مقدمه
خبر و خبررسانی به دلیل گرایش های ذاتی انسان به برقراری ارتباط با محیط پیرامون خود همواره جزء جدایی ناپذیر زندگی بشر بوده است. با افزایش حجم اطلاعات و اخباری که نظام اجتماعی برای حفظ انسجام خود نیاز دارد و نیز افزایش سرعت مبادله این اطلاعات و اخبار، نوع و روش انتقال اطلاعات متغیر شده است با ارتقای جایگاه اطلاعات و اخبار بحث وظایف مخاطبان خبر و خبرگزاری ها در دریافت و مواجهه با اخبار اهمیت و ضرورت بیشتری پیدا می کند.
خبرگزاری ها علی رغم محدودیت هایی که در عرصه ی بازنمایی دارند، اما یک محیط الگوسازی و یک محیط تشویق کننده و در عین حال یک محیط کنترل کننده ی سبک زندگی هم هستند. ما درباره ی علوم ارتباطات و رسانه، هنجار غالبی به نام ارزش های خبری داریم. ارزش های خبری بر اساس تمایلات انسانی که لزوماً تمایلات عقلانی هم نیست پایه گذاری شده است. اخبار و اطلاعاتی که از این رسانه ها به دست می آید الزاما ممکن است به صلاح اجتماع و یا عامه مردم نباشد و این واقعاً مبنای رسانه اسلامی نیست.
در الگوی رسانه اسلامی، همه سازوکارهای جاری و ساری در رسانه اسلامی باید بر اساس اهداف مورد نر دین و با توجه به احکام و عقاید و اخلاق اسلامی باشد. برای نمونه، در تولید محتوا یا پیام های رسانه ای، باید به نیازهای کمالی هانسان و غایات دین با رعایت احکام و عقاید و اخلاق، توجه کرد و نه لزوماً مناسک اهری دینی را مد نر قرار داد. همچنین نباید از بحث های مهمی همچون مالکیت رسانه، اقتصاد رسانه، نیروی انسانی سازمان رسانه، فرهنگ سازمانی حاکم بر سازمان رسانه و نحوه تعامل با مخاطبان رسانه غفلت کرد.
آیا پذیرفتن آنچه رسانه های خبری به مخاطبین منتقل می کنند عاقلانه است؟ آیا مخاطبان نباید دقت و توجه بیشتری به محتوا و مآخذ خبر ها داشته باشند؟ سواد رسانه ای توانایی استفاده، تحلیل وارزیابی تصاویر، صداها و پیام هایی است که هر روز به دفعات با آن ها روبرو می شویم و بخشی مهم از فرهنگ معاصر هستند. در مبحث «سواد رسانه ای» از یک نوع درک متکی بر مهارت صحبت می شود، که براساس آن می توان انواع رسانه ها و انواع تولیدات آن ها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.
سواد رسانه ای به این کار می آید که بدانیم: همه اخبار که در این دنیای پرهیاهو و از میان رسانه های مختلف به ما می رسد لزوما قابل اتکا و اعتماد نیستند و نیاز به بررسی و مطالعه دقیق دارند؛ به خصوص که آموزه های دینی نیز این را به ما تذکر می دهند که پیام هایی قابل اتکا و اعتماد هستند که از طریق کانال ها و جریان های ارتباطی مبتنی بر آموزه های وحیانی باشند.
تحصیل سواد رسانه ای به همراه پیدایش نگاه و تفکر انتقادی در افراد است بنابراین فرد می آموزد که عمیق و دقیق به ذات برنامه ها و نوشته ها و شنیده ها بیندیشد و به نقد آنها نیز بپردازد و از طرفی به نوعی رویارویی پیچیده با خروجی رسانه ها نیز دست یابد.
سواد رسانه ای لزوماً مبتنی بر آن مؤلفه هایی نیست که در یونسکو یا ادبیات آکادمیک غرب تعریف شده است.[1] از این رو ما باید سواد رسانه ای را با توجه به جهان بینی اسلامی و بر مبنای اسلامی ایجاد کنیم. برای دستیابی به دیدگاه اسلام در خصوص سواد رسانه ای و وظایف مخاطبان خبر؛ قرآن، اصیل ترین و مهم ترین منبع به شمار می رود. قرآن که منبع لایزال، کتابی عمیق و راهنمایی الهی برای انسان در تمامی دوران هاست، با کمال تأسف هنوز در بسیاری از موضوع ها و از جمله سواد رسانه ای، مانند گنجی سر به مهر باقی مانده و کمتر به مقتضای نیاز های جامعه مورد تدقیق و تحقیق واقع شده است.
اکنون به پژوهش های پیشین که به نوعی با این موضوع مرتبط است، اشاره می کنیم:
کتاب خبر و خبررسانی در قرآن کریم، علیرضا پویا، (انتشارات دانشکده صدا و سیما،1384). نکته مهمی که در این کتاب بدان پرداخته شده، دیدگاه قرآن درباره محتوای خبر و همچنین درباره نحوه ارائه خبر می باشد.
مقاله ی « اعتبار منبع از دیدگاه معرفت شناختی» نوشته هادی صادقی، (1375) که به بررسی اهمیت منبع خبر از دو وجه روان شناسی و معرفت شناختی نسبت به مخاطبان و همچنین جنبه های حقوقی و اخلاقی نسبت به پیام رسان پرداخته و آن گاه اهمیت موضوع را از این جنبه ها مورد واکاوی قرار داده است.
مقاله «اخلاق خبر رسانی در قرآن» نوشته محمود فتحعلی، (1375) که پس از بیان مقدمه ای درباره اهمیت رسانه ها و موضوع خبر، قرآن کریم را مجموعه ای خبری دانسته که ازلحاظ منبع، مورد اعتمادترین منابع است.
پایان نامه سید محمد رضا پیرمرادیان با عنوان « احکام خبر و خبر رسانی در فقه امامیه» (1390) که به طور جامع و تطبیقی به بررسی عناوین مرتبط پرداخته است.
یکی از مهم ترین منابعی که اختصاصاً در حوزه ی اطلاع رسانی اسلامی منتشر شده، مقاله علامه محمد حسین فضل الله با عنوان «ویژگی های عمومی اطلاع رسانی اسلامی» است (ترجمه: قرنی،1383) است.
دکتر محمد علی العیوضی، 1987. در کتاب الاعلام الاسلامی الدولی بین النظریه و التطبیق (1987م.) مبانی نظری اطلاع رسانی اسلامی را بررسی کرده است. این کتاب شامل یک مقدمه، هشت باب و یک خاتمه است. نویسنده به ویژه در باب ششم تحت عنوان"بررسی تطبیقی اطلاع رسانی بین المللی اسلامی" با استفاده از آیات قرآن مباحثی را مطرح کرده است.
مقاله «بایدها و نبایدهای اخلاقی در رسانه ملی» نوشته محمد فولادی (1390)، مهم ترین ارزش هایی که باید رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران بدان پایبند باشد، به تفصیل بررسی می کند.
مقاله «ضرورت سواد رسانه ای» نوشته دکتر سید رضا صالحی امیری (مدیر گروه پژوهش های فرهنگی و اجتماعی پژوهشکده تحقیقات استراتژیک) و سید مسعود رجبی (1387). به اعتقاد نویسندگان یکی از پیامدهای تحلیل و درک صحیح پیام های رسانه ای، بالا رفتن سطح آگاهی است، چرا که یک شهروند فعال و باسواد می تواند در ایجاد تغییر اجتماعی مثبت فعالیت کند و عکس العمل خود را در برابر رسانه ها اعلام نماید و تنها بیننده صرف نباشد.
مقاله «سانسور یا سواد رسانه ای» نوشته دکتر محمد سلطانی فر (1387) که بر آموزش رسانه ای به دانش آموزان در مدارس، به منظور ایجاد توانایی مواجهه خودانگیخته در آن ها نسبت به محتوا و عملکرد رسانه ای تاکید می ورزد.
مقاله «بررسی و تحلیل سطوح مختلف سواد رسانه ای» نوشته شهرود امیر انتخابی و سید مسعود رجبی (1387) که مفروض اصلی نوشتار را بر أن قرار داده است که سواد رسانه ای اختصاص به یک قشر خاص ندارد و می تواند همه افراد جامعه و در تمامی سطوح را در بر گیرد،
درهیچ یک از این کتاب ها و مقاله ها به بررسی رهنمود های قران و تفاسیر در خصوص سواد رسانه ای مخاطبین خبر و خبرگزاری ها پرداخته نشده است. بنا بر این، یکی از مشکلات این تحقیق کمبود و یا نبود پژوهش های پیشین در این باره از منظر قرآن است.
امید است این پژوهش گامی هر چند کوچک در مسیر این هدف؛ یعنی ارائه دیدگاه قران در خصوص سواد رسانه ای و وظایف مخاطبین خبر باشد.
سواد رسانه ای
تعریف سواد رسانه ای
سواد رسانه ای (Media literacy) یک نوع درک مبتنی بر مهارت است که می توان براساس آن، انواع رسانه ها را از یکدیگر تمیز داد و انواع تولیدات رسانه ای را از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.[2]
در اذهان بسیاری از افراد واژه «سواد» با رسانه های چاپی بیشترین ارتباط را دارد؛ چنان که معادل توانایی خواندن است.[3] «سواد خواندن»، «سواد بصری» و «سواد رایانه ای» معادل «سواد رسانه ای» نیستند؛ در مقابل، صرفاً اجزای سازنده آنند. سواد رسانه ای شامل تمام این توانایی های ویژه و نیز چیزهای دیگر است.[4]
به طور کلی، سواد رسانه ای: «مجموعه ای از رویکردهاست که مخاطبان به طور فعالانه برای مواجهه گزینشی با رسانه ها و تحلیل و ارزیابی نقادانه محتوای رسانه ای بر می گیرند تا معنای پیام را که با آنها مواجه می شوند، تفسیر کنند.»
در اینجا لازم است تعریفی از رسانه و مخاطب داشته باشیم. «رسانه» در مفهوم ارتباطی آن، عاملی است که می تواند پیامی را به مخاطب انتقال دهد. در بیشتر تعاریف ارائه شده از رسانه، بیشتر به نقض پیام رسانی آن توجه شده است. مارشال مک لوهان در تعریف رسانه می گوید: «رسانه همان پیام است.»[5] همچنین در فرهنگ روزنامه نگاری، واژه رسانه به معنای مجموعه ابزارها و روش هایی تعریف شده است که برای ایجاد ارتباط با مخاطبان انبوه به کار می رود.[6] در مفهوم ارتباطی «مخاطب» مک کوئیل معتقد است:
مخاطب، دریافت کننده ی پیام است که می تواند فرد یا گروهی نامتجانس باشد.[7]
پس به طور کلی، سواد رسانه ای «مجموعه ای از رویکردهاست که مخاطبان به طرو فعال برای مواجهه گزنشی با رسانه ها و تحلیل وارزیابی نقادانه ی محتوای رسانه ای در بر می گیرند، تا معنای پیام را که با آن ها مواجه می شوند، تفسیر کند.»
در اینجا برخی از اصطلاحات مرتبط با «سواد رسانه ای» را مختصری توضیح می دهیم.
تعریف دانشگاهی و جامع تر نیز، تفکر انتقادی را چنین بیان می کند: «فرایند نظام مند ذهنی مربوط به مفهوم آفرینی، کاربرد، تحلیل، ترکیب، و ارزیابی فعالانه و ماهرانه اطلاعات جمع آوری شده یا تولید شده از طریق مشاهده، تجربه، تأمل، استدلال، یا ارتباطات، به عنوان راهنمایی برای باور و عمل.»
آموزش سواد رسانه ای: «آموزش شناخت اطلاعاتی و انتقادی از رسانه، تکنیک ها، و تاثیرات آن ها بر مخاطبان رسانه.»[8]
آموزش رسانه ای: آشنا سازی شخص با رسانه هاست.[9]حال آن که در سواد رسانه ای، درک ماهیت و کارکردهای رسانه ها و ژانرهای رسانه ای طرف توجه قرار می گیرد.[10]
تاریخچه پیدایش سواد رسانه ای به سال 1965 باز می گردد.
سواد رسانه ای، یک مفهوم قدیمی است که اولین بار مارشال مک لوهان در سال 1965 میلادی آن را در کتاب خود تحت عنوان «درک رسانه: توسعه ی ابعاد وجودی انسان»[11] به کار برد. مک لوهان معتقد بود:
«زمانی که دهکده جهانی تحقق یابد، لازم است انسان ها به سواد جدیدی به نام سواد رسانه ای دست یابند.»[12]
هدف سواد رسانه ای
هدف سواد رسانه ای، توانایی بخشیدن به مخاطبان برای دفاع در مقابل رسانه ها و دادن قدرت کنترل برنامه های رسانه به افراد است. وقتی از اصطلاح «برنامه سازی» به این مفهوم استفاده می کنیم، منظور برنامه های تلویزیونی یا پیام های رسانه ای نیست، بلکه اعمال کنترل بر روش برنامه ریزی ذهن خود مخاطب است. پس، هدف سواد رسانه ای این است که به مردم نشان دهد چگونه کنترل را از رسانه ها به خود معطوف کنند. اولین گام در تغییر کنترل از رسانه به شخص، این است که افراد دریابند چگونه رسانه ها آنان را برنامه ریزی می کنند.
از لحاظ نظری نیز، افراد با سواد رسانه ای، در برابر اطلاعات رسانه ای، آسیب پذیری کمتری دارند، زیرا پیام هایی را که به منظور تاثیرگذاری بر آنها طراحی و ارسال شده، در سطوح مختلف مورد شناسایی قرار می دهند.
به اعتقاد برخی هدف اصلی سواد رسانه ای می تواند این باشد که بر اساس آن بتوان محصول نهایی یک رسانه را از این جنبه شناخت که آیا بین محتوای یک رسانه به مثابه یک محصول نهایی با عدالت اجتماعی رابطه ای وجود دارد یا خیر.[13]
ضرورت فراگیری سواد رسانه ای
فهم ودرک انسان ها از اتفاقات و رویدادهای اطراف خود، روز به روز اهمیت بیشتری پیدا می کند. افراد متفاوت ممکن است از یک اتفاق واحد، برداشت و نگرش ثابتی نداشته باشند زیرا سطح تجربیات افراد، مختلف است و رسانه نیز عوامل را از دیدگاه های گوناگون بررسی می کند.
برای آنکه مخاطبان اختیار و کنترل خود را به دست رسانه ها نسپارند، باید از سطح دانش و فهمیدن به سطوح بالاتر حرکت کنند و به تولید علم بپردازند و در واقع یادگیری معنادار داشته باشند؛ یعنی بتوانند روابط حاکم میان اجزا و عناصر را درک کنند و عمیق دانستن را بیاموزند و از تفکر سطحی اجتناب کنند، زیرا محصول یادگیری مهم نیست بلکه فرایند یادگیری که همان قدرت استدلال، تجزیه و تحلیل، ارزشیابی، خلاقیت و پویایی است، مهم است.
ابعاد سواد رسانه ای
سواد رسانه ای، فرایندی چند بعدی است که توانایی هر شخص می تواند در طول هر یک از آنها قرار گیرد. ابعاد چهارگانه سواد رسانه ای - یعنی ابعاد ادراکی، حسی، زیبای شناسی و اخلاقی - کاملاً به هم وابسته و پیوسته اند.
مراحل کسب سواد رسانه ای (سطوح سواد رسانه ای)
تومن (1996) برای کسب «سواد رسانه ای» به چهار مرحله اساسی اشاره کرده است:
1- داشتن آگاهی کامل در خصوص استفاده از رسانه ها و به عبارت دیگر، ارتقای آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانه ای یا تعیین میزان و نحوه مصرف غذای رسانه ای از منابع رسانه ای گوناگون.[14]
2- برخورد منتقدانه با محتوای رسانه؛
3- تحلیل زمینه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی محیط رسانه که در نگاه اول قابل مشاهده نیست؛
4- جانبداری از رسانه و استفاده از آن برای تغییرات اجتماعی؛[15]
در واقع سواد رسانه ای امروزی تر، به دنبال مقابله با کارکردهای رسانه های بزرگ غالب است، که هدف آنها تامین هژمونی فرهنگی، تعمیم فلسفه سیاسی و حفظ قدرت هایی است که خود این رسانه ها محصول آنها هستند.[16]
اصول سواد رسانه ای
لن مسترمن 18 اصل را برای سواد رسانه ای بر می شمارد که در واقع نسبت های میان رسانه و واقعیت عینی را نشان می دهد. در ادامه هشت مورد مهم تر از این اصول و مفاهیم کلیدی توضیح داده می شود:
1- همه رسانه ها «ساخت» هستند: رسانه ها بازتاب صرف واقعیت خارجی نیستند؛ بلکه سازه هایی به دقت طر احی شده را ارائه می دهند که بازتاب بسیاری از تصمیم هاست و از متغیرهای تعیین کننده ای تاثیر می پذیرد. کار سواد رسانه ای ساختارشکنی این ساخت ها و سازه هاست. سواد رسانه ای این ساخت ها را تجزیه می کند تا چگونگی شکل گرفتن آنها را به تصویر بکشد.
2- رسانه ها به واقعیت ساخت می دهند: اکثر برداشت های ما از واقعیت مبتنی بر پیام رسانه ای است که خود به صورت پیش ساخته، موضع دار و دارای تعابیر و نتایج برای ما ارسال می شوند. به عبارت بهتر، رسانه ها تا حدود زیادی به درک ما از واقعیت شکل می دهند.
3- مخاطبان با معانی رسانه ای مذاکره می کنند: رسانه ها بخش عمده ای از مواد اولیه که ما با آنها به ساختن تصویری از واقعیات می پردازیم، در اختیارمان می گذارند و از سوی دیگر، همه ما نیز بر اساس عوامل فردی به مذاکره با این معانی ارسالی رسانه ای می پردازیم.
4- رسانه ها ملاحظات تجاری دارند: سواد رسانه ای بر آن است تا این موضوع را روشن سازد که رسانه ها به نحوی تحت تاثیر ملاحظات تجاری قرار می گیرند و همین ملاحظات است که بر محتوا، روش ها و نحوه توزیع آن ها تاثیر می گذارد.
5- پیام های رسانه ای متضمن ارزش و ایدئولوژی است: همه پیام های رسانه ای به نحوی پیام های بازرگانی هستند؛ زیرا نوعی ارزش یا شیوه زندگی را تبلیغ می کنند.
6- رسانه ها ملاحظات اجتماعی و سیاسی دارند: رسانه ها تاثیرات وسیعی بر سیاست و شکل دهی به تحولات اجتماعی دارند.
7- شکل و محتوا در رسانه ها رابطه نزدیک دارند: هر رسانه ای گرامر خاص خودش را دارد و واقعیت را به شیوه خود رمزگذاری می کند. رسانه های گوناگون یک رویداد مشترک را با برداشت ها و پیام های متفاوت ارائه می دهند.
8- هر رسانه ای فرم زیباشناختی خاص خود را دارد: بایستی تاثیرات و اشکال جذاب ارائه را در بین رسانه های مختلف تشخیص دهیم.[17]
شناخت و درک انتقادی از ساختار، محتوا و آثار رسانه ها، در گرو داشتن چشم اندازها و رویکردهای انتقادی است تا مخاطبان بتوانند اهداف و اغراض مادی و ایدئولوژیکی پنهان در پشت فعالیت های رسانه ها را درک و محتوای رسانه ای چون اخبار، برنامه های سرگرم کننده و تبلیغات را نقد کنند و از اثرات منفی رسانه ها در امان بمانند. توانمندی های فوق الذکر در گرو آموزش سواد رسانه ای به مخاطبان در جامعه و توجه بیشتر به این مقوله در زندگی روزمره و نیز برنامه ریزی ها و محتوای درسی تمام دوره های تحصیلی است.
لزوم بررسی سواد رسانه ای با مبانی قرآنی
وقتی از تخریب رسانه ای سخن می گوییم، صحبت از تخریب بزرگی است که دامنه اش همه ی جامعه را فرا می گیرد. ما نیازمند ایجاد یک سواد رسانه ای بالا در جامعه هستیم. البته این سواد، مولفه هایش همان مولفه هایی نیست که در سواد رسانه ای غربی ذکر شده است. این سواد لزوماً مبتنی بر آن اصولی نیست که در یونسکو یا ادبیات آکادمیک غرب تعریف شده، بلکه ما باید سواد رسانه ای مبتنی بر جهان بینی و اندیشه اسلامی را تعریف و ایجاد کنیم. اصول و مبانی ای که مبتنی بر قاعده های هدایت، سلامت و امنیت اسلامی باشد.
برای دستیابی به دیدگاه اسلام در خصوص اهداف و کارکردهای سواد رسانه ای، قرآن، اصیل ترین ومهمترین منبع به شمار می رود. قرآن که کتاب فوق بصری است و از نظر مسلمانان آنچه در اختیار ماست همان کتابی است که بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شده است. از یک سو کار تحقیق را آسان می نماید زیرا در مطالعه آیات قرآن بررسی سند برای کشف صحت و سقم منبع ضروری نیست و در سندیت و دست اول بودن آن کمترین شبهه ای وجود ندارد و از سوی دیگر با دشواری هایی همراه است چون مطالعه قرآن تابع برخی شیوه های رایج در روش شناسی علوم جدید نیست و با روش خاص خود که نوعی تحلیل کیفی متن است، انجام می شود که در نوع خود کاری بس دقیق و دشوار است.[18]
قرآن چراغ هدایت و راهنمای الهی برای انسان در طول تاریخ بوده و متاسفانه در بسیاری از موضوع ها مانند گنجی سر به مهر باقی مانده و کمتر به مقتضای نیازهای جامعه مورد تدقیق و تحقیق قرار گرفته است.
علامه طباطبایی مفسر بزرگ قرآن در رابطه با پاسخگویی قرآن به نیازهای بشر از زمان نزول تاکنون وآینده در تبیین شان نزول بخشی از آیات قرآن آورده است:
« این خود از مشخصات آیات قرآنی است که هر چند در باره شان نزول معینی نازل شده باشد و سبب خاصی از حوادث واقعه، زمینه نزول آن آیات باشد مع ذلک آن سبب خاص به عنوان مصداقی از مصادیق بسیار تلقی شده که بعدها نیز تحقق می یابد و این بدان جهت است که قرآن کریم در باره عصر نزولش و مردم آن عصر نازل نشده کتابی است جهانی و دائمی، مقید به زمان و مکان خاصی نیست و به قوم یا حادثه خاصی اختصاص ندارد، هم چنان که در آن آمده.»[19]
در این مقاله سعی بر این است که به ارائه دیدگاه قرآن و تفاسیر در خصوص سواد رسانه ای مخاطبین خبر و بیان اصول و مبانی قرآنی در این زمینه به صورت اجمالی پرداخته شود.
دیدگاه قرآن و تفاسیر در خصوص سواد رسانه ای و وظایف مخاطبین خبر
1- وظیفه مخاطب در مقابله با خبرگزاری ها و جریانات ناسالم خبری
ارزش های خبری حاکم بر خبرگزاری ها براساس تمایلات انسانی که لزوماً تمایلات عقلانی هم نمی باشد پایه گذاری شده است. منظور از تخریب خبری و جریانات ناسالم خبری امواج اخبار و اطلاعاتی است که در جامعه به راه افتاده و مخرب و مضر برای اسلام و جامعه اسلامی است، مانند: شایعه، تهمت و رواج افترا نسبت به اشخاص یا نهادها، اخباری که موجب ارعاب جامعه اسلامی یا به خطر افتادن امنیت شهروندان می شود و از این قبیل، در زمره مصادیق جریانات ناسالم خبری قرار می گیرد.
ابن خلدون در مقدمه تاریخ خود درباره طوفان های خبری ناسالم که یکباره در جامعه راه می افتد می نویسد:
«عواملی سبب به راه افتادن اخبار ناسالم و ناصحیح در میان جامعه است. از جمله این عوامل: گردش ها و دلبستگی ها به آرا و عقاید می باشد.. .. اعتماد بی جا به ناقلین اخبار... غفلت مردم و فریبکاری ناقلان و خبرگزاری ها را نیز نباید نادیده گرفت؛ چنانکه طمع دستیابی به قدرت و ثروت هم از عوامل این جریانات خبری است.»[20]
مقابله با این جریانات به دو صورت امکان پذیر است:
روش نخست؛ که در آن با تزریق و ارائه اخبار دقیق و درست، مانع از رواج امواج مذکور و تاثیرپذیری جامعه خواهد شد، در زمره رسالت های نهادهای خبری و خبرگزاری ها محسوب می شود.
روش دیگر؛ که در میان مخاطبان عام و توده جامعه تاثیر و کاربرد بیشتری دارد، مبادرت به عرضه اطلاعات و آگاهی هایی در باب پایگاه منتقدان و مخالفان، و بیان نقاط ضعف عملکرد و اقدامات ایشان می باشد وسعی در مخدوش ساختن چهره کسانی می شود که به مقابله اطلاعاتی و تبلیغاتی با نظام اسلامی پرداخته اند. برای مثال وابستگی این افراد یا گروه ها به سیاست های ضداسلامی و بیگانه و.. .[21]
بنابراین، مخاطبان خبرگزاری ها نباید به منابع دروغ پرداز و فاسق مراجعه کنند و ضروری است که در جهت شناسایی خبرگزاری های فتنه انگیز دقیق و هوشیار باشند و با بی اعتنایی در برابر اینگونه خبرگزاری ها در این راه گام بردارند. اکنون در سه بخش به بررسی رهنمودهای قرآن در رابطه با وظیفه مخاطب در مقابله با خبرگزاری ها و جریانات ناسالم خبری می پردازیم:
الف. شناسایی خبرنگاران فتنه انگیز در خبرگزاری ها
درآیات بسیاری از قرآن، شناسایی و تحقیق و اطلاع رسانی در مورد خبرگزاری ها و خبرنگاران فتنه انگیز تجویز شده است و آنها را مصداق فاسق معرفی کرده است.
در سوره حجرات آمده است:
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءکمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَینُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَی مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ»[22] یعنی ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر فاسقی برای شما خبری آورد، فوری تحقیق کنید، مبادا (به خاطر زود باوری و شتابزدگی تصمیم بگیرید و) ناآگاهانه به قومی آسیب رسانید، سپس از کرده خود پشیمان شوید.
در این آیه دستور به تحقیق و بررسی در منبع خبر آمده است. خبرو خبرنگار با زندگی اجتماعی مردم ارتباط دارند، در این جا اگر به خاطر حفظ احترام و آبروی افراد تحقیق وبررسی نکنیم، ممکن است جامعه اسلامی در معرض فتنه و آشوب قرار گیرد.[23] در اسلام، اصل را در زندگی اعتماد به مردم می داند، اما حساب کسی که فسق او بر همه روشن شد، از افراد عادی جداست.[24]
علامه طباطبایی در ذیل آیه فوق در تفسیر خود می نویسد:
«اساس زندگی اجتماعی بشر به این است که وقتی خبری را می شنوند، به آن عمل کنند؛ چیزی که هست در خصوص خبر اشخاص فاسق دستور فرموده تحقیق کنید و این در حقیقت نهی از عمل به خبر فاسق است.. . و از بی اعتباری و عدم حجیت خبر فاسق پرده بر می دارد،.. . عقلا هم رفتارشان همین است که خبر اشخاص بی بند و بار را حجت نمی دانند و به خبر کسی عمل می کنند که به وی وثوق داشته باشند.»[25]
تکیه بر اخبار غیر موثق بسیار خطرناک و موجب از هم پاشیدگی نظام جامعه ها است؛ مصائب فراوانی را به بار می آورد، حیثیت و حقوق اشخاص را به خطر می اندازد و انسان را به بیراهه و انحراف می کشاند و به تعبیر جالب قرآن در آیه مایه ندامت و پشیمانی خواهد بود.[26]
بر طبق «امنوا ان جاءکم فاسق» زمینه حوادث دو چیز است: تلاش فاسق و زودباوری مومن. تلاش فاسق در «جاءکم» نمایان می شود که گرچه ما به سراغ خبر گرفتن از فاسق نرویم، ولی آنها در پی آنند که به سراغ ما بیایند و اخبار نادرستی را بازگو نمایند. حرف «فاء» در «فتبینوا» نشانه اقدام سریع است. پس تحقیق و بررسی را به تاخیر نیندازید.[27]
بنابراین، بایستی با تحقیق و بررسی، فاسقان را متنبه کنیم و نگذاریم میدان دار جامعه اسلامی باشند و عرصه را برآنان تنگ نماییم. اقدام به یک گزارش بررسی نشده می تواند قومی را به نابودی کشاند. هدف خبرگزاری های فاسق، ایجاد فتنه و به هم زدن امنیت نظام است وفلسفه شناسایی و تحقیق کردن در این آیه دوری از ایجاد فتنه در جامعه است.[28]
کسانی که آشکارا و بدون پرده پوشی قوانین جامعه اسلامی را نقض و قوانین آنرا به تمسخر می گیرند، در فقه اسلامی «متجاهر به فسق» نامیده می شوند.[29]
روایت هارون بن جهم از امام صادق (علیه السلام):
«اذا جاهر الفاسق بفسقه فلا حرقه له ولاغیبه»[30] اگر فاسق فسق خود را آشکار کند، احترامی ندارد و بیان و اعلام گناه او نیز ممنوع نخواهد بود.
در جایی دیگر قرآن برای کسانی که با پخش اخبار دروغ، در جامعه دغدغه و فتنه ایجاد می کنند، کیفری سخت معین فرموده است:
«لَئِن لَّمْ ینتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْرِینَّک بِهِمْ ثُمَّ لَا یجَاوِرُونَک فِیهَا إِلَّا قَلِیلًا»[31] اگر منافقان و بیماردلان وگل آلود کنندگان جو مدینه، دست بر ندارند، تو را علیه آنان مامور می کنیم، تا دیگر جز مدتی کوتاه در مجاورتت نمانند.
«إرجاف» به معنای اشاعه باطل و در سایه آن استفاده های نامشروع بردن است و یا حداقل مردم را دچار اضطراب کردن است و«إغراء» به معنای تحریک کردن کسی است به انجام عملی. اگر منافقین و بیماردلان دست از فساد انگیزی بر ندارند، و کسانی که اخبار و شایعات دروغی در بین مردم انتشار می دهند، تا از آب گل آلود اغراض شیطانی خود را به دست آورند، و یا حداقل در بین مسلمانان دلهره و اضطراب پدید آورند، تو را مامور می کنم تا علیه ایشان قیام کنی، بلکه از شهر بیرونشان کنی و جز مدتی کم مهلتشان ندهی و منظور از این مدت کم فاصله بین مامور شدن، و ماموریت را انجام دادن است.[32]
در سوره توبه می خوانیم:
«وَ لا تُصَلِّ عَلی أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلی قَبْرِهِ إِنَّهُمْ کفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ»[33] یعنی بر هیچیک از آنها که بمیرد نماز نخوان، و بر کنار قبرش (برای دعا و طلب آمرزش) نایست چرا که آنها به خدا و رسولش کافر شدند، و در حالی که فاسق بودند از دنیا رفتند.
در حقیقت این یک نوع مبارزه منفی، و در عین حال مؤثر، در برابر گروه منافقان است، زیرا پیامبر (صلی الله علیه و آله) نمی توانست رسما دستور قتل آنها و پاکسازی محیط جامعه اسلامی را از این طریق صادر کند، ولی مبارزات منفی به حد کافی در بی اعتبار ساختن آنان، و انزوا و طردشان از جامعه اسلامی، اثر می گذاشت.[34]
پس مخاطب باید با توطئه گرانی که با جنگ سرد و شایعه سازی ایجاد دلهره می کنند، برخورد و مقابله کند. با آن که تندترین تهدیدها در این آیه آمده و جامعه اسلامی همواره بزرگترین ضربه ها را از شایعه سازان خورده است، اما متاسفانه در کتب فقهی کمتر به این موضوع توجه شده است.
ب. هوشیاری در برابر خبرسازان مهاجم، بدعت گذار و شایعه ساز
جامعه اسلامی در معرض هرگونه تهاجم خبری است و مردم باید هوشیار و اهل تحقیق و بررسی باشند و هوشیاری ملت اسلامی درمان مفاسد و ناهنجاری های اجتماعی استY همانطور که در سوره حجرات می خوانیم: «ان جاءکم.. . فتبینوا».
در سوره نور می خوانیم:
« إِنَّ الَّذِینَ یحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ یعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون»[35] کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد عذاب دردناکی برای آنها در دنیا و آخرت است، و خداوند می داند و شما نمی دانید.
در این آیات سخن از" داستان افک" و عواقب شوم و دردناک شایعه و اتهام نسبت به افراد پاک است، چرا که این مساله به قدری مهم است که قرآن لازم می بیند چند بار از طرق گوناگون و مؤثر این مساله را تحلیل کند، و چنان محکم کاری نماید که در آینده چنین صحنه ای در جامعه مسلمین تکرار نشود.[36]
در آیات قرآن و روایات اسلامی روی این مساله زیاد تاکید شده و مسلمانان به شدت از گفتن چیزهایی که نمی دانند، ممنوع شده اند و اگر درست در وضع جوامع انسانی و بدبختیهایی که دامن آنها را می گیرد دقت کنیم خواهیم دید که قسمت مهمی از این بدبختیها از شایعه سازی و سخن گفتن بدون اطلاع و گواهی به ناحق و اظهار نظرهای بی مدرک سرچشمه می گیرد.[37]
در سوره اعراف آمده است:
«و أن تقولوا علی الله ما لا تعلمون»؛[38] و به خدا مطلبی نسبت دهید که نمی دانید.
در سوره کهف نیز آمده است:
«ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَ لا لِآبائِهِمْ کبُرَتْ کلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْواهِهِمْ إِنْ یقُولُونَ إِلاَّ کذِباً»[39] نه آنها (هرگز) به این سخن یقین دارند و نه پدرانشان، سخن بزرگی از دهانشان خارج می شود، آنها مسلما دروغ می گویند.
بررسی اعتقادات انحرافی نشان می دهد که غالب آنها از ادعاهای بی دلیل سرچشمه گرفته که گاهی به صورت یک شعار کاذب از ناحیه کسی ابراز میشد و دیگران دنبال آن را میگرفتند، و یا به صورت سنت نیاکان از نسلی به نسل دیگر انتقال می یافت، قرآن ضمنا به ما می آموزد که در همه حال از ادعاهای بی دلیل جدا به پرهیزیم از هر کس و مربوط به هر کس باشد.[40]
پخش شایعات از حربه ها و روش های خبرگزاری های منافق است. برای خنثی سازی شایعات مردم بایستی به اهل استنباط و آگاهان مراجعه کنند.
در سوره نساء آمده است:
«وَإِذَا جَاءهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَإِلَی أُوْلِی الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللّهِ عَلَیکمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّیطَانَ إِلاَّ قَلِیلاً»[41] هنگامی که خبری (وشایعه ای) از ایمنی یا ترس (پیروزی یا شکست) به آنان (منافقان) برسد، آن را فاش ساخته و پخش می کنند، در حالی که اگر آن را (پیش از نشر) به پیامبر و اولیای امور خود ارجاع دهند، قطعاً آنان که اهل درک و فهم و استنباطند، حقیقت آن را در می یابند و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، به جز اندکی، پیروی از شیطان می کردند.
بر طبق همین آیه اکثر مردم فریب شایعات را می خورند «تبعتم الشیطان الا قلیلاً».
مسأله شایعه سازی و نشر شایعات که بر اثر آن مقدار قابل توجهی از نیرو و فکر و وقت مردم را مشغول خود می کند و اضطراب و نگرانی در مردم ایجاد می کند، باعث می شود اعتقاد عمومی متزلزل و افراد جامعه در انجام کارهای خود سست و مردود شوند. به همین خاطر قرآن صریحاً با این مسئله مبارزه کرده است و راه آن را مراجعه به افراد اهل استنباط ذکر کرده است.
«یستنبطونه» در اصل از ماده (نبط) و به معنی نخستین آبی است که از چاه می کشند.[42]به همین جهت استفاده از هر حقیقتی از دلائل و شواهد مختلف و استخراج کردن آن از مدارک موجود «استنباط» نامیده می شود.[43]
طبرسی در تفسیر «لعلمه الذین یستنبطونه» چند قول را بیان می کند:
زجاج می گوید:
یعنی آنان که در پی استخراج خبر هستند، می فهمند. ابن عباس و ابوالعالیه گویند: یعنی آنان که در تجسس آن هستند. ضحاک گوید: یعنی آنها که در جستجوی خبر هستند و عکرمه گوید: یعنی آنان که از اخبار سوال می کنند. بدیهی است که همه این معانی به یکدیگر نزدیک هستند.[44]
این آیه یک قانون کلی برای تمام قرون و اعصار در برابر شایعاتی که خبرگزاری های دشمن یا دوستان نادان در میان مسلمانان پخش می کنند، بیان می دارد.
