهنگ قرآن، قم: مرکز فرهنگ و معارف قرآن.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان