حالا یکسال بعد از ورود نهچندان ساده تپسی به بازار سرمایه، این شرکت در ابتدای امسال در گزارش عملکرد سال 1401 خود اعلام کرد که با رشد 135درصدی درآمدهایش در سال گذشته توانسته به سود ناخالص 129میلیارد تومانی دست پیدا کند و سود خالص آن به 87میلیارد تومان برسد. همین گزارش کافی بود تا برخی اعلام کنند که ورود تپسی به بازار سرمایه تاثیر مثبتی بر عملکرد مالی این شرکت داشته و برخی دیگر با انتقاد نسبت به سود 87 میلیارد تومانی این شرکت بگویند که این شرکت در اولین سال ورودش به بازار سرمایه نتوانسته است سود چشمگیری کسب کند و حتی به همین واسطه ارزشگذاری را که در این سالها در مورد استارتآپها منتشر شده بود زیر سوال بردند. همچنین همین گروه از منتقدان سود 87میلیارد تومانی تپسی در اولین سال ورودش به بازار سرمایه را اندک دانستند و اعلام کردند که اگر سهامداران این شرکت، یک ملک در تهران خریداری کرده بودند، سود بیشتری در این یک سال به دست میآوردند.
اما آیا سود سالانه 87 میلیارد تومانی برای یک شرکت استارتآپی تازهوارد به بازار سرمایه واقعا کم است و بهتر است سرمایهگذاران به سمت بازارهایی مانند طلا، ارز و ملک بروند؟ آیا ورود استارتآپها به بازار سرمایه میتواند منشأ رشد آنها باشد یا برخلاف تصور ورود آنها به بورس تاثیری در رشد درآمدشان ندارد؟ یا بهتر است این سوال پرسیده شود که یک شرکت استارتآپی در بورس باید سالانه چقدر سود بدهد؟
سود و درآمد تپسی یک سال بعد از عرضه اولیه
تپسی به عنوان اولین شرکت استارتآپی که سال گذشته پایش به بازار سرمایه رسیده، از همان زمان به صورت شفاف موظف شد که صورتهای مالی خود را در سامانه کدال منتشر کند. طبق اطلاعات منتشرشده در کدال، تپسی در پایان 29 اسفند 1401 توانسته درآمدهای عملیاتیاش را 135درصد و سود عملیاتی خود را به میزان 117درصد افزایش دهد. در این میان البته هزینههای تپسی نیز 140درصد اضافه شده است. تپسی از خرداد سال 1401 که در فرابورس حضور داشت، 625 میلیارد تومان درآمد عملیاتی به ثبت رسانده و هزینههای عملیاتیاش نیز 496میلیارد تومان گزارش شده است. از سوی دیگر سود ناخالص این پلتفرم فعال در حوزه تاکسی اینترنتی 129 میلیارد تومان و سود خالص آن نیز 87 میلیارد به ثبت رسیده که 352درصد رشد نسبت به سال 1400 از خود نشان میدهد.
البته آخرین گزارش فعالیت ماهانه تپسی هم که 31 تیر سال 1402 در کدال منتشر شده، نشان میدهد که تمام این اعداد و ارقام با تغییر قابلتوجهی همراه شده است. طبق این گزارش، تپسی در دوره یک ماه منتهی به 31 تیر سالجاری، معادل 9/ 90 میلیارد تومان درآمد کسب کرده که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته بیش از 70درصد رشد داشته است. این در حالی است که درآمد این شرکت در دوره یکماه منتهی به 31 تیر 1401 به میزان 1/ 51 میلیارد تومان بوده، بنابراین درآمد تپسی با رشد بیش از 70 درصدی مواجه شده است.
طبق این گزارش، عمده درآمد تپسی از محل کمیسیون دریافتی از رانندگان است که مبلغ این درآمد در تیرماه معادل 7/ 87میلیارد تومان بوده است. همچنین بررسی صورت مالی این استارتآپ از اول سال مالی تا پایان دوره مالی منتهی به 31 تیر 1402 نشان میدهد که برای تپسی به میزان 4/ 293 میلیارد تومان درآمد شناسایی شده است. از سوی دیگر معادل 4/ 281میلیارد تومان از درآمدهای تپسی متعلق به کمیسیون دریافتی از رانندگان بوده است.
بر اساس این گزارش، درآمد این شرکت از اول سال مالی تا پایان دوره مالی منتهی به 31تیر 1402 معادل 3/ 154 میلیارد تومان بوده که مقایسه آن با درآمد شناساییشده از اول سال مالی تا پایان دوره منتهی به 31 تیر 1402، نمایانگر رشد 90 درصدی این شرکت در 4ماه نخست سال جاری است.
ماهیت متفاوت شرکتهای استارتآپی و تولیدی
مدیران تپسی این ارقام و اعداد و ورودشان به بورس را منشأ رشد خود میدانند، با این حال برخی منتقدان اعلام میکنند سود 87 میلیاردی در یک سال برای شرکتی مانند تپسی که بازیگر دوم بازار تاکسی اینترنتی است چندان چشمگیر نیست و اگر کسی یک ملک در تهران بخرد یا در بازار ارز و دلار سرمایهگذاری کند به سود بیشتری دست پیدا میکند، اما این انتقاد تا چه حد به شرکتی که تنها یک سال از ورودش به بورس گذشته، وارد است.
علیرضا توکلی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» اعلام میکند که نباید سود شرکتهای فناورمحور را با شرکتهای تولیدی یا شرکتهای بالغی که چند سال در بورس بودهاند مقایسه کرد و انتظار رشدهای چندصد میلیاردی از آنها داشت.
به باور او این شرکتها بسته به اینکه تجارت خود را چقدر توسعه دهند و بتوانند از یک مرحله رشدی خارج شوند و به سود پایدار برسند، میتوانند در طول زمان رشد صعودی و انفجاری داشته باشند. او تاکید میکند در این شرایط است که میتوان نظام قیمتگذاری و سوددهی آنها را با شرکتهای تولیدی مانند شرکتهای خودروساز یا فولادی مقایسه کرد.
توکلی معتقد است که یک شرکت از نوع استارتآپی در دوران رشدش ممکن است قیمتش با سودش تفاوت بسیار زیادی داشته باشد که تپسی هم از این موضوع بینصیب نبوده است.
او در پاسخ به اینکه برآورد منتقدان از کم بودن سود 87 میلیاردی برای تپسی ربطی به تازهوارد بودن آن در بازار سرمایه دارد یا خیر میگوید: «این مساله ربطی به تازهوارد بودن تپسی به بازار سرمایه ندارد. بالاخره این شرکت تمام تلاش خود را کرده که بتواند هم رشد آیندهاش را تضمین کند و هم سودآوری بالایی داشته باشد و در نهایت به این عدد رسیده است. اصل موضوع این است که این سود با این قیمت میخورد و آیا این ارزش و سرمایه بازار که قبلا داشته یا الان دارد با سود میخواند یا خیر که در این زمینه عدمتناسب وجود دارد و این حرف درستی است، اما علتش این است که تپسی با یک شرکت تولیدی قابل مقایسه نیست.»
توکلی ادامه میدهد: «اما اگر تپسی را در مقابل شرکتهای فناورمحور چه در ایران و چه در دنیا نگاه کنید، قابل مقایسه است. در دنیا هم شرکتهای فناورمحور نسبت سودشان، به نسبت ارزش شرکتشان عدد پایینتری است یا برعکس بگویم ارزش شرکتشان به سودشان عدد بسیار بالایی است و این اتفاق چیز عجیب و غریبی نیست.»
توکلی تاکید میکند که در دنیا هم سوددهی شرکتهای استارتآپی یا فناورمحور در بازار سرمایه به همین صورت است و شاید بهتر این باشد که سهامداران کمی صبر داشته باشند و در کوتاهمدت به دنبال گرفتن سود خیلی بالا از یک شرکت استارتآپی نباشند، چرا که تجربههای شرکتهای استارتآپی در دنیا نشان میدهد که در درازمدت حتما به سودهای بالا خواهند رسید.
علی رحمانی، کارشناس بازار سرمایه و استاد دانشگاه الزهرا، هم در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» اعلام میکند که نباید از یک شرکت فناورمحور همان میزان سودی را انتظار داشت که یک شرکت تولیدی در بورس دارد. او نیز تاکید میکند که در دنیا نیز شرکتهای فناورمحور مانند آمازون بعد از سالها ورود به بازار سرمایه اعلام میکنند که به سوددهی رسیدهاند.
رحمانی در این مورد میگوید: «اطلاعات دقیقی از صورتهای مالی تپسی ندارم، اما تجربه نشان داده که این شرکتها عموما پتانسیل رشد بالایی دارند و ممکن است در یک دوره زمانی مشخص سوددهی آنها محقق شود. نباید فکر کرد که باید سودآوری این نوع شرکتها زیاد باشد و نسبت قیمت به سودشان پایین باشد، چرا که عموما باید به فرصتهای رشد این شرکتها نگاه کرد.»
همچنین او تاکید میکند در این زمینه باید به این موضوع دقت کرد که یک شرکت در چه مرحلهای وارد بازار سرمایه شده است. به گفته او ممکن است یک شرکت در مرحله رشد وارد بازار سرمایه شده باشد و یک شرکت هم در مرحله بلوغ، بنابراین باید برای شرکتهای حاضر در بازار سرمایه یک چرخه عمر در زمینه سوددهی در نظر گرفت.
او در این زمینه توضیح میدهد: «باید به این نکته به شکل دقیق توجه شود که وقتی یک شرکت در مرحله رشد وارد بازار سرمایه میشود، ممکن است بخشی از هزینههایش در این زمان صرف توسعه نرمافزار، تبلیغات، تحقیقات و ... شود، بنابراین طبیعی است که سود آنچنانی نداشته باشد یا در اصل ممکن است کسب سهم بیشتر از بازار برایش مهمتر از کسب سود باشد و رسیدن به سوددهی را بعد از مدتی محقق کند.»
سوددهی در بازار سرمایه و ابهام در ارزشگذاری استارتآپها
یکی دیگر از انتقادهایی که برخی همزمان با انتشار سود سالانه تپسی وارد کردند، زیر سوال بردن کل اکوسیستم استارتآپی کشور بود و اینکه سوددهی همین یک شرکت نشان میدهد، ارزشگذاریهای بالایی که سالها پیش روی شرکتهای استارتآپی گذاشته میشد، اشتباه و به دور از واقعیت بوده و در واقع شرکتهای استارتآپی ایرانی اندازه یک برج دوقلو در الهیه هم ارزش ندارند.
مهدی صداقت، مدیر خانه نوآوری و کارشناس استارتآپی اما در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» اعلام میکند که اعلام سود تنها آیتم برای ارزشگذاری استارتآپها نیست. در واقع به باور او این آیتم برای ارزشگذاری این شرکتهای نوآور کفایت نمیکند.
صداقت میگوید وقتی میتوان گفت تپسی در بازار سرمایه بعد از یک سال موفق عمل کرده یا نه که بتوان آن را با شرکتهای استارتآپی دیگر در این بازار هم سنجید و این درحالی است که در ایران تنها یک استارتآپ توانسته بعد از سالها پیگیری، وارد بازار سرمایه شود.
او در این زمینه میگوید: «استارتآپهایی که وارد بورس شدند، آنقدر نیستند که ما تپسی را با آنها بسنجیم. به نظر من هنوز بازار باید استارتآپهای بیشتری را بپذیرد که در این شرایط بتوان گفت تپسی دارد درست کار میکند یا اشتباه و میزان سودی که داده متناسب است یا خیر. از طرف دیگر وقتی تعداد حضور استارتآپها در بازار سرمایه بیشتر شود در آن صورت است که باید تعدادی متخصص در بازار بورس داشته باشیم که بسنجند که اتفاقی که برای این شرکتها در بازار سرمایه میافتد مثبت است یا منفی.»
به گفته او یک شرکت استارتآپی را نمیتوان با یک شرکت تولیدی مقایسه کرد، همانطور که در مقایسههایی که در این زمینه منتشر میشود هیچوقت یک شرکت سیمانی با یک شرکت فولادی مقایسه نمیشود، بلکه با شرکت سیمانی دیگری مقایسه میشود که در بازار سرمایه حضور دارد.
صداقت همچنین یکی دیگر از دلایلی که ممکن است شرکتهای فناورمحور به سرعت در بازار سرمایه به سوددهی نرسند را ناشناخته بودن آنها در این بازار معرفی میکند و توضیح میدهد: «به جز اینکه استارتآپهای زیادی وارد بورس نشدهاند، مساله دیگری که وجود دارد عدمشناخت بازار سرمایه نسبت به داراییهایی است که این شرکتها دارند که لزوما این داراییها برای بورس قابل قبول نیست چرا که هنوز در این بازار نگاه سنتی و قدیمی حکمفرماست.»
او در پاسخ به این سوال که مورد قبول نبودن سود یک شرکت استارتآپی در بورس از نظر برخی و زیر سوال بردن ارزشگذاری شرکتهای استارتآپی به این واسطه آیا تحلیل درستی است یا خیر، میگوید: «این موضوع هم به این مساله برمیگردد که هنوز در این بازار نگاه سنتی وجود دارد و با همین نگاه سنتی به استارتآپها نگریسته میشود. نمیخواهم از عملکرد تپسی دفاع کنم، اما میگویم ما به اندازه کافی متخصص در این بازار نداریم که بتوانند در این زمینه صحبت کنند و نظر بدهند.»
به باور او زمانی میتوان در این زمینه نظر کارشناسی داد که هم تعداد شرکتهای استارتآپی در بورس زیاد شود و هم متخصصانی در بازار سهام وجود داشته باشند که به صورت تخصصی این شرکتها را ارزیابی و در مورد فعالیت و ارزش آنها نظر دهند. همچنین او تاکید میکند که زیر سوال بردن ارزشگذاری استارتآپها به خاطر سودی که در بازار سرمایه داشتهاند، ملاک خوبی در این زمینه نیست و سود نمیتواند تنها آیتم برای ارزشگذاری استارتآپها باشد.
تسریع توسعه با ورود به بازار سرمایه
در مقابل تمام منتقدانی که سود تپسی پس از یکسال ورودش به بازار سرمایه را کم ارزیابی و اعلام میکنند که اگر سرمایههای افراد در این زمینه در بازار طلا یا ملک وارد شود، سود بیشتری به دست میآورند، اما مدیران تپسی معتقدند که ورودشان به بازار سرمایه منشأ رشد برایشان بوده است.
امیرپرویز فرزان، معاون مالی تپسی، در همین زمینه در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» تاکید میکند که در یک سال گذشته با ورودشان به بورس رشد خوبی را طی کردهاند و توانستهاند به بخشی از روند توسعه تپسی هم سرعت ببخشند. او در این زمینه میگوید: «واقعیت این است که در هفت سال گذشته، تپسی همیشه رشد مستمر و مداوم خودش را داشته و اگر دوره کرونا را کنار بگذاریم، رشد سریعی را در سالهای پیش تجربه کرده. ورود به بورس در سال 1401 و تامین مالیای که از این طریق انجام شد، توانست بخشی از توسعه تپسی را تسریع کند. ما در سال 1401 به 13 شهر جدید وارد شدیم و تعداد شهرهای فعال تپسی را به 32 شهر رساندیم.» به گفته او رشد 60درصدی کاربران فعال در کنار رشد 75 درصدی تعداد سفرها، آنها را به رشد خوبی رساند به شکلی که توانستند درآمد و سود تپسی را به ترتیب 135درصد و300درصد افزایش دهند. همچنین او تاکید میکند که در کنار این اتفاقها دو کسبوکار جدید شامل تپسیپک در حوزه ارسال اقتصادی و برنامهریزیشده بسته و «تپسی گاراژ» در حوزه خرید آنلاین اقلام و لوازم جانبی خودرو را نیز این تاکسی آنلاین شروع کرده است.