«بدعت» معنای وسیعی دارد که محدوده آن را از مباحث نظری فراتر برده، به اقدامات عملی نیز توسعه می دهد. بنابراین، هر اقدامی که در جهت تخریب پایه های دین و اعتقاد و با رنگ و لعاب دیانت صورت گیرد، بدعت شمرده می شود؛ در نتیجه شناسایی وبرملا ساختن قصد و انگیزه مرتکبین یا ارتباطات پیدا و پنهان ایشان لازم است.[45]
در سوره بقره می خوانیم:
«فَوَیلٌ لِّلَّذِینَ یکتُبُونَ الْکتَابَ بِأَیدِیهِمْ ثُمَّ یقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللّهِ لِیشْتَرُواْ بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً فَوَیلٌ لَّهُم مِّمَّا کتَبَتْ أَیدِیهِمْ وَوَیلٌ لَّهُمْ مِّمَّا یکسِبُونَ»[46] یعنی پس وای بر کسانی که مطالبی را با دست خود می نویسند، سپس می گویند: این از طرف خداست، تا به آن بهای اندکی بستانند، پس وای بر آنها از آنچه (از این راه) بدست می آورند!
مردم به صورت فطری علاقه مند به مذهب هستند، لذا بسیاری از شیادان، سخنان خود را به نام دین و مذهب به مردم تحویل می دهند«یقولون هذا من عند الله»[47]. پس بدعت و دین سازی و دین فروشی و به استحمار کشیدن مردم از جمله خطراتی است که از ناحیه دانشمندان فاسد و خبرگزاری های بدعت گذار، جامعه را تهدید می کند.
در روایتی از داوود بن سرحان از امام صادق (علیه السلام) می خوانیم:
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله): « إِذَا رَأَیتُمْ أَهْلَ الرَّیبِ وَ الْبِدَعِ مِنْ بَعْدِی فَأَظْهِرُوا الْبَرَاءَةَ مِنْهُمْ وَ أَکثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْ وَ الْقَوْلَ فِیهِمْ وَ الْوَقِیعَةَ وَ بَاهِتُوهُمْ کیلَا یطْمَعُوا فِی الْفَسَادِ فِی الْإِسْلَامِ وَ یحْذَرَهُمُ النَّاسُ وَ لَا یتَعَلَّمُوا مِنْ بِدَعِهِمْ یکتُبِ اللَّهُ لَکمْ بِذَلِک الْحَسَنَاتِ وَ یرْفَعْ لَکمْ بِهِ الدَّرَجَاتِ فِی الْآخِرَةِ»[48]؛ هرگاه پس از من گمراهان و بدعت گزاران را دیدید بیزاری خود را از ایشان آشکار سازید و بسیار دشنامشان دهید و عیوبشان را بسیار یاد کنید تا دندان طمع خویش را در ایجاد تباهی در اسلام بر کنند و از استدلال شما مبهوت شوند و مردم از ایشان گریزان شوند و از بدعت هایشان چیزی فرا نگیرند و جذب آنها نشوند، که خداوند به این عمل برای شما ثواب بسیار می نویسند و درجات شما را در آخرت بالا می برد.
پس در برخورد با خبرها بایستی خبرگزاری های بدعت گذار و شایعه ساز را شناسایی کرده و با آنها برخورد کرد و آنها را به افراد جامعه معرفی کنیم و بشناسانیم.
ج. بی اعتنایی به خبرگزاری ها وخبرنگاران بی تعهد و وابسته به مکاتب منحرف
اصل در اسلام، اعتماد به مردم است. اما ایمان، با خوش باوری نیز سازگار نیست. ولی حساب کسانی که فسق و عدم تعهد آنان به اسلام و جامعه اسلامی بر هم روشن است از افراد عادی جداست و بایستی به آنها وخبر آنها بی اعتنایی کرد:
«إِن جَاءکمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَینُوا» [49]یعنی اگر فاسقی برای شما خبری آورد، تحقیق کنید.
در سوره توبه می خوانیم:
«وَ لا تُصَلِّ عَلی أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلی قَبْرِهِ إِنَّهُمْ کفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ»[50] یعنی بر هیچیک از آنها که بمیرد نماز نخوان، و بر کنار قبرش (برای دعا و طلب آمرزش) نایست چرا که آنها به خدا و رسولش کافر شدند، و در حالی که فاسق بودند از دنیا رفتند.
در حقیقت این یک نوع مبارزه منفی، و در عین حال مؤثر، در برابر گروه منافقان است، مبارزات منفی به حد کافی در بی اعتبار ساختن آنان، و انزوا و طردشان از جامعه اسلامی، اثر می گذارد.
2. وظیفه مخاطب در مواجهه با محتوای خبر
الف. لزوم تحقیق و تیزبینی در اخبار
همانطور که در قبل نیز گفته شد تحقیق و بررسی در مواردی که به جامعه مربوط است و براساس آن، اقدام و عملی انجام می گیرد واجب است. البته هر خبری نیاز به تحقیق ندارد و خبرهای مهم و مفید نیاز به تحقیق دارند: «إِن جَاءکمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَینُوا» [51]یعنی اگر فاسقی برای شما خبری آورد، تحقیق کنید.
«نبآ» به خبر مهم و مفید گفته می شود که بایستی بررسی شود. نبآ (بر وزن فرس) خبری که دارای فایده ی بزرگ و مفید علم یا ظنّ است و به خبر ن نبآ نگویند مگر آنکه این سه امر را داشته باشد و خبری که آن را نبآ گویند حقّش آن است که از کذب عاری باشد مثل خبر متواتر و خبر خدا و رسول. [52] در صحاح و قاموس و مصباح مطلق خبر گفته اند. در مجمع البحرین فرموده:
انباء و اعلام و اخبار به یک معنی اند و نبآ به معنی خبر است.[53]
اما خبر گزارشی از واقعیت هاست، ولی هر واقعیتی را نمی توان خبر نامید. خبر، پیامی است که احتمال صدق و کذب در آن وجود دارد. خبر، الزاماً گزارشی از رویدادهای جاری (تازه ها) نیست؛ ممکن است واقعه ای باشد که سال ها قبل اتفاق افتاده باشد. خبر رویدادی است که قرار است اتفاق بیفتد ولی هنوز اتفاق نیفتاده است.[54]
«فتبینوا» پس از «آمنوا» آمده ونشان دهنده ی آن است که ایمان با خوش باوری سازگار نیست و «فاء» در ابتدای «فتبینوا» نشانه اقدام سریع بوده و این را می رساند که تحقیق و بررسی را نباید به تأخیر انداخت. دلیل دیگر برای تحقیق در اخباری که از فاسق به ما می رسد، این است که فاسق گاهی راست می گوید پس نباید همه جا خبر او را تکذیب کرد، پس با تحقیق عرصه را بر فاسقان تنگ کرده و نگذاشته جامعه اسلامی جولانگاه آنان شود، زیرا عکس العمل و عمل به یک گزارش و خبر بررسی نشده می تواند ایجاد فتنه کند و جامعه و قومی را به نابودی بکشاند و امنیت نظام را بر هم زند. «إِن جَاءکمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَینُوا» [55].
در جای دیگر قرآن کریم از کسانی که هر خبری را می شنوند نسنجیده آن را نشر می دهند به شدت انتقاد کرده و می فرماید:
«وَإِذَا جَاءهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَإِلَی أُوْلِی الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللّهِ عَلَیکمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّیطَانَ إِلاَّ قَلِیلاً»[56] و هنگامی که خبری از پیروزی و شکست به آنها برسد، (بدون تحقیق) آن را شایع می سازند، و اگر آن را به پیامبر و پیشوایان (که قدرت تشخیص کافی دارند) ارجاع کنند، از ریشه های مسائل آگاه خواهند شد و اگر فضل و رحمت خدا نبود همگی، جز عده کمی، از شیطان پیروی می کردید.
قرآن دستور می دهد خبر را به اهل استنباط عرضه کنید و اگر کارشناسی و حقانیت آن ثابت شد، منتشر کنید و نسبت به آن اقدام وعمل نمایید.
در جای دیگر خداوند شنیدن اقوال و اخبار مختلف را توصیه و به انتخاب آگاهانه از میان آن ها تاکید می کند که خود این انتخاب با تحقیق صورت می پذیرد. در سوره زمر آمده است:
«الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ»[57] انان که سخنان را می شنوند و بهترین آن را پیروی می کنند.
در این آیه عدالت الهی ویژه کسانی شمرده شده است که سخنان مختلف را می شنوند و بهترین آن ها را انتخاب می کنند. خداوند ایشان را براین امر می شناسد و بنابراین کسانی که زمینه این امر را فراهم می کنند نیز مورد تحسین خواهند بود.[58]
در برخی از احادیث منظور از اشخاص مشمول این آیه، کسانی هستند که سخنان مختلف را دریافت می کنند و بدون کاستن و افزودن و نیز بدون تحریف در اختیار دیگران قرار می دهند.
منطق قرآن در آیه مورد بحث که استماع همه اقوال را قبل از انتخاب ذکر نموده، تشویق توصیه به طرح همه سخنان است، که البته منافاتی با ضرورت انتخاب قول حق ندارد و مخاطب پس از تحقیق و بررسی آگاهانه بهترین و صحیح ترین قول وخبر را قبول می کند.[59]
در جایی دیگر از قرآن به ما فرمان داده شده که هرچه را به آن علم نداری دنبال نکن زیرا در قیامت از چشم و گوش و دل شما بازخواست می شود:
« وَلاَ تَقْفُ مَا لَیسَ لَک بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کلُّ أُولئِک کانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً »[60] یعنی از آنچه نمی دانی پیروی مکن، چرا که گوش و چشم و دلها همه مسئولند!
در طول تاریخ، بساری از فتنه ها و نزاع ها، از دامن زدن به خبرهای نادرست و شایعات و قضاوت های عجولانه یا حرف های بی مدرک و نظریه های بدون تحقیق و علم بروز کرده است. عمل به این آیه، فرد و جامعه را در برابر بسیاری از فریب ها و خطاها بیمه می نماید زیرا خوش بینی بی جا، زودباوری و شایعه پذیری جامعه را دستخوش ذلت و تسلیم دشمن می کند. زندگی باید بر اساس علم و اطلاعات صحیح و منطق و بصیرت باشد.[61]
علامه طباطبایی در تفسیر خود در باره ی این آیه می نویسد:
« این آیه از پیروی و متابعت هرچیزی که بدان علم و یقین نداریم نهی می کند، و چون مطلق و بدون قید و شرط است پیروی اعتقاد غیر علمی و همچنین عمل غیر علمی را شامل گشته و معنایش چنین می شود: به چیزی که علم به صحت آن نداری معتقد مشو، و چیزی را که نمی دانی مگو، و کاری را که علم بدان نداری مکن، زیرا همه اینها پیروی از غیر علم است، پیروی نکردن از چیزی که بدان علم نداریم و همچنین پیروی از علم در حقیقت حکمی است که فطرت خود بشر آن را امضاء می کند.»[62]
فخر رازی در تفسیر خود چنین می نویسد:
« عمل به ظن در فروع بسیار زیاد است، و بعد از تخصیص زدن آیه به مواردی را که متابعت جایز است جز موارد انگشت شماری از پیروی ظن غیر معتبر باقی نمی ماند و چننی عامی نسبت به موارد باقی مانده، بیش از ظن افاده نمی کند، و حال آن که خودش از پیروی ظن نهی کرده.»
این قول صحیح نیست. علامه طباطبایی در رد این نظر چنین می نویسد:
« این آیه بدون هیچ تردیدی دلالت بر "عدم جواز پیروی از غیر علم" دارد، چیزی که هست مواردی از عمل به ظن -که به قول ایشان بسیار هم زیاد است – از آنجایی که با دلیل علمی تجویز شده، در حقیقت استثناء نشده و عمل کردن در آن موارد عمل به آن دلیل های علمی است؛ پس آیه شریفه هیچ تخصیص نخورده تا عام مخصص باشد.»[63]
در مجمع البیان نیز به عام بودن آیه تاکید شده است.[64]
پس در این موضوع الگوی شناخت خبر، «علم و یقین» است، و غیر آن خواه « ظن و گمان» باشد یا «حدس و تخمین» یا «شک و احتمال» هیچ کدام قابل اعتماد نیست و به تعبیر دیگر، نه شایعات می تواند مقیاس قضاوت و شهادت و عمل گردد و نه قرائن ظنی و نه اخبار غیر قطعی که از منابع غیر موثق به ما برسد.[65]
آیات و احادیث بسیاری نقل شده است که در آن اسلام چشم و گوش انسان را مسئول می شمرد که بدون تحقیق و علم و یقین نه به چیزی معتقد شود و نه عمل کند و نه داوری کند، که اگر در جامعه اسلامی و جوامع بشری اجرا گردد، بسیاری از فتنه ها و نابسامانی ها که از اخبار مشکوک و دروغ سرچشمه می گیرد، بر چیده خواهد شد. در قرآن کریم، افراد بی ایمان نسبت به پیروی از ظن و گمان شدیدا نکوهش شده اند. در سوره یونس می خوانیم:
«وَمَا یتَّبِعُ أَکثَرُهُمْ إِلاَّ ظَنًّا إَنَّ الظَّنَّ لاَ یغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیئًا»[66] و بیشتر آنها جز از گمان (و پندارهای بی اساس) پیروی نمی کنند (در حالی که) گمان هرگز انسان را از حق بی نیاز نمی سازد (و به حق نمی رساند).
در جایی دیگر پیروی از گمان مساوی با پیروی از هوای نفس آمده است:
«إِن یتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَی الْأَنفُسُ»[67] آنان فقط از گمانهای بی اساس و هوای نفس پیروی می کنند.
در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) آمده است: «إِنَّ مِنْ حَقِیقَةِ الْإِیمَانِ أَنْ لَا یجُوزَ مَنْطِقُک عِلْمَک »[68]. از حقیقت ایمان این است که گفتارت از علمت فزون تر نباشد و بیش از آنچه می دانی نگویی.
در سوره نمل آمده است:
«قالَ سَنَنْظُرُ أَ صَدَقْتَ أَمْ کنْتَ مِنَ الْکاذِبِینَ»[69] (سلیمان) گفت: ما تحقیق می کنیم ببینیم راست گفتی یا از دروغگویان هستی؟!
سلیمان با دقت به سخنان هدهد گوش فرا داد، و در فکر فرو رفت. ممکن است بیشترین گمان سلیمان این بوده که این خبر راست است، و دلیلی بر دروغی به این بزرگی وجود ندارد، اما از آنجا که مسأله ساده ای نبود و با سرنوشت یک کشور و یک ملت بزرگ گره می خورد، نباید تنها به گفتار یک مخبر اکتفاء می کرد، بلکه باید تحقیقات بیشتری در زمینه این موضوع حساس به عمل آورد.
لذا چنین" گفت: ما تحقیق به عمل می آوریم ببینیم تو راست گفتی یا از دروغگویان هستی"؟! این سخن به خوبی ثابت می کند که در مسائل مهم و سرنوشت ساز باید حتی به اطلاعی که از ناحیه یک فرد کوچک می رسد توجه کرد و به زودی (همانگونه که سین در جمله" سننظر" اقتضا می کند) پیرامون آن تحقیقات لازم را به عمل آورد. سلیمان نه هدهد را متهم ساخت و محکوم کرد، و نه سخن او را بی دلیل تصدیق نمود، بلکه آن را پایه تحقیق قرار داد.[70]
ب. چگونگی برخورد با خبرهای نادرست و باطل
در قران کریم بر افشاگری و خنثی سازی و برخورد با اخبار نادرست و باطل تاکید شده است. حال اخبار نادرست و باطل به چه معنایی است. در لغت"حق" را امر زایل نشدنی دانسته اند که این معنا با صدق و کذب سازگار نیست.[71]
از بررسی آیات قرآن معلوم می شود که حق گویی در برابر باطل گویی قرار دارد؛ پس حق گویی با واقع گویی تفاوت خواهد داشت، زیرا واقع گویی در خبر به صدق و کذب خبر و عرضه مطابق با واقع و به دور از تحریف بر می گردد، پس واقع گویی در مقابل دروغ گویی و کذب قرار دارد، اما حق گویی به نحوه تفسیر و تحلیل درباره رویدادها مربوط می شود و به نوعی قضاوت و اعلام نظر است. به همین دلیل در برخی آیات قرآن، فاصله گرفتن از حق گویی را رفتن به سوی باطل دانسته این دو را مقابل هم ذکر کرده است.[72]
در سوره آل عمران آمده است:
« یا أَهْلَ الْکتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ» [73]. ای اهل کتاب! چرا حق را به باطل مشتبه می کنید و حقیقت را پوشیده می دارید، در حالی که می دانید.
چند آیه در قرآن از کتمان حق نهی می کند، از جمله:
« وَلاَ تَلْبِسُواْ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکتُمُواْ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ» [74] و حق را با باطل نیامیزید، و حقیقت را با اینکه می دانید کتمان نکنید.
این آیه در مورد نهی از کتمان یک خبر خاص – که به پیامبری رسیدن رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) ) بود - وارد شده است.[75]
اما جمله «و انتم تعلمون» وجه ممنوعیت را معلل می سازد که اینگونه از آن استفاده می شود که کتمان آگاهانه «حق» ممنوع ومنهی می باشد.
شهید آیت الله سید مصطفی خمینی در تحلیل این موضوع می نویسد:
در آیه مورد بحث به دلیل عبارت ( و انتم تعلمون) و یا جمله ( افلا تعلمون) دریافت می شود که هر عاقلی و عالمی وظیفه اش عدم کتمان حق است. بنابراین در آیات مورد بحث اوامر فراوانی وجود دارد و نواهی که در پی آمده اند اعم هستند[76].
گفتنی است که حق به معنای کلام مطابق با واقع، مفهومی است که بر اخبار صادق منطبق است و ملاک مطابقت نیز واقعیت خارجی است؛ لذا اخبار صادق و مطابق با واقع مشمول عنوان حق شمرده می شود و کتمان آنها مشمول نهی مذکور در آیه است و خطاب نهی قرآن، متوجه کسانی است که کتمان آن ها دارای تاثیر می باشد، چنان که از ملاحظه شان نزول آیه چنین شرطی دریافت می شود. بنابراین خبرگزاری ها و خبرنگاران عمومی مشمول این خطاب اند.[77]
اکنون به بررسی برخی آیات قرآن که تاکید بر عدم سکوت و برخورد با اخبار نادرست و باطل دارند، می پردازیم:
در سوره یوسف می خوانیم:
« وَإِنْ کانَ قَمِیصُهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ فَکذَبَتْ وَهُوَ مِن الصَّادِقِینَ»[78] و اگر پیراهن یوسف از پشت پاره شده، آن زن دروغ می گوید و یوسف از راستگویان است.