فرزان مقایسه سود تپسی با بازارهای دیگر مانند ملک، طلا و ارز و... را هم اشتباه میداند و تاکید میکند که شرایط استارتآپها با دیگر شرکتهای حاضر در بورس کاملا متفاوت است.
او در این مورد توضیح میدهد: «در استارتآپها نگاه به رشد آتی وجود دارد و برای همین موضوع، بخش زیادی از درآمد صرف آماده کردن زیرساختهای این رشد میشود. در دنیا هم اگر به استارتآپهایی که وارد بورس شدهاند نگاه کنید، رفتار و الگوی مشابهی را میبینید.»
به باور او رشد آتی استارتآپها نیازمند ایجاد دو موضوع زیرساختی بسیار مهم و هزینهبر است. اول تغییر فرهنگ و عادات مردم به عنوان مصرفکننده است. به گفته فرزان این تغییر در ابتدا هزینه زیادی دارد و عملا بیشتر سرمایه کسب و کارهایی مانند تپسی در ابتدای راه صرف این تغییر رفتار مصرفکننده میشود، ولی وقتی این اتفاق افتاد بلندمدت است و تاثیر آن در بلندمدت باقی میماند و دیگر به حالت اول برنمیگردد.
بر اساس گفتههای او موضوع دوم که بسیار هم مهم و هزینهبر است، موضوع ساختن شبکه کاربران است. او تاکید میکند که در استارتآپها، هرچقدر شبکه کاربران بزرگتر باشد، کسب و کار پایدارتر خواهد بود و سرویسدهی بهتری نیز انجام خواهد شد. این ویژگی ذاتی پلتفرمهاست و همین شبکه بزرگ کاربران یکی از مهمترین داراییهای شرکتی مانند تپسی است. در نتیجه به گفته او بخش زیادی از درآمد حاصله صرف توسعه همین شبکه و زیرساختهای تکنولوژی آن میشود تا این توسعه در آینده منجر به سودآوری بیشتر شود. آنطور که فرزان اعلام میکند نکته قابلتوجه در مورد شبکه کاربران این است که داشتن چنین شبکه ارزشمندی، در آینده امکان ورود استارتآپ به شاخههای جدید کسبوکار را هم فراهم و تسهیل میکند.
او در پاسخ به اینکه سوددهی سایر صنایع در بورس هم به همین شکل پیش میرود، میگوید: «نمیتوانیم بگوییم در همه صنایع به این شکل است، چرا که استارتآپها ویژگیها و مختصات خاص خودشان را دارند. اما به عنوان مثال، برخی از صنایع معدنی با فروش مشابه تپسی سودی همین اندازه یا حتی کمتر ساختهاند. نکته قابلتوجه این است که در صنایعی مانند صنایع معدنی، این شرکتها با یارانه و بهنوعی کمکهزینههای دولتی و گاه فرآیندهای تولیدی سادهتر حتی درآمدهای دلاری دارند اما اعداد سود آنها به تپسی نزدیک است.»
این شرایط در حالی است که به باور او در تپسی یک ارزش خلق شده و عملا سود و درآمد تپسی فارغ از درآمد دلاری یا هر یارانه دیگری خلق شده است. به عبارت دقیقتر، آنها از یک عدمبهینگی که در بخش حملونقل وجود دارد، از یک نیاز جامعه به حمل و نقل سریع و باکیفیتتر، برای راننده و مسافر خلق ارزش کردهاند و یک شبکه گسترده کاربر در حال استفاده از آن هستند.
انتقاد برخی از سوددهی کم تپسی یک سال بعد از ورود به بازار سرمایه در حالی مطرح میشود که در همین آخر هفته گذشته خبر رسید که اوبر، شرکت تاکسی اینترنتی که به صورت بینالمللی فعالیت میکند، بالاخره موفق شده بعد از تقریبا بیش از 13 سال فعالیت برای اولینبار در یک فصل مالی، به سود عملیاتی دست پیدا کند. این شرکت در گزارش درآمدهای سه ماه دوم 2023 از سود خالص 394 میلیون دلاری خبر داده و این اتفاق را متاثر از افزایش 22 درصدی سفرها دانسته است.