به این ترتیب خبر کذب با روشی هوشمندانه بر ملا می شود و آثار مخرب آن که چه بسا برای مخاطبان بسیار زیان آور باشد، خنثی می شود. بنابراین، یکی از وظایف مخاطبین در مواجهه با اخبار دروغ افشاگری و خنثی سازی با روش های داهیانه و هوشمندانه است.
در آیه دیگر قرآن مومنانی را که خبر دروغ و تهمت ناروایی را افشا نکردند سرزنش می کند. موضوع چنین بوده است که عده ای به زن بی گناهی تهمت می زنند. قران کسانی را که به چنین خبری ترتیب اثر داده اند و سعی نکرده اند آن را خنثی کنند، ملامت می کند:
«لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْک مُّبِینٌ»[79] چرا هنگامی که این (تهمت) را شنیدند، مردان و زنان با ایمان نسبت به خود (و کسی که همچون خود آنها بود) گمان خیر نبردند و نگفتند این دروغی بزرگ است.
علامه طباطبایی در تفسیر خود می نویسد:
« شما مومنین و مومنات که شنونده افک بودید، نگفتید که این مطلب افک و دروغی است آشکار، با اینکه بر حسب قاعده دینی، خبری که مخبر آن علمی بدان ندارد، و ادعایی که مدعی آن شاهد بر آن ندارد، محکوم به کذب است؛ چه اینکه در واقع هم دروغ باشد؛ یا آنکه در واقع راست باشد.»[80]
با این همه جای ملامت و سرزنش است که این گونه شایعات دروغین را بشنوید و سکوت اختیار کنید، تا چه رسد به اینکه خود آگاهانه یا نا آگاهانه عامل نشرآن شوید.[81] پس در مورد شنیده های دروغ و ناروا در مورد مؤمنان، سکوت ممنوع است.
ج. لزوم توجه به محتوای خبر و نه فقط خبرنگار
آنچه در خبر مهم است، قطعی بودن آن است: خبرنگار بزرگ باشد یا کوچک، انسان باشد یا حیوان، به تنهایی مهم نیست. در سوره نمل می خوانیم:
« فَمَکثَ غَیرَ بَعِیدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُک مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ یقِینٍ»[82] چندان طول نکشید (که هدهد آمد) و گفت من به چیزی آگاهی یافتم که تو بر آن آگاهی نیافتی من از سرزمین سبا یک خبر قطعی برای تو آورده ام.
مراد از «احاطه» علم کامل است، یعنی من به چیزی احاطه یافتم که تو بدان اطلاع کافی و کامل نداری و چون هنوز معلوم نشده که آن چه چیز است، جمله «و جئتک» که عطف تفسیری است آن را تفسیر می کند. کلمه «نبأ» به معنای خبر مهم است و «یقین» به معنای چیزی است که شکی در آن نباشد.[83] سپس مخاطب خبر بایستی تنها به خبرهای قطعی تاکید کند. ممکن است موجود کوچکی چون هدهد مطلبی و خبری بداند که داناترین انسان های عصر خویش از آن بی خبر باشند، هرچند سلیمان باشد و با علم وسیع نبوت.[84]
در تفسیر مجمع البیان به نقل از تفسیر عیاشی آمده است:
«ابو حنیفه از امام صادق (علیه السلام) سوال کرد: چرا حضرت سلیمان از میان پرندگان تنها سراغ هدهد را گرفت؟ امام فرمودند: زیرا او آب را در درون زمین می بیند. همان گونه که ما روغن را در درون ظرف بلور می بینیم» [85]
پس نباید منبع اطلاعات و اخبار خود را در خبرگزاری ها یا افراد خاصی منحصر کرد و باید از تمام ظرفیت ها استفاده شود.
3. راه های مواجهه مخاطب با اخبار
الف. پرهیز از هیجان زدگی در شنیدن خبر
اقدام عجولانه و هیجان زدگی در هنگام شنیدن اخبار نوعی جهالت است و امکان دارد جامعه را به نابودی بکشاند:
« یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءکمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَینُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ» [86] ای کسانی که ایمان آورده اید اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد در باره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید.
« فتبینوا» یعنی اول صدق و کذب او را بدست اورید و فورا با خبر او اقدام نکنید و بنابر قرائت کسی که «فتثبتوا» خوانده است ( ذکر أنها فی مصحف عبدالله منقوطه بالثاء) [87]خبری که فاسق آورده، بایستید تا حقیقت آن برای شما روشن شود.[88]
همچنین در سوره اسراء می خوانیم:
« وَلاَ تَقْفُ مَا لَیسَ لَک بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کلُّ أُولئِک کانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً»[89] یعنی از آنچه نمی دانی پیروی مکن، چرا که گوش و چشم و دلها همه مسئولند.
پس خبری را که در مورد آن تحقیق نکرده اید و بر آن علم ندارید، نبایستی عجولانه دنبال کنید، زیرا در قیامت از چشم و گوش و دل شما بازخواست می شود.
ب. بررسی جوانب خبر
علت عداوت و دشمنی درجامعه و میان افراد دو چیز است: تلاش افراد فاسق و زودباوری مؤمنان؛ زیرا هدف آنان ایجاد آشوب، فتنه و دشمنی و به هم زدن امنیت اجتماعی و جنگ روانی است. این افراد و خبرگزاری ها با تحریف محتوای خبر، خبر را به دستاویزی برای اهداف خاص خود تبدیل می کنند. پس مخاطبان باید با بررسی جوانب خبر و یافتن حقیقت و تفسیر درست خبر، از دامن زدن به آن جلوگیری کنند. بسیاری از فتنه ها و نزاع ها از همین اخبار تحریف شده، خلاف واقع و باطل و زودباوری مخاطب سرچشمه گرفته است.
قرآن در این زمینه چنین می فرماید:
« فَتَبَینُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَی مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ»[90] در باره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید، و از کرده خود پشیمان شوید.
«وَلاَ تَقْفُ مَا لَیسَ لَک بِهِ عِلْمٌ»[91] از آنچه نمی دانی پیروی مکن.
در آیه دیگر ضمن بر شمردن اوصاف بنی اسرائیل و تخلفات آنان آمده است، که آنان بر اثر خبث باطن، سخن خدا را تفسیر نادرست می کنند، و صفت پیامبر را تغییر می دهند.
«یحَرِّفُونَ الْکلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ»[92] آنان سخنان را از موردش تحریف می کنند.
«یحَرِّفُونَ الْکلِمَ مِن بَعْدِ مَوَاضِعِهِ»[93] آنان سخنان را از مفهوم اصلی آن تحریف می کنند.
بنابراین تحریف کلام خدا به دو نحو است:
1- تفسیر نادرست 2- تغییر و تبدیل هایی که در عبارات می دهند و کلامی که از خدا نیست، می گویند از خداست.[94]
نتیجه گیری
برای دستیابی به دیدگاه اسلام در خصوص سواد رسانه ای مخاطبین خبر، قرآن اصیل ترین و مهمترین منبع به شمار می رود. نگاهی به این مقاله و نتایج آن نشان می دهد که از منظر قرآن، سواد رسانه ای مخاطبین خبر و خبرگزاری ها، مقوله یا اقدامی بی هویت و خنثی نیست. با بررسی مؤلفه های مورد نظر قرآن در این مقاله، مشخص می شود که قرآن بحث سواد رسانه ای مخاطبان خبر را منظومه به هم پیوسته و کاملی می داند که در این مقاله سعی شده به تشریح ابعاد آن پرداخته شود.
قرآن در این رابطه بر مؤلفه هایی مانند: وظیفه مخاطب در مقابله با خبرگزاری ها و جریانات ناسالم خبری، وظیفه مخاطب در مواجهه با محتوای خبر، و چگونگی عکس العمل مخاطب در مواجهه با اخبار تأکید دارد؛ که در آنها به مباحث شناسایی خبرنگاران فتنه انگیز در خبرگزاری ها؛ هوشیاری در برابر خبرسازان مهاجم و بدعت گذار و شایعه ساز؛ بی اعتنایی به خبرگزاری ها و خبرنگاران بی تعهد و وابسته به مکاتب منحرف، لزوم تحقیق و تیزبینی در اخبار؛ برخورد با خبرهای نادرست و باطل، لزوم توجه به محتوای خبر و نه فقط خبرنگار، پرهیز از هیجان زدگی در شنیدن خبر، جلوگیری از عداوت با بررسی جوانب خبر پرداخته می شود.
سواد رسانه ای بر مبنای آموزه های قرآنی، کمک می کند تا قضاوت صحیح تری از اخبار پیرامون خود داشته باشیم. توجه به این مؤلفه ها مبنای نظری و عملی را در اختیار ما می گذارد که می توان بر آن اساس برنامه ریزی انجام داد و مشکلات و نارسایی های علمی این حوزه را تا حدودی جبران کرد.
در پایان، بد نیست اشاره شود که فقدان و خلأ مطالعات روشمند و کارهای پژوهشی در زمینه بهره گیری از قرآن برای پاسخگویی به نیازهای نظری و عملی در حوزه های علمی و اجرایی به خصوص در مبحث مهم سواد رسانه ای بر مبنای دینی، مشکلی است که از سویی این گونه مطالعات را دشوار کرده و از سوی دیگر، جامعه اسلامی را در عمل با مشکلات و تعارض های جدی روبرو ساخته است. از این رو برای رهایی از این وضعیت نامطلوب، پیشنهادهایی در این زمینه ارائه می شود، که امید است مورد توجه دانش پژوهان قرار گیرد:
1-ضرورت دارد دانش آموختگان حوزه های دین و ارتباطات، تلاش بیشتری در خصوص مباحث اساسی و کاربردی این حوزه - به خصوص سواد رسانه ای - داشته باشند و ابعاد مختلف آن را از منظر قرآن استخراج کنند، تا إن شاء الله بتوان به نظریه جامع ارتباطات از دیدگاه قرآن دست یافت.
2-ضروری است به علت کمی سابقه و فقدان مطالعات متقن و معتبر در این باره، همایش ها و نشست های علمی با حضور صاحب نظران و متفکران کشورهای اسلامی برگزار و نظریه های مطرح شده به نقد و ارزیابی گذاشته شود؛ و در واقع، یک «نهضت سواد رسانه ای بر مبنای جهان بینی اسلامی» به وجود آید و در نهایت نتایج آن به صورت منسجم و برنامه ریزی شده در آمده، در مدارس و دانشگاه ها آموزش داده شود.
فهرست منابع
ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، مقدمة التاریخ، قاهره، دار احیاء التراث العربی، 1961م.
پویا، علیرضا، خبر و خبررسانی در قرآن کریم، تهران، انتشارات دانشکده صدا و سیما، 1384ش.
حرعاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق.
طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، قم،1386ش.
طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، چاپ اول، دار المعرفه، 1412ق.
پی نوشت ها:
[1] سازمان بین المللی یونسکو، به طور فعال از دهه ی 1960 به بعد، به پشتیبانی از آموزش رسانه ای همت گماشت و تلاش کرد در این زمینه برنامه ای جهانی را اجرا کند. از نظر صاحب نظران یونسکو، آموزش رسانه ای به مثابه ی راهکاری مناسب، توان جبران نابرابری اطلاعاتی بین کشورهای شمال و جنوب را دارد؛ زیرا از یک سو، کشورهای شمال به تولید، کنترل و توزیع اطلاعات می پردازند و از سوی دیگر، کشورهای جنوب صرفاً دریافت کننده ی منفعل هستند. از نظر یونسکو، پیشرفت مهارت های فردی به منظور تفسیر و تحلیل پیام های رسانه ای بین مخاطبان، تنها راهی است که می تواند قدرت استفاده کنندگان از رسانه ها را در کشورهای جنوب افزایش دهد و آنان را از وضعیت انفعال صِرف خارج کند. (Hobbs. 2005:2)
[2] - شکرخواه، یونس، «سواد رسانهای یک مقاله عقیدهای»، فصلنامه رسانه، سال هفدهم، شماره 4، زمستان 1385، ص 27.
[4] - پاتر، جیمز، «تعریف سواد رسانهای»، ترجمه لیدا کاووسی، فصلنامه رسانه، سال هفدهم، شماره 4، زمستان 1385، ص 16.
[5] معتمدنژاد، کاظم؛ وسایل ارتباطات جمعی، تهران: دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی، 1374 ش؛ ص 14.
[7] مک کوئیل، دنیس؛ درآمدی بر نظریه ی ارتباطات جمعی، ترجمه ی پرویز اجلالی، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها، 1384 ش؛ ص 12.
[8] - Quin & MC MOHAM, 2001,P.311
[9] - معتمدنژاد، کاظم؛ پیشین؛ 1383.
[10] - بصیریان جهرمی، حسین؛ رضا، بصیریان جهرمی، «درآمدی به سواد رسانهای و تفکر انتفادی»، فصلنامه رسانه، سال هفدهم، شماره 4، زمستان 1385 ص 36-35.
[11] Understanding Media: The Extensions of Man.
[12] - صدیق بنای، هلن،«زندگی ما در گرو رسانه»، 1385.
http://www.hamshahrionline.ir/news/?id=7909
[13] - شکرخواه، یونس، پیشین، ص 27.
[14] - شکرخواه، یونس، «نیاز مخاطبان به سواد رسانهای»، فصلنامه پژوهش و سنجش، شماره 29، تهران، سال هشتم، 1380، ص 80.
[15] - رضایی بایندر، محمدرضا، «بررسی نقش رسانهها در آموزش مهارتهای شهروندی و رفتارهای مدنی»، فصلنامه پژوهش و سنجش، شماره33، تهران، سال دهم، 1382، ص 140-139.
[16] - شکرخواه، یونس، «سواد رسانهای یک مقاله عقیدهای»، پیشین، ص 30.
[17] - مسترمن، لن، «آموزش رسانهای و 18 اصل حاکم بر آن»، ترجمه یونس شکرخواه، فصلنامه پژوهش و سنجش، شماره 33، تهران، سال دهم، 1382، ص 200.
[18] - پویا، علیرضا، خبر و خبررسانی در قرآن کریم، تهران: انتشارات دانشکده ی صدا و سیما، 1384، ص 112.
[19] - طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، قم،1386ش، ج 5، ص 555.
[20] - ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، مقدمه التاریخ ، قاهره، 1961م، ص 35.
[21] - فخار طوسی، جواد، پژوهشی فقهی در خبر و خبرگزاری، قم، 1385 ش، ص 120.
[23] - قرائتی، محسن. تفسیر نور، تهران، 1383ش، ج9، ص167.
[25] - طباطبایی، محمد حسین، پیشین، ج18، ص 464
[26] - مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران: دار الکتب الاسلامیة، 1380ش، ج22، ص 157.
[27] - قرائتی، محسن، پیشین، ج 9، ص171.
[29] - فخار طوسی، جواد، پیشین، ص 103.
[30] - حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1403ق، ج8، ص 606.
[32] - طباطبایی، محمد حسین، پیشین، ج16، ص 510.
[34] - مکارم شیرازی، ناصر، پیشین، ج8، ص68.
[36] - مکارم شیرازی، ناصر، پیشین، ج14، ص 402.
[37] - همان، پیشین، ج6، ص157.
[40] - مکارم شیرازی، ناصر، پیشین، ج12، ص345.
[42] - ابن منظور،جمال الدین بن مکرم، پیشین، ج7، ص 410.
[43] - مکارم شیرازی، ناصر، پیشین، ج4، ص 31.
[44] - طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان، تحقیق محمد جواد بلاغی، تهران، 1372ش، ج3، ص 126.
[45] - فخار طوسی، جواد، پیشین، ص 104.
[47] - قرائتی، محسن، پیشین، ج1، ص146.
[48] - کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: دار الکتب الاسلامیة، 1388ق، ج1، ص 275.
[52] -- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، قم: دفتر نشر کتاب، 1404ق، ج1، ص788.
[53] - طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، قم: مکتب نشر الثقافة الاسلامیة ، 1405ق، ج1، ص404.
[54] - شکر خواه، یونس، خبر، تهران: دفتر مطالعات و توسعه ی رسانه ها، چاپ پانزدهم، 1388ش، ص8.
[55] - قرائتی، محسن، پیشین، ج9، ص171.
[58]- فخارطوسی، جواد، پیشین، ص67. دلایل برداشت فوق: اولاً: طبرسی در تفسیر آیه می نویسد: «منظور از "یستمعون القول فیتّبعون احسنه " سزاوارترین این سخنان به قبول و عمل است.» (طبرسی، فضل بن حسن؛ پیشین؛ ج 8 ، ص 770)، ثانیاً: حویزی در نور الثقلین می نویسد: «عن ابی بصیر قال قلت لابی عبد الله علیه السلام قول الله جل ثناؤه «الذین یستمعون القول فیتّبعوت احسنه» قال: «هو الرجل یسمع الحدیث فیحدث به کما سمعه لا یزید فیه و ینقص منه». (حویزی،؛ عبد علی بن جمعه؛ نور الثقلین، قم: مؤسسه اسماعیلیان، 1413 ق؛ ج 4، ص 482)
[59]- فخار طوسی، جواد، پیشین، ص68.
[61]- قرائتی، محسن، پیشین، ج 5 ، ص 60 .
[62]- طباطبایی، محمدحسین، پیشین، ج13، ص126.
[64]- طبرسی، فضل بن حسن، پیشین، ج6،ص641.
[65]- مکارم شیرازی، ناصر، پیشین، ج12، ص116.
[68]- حرعاملی، محمدبن حسن، پیشین، ج18، ص16.
[70] - مکارم شیرازی، ناصر، پیشین، ج15، ص451.
[71]- راغب اصفهانی، پیشین، ص125.
[72]- پویا، علیرضا، پیشین، ص132.
[75]-طوسی، محمدبن حسن، التبیان، بیروت، 1405ق، ج1، ص 356؛ طبرسی، فضل بن حسن، پیشین، ج1، ص212.
[76]- خمینی، مصطفی، تفسیرالقران الکریم، قم، 1415ق، ج5، ص 544.
[77]- فخارطوسی، جواد، پیشین، ص66.
[80]- طباطبایی، محمدحسین، پیشین، ج15، ص130.
[81]- مکارم شیرازی، ناصر، پیشین، ج18، ص397.
[83]- طباطبایی، محمدحسین، پیشین، ج15، ص 505.
[84]- مکارم شیرازی، ناصر، پیشین، ج19، ص 443.
[85]- طبرسی،فضل بن حسن، پیشین، ج7، ص340.
[87]- طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، 1412ق، ج26، ص 78.
[88]- طبرسی،فضل بن حسن، پیشین، ج9، ص200.
[94]- طبرسی، فضل بن حسن، پیشین، ج3، ص302.